زيبايي شما كاملا به حالات فيزيكي و روحي شما بستگي دارد. اما نگذاريد اين موضوع بر شما غلبه كند. شايد تمايل داشته باشيد كه هر ماه يكي از اين روش ها را بكار گيريد تا در طول سال زيبا به نظر برسيد. 1- ورزش كنيد : اگر درباره ارجحيت هاي زيبايي مي انديشيد ، هيچ چيز به اندازه برنامه ورزشي منظم تاثير مثبت ندارد. اگر شما از شنا، واليبال ، تنيس يا دوچرخه سواري لذت مي بريد، سعي كنيد كه آن نظم را در آن ورزش دنبال كنيد . حتي 30 دقيقه پياده روي در روز تاثير شگرفي در بر دارد. 2- مدلتان را عوض كنيد : با آرايشگرتان مشورت كنيد كه چه مدل موي ديگري به شما مياد. گاهي اوقات سالها كشيدن خط چشم به يك طريق يا استفاده از عطر يكسان باعث ميشود خيلي سخت مدلهاي جديد را بپذيريد . 3- كمدتان را مرتب كنيد : در كمدتان را بازكنيد و ببينيد چه لباس هايي را در 2 سال گذشته نپوشيده ايد. آنها را كنار بگذاريد و در مورد كشوي ميز آرايشتان نيز لوازمي كه خيلي وقت است استفاده نمي كنيد دور بريزيد. 4- سري به دكترتان بزنيد: دست كم سالي يكبار سري به پزشك و دندانپزشك خود بزنيد. هيچ وقت نگذاريد كه بيش از 12 ماه از آخرين ويزيت شما با دندانپزشكتان بگذرد. دندان هاي سفيد يكي از مهم ترين اصول زيبايي شماست. 5- هميشه يك وقت براي موهايتان داشته باشيد : موهاي شما يكي از اصلي ترين پايه هاي زيبايي شماست. در هر قرار آرايشگاه ، قرار بعدي را هماهنگ كنيد تا مطمئن شويد كه به موهايتان سروقت ميرسيد. 6- به باشگاه ورزشي برويد: تناسب اندام شما چقدر برايتان مهم است ؟ مطمئن باشيد كه همان قدر هم در انرژي جسمي و روحيه شما موثر است. 7- صحيح غذا بخوريد : درباره رژيم غذايي تان تجديد نظر كنيد تا ميزان انرژي تان را به حداكثر برسانيد. اينكار را با حذف غذاهاي مشخصي شروع كنيد تا زماني كه به يك فرمول غذايي مناسب برسيد. مواد غذايي كم چرب و كم شكر مصرف كنيد تا به يك تعادل برسيد. 8- يك تغيير بزرگ داشته باشيد : اين تغيير حتي ميتواند شامل بلوند كردن يا فر كردن موهايتان باشد. 9- مهربان باشيد : يك كار خيرخواهانه انجام دهيد بي آنكه انتظار تلافي داشته باشيد . اينگونه كارها باعث تغييرات مثبت بزرگي در احساس شما ميشوند. رفتار مودبانه هميشه منجر به زيبايي دروني و بيروني ميشوند. 10- آب بنوشيد: مقدار زيادي آب بنوشيد . نوشيدن مقدار زياد آب در روز به لاغرهايي كه ميخواهند چاق شوند و چاق هايي كه ميخواهند لاغر شوند توصيه ميشود. كارهاي كوچك ديگري كه باعث ميشود رفتارتان بهتر شود را امتحان كنيد. لبخند بزنيد. به حرف ديگران گوش كنيد، صاف بنشينيد، در طول روز به بدنتان كش و قوس دهيد... 11- يك هدف در نظر بگيريد : هدفي را در نظر بگيريد كه با سعي در رسيدن به آن از شر چند كيلو اضافه وزنتان خلاص شويد. 12- خوب بخوابيد : به اندازه كافي بخوابيد. موقع شب خواب خوبي داشته باشيد تا صورتتان شفاف شود. نور اطاق هنگام خواب بايد در كمترين حد ممكن باشد. شب زودهنگام بخوابيد و سحر گاه از خواب برخيزيد تا انرژي هاي كيهاني كه در جهان در هنگام صبح پخش ميشوند به بدنتان برسد. اينكار از لحاظ علمي ثابت شده است.
