بيشتر پدر و مادرها از تغذيه كودكان خود نگراناند . اين والدين از بىميلى و كم غذا خوردن كودكان خود در رنج هستند و شكايتهاى مختلفى در اين مورد دارند . بىاشتهايى و يا بد غذايى كودك در هر شكلش مسالهى مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت، چرا كه در نهايتبه سوء تغذيه منجر مىشود . بايد بدانيم فقط گرسنگى نيست كه كودك را به سوى غذا مىكشاند و يا فقط سير بودن موجب دورى و پرهيز از غذا نمىشود، بلكه عوامل گوناگونى، جدا از نيازهاى بدنى، موجب مىشود تا كودك غذا بخورد يا نخورد . رفتار بزرگترها در اين مورد بسيار تعيين كننده است; براى مثال اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده خود را با يك برنامه منظم، دوست داشتنى و با اهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه خوب پيدا نمىكند . در بسيارى از خانوادههايى كه زنان شاغل هستند ديده شده كه مادر، كودك را با عجله بيدار مىكند، با عجله لباس او را مىپوشاند و به زور، يك لقمه خشك در دستش مىگذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد . آيا به نظر شما، كسى مىتواند در يك محيط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟ غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، بايد همراه با آرامش و تانى باشد . ايستاده غذا خوردن، با عجله لقمهاى را درست كردن در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مىدهيد، فضاى ناامنى را براى يك تغذيه مناسب به وجود مىآورد . در چنين حالتى، هيچ كودكى ميل به خوردن صبحانه ندارد . خانوادههايى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر ستبرنامهاى تنظيم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از اين وعده غذايى لذت ببرند . براى نمونه مىتوان: - شبها زودتر خوابيد; - يك سرى كارها را از قبل انجام داد; - زودتر بيدار شد تا كودك فرصت كارهاى اوليه را داشته باشد . در بعضى از خانوادههايى كه مادران شاغل نيستند، مشكل به شيوه ديگرى خودنمايى مىكند: بعضى از مادران آن قدر دير بيدار مىشوند كه مىتوانند صبحانه و ناهار را همزمان بخورند . دير بيدار شدن، كوفتگى، خستگى و بىحوصلگى، بىاشتهايى را به همراه دارد . از آن جا كه مادر بىميل استبراى و تهيه صبحانه مناسب تلاشى نمىكند، در نتيجه با همان بىحوصلگى چيزى را براى كودك خود آماده مىكند تا او بخورد . كودكى كه همراه مادر خود دير بيدار شده است طبيعى است كه صبحانه و ناهار او يكى مىشود . به كودك فرصتبدهيد تا صبحانهاش را كامل بخورد . در چنين فضايى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مىبرد و طبيعى است كه اين رفتار به عنوان يك عادت غذايى مناسب در كودك باقى مىماند .
غذاى نيم روز
از آن جا كه معده كودكان كم حجم است و غذاى كمى در معده آنها جا مىگيرد . به همين دليل فاصلهى بين غذاهاى كودك نبايد خيلى زياد باشد . كودكان، بين صبحانه و ناهار احتياج به يك غذاى نيمروزى دارند . اين غذاى نيمروزى مىتواند انواع ميوه، خشكبار، نان و شيرينىهاى سبك باشد . خوردن غذا در اين زمان براى كودكان بسيار مهم است . همراهى مادر با كودك در خوردن غذا; يعنى مادر در كنار كودك بنشيند، با او حرف بزند و با هم اين غذاى نيمروزى را بخورند . كودكان چه در خوردن صبحانه و چه در ناهار و شام احتياج به همراهى و همدلى اطرافيان خود دارند و دوست دارند كه بزرگترهايشان در كنارشان باشند و آنها را همراهى كنند . اگر غذاى نيمروز نامناسب باشد در ناهار كودك حتما تاثير منفى مىگذارد . تنقلاتى مانند انواع شكلات و آب نبات و حجم زياد شيرينى موجب مىشود تا كودك يك سيرى كاذب پيدا كند و ميلى به غذا نداشته باشد . استفاده از انواع خشكبار، دانهها، مغزها و ميوهها به مراتب بهتر است .
