کيفيت خلقت انسان و خصوصيات ظاهري و جسمي وي از منظر کتب آسماني و نظرات دانشمندان چگونه بيان شده است؟ - کيفيت خلقت انسان و خصوصيات ظاهري و جسمي وي از منظر کتب آسماني و نظرات دانشمندان چگونه بيان شده است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کيفيت خلقت انسان و خصوصيات ظاهري و جسمي وي از منظر کتب آسماني و نظرات دانشمندان چگونه بيان شده است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کيفيت خلقت انسان و خصوصيات ظاهري و جسمي وي از منظر کتب آسماني و نظرات دانشمندان چگونه بيان شده است؟

پاسخ

چگونگي پيدايش انسان از قديمي‌ترين مسائلي است كه مورد بحث بشر بوده است و مشتاق و علاقه‌مندند تا راز خلقت بهترين موجودات عالم آفرينش يعني انسان را بدانند. از اين رو مسأله آفرينش انسان به عنوان يك موضوع مهم و جالب، هم در ميان پيروان اديان و مذاهب مطرح بوده است و هم دانشمندان علوم تجربي آن را بطور جدّي پيگري نموده‌اند؛ لذا ديدگاه‌هاي مختلف در اين مسأله وجود دارد. كه به طور خلاصه و فشرده به برخي از آنها اشاره مي‌گردد:

تورات و خلقت انسان

در تورات در چند باب از سِفْر پيدايش، بياناتي دربارة خلقت آدم وجود دارد كه چگونگي آفرينش آدم و حوا را چنين بيان مي‌دارد: خداوند، آدم را از خاك زمين بوجود آورد و در بيني وي روح حيات دميد و آن آدم را كه سرشته بود در آنجا گذاشت و خداوند درخت زيبا و خوش‌خوراك را از زمين رويانيد و نهري از عدن بيرون آمد تا باغ را سيراب كند... .

و خداوند گفت: خوب نيست آدم تنها باشد پس برايش معاون موافق وي بسازم، خداوند خواب گران بر آدم مستولي گردانيد تا به خواب رفت و يكي از دنده‌هايش را گرفت و گوشت در جايش پر كرد و از آن دنده زني بنا كرد و وي را به نزد آدم آورد. و آدم گفت همانا اين است استخواني از استخوانهايم و گوشتي از گوشتم از اين سبب نساء ناميده شد زيرا از انسان گرفته شد.[1]

مطلب قابل توجه در اين متن، اين است که خداوند، آدم را به طور مستقل از خاك آفريده است نه اينكه تكامل يافته از انسانهاي ديگر باشد. چه اينكه برخي از دانشمندان علوم تجربي معتقدند كه انسان‌هاي موجود روي زمين به طور مستقل با همين قيافه و هيكل آفريده نشده اند بلكه تكامل يافته از موجودات و يا انسان‌هاي ديگراند. گرچه گروهي از يهوديان معتقدند كه بشر در ابتدا مانند جانوران با دم آفريده شد و تا نسل ادريس چهرة آدميزادگان به بوزينگان شباهت داشت.[2]

اعتقاد پيروان دين مسيح راجع به چگونگي خلقت انسان همان است كه در تورات ذكر شده است زيرا مندرجات تورات به عنوان عهد عتيق، بخش اعظم كتاب مقدس مسيحيان را تشكيل مي‌دهد که به آن اعتقاد دارند.

دين ماني و چگونگي آفرينش انسان

در دين ماني به صراحت ذكر نشده كه مادة اولي انسان چيست و از چه چيز بوجود آمده است ولكن گفته شده كه انسان نخستين، هنگامي كه آفريده شد پنج عنصر درخشان براي وي همچون پوشش يا زرهي بود كه بر تن پوشيده بود که عبارتند از: باد، خاک، آب، آتش و فرود هر يا اثير.

انسان نخستين، آدم نيست بلكه چيزي است شبيه «پروتوس، آنتروپوش» جزئي از خدا، كه با خدا از يك ريشه است.[3]

دين زرتشت و آفرينش انسان

در كتاب «بندهشن» که از كتب معتبر زبان پهلوي است آمده است كه « ... در مدت چهل سال، مشك كه آدم و حواي ايرانيان باشد از خاك روئيدند هرمزد به آنها گفت شما آدميد نياكان بشريد بايد نيكوكار و نيك‌انديش و نيك‌گفتار، باشيد و ديوان را نيز نپرستيد.[4]

قرآن و خلقت انسان

خداي متعال در قرآن كريم در چندين آيه به داستان خلقت انسان اشاره نموده و مادة اوليّة آن را چنين بيان داشته است.