فكر ميكنيد روانشناسي فقط براي دانش آموزان، دانشگاهيان و درمانگران است؟ اشتباه ميكنيد. از آنجا كه روانشناسي موضوعي هم كاربردي و هم تئوريك است، از آن ميتوان به طرق مختلف استفاده كرد. با اينكه تحقيقات انجام گرفته در اين زمينه براي خوانندگان عمومي سنگين است اما نتايج اين آزمايشات و تحقيقات ميتواند كاربرد مهمي در زندگي روزمره ما داشته باشد. از اينرو در زير به 10 مورد از مهمترين كاربردهاي روانشناسي در زندگي اشاره ميكنيم.
1. انگيزه پيدا كنيد.
هدفتان چه ترك كردن سيگار باشد، چه كم كردن وزن يا ياد گرفتن يك زبان جديد، روانشناسي درسهاي زيادي براي ايجاد انگيزه دارد. براي بالا بردن سطح انگيزه تان براي انجام يك كار، از نكات زير كه از تحقيقات انجام گرفته در روانشناسي آموزشي و شناختي به دست آمده است استفاده كنيد.
· براي بالا نگه داشتن سطح علاقه تان، با عناصر جديدي آشنا شويد.
· براي جلوگيري از خستگي و يكنواختي، تكرار و تناوب كار را تغيير دهيد.
· چيزهاي جديدي ياد بگيريد كه براساس دانش كنونيتان باشد.
· اهداف مشخص براي خود تعيين كنيد كه مستقيماً با آن كار در ارتباط باشند.
· براي كاري كه خوب انجام مي دهيد به خودتان پاداش دهيد.
2. مهارتهاي رهبريتان را ارتقاء دهيد.
مهم نيست كه مدير يك دفتر باشيد يا مدير يك كلوپ مخصوص جوانان، داشتن مهارتهاي خوب مديريتي و رهبري در نقطه اي از زندگيتان به درد خواهد خورد. همه آدمها رهبر به دنيا نميآيند اما چند نكته ساده كه از تحقيقات روانشناسي مربوط به اين موضوع به دست آمده است، ميتواند به شما براي ارتقاء مهارتهاي رهبريتان كمك كند. يكي از مشهورترين تحقيقات انجام گرفته بر روي اين موضوع به سه سبك مديريتي مشخص ميپردازد. نكات زير برگرفته از يافته هاي اين تحقيق است:
· افراد گروه را به خوبي راهنمايي كنيد اما اجازه دهيد همه نظراتشان را ابراز كنند.
· درمورد راهكارهاي احتمالي براي مشكلات با اعضاي گروه صحبت كنيد.
· بر تقويت ايده ها تمركز داشته باشيد و به نظرات خلاق گروه پاداش دهيد.
3. ارتباط عموميتان را قويتر كنيد.
ارتباط عمومي فراتر از نحوه حرف زدن و نوشتن شماست. تحقيقات نشان ميدهد كه نشانه هاي غيركلامي سهم زيادي در ارتباطات ميان فردي دارد. براي اينكه به طور موثري پيامتان را به فرد مقابل برسانيد، بايد ياد بگيريد چطور به صورتي غيركلامي خود را ابراز كنيد و در افراد پيرامونتان نيز به دنبال اشارات غيركلامي باشيد. در زير به چند استراتژي مهم اشاره ميكنيم:
· ارتباط چشمي قوي داشته باشيد.
· نشانههاي غيركلامي را در ديگران تشخيص دهيد.
· ياد بگيريد از تن صدايتان براي تقويت پيامتان استفاده كنيد.
4. ياد بگيريد ديگران را بهتر درك كنيد.