ناهار كودك
ناهار كودك بايد غذايى كامل با انواع مواد مغذى باشد . حداقل يك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهيز شود; اين تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مىگيرد . قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنيد و اگر در خانه استحتما او را از نوع غذا و يا اين كه غذا در چه وضعيتى استبا خبر سازيد . مىتوانيد از نيم ساعت مانده به غذا كودك را ترغيب به غذا خوردن كنيد و اين كه به زودى غذا آماده مىشود .
تجربه يك مادر
«من از صبح به كودكم مىگويم چه غذايى را مىخواهم درست كنم و گاهى با هم به نتيجه مىرسيم كه چه چيزى را درست كنم . در بعضى از مراحل او را تشويق مىكنم كه به من كمك كند . وقتى بوى غذا در آشپزخانه پيچيد از او مىخواهم تا بو بكشد و همين مساله تبديل به يك بازى براى ما مىشود . من با رفتارهاى مختلف نشان مىدهم كه غذا بسيار خوش رنگ، خوشعطر و خوشمزه است و سعى مىكنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم . حتما از او مىخواهم كه در چيدن سفره به من كمك كند و با هم سفره را براى غذا آماده مىكنيم . هميشه قبل از خوردن غذا مىگويم كه حالا ما بهترين و خوش مزهترين غذاى دنيا را مىخوريم . » شكى نيست وقتى مادر اين گونه فضا را از نظر روانى آماده مىكند، كودك مشتاقانه از غذا استقبال خواهد كرد . كودكى كه در چنين محيطى غذا مىخورد ديدگاه خوبى به غذا دارد و از خوردن آن لذت مىبرد .
شور و شوق در غذا خوردن
يكى از عوامل مهمى كه موجب مىشود تا كودك غذاى خود را با ميل و كامل بخورد، شور و شوق مراقب كودك است . هر چه اين شور و شوق زيادتر باشد، كودك ميل بيشترى به غذا پيدا مىكند . مادرى كه در رژيم است، پدرى كه بعضى از غذاها را مىخورد، و برخى را نمىخورد و از غذاها ايراد مىگيرد، موجب مىشود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پيدا نكند . خوردن قسمتهاى خاصى از يك ماده غذايى، زير و رو كردن غذا، جستوجو در ظرف غذا، همه و همه رفتارهاى ناپسندى است كه كودك از پدر، مادر و مراقبين خود مىآموزد . اين رفتارها در نهايت موجب مىشود كه لذت غذا خوردن در جمع خانواده كم شود و در نهايت كودك نيز با بىميلى به غذا خوردن خود ادامه دهد . مادر، پدر و مراقبين كودك بايد با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه غذاها لذيذ، مهم و ارزشمند هستند .
نظم
نظم در خوردن غذا بسيار مهم است و هم غذا خوردن مىتواند به نظم كودكان كمك كند و هم نظم مىتواند ميزان ميل كودكان را براى خوردن افزايش دهد . زمان هر وعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد . اين درست نيست كه يك بار كودك را ساعت 6 بيدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز ديگر ساعت 8 صبح . بايد يك زمان مشخص را براى هر وعده غذايى در نظر گرفت . اين نظم كمك مىكند تا معده كودك براى خوردن غذا منظم عمل نمايد . نامنظم بودن ساعتهاى هر وعده غذا به بىاشتهايى كودك منجر مىشود .