(ما انسان را از گل خشكيده‌اي (همچون سفال) كه از گل بدبوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم، و (به خاطر بياور) هنگامي كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشري را از گل خشكيده‌اي كه از گل بدبويي گرفته شده مي‌آفرينم، هنگامي كه كار آن را به پايان رساندم و در او از روح خود دميدم همگي براي او سجده كنيد).[5]

از اين آيات استفاده مي‌شود كه انسان از دو چيز مختلف آفريده شده است كه يكي در حد اعلاي عظمت و ديگري ظاهراًَ در حد ادني از نظر ارزش قرار دارد.

جنبه مادي انسان را، گل بدبوي تيره رنگ مي‌سازد ولي جنبه معنوي او را چيزي به عنوان روح خدا تشكيل مي‌دهد البته خدا نه جسم دارد و نه روح و اضافه روح به خدا يك اضافه تشريفي است. و اشاره دارد كه روحي بسيار پر عظمت در كالبد انسان دميده شده همانگونه كه خانه كعبه را به خاطر عظمتش بيت الله مي‌خوانند، البته جزئيات مسائل مربوط به آفرينش انسان در قرآن كريم ذكر نشده زيرا قرآن كريم يك كتاب انسان‌سازي است نه يك كتاب مربوط به علوم طبيعي، و نبايد انتظار داشت كه جزئيات و چگونگي خلقت انسان در آن بحث شود.

خلقت انسان از ديدگاه دانشمندان علوم

در ميان دانشمندان علوم طبيعي دربارة آفرينش موجودات زنده دو ديدگاه وجود داشته است.

الف) فرضيه تكامل انواع، كه مي‌گويد: موجودات زنده در آغاز به شكل كنوني نبودند بلكه در آغاز، موجودات تك سلولي در آب اقيانوسها و از لابلاي لجنهاي اعماق دريا با يك جهش پيدا شدند و اين موجودات ذره‌بيني تدريجاًً تكامل يافتند و از نوعي به نوع ديگر تغيير شكل دادند و كامل‌ترين حلقه اين تكامل همين انسان‌هاي امروزند كه از موجودات شبيه به ميمون و سپس ميمونهاي انسان‌نما ظاهر گشتند.

ب) فرضيه ثبوت انواع يا «فيكسيسم» كه مي‌گويد: انواع جانداران هر كدام جداگانه از آغاز به همين شكل كنوني ظاهر گشتند و هيچ نوعي به نوع ديگر تبديل نيافته است و طبعاً انسان هم داراي خلقت مستقلي بوده كه از آغاز به همين صورت آفريده شده است.[6]

دانشمندان هر دو گروه براي اثبات عقيده خود، مطالب فراواني نوشته‌اند و نزاعهاي فراواني در محافل علمي در اين باره وجود دارد.
تشديد اين منازعات از زماني آغاز شد كه لامارك (دانشمند جانورشناس معروف فرانسوي كه در اواخر قرن 18 و اوائل قرن 19 مي‌زيست) و سپس داروين دانشمند جانورشناس انگليسي كه در قرن نوزدهم زندگي مي‌كرد نظرات خود را در زمينه تكامل انواع با دلايل تازه‌اي عرضه كردند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1 . داروينيسم يا تکامل انواع، آيه الله جعفر سبحاني، انتشارات توحيد، قم.

2. موضع علم و دين در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکي، موسسه ي فرهنگي آرايه، 1373.


[1] . تورات سِفْر پيدايش، چاپ لندن، 1894 م، باب دوم و سوم،‌آيات 14 ـ 1 ـ 8 ـ 9.

[2] . ويل دورانت، تاريخ تمدن، تهران، سازمان انتشارات و آموزش، 1365 ش، ج 4، ص 451.

[3] . مبلعي، آباداني، تاريخ اديان، بي‌تا، بي‌جا، ج2، ص 462.

[4] . راوندي، مرتضي، تاريخ اجتماعي ايران، تهران، اميركبير، 1357 ش، ص 215.

[5] . حجر/ 26 ـ 28 ـ 29.

[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، 1394 ق، ج 11، ص 82.



/ 1