درست مثل ارتباط غيركلامي، توانايي شما در درك احساساتتان و احساسات اطرافينتان نقش مهمي در روابط و زندگي شغليتان بازي ميكند. واژه هوش احساسي به توانايي شما براي درك احساسات خودتان و ديگران اطلاق ميشود. اين مسئله آنقدر اهميت دارد كه برخي از روانشناسان اعتقاد دارند هوش احساسي شما بسيار مهمتر از هوش فكريتان است. اما چطور ميتوانيد هوش احساسيتان را تقويت كنيد؟ راهكارهاي زير ميتواند كمكتان كند:
· واكنش هاي احساسي خود را به دقت ارزيابي كنيد.
· تجربيات و احساساتتان را در دفترچه اي يادداشت كنيد.
· سعي كنيد موقعيتهاي مختف را از ديدگاه ديگران ببينيد.
5. تصميمات درستتري بگيريد.
تحقيقات انجام شده در روانشناسي شناختي اطلاعات زيادي درمورد تصميمگيري ارائه ميكند. با اعمال اين راهكارها در زندگيتان، ميتوانيد ياد بگيريد تصميمات هوشمندانه تري اتخاذ كنيد. دفعه بعدي كه خواستيد يك تصميم بزرگ بگيريد، سعي كنيد از تكنيكهاي زير استفاده كنيد.
· سعي كنيد به موقعيت از ديدگاه هاي مختلف نگاه كنيد: ديدگاه منطقي، احساسي، شهودي، خلاقانه و ديدگاه مثبتگرا و منفيگرا.
· هزينهها و فوايد احتمالي يك تصميم را در نظر بگيريد.
· از روشهاي تجزيه و تحليل شبكه اي استفاده كنيد كه براي ميزان ارضاء هر نياز با هر تصميم يك نمره ميدهد.
6. حافظه تان را تقويت كنيد.
تابحال به اين فكر كردهايد كه چرا ميتوانيد يك اتفاق خاص كه در دوران بچگيتان اتفاق افتاده را به خوبي به ياد بياوريد اما اسم مشتري كه چند روز پيش به شما مراجعه كرد را به ياد نمي آوريد؟ تحقيقات زيادي درمورد نحوه فرم گرفتن خاطرات جديد و همچنين نحوه فراموش كردن ما انجام گرفته است. چطور ميتوانيد قدرت حافظه تان را تقويت كنيد؟
· روي اطلاعات تمركز كنيد.
· آنچه ياد گرفته ايد را تكرار كنيد.
· از انحراف حواس جلوگيري كنيد.
7. تصميمات مالي هوشمندانه تري اتخاذ كنيد.
تحقيقات انجام گرفته در اين زمينه كه به اقتصاد رفتاري معروف است به نتايج خوبي دست يافته است كه ميتوانيد براي اتخاذ تصميمات مالي مديريتي از آنها استفاده كنيد. يك تحقيق نشان داده است كه كارمندان و كارگران ميتوانند با استفاده از برخي از راهكارهاي زير پس انداز خود را سه برابر كنند:
· وقت تلف نكنيد! از همين امروز پس انداز كردن را شروع كنيد.
· براي اختصاص دادن برخي از عايدات آينده خود به پس انداز زمان بازنشستگي از قبل اقدام كنيد.
· مراقب تعصبات شخصي كه موجب انتخابهاي مالي ضعيف ميشود باشيد.
8. نمره بهتري بگيريد.
دفعه بعدي كه وسوسه شديد كه از امتحانات كلاسي، امتحان ميان ترم و پايان ترم شكايت كنيد، اين تحقيق را به ياد بياوريد كه نشان داد امتحانات كلاسي به شما كمك ميكند چيزهايي كه ياد گرفتهايد را بهتر به خاطر بسپاريد، حتي اگر در امتحان از آن سوال نيامده باشد.
