تبیان، دستیار زندگی
دختر علی‌اکبر ملازاده درباره پدرش که به دلیل تأثیر بمب‌های شیمیای به فلج مغزی دچار شده است، گفت: «9 سال است صدای بابا را نشنیده‌ام.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صدای بابا


دختر علی‌اکبر ملازاده درباره پدرش که به دلیل تأثیر بمب‌های شیمیای به فلج مغزی دچار شده است، گفت: «9 سال است صدای بابا را نشنیده‌ام.»

صدای بابا

درد امانش را بریده بود، اما باز هم لبخند زیبای رضایت بر لبانش نقش بسته بود. انگار همین دیروز بود که کوله‌اش را برداشت و بند پوتین‌هایش را بست و مشتاقانه بر بال فرشتگان به سوی دیار عاشقان رهسپار شد و چه زیبا رفت، جوانی که قامتی سالم و رشید داشت.

اما امروز از آن جوان رعنا و رشید، جسمی نحیف و رنجور بر تخت جلوه‌گری می‌کند؛ نگاه کردن به او، تلنگری است بر دل‌های خفته ما که از شهدا و بازماندگان این قافله، تنها نامی بر سر در کوچه‌ها و شهرهای صد هزار رنگ می‌شناسیم.

مسئولان، علی‌اکبر ملازاده را به قول برادرش، جانباز 15 درصد می‌دانند! وی که سال‌هاست از روی تخت حرکت نکرده و دخترش ساجده که می‌گوید: «9 سال است صدای بابا را نشنیده‌ام.»

این جانباز همسر فداکاری دارد که هر چه تلاش کردیم از سختی‌هایش بگوید، فقط برای مقام معظم رهبری دعا کرد؛ رهبر مهربانی که  در وصف این فرشتگان زمینی می‌فرمایند: «یکی از چیزهایی که همیشه آن را احساس می‌کنم، احترام به همسران جانبازان است. بعضی از این بانوان عزیز، جوان رعنایی را که با او ازدواج کردند، ناگهان دیدند تبدیل شد به یک از پا افتاده و به یک جانباز، اما آنها پذیرفته‌اند و استقبال کرده‌اند.»

این بانو با صلابتی همچون شیرزنان صدر اسلام می‌گوید، هیچ مشکلی نیست و هیچ توقعی از مسئولان نداریم؛ در حالی که مشکلاتش هویدا بود و به راحتی می‌شد آنها را نظاره کرد.

وی در فروردین 67 و در عملیات باز پس‌گیری فاو توسط بعثی‌های کوردل، مجروح و شیمیایی شد و مدت 9 سال است که به دلیل عوارض آن، دچار فلج مغزی شده است و هیچ‌ حرکتی ندارد

با جمعی از بسیجیان و به همراه خانمی به نام نیکدوز که خود مادر شهید سیدعلی دوامی است و مدتی است جور مسئولان شهری و استانی را می‌کشد، به دیدار خانواده این جانباز شیمیایی 15 درصد رفتیم.

وی در فروردین 67 و در عملیات باز پس‌گیری فاو توسط بعثی‌های کوردل، مجروح و شیمیایی شد و مدت 9 سال است که به دلیل عوارض آن، دچار فلج مغزی شده است و هیچ‌ حرکتی ندارد.

همسر صبورش با اصرار زیاد ما، عنوان کرد که «مسئولان کمتر سراغی از ما می‌گیرند، اما من راضی به رضای خدا هستم و هیچ مشکلی ندارم و بدون علی‌اکبر، زندگی حتی برای یک لحظه هم برایم ممکن نیست!»

این دیدار معنوی و فارغ از تکلف مسئولانه به آخر رسید. اینکه چرا مسئولان نسبت به چنین افرادی که روزگاری سلامتی و جوانی خود را برای امنیت و سلامتی امروز ما فدا کردند، بی‌تفاوت هستند، سۆالی بود که بر ذهن‌ سایه افکند و امیدواریم مسئولان جدید بنیاد شهید نگاه جدیدی به حال جانبازان داشته باشند.

بخش فرهنگ پایدار ی تبیان


منبع: خبرگزاری ایکنا