كودكان سخت غذا - کودکان سخت غذا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کودکان سخت غذا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كودكان سخت غذا

بيشتر پدر و مادرها از تغذيه كودكان خود نگران‏اند . اين والدين از بى‏ميلى و كم غذا خوردن كودكان خود در رنج هستند و شكايت‏هاى مختلفى در اين مورد دارند .

بى‏اشتهايى و يا بد غذايى كودك در هر شكلش مساله‏ى مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت، چرا كه در نهايت‏به سوء تغذيه منجر مى‏شود .

بايد بدانيم فقط گرسنگى نيست كه كودك را به سوى غذا مى‏كشاند و يا فقط سير بودن موجب دورى و پرهيز از غذا نمى‏شود، بلكه عوامل گوناگونى، جدا از نيازهاى بدنى، موجب مى‏شود تا كودك غذا بخورد يا نخورد .

رفتار بزرگ‏ترها در اين مورد بسيار تعيين كننده است; براى مثال اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده خود را با يك برنامه منظم، دوست داشتنى و با اهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه خوب پيدا نمى‏كند .

در بسيارى از خانواده‏هايى كه زنان شاغل هستند ديده شده كه مادر، كودك را با عجله بيدار مى‏كند، با عجله لباس او را مى‏پوشاند و به زور، يك لقمه خشك در دستش مى‏گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد . آيا به نظر شما، كسى مى‏تواند در يك محيط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، بايد همراه با آرامش و تانى باشد . ايستاده غذا خوردن، با عجله لقمه‏اى را درست كردن در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مى‏دهيد، فضاى ناامنى را براى يك تغذيه مناسب به وجود مى‏آورد . در چنين حالتى، هيچ كودكى ميل به خوردن صبحانه ندارد .

خانواده‏هايى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر ست‏برنامه‏اى تنظيم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از اين وعده غذايى لذت ببرند . براى نمونه مى‏توان:

- شب‏ها زودتر خوابيد;

- يك سرى كارها را از قبل انجام داد;

- زودتر بيدار شد تا كودك فرصت كارهاى اوليه را داشته باشد .

در بعضى از خانواده‏هايى كه مادران شاغل نيستند، مشكل به شيوه ديگرى خودنمايى مى‏كند:

بعضى از مادران آن قدر دير بيدار مى‏شوند كه مى‏توانند صبحانه و ناهار را همزمان بخورند . دير بيدار شدن، كوفتگى، خستگى و بى‏حوصلگى، بى‏اشتهايى را به همراه دارد . از آن جا كه مادر بى‏ميل است‏براى و تهيه صبحانه مناسب تلاشى نمى‏كند، در نتيجه با همان بى‏حوصلگى چيزى را براى كودك خود آماده مى‏كند تا او بخورد . كودكى كه همراه مادر خود دير بيدار شده است طبيعى است كه صبحانه و ناهار او يكى مى‏شود .

به كودك فرصت‏بدهيد تا صبحانه‏اش را كامل بخورد . در چنين فضايى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مى‏برد و طبيعى است كه اين رفتار به عنوان يك عادت غذايى مناسب در كودك باقى مى‏ماند .

غذاى نيم روز

از آن جا كه معده كودكان كم حجم است و غذاى كمى در معده آن‏ها جا مى‏گيرد . به همين دليل فاصله‏ى بين غذاهاى كودك نبايد خيلى زياد باشد . كودكان، بين صبحانه و ناهار احتياج به يك غذاى نيم‏روزى دارند . اين غذاى نيم‏روزى مى‏تواند انواع ميوه، خشكبار، نان و شيرينى‏هاى سبك باشد . خوردن غذا در اين زمان براى كودكان بسيار مهم است .

همراهى مادر با كودك در خوردن غذا; يعنى مادر در كنار كودك بنشيند، با او حرف بزند و با هم اين غذاى نيمروزى را بخورند . كودكان چه در خوردن صبحانه و چه در ناهار و شام احتياج به همراهى و همدلى اطرافيان خود دارند و دوست دارند كه بزرگ‏ترهايشان در كنارشان باشند و آن‏ها را همراهى كنند . اگر غذاى نيمروز نامناسب باشد در ناهار كودك حتما تاثير منفى مى‏گذارد . تنقلاتى مانند انواع شكلات و آب نبات و حجم زياد شيرينى موجب مى‏شود تا كودك يك سيرى كاذب پيدا كند و ميلى به غذا نداشته باشد . استفاده از انواع خشكبار، دانه‏ها، مغزها و ميوه‏ها به مراتب بهتر است .