يك تحقيق ديگر نشان داده است كه امتحان دادن خيلي بهتر از درس خواندن به تقويت حافظه شما كمك ميكند. در اين تحقيق مشخص شد دانش آموزاني كه مرتب امتحان ميدادند، 61 درصد از درس آموخته شده را به ياد داشتند اما فقط 40 درصد از آنهايي كه فقط درس ميخواندند مواد درسي را به ياد داشتند. اما چطور ميتوانيد اين يافتهها را در زندگي تعميم دهيد؟ وقتي ميخواهيد اطلاعات جديد ياد بگيريد، هرازگاهي از خودتان امتحان بگيريد تا آنچه ياد گرفته ايد را در حافظه تان بسپاريد.
9. بازده كاريتان را بيشتر كنيد.
گاهي اوقات به نظر ميرسد كه هزاران كتاب، سايت و مجله به ما ميگويد چطور از روزمان استفاده بيشتري ببريم اما چقدر از اين توصيه ها در تحقيقات واقعي به اثبات رسيده اند؟ بعنوان مثال، به دفعاتي فكر كنيد كه شنيده ايد انجام همزمان چند كار ميتواند سرعت، دقت و بازده كارتان را كم ميكند. براي بالا بردن بازده كاريتان چه درسي از روانشناسي ميتوانيد بگيريد؟ اينها برخي از راهكارها در اين رابطه هستند:
· وقتي روي كارهاي پيچيده و خطرناك كار ميكنيد از انجام همزمان كارهاي ديگر خودداري كنيد.
· روي كاري كه در دست داريد تمركز كنيد.
· از منحرف شدن حواستان جلوگيري كنيد.
10. سالم تر باشيد
روانشناسي ميتواند ابزار مفيدي براي تقويت سلامت عمومي شما هم باشد. از راه هاي تقويت ورزش و تغذيه سالمتر گرفته تا درمان افسردگي، زمينه روانشناسي سلامت استراتژي هاي بسيار مفيدي ارائه ميدهد كه به شما كمك ميكند سالمتر و شادتر زندگي كنيد. برخي نمونههايي كه ميتوانيد مستقيماً وارد زندگيتان كنيد عبارتند از:
· تحقيقات نشان داده است كه هم نور خورشيد و هم نور مصنوعي ميتواند علائم اختلالات فصلي را كاهش دهد.
· تحقيقات نشان داده است كه ورزش درماني بسيار موثر براي افسردگي و همچنين اختلالت ذهني است.
· تحقيقات نشان داده است كه كمك به ديگران براي درك خطرات رفتارهاي ناسالم به انتخاب هاي سالمتري مي انجامد.
امروزه ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه ناگزير از ارتباط وبرخورد با ديگران هستيم آنچه مسلم است كه هيچ كس قادر نيست بدون كمك ومساعدت وارتباط با ديگران، نيازهاي معمولي خود را برطرف سازد. حال سئوالي كه اينجا مطرح مي شود اين است كه چگونه بايد با ديگران ارتباط برقرار كنيم وجهت افزايش اين ارتباط چه كارهايي بايد انجام دهيم يا اينكه چه كارهايي نبايد انجام دهيم. در معاشرت بايد با روي گشاده ونرمي ومهرباني با همه رفتار نمود وتند خويي با هركس كه باشد بد است. اگر خود را در سطح ديگران قرار دهيم واز زبان آنها براي انتقال نقطه نظرهاي خود استفاده كنيم، اغلب به نتيجه دلخواه مي رسيم وبا ديگران در سطح خود آنها ظاهر شدن همان برقراري ارتباط موثرمي باشد. بعضيها گمان ميكند كه ارتباط فقط شامل حرف زدن، نوشتن ويا بحث كردن است، اينها از عناصر مهم ارتباطي هستند ولي