تبیان، دستیار زندگی

رمز و راز سعادت و خوشبختی

هدایایی ویژه برای یک جشن تولد تاریخی و خاص

همه خود را مهیا کرده اند. بالاخره انتظار به پایان رسید و در روز سوم ماه شعبان المعظم کودکی چشم به جهان گشود که قرار بود زیبا ترین جشن تولد تاریخ برای او توسط پیامبر خدا گرفته شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امین ادریسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حرم امام حسین، ولادت امام حسین
همه خود را برای برپایی یک جشن زیبا و پر سرور که آوازه آن هفت آسمان را گرفته بود آماده می کردند و مردم  منتظر تولد نوزادی بودند که می خواست با حضورش دنیای زمینیان را دگرگون کند و جهان را سرشار از مهر و محبت و زیبایی کند.

جشن تولدی که در دنیای آدم ها نظیر نداشته و نخواهد داشت، چرا که میزبان اصلی این جشن پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و مهمانان آن را گروهی از بهترین مردم زمین و گروهی از بهترین های اهل آسمان تشکیل می دادند.

همه خود را مهیا کرده اند. بالاخره انتظار به پایان رسید و در روز سوم ماه شعبان المعظم کودکی چشم به جهان گشود که قرار بود زیباترین جشن تولد تاریخ برای او توسط پیامبر خدا گرفته شود.

پیامبر خدا هر روز در انتظار زیباترین خبر تاریخ روزهای خود را سپری می کرد تا اینکه خبر ولادت فرزند دخترش به او رسید و به محض شنیدن این خبر مسرت بخش خود را به خانه علی و فاطمه رسانید و از خادم خانه درخواست کرد که نوه گرامیش را در آغوش او قرار دهد، چرا که دیگر برای دیدن این فرزند تاب و قرار نداشت.

خادم خانه فرزند را در پارچه ای سفید پیچیده و او را خدمت پیامبر خدا برد و پیامبر بعد از مشاهده او در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و با اذان و اقامه پیامبر خدا همه آسمانیان از تولد بهترین فرزند رسول خدا خبردار شدند و همه برای برپایی یک جشن باشکوه در خانه علی و فاطمه دعوت شدند.

سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» که به عربی «حسین» خوانده می شود، نام بگذار. چون علی علیه السلام برای تو بسان هارون برای حضرت موسی بن عمران است جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی.


میزبان اصلی این جشن با شکوه پیامبر خدا و علی و فاطمه بودند و مهمانان ویژه این بزم بزرگ فرشته وحی با هزاران فرشته دیگر بود و هدیه این جشن بزرگ سلام و نام زیبایی بود که از طرف خداوند متعال توسط جبرییل امین وحی برای فرزند پیامبر خدا به ارمغان آورده شده بود که به محض ورودش به خانه وحی هدیه خود را تقدیم پیامبر کرد و فرمود:

سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» که به عربی «حسین» خوانده می شود، نام بگذار. چون علی علیه السلام برای تو بسان هارون برای حضرت موسی بن عمران است جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی. (1)


هدایای ویژه و اختصاصی دیگری نیز از طرف خداوند برای این مولود با برکت در نظر گرفته شده بود که امام عسگری در روز ولادت او با توصیه به خواندن این دعای زیبا، این هدایای اختصاصی  را معرفی کردند:

«(اَللّهُمَ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقّ المَولُود فِی هذا الیَوم المَوعُود بِشَهادَتِهِ قَبلَ اِستِهالِهِ وَ وِلادَتِهِ بکته السّماء وَ مَن فِیها وَ الاَرض وَ مَن عَلَیها. اَلمُعَوّضُ مِن قَتلِهِ اَن الاَئِمّه مِن نَسلِهِ وَالشَّفاء فِی تُربَتِهِ وَالفَوزَ مَعَهُ فِی اَوَبَتِهِ وَالاَوصیاءَ مِن عِترَتِهِ بَعدَ قائِمهُم وَ غَیبَتِهِ؛
خداوندا! من تو را به مقام مولود این روز می خوانم، او که پیش از چشم باز کردنش به دنیا و قبل از آنکه تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد، آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس بر روی آن بود بر او گریه کرد.

او که در عوض شهادتش ائمه علیهم السلام از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد و فوز و رستگاری با او در روز رجوع و بازگشت او و اوصیاء از خاندان وی بعد از قائم علیه السلام آنان و سپری شدن غیبت او می باشد.)

پیامبر خدا می خواست همه در این محبت و عشق سهیم شوند و به همین جهت از مردم می خواست تا عشق خود را به این فرزند ابراز کنند و محبت و عشق به حسین را رمز و راز سعادت و خوشبختی می دانست وقتی که می فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.


هرچند گاهی بغضی حزن آمیز پیامبر خدا و دخترش را فرا می گرفت، ولی هفت روز تمام این جشن با شکوه ادامه داشت تا اینکه در روز هفتم فاطمه دختر پیامبر برای فرزندش گوسفندی را قربانی کرد و سر فرزندش را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد و به این ترتیب فقرا و نیازمندان نیز در این جشن تولد با شکوه دعوت شدند و متنعم شدند.

اما انگار قرار نبود که این جشن بزرگ تمام شود و هر روز بر خوشحالی پیامبر و علی و فاطمه افزوده می شد و هر روز و شب زمینیان و آسمانیان از خوشحالی و شور و شوق بی حد و مرز پیامبر نسبت به این نوزاد در شگفتی بودند.

فرزندی که عشق بی پایان پیامبر اسلام بود و او در پاسخ به این سوال که کدام یک از خانواده خود را بیشتر دوست می دارید همیشه می فرمود: (حسن و حسین) که قلب پیامبر را مملو از محبت و عشق کرده بودند.

دریای محبتی که هرگز از ابزار عشق به فرزندش سیراب نمی شد و بارها مردم می دیدند که پیامبر خدا فرزندش را در آغوش می گیرد و به سینه می فشارد و می بوید و می بوسد. (2)

پیامبر خدا می خواست همه در این محبت و عشق سهیم شوند و به همین جهت از مردم می خواست تا عشق خود را به این فرزند ابراز کنند و محبت و عشق به حسین را رمز و راز سعادت و خوشبختی می دانست وقتی که می فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است. (3)

شاید باورش سخت باشد ولی این جشن با شکوه بیش از شش سال و تا زمان رحلت پیامبر اسلام به طول انجامید و این زیباترین و با شکوه ترین و طولانی ترین جشنی بود که در آسمان و زمین برپا شد، تا همه به بزرگی و عظمت و شان و مقام این نوزاد آسمانی پی ببرند.
پی نوشت:
1- معانی الاخبار، ص57.
2- ذخائر العقبی، ص122.
3- الاصابه، ج11، ص330.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.