تبیان، دستیار زندگی

معرکه جریان‌هابررسی جریان‌های دین پژوهی

معرکه جریان‌ها؛ از مقلدین سنت تا مقلدین غرب

در مورد انواع جریان‌های دین‌پژوهی معاصر ایران و طبقه‌بندی آنها، نگرش‌های مختلفی مطرح است. گروهی از پژوهشگران و دین‌پژوهان بر‌ این‌ باورند‌ که در عرصۀ دین‌پژوهی معاصر، سه گفتمان عـمده را مـی‌توان تعریف‌ کرد‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
دین

طبقه‌بندی‌ جـریان‌های فکری در ایران معاصر کار دشواری است، هر نویسنده‌ای، با ملاک و بدون ملاک، گروه‌ها‌ و جریان‌های فکری را تقسیم نموده که از جملۀ این ملاک‌ها تقسیم‌بندی جریان‌های فکری‌ براساس عرصه‌های هنری، فلسفی‌، دین‌پژوهی‌، ادبـی و سـیاسی است، ولی برای اینکه دسته‌بندی جریان‌ها شمول بیشتری داشته باشد، بهتر است آنها را بر اساس دغدغۀ مدرنیته، رابطۀ آن با شرق و دین و علل عقب‌ماندگی جهان اسلام، تیپ‌شناسی کنیم‌؛ زیرا هر یك از جریان‌های فکری در یك ضـلع مـثلث قرار دارند و دو ضلع دیگر آن مثلث را فرهنگ و تمدن غرب و میراث سنّت اسلامی ــ ایرانی تشكیل داده و پرسش‌های مهمی را‌ در‌ ذهن اندیشمندان و روشنفكران جهان اسلام پدید آورده‌اند

طبقه‌بندی گفتمان‌های دین پژوهی

در مورد انواع جریان‌های دین‌پژوهی معاصر ایران و طبقه‌بندی آنها، نگرش‌های مختلفی مطرح است. گروهی از پژوهشگران و دین‌پژوهان بر‌ این‌ باورند‌ که در عرصۀ دین‌پژوهی معاصر، سه گفتمان عـمده را مـی‌توان تعریف‌ کرد‌: «نخست، مجموعه رویکرد سنتی در مطالعات دینی است که شاخصۀ اصلی این جریان، تصلّب بر دریافت‌ها‌ و ذخایر‌ بازمانده‌ از پیشینیان است، از نوآوری هراسناک و از تحول نگران است. دوم، رویکردی‌ که‌ در‌ مـقابل ایـن جریان سنتی، با ادعای تجدّد و رویکرد متأثر از معرفت غربی جدیداً وارد‌ مطالعات‌ دینی‌ شده است، ما این گفتمان را جریان متجدّد می‌نامیم. سوم، گفتمانی در این میان‌ پدید‌ آمده که نه مـتصلّب بـه مـواریث موجود است و نه در مقام انـقطاع از‌ پیـشینه‌ و تـجدیدنظرطلبی‌ دینی است. این گفتمان را جریان مجدّد می‌نامیم. این جریان در کار گشودن راه‌ سومی‌ میان تصلّب و تجدّد است.

بعضی از گروه‌های دغدغه‌مند نسبت به انحطاط مسلمانان و وضعیت مدرنیته‌ و نسبت‌ آن‌ با سـنّت و اسـلام، بر ایـن باورند که میان‌ اسلام‌ و مدرنیته یا شرق و غرب نمی‌توان آشتی برقرار کرد


وجه اشتراک جریان اوّل و دوّم تـقلید اسـت: جـریان نخست‌، مقلّد‌ قدما‌ و متقدمان است و جریان دوم، مقلّد غـربیان و مـتغربان. مطلع گفتمان مجدّد، ظهور امام‌خمینی(ره) و علامۀ طباطبایی‌(ره‌) و کانون آن نیز قم است. جریان سوّم سعی می‌کند در عین اینکه‌ دسـتی‌ در‌ انـبان انـدوخته‌های پیشینیان (میراث سلف) دارد و از اندوخته و آوردۀ ملل دیگر نیز بهره می‌گیرد و بـا‌ اعتماد‌ به‌ نفس علمی بشری و ملّی سهم‌گذاری کند، لازمۀ نوآوری را نیز در ردّ‌ و نفی‌ و طرد و انکار کلّی گذشتۀ خود نـمی‌داند.»