در واقع ارتباط را رفتاري ميگوييم كه پيامي در خود دارد كه توسط طرف مقابل ما درك ميشود، خواه شفاهي باشد يا غير شفاهي، آگاهانه يا ناآگاهانه، عمدي و…. ولي اگر ادراك شود، جنبه پيام ارتباطي پيدامي كندوهمين عدم درك پيام رابطه رامختل، معشوق ونارسامي سازد. ارتباطات عامل ومنشا بسياري از شاديها وغصه ها و رنجها زندگي است، زندگي شاد، زندگي سرشار از دوستي است. روشن است كه با افراد متفاوت، رفتارهاي متفاوتي خواهيم داشت تاكيد بر خصوصيات مشترك ارتباط را موثر ميكند، ما انسانها با يكديگر مشتركات فراوان داريم، با كمي تمرين ميتوان خود را همراه ديگران بيابيم و با آنها دوست وهم راي شويم. شيوههاي افزايش ارتباط خود با ديگران ۱) صريح وصادق بودن: سعي كنيم در روابط خود با ديگران صريح وصادق باشيم، در گفتههاي خود صريح وصميمي باشيم واز هر نوع ابهامي اجتناب كنيم، چون اگر منظور خود را با صراحت بيان نكنيم طرف مقابل ما به اشتباه ميافتد وبه حدس وگمان متوسل ميشود واز واقعيت دور ميگردد. ۲) احساسات خود را بيان كردن: بااحساس خود روراست باشيم، سعي كنيم مشكلات زندگي واحساساتي كه داريم، باهمسر وشريك وباطرف مقابل خوددر ميان بگذاريم. حتي اگر گمان كنيم كه باعث ناراحتي آنها ميشود اگر ميخواهيم با طرف مقابل خود ارتباطي معقول ومنطقي بر پايه تفاهم داشته باشيم، بهترين روش روراست بودن است واحساس خود را باوي در ميان گذاشتن است. اگر مشكلي را حل نشده باقي بگذاريم ويا موضوعي را كه مداقه وگفتگو در باره آن الزامي است به ميان نكشيم، مثل اين است كه دمل چركين ودردناكي را سرجايش گذاشته وبه حال خود رها كرده باشيم. ۳) زمينه مشترك ونكات مشابه را يافتن: درجستوجوي زمينههاي مشترك باشيم، سعي كنيم در ارتباطمان بيشترين نكات مشترك ومشابه را بيابيم. اهداف ونيازها ونگرانيها را از نظر او نگاه كنيم وبراي اينكه شرايط طرف مقابل را درك كنيم بايد امور او را از ديد ونظر او ببينيم وبا پرس وجو، از اموري كه نگراني او باعث شده، متوجه گرديم، همين نكات مشترك زمينههاي مساعدي هستند كه شالوده همدلي ووحدت وتفاهم را برروي آن ميتوان بنا كرد، عبارتي مثل: ( من وتو هردو همين را ميخواهيم ) را ميتوان بيان نمود. ۴) همدلي وهمدردي كردن: سعي كنيم با شخص احساس مشترك داشته باشيم. شادي وغم خود به حساب آوريم وموقعي كه او احساس غم ميكند ما نيز با او همدرد وهم غم شويم وبالعكس مساعي ما اين باشد كه سيستم حسي فردارتباط برقرار كنيم. ۵) شنونده خوبي بودن: شنونده خوبي باشيم وگوش كردن را ياد بگيريم. گوش كردن به سخن وكلام ديگري موجب ميشود تا او در نهايت آرامش خيال، به طور واقع، منويات قلبي واحساسات خود را با ما در ميان بگذارد وبرايمان احترام قائل شود وآماده شنيدن نظرات ما شود. ۶) سيستم روحي افراد را شناختن وتقليد از آنها: براي اين كار بايد به دقت به افراد چشم بدوزيم وبه سخنان آنها