تنوع غذايى
تنوع مواد غذايى جدا از اين كه نيازهاى مختلف جسمانى كودك را تامين مىكند، بىاشتهايى او را هم رفع مىكند . هر روز مىتوان مواد صبحانه، ناهار و يا شام را تغيير داد . اين كه هر روز صبح كودك شير و نان بخورد، طبيعى است كه موجب بىاشتهايى او مىشود . براى مثال مىتوان يك روز كره، روز ديگر پنير و در روزهاى ديگر، تخممرغ، آبميوه، عسل و . . . در صبحانه كودك گذاشت . بعضى از پدرها و مادرها چون خودشان به عنوان مثال هويج و يا كدو دوست ندارند، اين مواد را به كودكان نيز نمىدهند . انواع سبزىها براى كودك مفيد است و از همه آنها مىتوان در غذاهاى مختلف استفاده كرد . به دلايل مختلف، گروهى از كودكان بعضى از مواد غذايى را دوست ندارند . ممكن است كودكى سيبزمينى، هويج، يا لوبيا را دوست نداشته باشد . مراقب كودك بايد دقت كند كه آيا اين دوست نداشتن يك عادت غلط استيا واقعا ميل به خوردن آن ندارد . اگر پس از بررسىهاى دقيق متوجه شديد كه كودك يك ماده غذايى مثلا سيبزمينى را دوست ندارد، بهتر است از دادن آن ماده غذايى براى مدتى صرف نظر كنيد و كودك را مجبور به خوردن آن نكنيد . براى مثال كودكانى كه از برنج زياد استفاده مىكنند بدنشان كمتر به سيبزمينى پخته نياز پيدا مىكند . يا كودكانى كه زياد گوشت مىخورند كمتر از لوبيا استقبال مىكنند . در حقيقت نياز آن ماده غذايى به شكل ديگرى تامين مىشود .
بىاشتهايى روانى
بخش بزرگى از بىاشتهايى كودكان بيشتر جنبه روانى دارد . معمولا كودكانى كه با يكى از اعضاى خانواده خود مشكل دارند، به غذا بىميل مىشوند . كودكانى كه پدر و مادر مستبد دارند و يا از طرف اعضاى خانواده خود اذيت مىشوند بىاشتها مىشوند . بعضى وقتها نيز كودك از طريق ابراز بىميلى و يا غذا نخوردن قصد دارد نظر ديگران را به خود جلب كند . در اين حالت مراقب كودك بايد دقت كند و به شكلهاى مختلف به نيازهاى كودك توجه نمايد . بسيار غمانگيز است كه كودك بخواهد از طريق غذا نخوردن جلب توجه كند .
تجربه يك مربى
يكى از كودكان كلاسم به نام «على» كه بسيار خوب غذا مىخورد بعد از مدتى دچار نوعى بىاشتهايى شد . در صدد بر آمدم تا علت اين مشكل را بفهمم، بعد از مدتى توجه و جستوجو در رفتار خانواده او، متوجه شدم كه برادر كوچك على به تازگى به حرف آمده است و حرفهايى جالب و بامزه مىزند و در خانواده مرتب مورد توجه و تاييد است و على مدتى است كه سعى مىكند با تكرار حرفهاى برادرش توجه خانواده را به خودش جلب كند، اما بزرگترها او را دعوا كردهاند كه چرا مسخرهبازى در مىآورد . على چندين بار به شيوههاى مختلف سعى كرده كه با حرفها و كارهايش توجه خانواده را جلب كند، ولى هيچ نوع موفقيتى به دست نياورده است . تا اين كه از طريق بىغذايى و بد غذايى با موفقيت توجه خانواده را به خود جلب كرده است . بخش ديگرى از بىاشتهايى روانى كاملا ناخود آگاه است; يعنى رفتارهاى تند پدر، مادر و مربى آن قدر آزار دهنده است كه كودك به نوعى سعى مىكند تحت هر شرايطى از بودن در كنار اين افراد پرهيز كند و چون در زمان غذا خوردن اين نزديكى بيشتر مىشود، كودك سعى مىكند كه كمتر سر سفره حاضر شود و اگر با اصرار والدين حاضر شود با خوردن اندكى غذا، فورى از سر سفره بلند شده و خود را از اين موقعيت آزار دهنده نجات مىدهد .
كلام آخر
غذا خوردن يكى از نيازهاى اساسى كودكان است كه بايد به آن اهميت دهيد تا آنها دچار ضعف جسمى و روحى نشوند و هميشه شاداب باشند . منبع: مؤسسه پژوهشى كودكان دنيا، كودكان سخت غذا، انتشارات كارگاه كودك، 1380 .