آشتی دین و مدرنیته

می‌توان جریان‌های فکری ایران معاصر را با رویکرد جامعه‌شناختی (یعنی با توجه به جریان‌های تحقق‌یافته) نه منطقی (جریان‌های بایسته) به دو دستۀ جریان‌هایی کـه دغـدغه‌های پیش‌گفته‌ را‌ دارند‌ و دسته‌ای که چنین دغدغه‌ای را‌ در‌ سر‌ نمی‌پرورانند تقسیم کرد. دستۀ اول نیز به چند گروه تقسیم می‌شوند؛ بعضی از گروه‌های دغدغه‌مند نسبت به انحطاط مسلمانان و وضعیت مدرنیته‌ و نسبت‌ آن‌ با سـنّت و اسـلام، بر ایـن باورند که میان‌ اسلام‌ و مدرنیته یا شرق و غرب نمی‌توان آشتی برقرار کرد، دستۀ دیگری بر سازگاری میان ایـن دو مقوله فتوا می‌دهند و دستۀ‌ سوم‌ بر‌ این باورند که میان اسـلام و مـدرنیته در مـواردی سازگاری و در‌ موارد دیگری ناسازگاری وجود دارد و نمی‌توان سازگاری یا ناسازگاری را به صورت مطلق مطرح کرد



جریان‌هایی که دین و مدرنیته را آشتی نا‌پذیر می دانند

جریانی که به اجتماع دین و مدرنیته معتقد نیست و بر حفظ مدرنیته اصرار‌ دارد‌ و دین را عامل انحطاط مسلمانان می‌شمارد، روشنفکری سکولار نـامیده می‌شود. پس روشنفکری دین‌ستیز (antireligious intellectual) یکی از انشعابات روشنفکری است که به‌ پایان‌ عمر دین فتوا داده است و بر ناسازگاری کامل دین و مدرنیته نظر دارند‌.

گفتمانی که به اجتماع دین اسلام‌ و مـدرنیته‌ مـعتقد است‌ و دین‌ را‌ عامل عقب‌ماندگی نمی‌داند، گفتمان‌ روشنفکری دینی نامیده می‌شود


گفتمان دیگری که هنوز به جریان اجتماعی تبدیل‌ نشده‌ و جمع دین و مدرنیته را ممکن نمی‌داند و لزوم مدرنیته را نیز مـی‌پذیرد، ولی بـر ضرورت معنویت در‌ دنیای‌ مدرنیته اصرار می‌ورزد، گفتمان روشنفکری معنویت‌گراست که پروژۀ عقلانیت و معنویت را مطرح‌ می‌سازند‌.

جریان دیگری نیز وجود دارد‌ که‌ میان دیـن و مـدرنیته جمع نمی‌کند، ولی‌ به شدت دو گفتمانِ‌ پیشین‌، تجددستیز نیست؛ البته روشنفکری دینی‌ را‌ هم نمی‌پذیرد، بلکه معتقد است باید بـا سـنّت بـه تولید علوم مقدس و اصلاح‌ تجدد‌ برآمد. این گفتمان را سنت‌گرایی‌ مـی‌گویند‌. جریان‌ دیگری نیز به‌ نام‌ فرهنگستان علوم اسلامی به‌ اجتماع‌ دین و مدرنیته باور ندارند و در عین حال با رویـکرد فـلسفی، درصـدد تأسیس علوم دینی‌ هستند.

جریاناتی که در صدد آشتی دین و مدرنیته‌اند

گفتمانی که به اجتماع دین اسلام‌ و مـدرنیته‌ مـعتقد است‌ و دین‌ را‌ عامل عقب‌ماندگی نمی‌داند، گفتمان‌ روشنفکری دینی نامیده می‌شود که خود به دو جریان دیگر انـشعاب مـی‌یابد؛ یعـنی: جریانی که‌ بر‌ میراث گذشتۀ اسلامی تأكید بیشتری دارد‌، و جریانی‌ كه‌ چنین‌ تـأكیدی‌ نـدارد؛ از مـیان‌ اندیشمندان‌ دستۀ نخست، می‌توان به علامه طباطبایی و استاد مطهری اشاره کرد. البته این دسـته را هـم مـی‌توان‌ جزء‌ گروهی‌ دانست که سازگاری میان دین و مدرنیته را‌ به‌ صورت‌ نسبی‌ مطرح‌ می‌کنند‌، و دسـتۀ دوم بـه سه شاخه با رویكرد روشنفکری دینی علم‌گرایانه (مانند: روشنفکری آیت‌الله طالقانی، دکتر سحابی و مـهندس بـازرگانروشـنفکری دینی جامعه‌گرایانه (مانند: روشنفکری دکتر شریعتیروشنفکری دینی‌ با رویکرد فلسفۀ معاصر غرب (مـانند: روشـنفکری دکتر سروش) تقسیم می‌شود.


پی نوشت:
این متن خلاصه ای است از مقاله "معرکه جریان ها (جریان‌های دین پژوهی ایران معاصر)" که در شماره 65 مجله "زمانه" منتشر شده است.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.