به دقت گوش فرا دهيم وببينيم غالبا «از چه نوع كلماتي استفاده ميكنند آنگاه با استفاده از همان نوع كلمات، تقليد از لحن صدا، حالات وحركات چشمها به گونهاي با آنها نحوه فكر وعملكرد ذهنيشان مطابق باشد. ۷) شخصيت افراد در نظر گرفتن: بايد ببينيم طرف مقابل ما چه شخصيتي دارد، برون گراست يا درون گرا، براي صميميت با درون گرايان بايد ببينيم چه ايدهها وارزشهاي براي آنها اهميت دارد و آنگاه بكوشيم تا با توجه به چارچوبهاي ذهنيشان با آنها رفتار كنيم وصحبت كنيم وبالعكس، براي همدلي با برون گرايان به آنها نشان دهيم كه آنچه ميگويند وعمل ميكنند با انديشه ورفتار مردم هماهنگ است. ۸) تقويت نمودن عزت نفس: براي تقويت عزت نفس خودبايد با تعمق در ژرفاي وجود از دنياي پيچيده درون خود آگاه شويم، به كاستيهايمان پي ببريم، جهت گيريهايمان را در قبال رويدادهاي مردم وشرايط گوناگون بشناسيم وبه فكر اصلاحشان باشيم وبا كمك حرمت نفس وارزشي كه براي خودمان قائل هستيم حق انتخابمان چندبرابرميشود وارتباطمان با ديگران به نحو چشمگيري بهبود مييابد. ۹) محترم شمردن احساس طرف مقابل: همواره رفتاري احترام آميزداشته باشيم واحساس طرف مقابلمان رامحترم بشماريم، كوچك كردن همديگر، به خصوص درحضور ديگران درمناسبات وروابط ، اثرتخريبي دارد، رفتار توام باظرافت وملايمت نه فقط شامل رفتار مودبانه ميشود، بلكه صفا وصداقت واقعي واعتمادكامل نيز در بردارد. ۱۰) سكوت نمودن: سكوت پيامي اعجاز گر در امر ارتباط است ويكي از جنبههاي مهم ارتباط است ، مشروط بر اينكه حاوي پيامي باشد، سكوت ميتواند در مناسبات انسان عشق ورضايت وخشنودي وتفاهم دوگانه واحساسها را منتقل سازد. ۱۱- عدم افراط در موعظه: منظورمان را به صورت سخنراني ونصيحت خشك تو خالي بيان نكنيم. موعظه مي تواند جنبه افراطي ومخرب درروابط داشته باشدومابايدسعي كنيم حداعتدال رانگاه داريم وبراي سخنانمان ارزش قائل شويم وجايي كه ازمانظرمي خواهند، نظر بدهيم. ۱۲- وقت وموفقيتشناس بودن: يادبگيريم كه چه وقت شوخي وچه وقت جدي باشي، هيچگاه طرف مقابلمان رادست نيدازيم، ازگفتن جملات وكلماتي كه باراخلاقي وفرهنگي مناسبي ندارنددربيان منظورمان، خوداري نماييم، شوخي كردن بايدباتوجه به موقعيت وزمان خاصي باشد. ۱۳- مخالفت نمودن به شيوه مناسب: ياد بگيريم كه چگونه بدون بحث وجدلهاي مخرب، مخالفت خود را نشان دهيم، جرو بحثها غالبا» بابلند كردن صدا، دادوفرياد، خشم وغضب، همراه است. بحث وجدلها تا حدود زيادي تحت تاثير گرايشات وخلق وخوي افراد درگير مباحثه قرار ميگيرد. اكثريت مردم فاقد روحيه خود پسندانه افراطي هستند، به اين علت با تسلطي كه بر نفس خود دارند ميتوانند از درگيري واهانت خود داري كنند. كسي كه ميخواهد شمارا خشمگين كندتاازكوره در برويدبهترين راه مقابله باآن برگزيدن روشن سازنده به جاي عكس العمل وروش مخرب ومنفي است كه اوبه آن