ناهار كودك

ناهار كودك بايد غذايى كامل با انواع مواد مغذى باشد . حداقل يك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهيز شود; اين تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مى‏گيرد . قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنيد و اگر در خانه است‏حتما او را از نوع غذا و يا اين كه غذا در چه وضعيتى است‏با خبر سازيد . مى‏توانيد از نيم ساعت مانده به غذا كودك را ترغيب به غذا خوردن كنيد و اين كه به زودى غذا آماده مى‏شود .

تجربه يك مادر

«من از صبح به كودكم مى‏گويم چه غذايى را مى‏خواهم درست كنم و گاهى با هم به نتيجه مى‏رسيم كه چه چيزى را درست كنم . در بعضى از مراحل او را تشويق مى‏كنم كه به من كمك كند . وقتى بوى غذا در آشپزخانه پيچيد از او مى‏خواهم تا بو بكشد و همين مساله تبديل به يك بازى براى ما مى‏شود . من با رفتارهاى مختلف نشان مى‏دهم كه غذا بسيار خوش رنگ، خوش‏عطر و خوش‏مزه است و سعى مى‏كنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم . حتما از او مى‏خواهم كه در چيدن سفره به من كمك كند و با هم سفره را براى غذا آماده مى‏كنيم . هميشه قبل از خوردن غذا مى‏گويم كه حالا ما بهترين و خوش مزه‏ترين غذاى دنيا را مى‏خوريم . »

شكى نيست وقتى مادر اين گونه فضا را از نظر روانى آماده مى‏كند، كودك مشتاقانه از غذا استقبال خواهد كرد . كودكى كه در چنين محيطى غذا مى‏خورد ديدگاه خوبى به غذا دارد و از خوردن آن لذت مى‏برد .

شور و شوق در غذا خوردن

يكى از عوامل مهمى كه موجب مى‏شود تا كودك غذاى خود را با ميل و كامل بخورد، شور و شوق مراقب كودك است . هر چه اين شور و شوق زيادتر باشد، كودك ميل بيشترى به غذا پيدا مى‏كند . مادرى كه در رژيم است، پدرى كه بعضى از غذاها را مى‏خورد، و برخى را نمى‏خورد و از غذاها ايراد مى‏گيرد، موجب مى‏شود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پيدا نكند .

خوردن قسمت‏هاى خاصى از يك ماده غذايى، زير و رو كردن غذا، جست‏وجو در ظرف غذا، همه و همه رفتارهاى ناپسندى است كه كودك از پدر، مادر و مراقبين خود مى‏آموزد . اين رفتارها در نهايت موجب مى‏شود كه لذت غذا خوردن در جمع خانواده كم شود و در نهايت كودك نيز با بى‏ميلى به غذا خوردن خود ادامه دهد . مادر، پدر و مراقبين كودك بايد با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه غذاها لذيذ، مهم و ارزشمند هستند .

نظم

نظم در خوردن غذا بسيار مهم است و هم غذا خوردن مى‏تواند به نظم كودكان كمك كند و هم نظم مى‏تواند ميزان ميل كودكان را براى خوردن افزايش دهد . زمان هر وعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد . اين درست نيست كه يك بار كودك را ساعت 6 بيدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز ديگر ساعت 8 صبح . بايد يك زمان مشخص را براى هر وعده غذايى در نظر گرفت . اين نظم كمك مى‏كند تا معده كودك براى خوردن غذا منظم عمل نمايد . نامنظم بودن ساعت‏هاى هر وعده غذا به بى‏اشتهايى كودك منجر مى‏شود .

تنوع غذايى

تنوع مواد غذايى جدا از اين كه نيازهاى مختلف جسمانى كودك را تامين مى‏كند، بى‏اشتهايى او را هم رفع مى‏كند . هر روز مى‏توان مواد صبحانه، ناهار و يا شام را تغيير داد . اين كه هر روز صبح كودك شير و نان بخورد، طبيعى است كه موجب بى‏اشتهايى او مى‏شود . براى مثال مى‏توان يك روز كره، روز ديگر پنير و در روزهاى ديگر، تخم‏مرغ، آب‏ميوه، عسل و . . . در صبحانه كودك گذاشت .

