تبیان، دستیار زندگی
در ادامه بحث قبل به برخی از برخوردهای شهاب سنگی که در طول تاریخ اتفاق افتاده نگاهی می کنیم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برخوردهای فرازمینی-قسمت دوم

شهاب سنگ

در ادامه بحث قبل به برخی از برخوردهای شهاب سنگی که در طول تاریخ اتفاق افتاده نگاهی می کنیم:

1. سیکوته – آلین (سیبری 1947)

تنها یک مورد برخورد دهانه ساز وجود دارد که به وضوح مشاهده شده و هیچ کس بر سر آن بحثی ندارد. این برخورد در سال 1947 در سیبری شرقی و در منطقه ای به نام سیکوته – آلین به وقوع پیوست.

در آن سال صدها نفر از مردم، گوی آتشینی را مشاهده کردند که با سرعت بسیار آسمان را طی می کرد و به دنبال خود رد عظیمی از دود و غبار را به دنبال داشت. پس از اندک زمانی، برخورد روی داد و فوران عظیمی از غبار به آسمان برخاست. هنرمندی که در محل حضور داشته است، بلافاصله تصویر فراروی خویش را به دقت ترسیم کرده است. در بررسی های تکمیلی، صدها قطعه شهاب سنگی از محل به دست آمد و بیش از 100 دهانه برخوردی به ثبت رسید که بزرگ ترین آنها 28 متر پهنا داشت.

شهاب سنگ فوق الذکر یک شهاب سنگ آهنی بود (که نسب به شهاب های سنگی) که اخیراً یکی از آنها در پرو سقوط کرد نادرترند اما این نوع از شهاب سنگ ها شانس بیشتری برای عبور از جو و رساندن قطعات  بزرگ به سطح زمین و در نتیجه ایجاد دهانه برخوردی دارند. "کلارک چپمن" از موسسه تحقیقاتی ساوث وست واقع در بولدر (ایالت کلرادو)، معقتد است که: "این وقایع بسیار نادرند." وی می افزاید که مشاهداتی مانند برخورد سیکوته – آلین که به دقت ثبت شده اند، تمامی دانسته های ما را پیرامون آن چه در یک برخورد فرازمینی اتفاق می افتد، تشکیل می دهند.

محل برخورد شهاب سنگ واقع در سیکوته – آلین

2. تونگوسکا (سیبری 1908)

حتی مشهورترین مورد از برخورد یکی جرم فرازمینی به زمین در طول تاریخ بشر، در هاله ای از ابهام و راز قرار دارد. اثرات ناشی از برخورد تونگوسکا تقریباً در اکثر نقاط نیم کره شمالی مشاهده شد. هنگام وقوع این برخورد، صدای انفجار مهیبی در عمده مناطق اروپا و آسیا شنیده شد و آسمان حتی در هزاران کیلومتر دورتر از محل برخورد روشن شد. در بررسی های دقیق صورت گرفته بر روی منطقه، که در آن به شکلی شعاعی صاف شده بودند و جهت برون سویی را از محل برخورد نشان می دادند، هیچ نشانه ای از یک شهاب سنگ به دست نیامد.

نهایتاً مشخص شد که جرم مزبور پیش از رسیدن به زمین منفجر شده است (با قدرتی هزار برابر قدرت بمب اتمی که بر فراز هیروشیما منفجر شد). برآوردهای مختلفی در رابطه با ابعاد این جرم صورت گرفته است. در ابتدا تصور بر این بود که این شهاب سنگ 60 متر قطر داشته است، امام محاسبات اخیر که بر پایه دقیق ترین شبیه سازی های رایانه ای صورت پذیرفته است، حاکی از آن است که قطر این جرم چیزی بیش از 30 متر نبوده است.

تا حدود یک قرن تصور بر این بود که هیچ دهانه برخوردی در آن منطقه وجود ندارد. اما حدود یک سال قبل گروهی به سرپرستی یک زمین شناس به "لوکا کاسپرینی" از دانشگاه بولونیای ایتالیا، گزارشی منتشر کردند مبنی بر این که احتمالا دریاچه ای که در حوالی آن منطقه قرار دارد، می تواند باقی مانده ای باشد از یک دهانه برخوردی بسیار بزرگ، دریاچه مورد بحث با 500 متر عرض و 50 متر عمق، در فاصله حدوداً 8 کیلومتری مکانی قرار دارد که به عنوان مرکز برخورد شناخته می شود. این دریاچه حالتی قیف گون دارد که می تواند نشانه ای از یک دهانه برخوردی باشد، و در عین حال بررسی های راداری حضور یک بی هنجاریت را در چندین متر زیر بستر دریاچه نشان می دهد که می تواند خود شهاب سنگ باشد. گروه مذکور قصد دارد در سال جاری دوباره به سراغ دریاچه برود و حفره هایی را در آن منطقه انجام دهد.