توسل جسته است. ۱۴) يكي بودن قول وعمل: سعي كنيم قول وعملمان يكي باشد. هنگامي كه خودمان براي گفتههاي خود ارزش قايل نيستيم، چه انتظاري ميتوان داشت كه ديگران قولها وسخنان ما را محترم بشمارند. هنگامي كه ما قول ميدهيم كاري را انجام دهيم سعي كنيم آن را به مرحله عمل برسانيم واگر ناتوان در انجام آن هستيم هرگز خود مكلف به وعدهاي كه از عهده آن بر نميآييم، نكنيم روراست وصادقانه بگوييم نمي توانيم. پس براي اينكه ديگران را به خوبي درك كنيم بايد بتوانيم اطلاعات را به خوبي از آنها كسب كنيم واين امر منوط به توانايي ما در دقيق گوش كردن، دقت نظر، همدلي، طرح سئوالات مفيد وسودمند واحترام متقابل است. احترام با سيستم حسي فرد ديگر، مشاهده همه چيز از نگاه او وسر در آوردن از نيازها وعلايقش به ما كمك ميكند كه اطلاعات را به نحوي دريافت كنيم كه به سهولت قايل فهم وهضم باشد. دو عامل اساسي ارتباط، همان درك شدن ودرك كردن است. زندگي يك مسابقه صرف نيست، ميتوانيدبا اشخاص به گونهاي رفتار كنيد كه هركس خودرا يك برنده در نظر بگيرد واحساس پيروزي كند. شرايط پيروز شدن يكي وباختن ديگري هرگز به نفع كل نيست. همگام شدن نه تنها روي ديگران، بلكه روي ما نيز تاثير قابل ملاحظهاي بر جاي ميگذارد . وقتي با ديگران همگام ميشويم در واقع به دورن آنها ميرويم ودر ذهن آنهاجا ميگيريم ودر ارتباطمان بايد سعيمان در افزايش وارتفاء بيش ازبيش اين رفتارهاباشدودرنتيجه تجربهاي از آنها پيدا كنيم.
همه ما در طول زندگي خود چه بصورت آگاهانه و چه ناآگاهانه در تلاش براي تغيير خود و زندگي پيرامون خود هستيم. اما گاهي همه تلاش هاي ما براي اين تغييرات به نتيجه مطلوب نمي رسند و ما از خود مي پرسيم كه كجاي مسير تغيير را اشتباه رفته ايم؟
نكته بسيار مهمي وجود دارد كه بزرگان هميشه براي ما مطرح مي كنند و آن اين است كه ” كشف صحيح صورت مسئله خود نيمي از راه حل است” و براي درك و كشف بهتر مسائل اولين ابزاري كه براي ذهن بشر در دسترس است پرسيدن سوال است.هميشه خوب سوال پرسيدن يك هنر است ، بخصوص وقتي ما از خودمان سوال مي پرسيم و پاسخ را بايستي بخشي از درون ما، حال چه ذهن باشد چه قلب ما پاسخ دهد.همانطور كه داده هاي ورودي غلط منجر به نتيجه نا مطلوب خواهد شد، پرسيدن سوال هاي خوب و مهم و تاثيرگذار از خود مي تواند كليدي باشد براي يافتن پاسخ هاي درست و كسب موفقيت هاي مورد نظر.
در زير ۴۹ سوال مهمي كه همه ما براي گشوده شدن بخشي از ذهن و روح خود و كشف افكار و احساسات دروني خود بدان نياز داريم گردآوري شده و در اختيار شما قرار مي گيرد. لازم نيست همه اين سوالات را به يكباره بخوانيد و يا پاسخ دهيد، توصيه مي شود برخي از آنها را در جلوي چشم خود مدت ها قراردهيد تا جواب مناسب را بيابيد.
اين سوال ها جواب درست يا غلط ندارند.گاهي اوقات مطرح كردن يك سوال درست خود پاسخي است به سوال.