بعضى از پدرها و مادرها چون خودشان به عنوان مثال هويج و يا كدو دوست ندارند، اين مواد را به كودكان نيز نمى‏دهند . انواع سبزى‏ها براى كودك مفيد است و از همه آن‏ها مى‏توان در غذاهاى مختلف استفاده كرد .

به دلايل مختلف، گروهى از كودكان بعضى از مواد غذايى را دوست ندارند . ممكن است كودكى سيب‏زمينى، هويج، يا لوبيا را دوست نداشته باشد . مراقب كودك بايد دقت كند كه آيا اين دوست نداشتن يك عادت غلط است‏يا واقعا ميل به خوردن آن ندارد . اگر پس از بررسى‏هاى دقيق متوجه شديد كه كودك يك ماده غذايى مثلا سيب‏زمينى را دوست ندارد، بهتر است از دادن آن ماده غذايى براى مدتى صرف نظر كنيد و كودك را مجبور به خوردن آن نكنيد . براى مثال كودكانى كه از برنج زياد استفاده مى‏كنند بدنشان كمتر به سيب‏زمينى پخته نياز پيدا مى‏كند . يا كودكانى كه زياد گوشت مى‏خورند كمتر از لوبيا استقبال مى‏كنند . در حقيقت نياز آن ماده غذايى به شكل ديگرى تامين مى‏شود .

بى‏اشتهايى روانى

بخش بزرگى از بى‏اشتهايى كودكان بيشتر جنبه روانى دارد . معمولا كودكانى كه با يكى از اعضاى خانواده خود مشكل دارند، به غذا بى‏ميل مى‏شوند . كودكانى كه پدر و مادر مستبد دارند و يا از طرف اعضاى خانواده خود اذيت مى‏شوند بى‏اشتها مى‏شوند . بعضى وقت‏ها نيز كودك از طريق ابراز بى‏ميلى و يا غذا نخوردن قصد دارد نظر ديگران را به خود جلب كند . در اين حالت مراقب كودك بايد دقت كند و به شكل‏هاى مختلف به نيازهاى كودك توجه نمايد . بسيار غم‏انگيز است كه كودك بخواهد از طريق غذا نخوردن جلب توجه كند .

تجربه يك مربى

يكى از كودكان كلاسم به نام «على‏» كه بسيار خوب غذا مى‏خورد بعد از مدتى دچار نوعى بى‏اشتهايى شد . در صدد بر آمدم تا علت اين مشكل را بفهمم، بعد از مدتى توجه و جست‏وجو در رفتار خانواده او، متوجه شدم كه برادر كوچك على به تازگى به حرف آمده است و حرف‏هايى جالب و بامزه مى‏زند و در خانواده مرتب مورد توجه و تاييد است و على مدتى است كه سعى مى‏كند با تكرار حرف‏هاى برادرش توجه خانواده را به خودش جلب كند، اما بزرگ‏ترها او را دعوا كرده‏اند كه چرا مسخره‏بازى در مى‏آورد . على چندين بار به شيوه‏هاى مختلف سعى كرده كه با حرف‏ها و كارهايش توجه خانواده را جلب كند، ولى هيچ نوع موفقيتى به دست نياورده است . تا اين كه از طريق بى‏غذايى و بد غذايى با موفقيت توجه خانواده را به خود جلب كرده است .

بخش ديگرى از بى‏اشتهايى روانى كاملا ناخود آگاه است; يعنى رفتارهاى تند پدر، مادر و مربى آن قدر آزار دهنده است كه كودك به نوعى سعى مى‏كند تحت هر شرايطى از بودن در كنار اين افراد پرهيز كند و چون در زمان غذا خوردن اين نزديكى بيشتر مى‏شود، كودك سعى مى‏كند كه كمتر سر سفره حاضر شود و اگر با اصرار والدين حاضر شود با خوردن اندكى غذا، فورى از سر سفره بلند شده و خود را از اين موقعيت آزار دهنده نجات مى‏دهد .

كلام آخر

غذا خوردن يكى از نيازهاى اساسى كودكان است كه بايد به آن اهميت دهيد تا آن‏ها دچار ضعف جسمى و روحى نشوند و هميشه شاداب باشند .

منبع: مؤسسه پژوهشى كودكان دنيا، كودكان سخت غذا، انتشارات كارگاه كودك، 1380 .

/ 1