این کاوش ها می تواند نشان دهد که جرم برخورد کرده به زمین شهاب سنگ بوده است یا یک ستاره دنباله دار. اطلاعات ما در مورد مواد شهاب سنگی بسیار بیشتر از مواد موجود در دنباله دارها است، زیرا جمع آوی بقایای اجرام شهاب سنگی فرو افتاده بر زمین اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار داده است اما در مورد مواد موجود در ستارگان دنباله دار، که بیشتر از مواد شیمیایی فرار تشکیل شده اند و تصور بر این است که شکننده تر از شهاب سنگ ها باشند، اطلاعات ما تنها محدود به قطعات میکروسکوپی است که حاصل ماموریت "استارداست" ناسا بوده است. اگر جرم برخورد کرده به تونگوسکا یک دنباله دار بوده باشد و قطعه زیر سطحی مشاهده شده، تکه ای بزرگ از این جرم باشد، آن گاه ما به یک ماشین زمان دست پیدا کرده ایم که ما را به نخستین ایام حیات منظومه شمسی می برد؛ و این چیزی نیست مگر گنجی آسمانی که در دل خاک پنهان شده است.

شهاب سنگ

3. سیرنته (ایتالیا، حدود سال 300 میلادی)

یکی از مواردی که می تواند اثری از یک برخورد باشد، در قلب کشور ایتالیا و در نزدیکی روستای سیرنته واقع شده است. در این منطقه محدوده ای وجود دارد که در آن تعدادی دهانه جای دارند که یکی از آنها گودالی است بر آب به عرض 120 متر. بررسی های کربن 12 انجام شده بر روی این گودال، نشان می دهد که عمر این حفره به قرن چهارم میلادی باز می گردد. شواهد محلی بر جای مانده از آن دوران، جزئیات دقیقی را در رابطه با مشاهده یک جرم بسیار نورانی در آسمان و متعاقب آن برخوردی بسیار شدید را نشان می دهد. برخوردی که زمین را به لرزه در آورده و مردم آن منطقه را از شدت لرزه بر زمین افکنده است.

"ینس اورمو" از موسسه ملی هوافضای اسپانیا، معتقد است که این جرم همان است که در سال 312 میلادی توسط "کنستانتین"، امپراتور روم در آسمان دیده شد و انگیزه ای شد برای گرویدن وی به مذهب مسیحیت. از اواخر دهه نخست قرن بیستم که دهانه اصلی این برخورد کشف شد، اورمو موفق به ثبت بیش از 20 دهانه جانبی شده و ی هنجاری های مغناطیسی را نیز مشاهده کرده است که این نشانه ها به همراه شواهد دیگر، همگی حکایت از یک برخورد داند. البته وی هنوز در پی یافتن قطعاتی از خود شهاب سنگ است. اگر چه هنوز بر سر این مطلب که دهانه های واقع در سیرنته در اثر برخورد شهاب سنگی تشکیل شده است یا نه اختلاف وجود دارد، اما با این وجود گروه اورمو درصدد است تا کاوش های خود را ادامه دهد تا شاید بتواند اثری از مقصر اصلی این همه گودال پیدا کند. اگر چه دهانه پدید آمده در پرو بسیار کوچک تر از دهانه موجود در سیرنته است اما به دهانه های حاشیه ای آن شبیه است. اورمو معتقد است که این شباهت می تواند دهانه های پرو را به مرجعی برای اثبات برخوردی بودن دهانه های سیرنته تبدیل کند، علاوه بر آن دهانه برخوردی پرو مشخصه ای دارد که می تواند انتقاداتی را که به اورمو وارد می وشد زیر سوال ببرد. منتقدان معتقدند که دهانه های سیرنته نمی توانند ناشی از یک برخورد باشند، و علت آن، هم عدم وجود لبه های برآمده در پیرامون گودال ها است. حال اگر این نظر را بپذیریم، با یک مشکل تازه مواجه خواهیم شد و آن هم عدم وجود چنین لبه هایی در دهانه های پرو است. دلیل این شباهت می تواند آن باشد که زمین سیرنته، مانند دشت های پرو، از خاک سست تشکیل شده است و نه از صخره.

4. کامپو دل سیلو (آرژانتین، حدود 2000 سال پیش از میلاد مسیح)

میدانی پوشیده از دهانه در شمال آرژانتین، که بزرگ ترین آنها عرضی معادل 50 متر دارد، احتمالاً زمانی تشکیل شده که حتما افرادی در آن منطقه حضور داشته اند تا آن را مشاهده کنند. 22 دهانه موجود در این محدوده با نام "کامپو دل سیلو" شناخته می شود که به معنای "ارض ملکوتی" است. تاکنون در حدود  100 تن ماده شهاب سنگی از جنس آهن و نیکل از این منطقه جمع آوری شده است. اگر چه در رابطه با زمان دقیق برخورد نمی تواند اظهار نظر قعطی کرد، اما برآوردها حاکی از ان است که این برخورد در حدود چهار هزار سال پیش به وقع پیوسته است. پیتر شولتز از دانشگاه براون واقع در رود آلیند، که در محل برخورد به تحقیق دست زده است، می گوید: "در رابطه با پدیده های کیهانی واقع شده، افسانه هایی بر سر زبان ها است."

نخستین مهاجران اسپانیایی که به این منطقه وارد شدند، توسط بومیان به این محل آورده شدند. بومیان مدعی بودند که زمانی یک جرم عظیم آهنی از سمان بر این نقطه فرود افتاده است. اگر چه این منطقه، برای آهن موجود در آن، از دوران باستان تحت حفاری قرار گرفته برای دهه متمادی نیز توسط دانشمندان مورد بررسی قرار گرفته است، اما هنوز ناگفته هایی برای بازگو کردن در خود دارد. از سال 2004 پژوهشگران موفق به یافتن دو دهانه شده اند که تاکنون نامکشوف باقی مانده بودند؛ و در ضمن سایر دهانه ها را کاویدند تا بتوانند به شکل اصلی آنها پی ببرند. همچنین آنان موفق به یافتن قطعه ای عظیم از شهاب سنگ شدند که 15 تن وزن داشت و زیر زمین دفن شده بود. امیدواری هایی وجود دارد که تحقیقاتی که در این میدان صورت می پذیرد بتواند حقایقی را در این رابطه روشن کند که برخوردهای با زوایه کم چگونه می توانند خراشی بر چهره ی پیر زمین بیندازند.

شهاب سنگ

5. امریکای شمالی (حدود 11 هزار سال پیش از میلاد مسیح)

هرچه بیشتر در زمان به عقب می رویم، در یافتن این مسئله که در یک برخورد خاص چه اتفاقی رخ داده است، دشوارتر می شود و حتی بعضا اصل برخورد را در هاله ای از ابهام فرو می برد. در ماه می سال گذشته، یک گزارش بیار جنجالی در جلسه مجمع ژئوفیزیک آمریکا که در مکزیک برگزار شد، ارائه گردید که اهمیت خبری بسیار مهمی پیدا کرد و موضوع بحث های بسیار فشرده و سنگینی شد.

نوسیندگان این گزارش مدعی بودند که یک دنباله دار در حدود 13 هزار سال پیش به محلی در آمریکای شمالی برخورد کرده است. البته آنان بر این عقیده بودند که این جرم احتمالاً پیش از رسیدن به زمین، تکه تکه شده است. پس از این انهدام در آسمان، پخش وسیعی از قاره زیر بارانی از سنگ های آتشین قرار گرفته است. این باران موجب پدید آمدن آتش سوزی های گسترده ای شده که بخش عمده ای از رستنی های منطقه را از بین برد و منجر به انقراض حیوانات عظیم الجثه آن قاره شد. این واقعه در زمانی رخ داده است که تقریبا در آن دوران بشر برای نخستین بار در آن منطقه سکنی گزیده است. شواهد به دست آمده در این رابطه، عمدتا از لایه نازکی از ذغال چوب به دست آمد که در رسوبات مربوط به آن دوره پیدا شد و کره های شیشه ای در خود داشت که می توانست قطعات ذوب شده جرم برخوردی باشد.

بسیاری از پژوهشگران اما وقعی به این نظریه نمی نهند. چپمن می گوید: "چطور ممکن است چیزی تمامی این تاثیرات را داشته باشد و دهانه ای از خود بر جای نگذارد؟ با وجود این که شواهد قابل اتکایی در این مورد وجود دارد، اما من هنوز نمی توانم مطمئن باشم که تمامی این قرائن با یکدیگر متفق و یکپارچه اند." البته چپمن تنها کسی نیست که نظراتی از این دست را ابراز می کند، بلکه "الن هریس" از موسسه علوم فضایی لاکنیادا واقع در ایالت کالیفرنیا نیز چنین فاصله زمانی نزدیکی به دوران ما اتفاق افتاده باشد."

شولتز که یکی از تهیه کنندگان گزارش فوق الذکر است، عدم وجود دهانه را ایرادی برای این نظریه نمی داند. اشاره وی نیز برای اثبات سخن خود، به زمانی بر می گردد که برای نخستین بار "لوئیس آلوارز" و همکارانش نظریه ای را مطرح کردند که بر مبنای آن، برخوردی در 65 میلیون سال پیش (در حد فاصل دوره های کرتاسه و ترشیاری) باعث نابودی دایناسورها شده است. نظریه این گروه با این که در زمان ارائه تئوری هیچ دهانه های در اثبات این برخورد یافت نشد، اعتبار بسیاری پیدا کرد.

به همین دلیل وی می گوید: "هیچ بحثی در این رابطه وجود ندارد."

منبع:مجله دانشمند