۱-اگر كسي نداند شما چند سال داريد، دوست داريد چند ساله باشيد؟
۲-كدام بدتر است، شكست خوردن يا هرگز تلاش نكردن؟
۳-اگر زندگي كوتاه است، چرا ما كارهايي را انجام مي دهيم كه دوست نداريم و كارهايي را كه دوست داريم انجام نمي دهيم؟
۴-آيا آنچه شما اعلام مي كنيد كه انجام شده و گفته شده است، بيش از آن چيزي است كه انجام داده ايد؟
۵-آن چه چيزي است كه شما براي تغيير جهان دوست داريد آن را انجام بدهيد؟
۶-اگر شادي واحد پول ملي كشور بود، شما چه كاري را انتخاب مي كرديد تا ثروتمند شويد؟
۷-آيا شما هميشه كاري را كه به آن معتقد هستيد انجام مي دهيد، يا اينكه براي كارهايي كه انجام مي دهيد دليلي مي آوريد؟
۸-اگر طول عمر متوسط انسان ها ۴۰ سال بود،چه تفاوتي در زندگي خود ايجاد مي كرديد؟
۹-جريان زندگي شما تا چه اندازه در كنترل شماست؟
۱۰- آيا شما بيشتر نگران انجام درست كارها هستيد ، و يا انجام كارهاي درست؟
۱۱-شما وعده نهاري با ۳ دوستي كه براي شما احترام برانگيز و قابل تحسين هستند داريد.درجريان نهار آنها از يكي از دوستان صميمي شما شروع به انتقاد مي كنند بدون اينكه بدانند او دوست شماست. انتقاد هايي ناخوش آيند و غير قابل قبول. در اين لحظه چه مي كنيد؟
۱۲-اگر اين امكان فراهم بود كه براي يك كودك در حال تولد از شما براي يك قسمت از وجودش مشاوره گرفته و بر اساس نظر شما باشد، آن قسمت كدام بخش بود؟
۱۳- آيا شما براي نجات يك نفر حاضر به قانون شكني هستيد؟
۱۴-آيا شما تاكنون جنون و ديوانگيي را ديده ايد كه بعد از آن شاهد خلاقيتي بوده باشيد؟
۱۵- شما چه چيزي مي دانيد كه بواسطه آن خود را از ديگر مردم متفاوت بدانيد؟
۱۶-چه چيزهايي است كه شما را خوشحال مي كند ، اما ممكن است ديگران از آن خوشحال نشوند؟
۱۷- چه چيزي هست كه شما دوست داشته ايد انجام دهيد ولي تا كنون انجام نداده ايد؟ چه چيزي شما را عقب نگه داشته؟
۱۸- آيا شما بروي نقطه ايي نگه داشته شده ايد كه براي رفتن و عبور كردن از آن نياز به اجازه گرفتن داريد؟
۱۹- اگر شما مجبور بوديد به كشور و منطقه ديگري به جز كشوري كه در آن اكنون زندگي مي كنيد برويد، چه كشوري را انتخاب مي كرديد و چرا؟
۲۰-آيا شما دكمه آسانسور را بيش از يكبار فشار مي دهيد؟ آيا به نظر شما سرعت حركت آسانسور را زياد مي كند؟
۲۱- آيا شما ترجيح مي دهيد يك نابغه نگران باشيد يا يك ساده لوح شاد؟
۲۲- چرا شما، شماييد؟
۲۳- آيا تا كنون نوعي از دوستي بوده است كه شما بخواهيد دوستي از آن نوع داشته باشيد؟
۲۴- كدام بدتر است، وقتي يك دوست خوب از شما دور شده و به دور دست ميرود ، يا از دست دادن ارتباط با يك دوست خوب كه در نزديكي شما زندگي مي كند؟
۲۵-چه چيزهايي هستند كه شما بخاطر آنها سپاسگزاري مي كنيد؟
۲۶-كدام را انتخاب مي كنيد؟ دوست داريد همه خاطرات قديمي خود را فراموش كنيد ، ويا اينكه هرگز نتوانيد خاطره جديدي ايجاد كنيد؟
۲۷- آيا ممكن است شما يكبار حقيقتي را فهميده باشيد بودن اينكه چالشي را گذرانده باشيد؟
۲۸-آيا بزرگترين ترس هاي شما به حقيقت مي پيوندد؟
۲۹-بياد بياوريد ۵ سال پيش را كه از موضوعي ناراحت بوديد، آيا آن موضوع هنوز مسئله شماست؟
۳۰-شادترين خاطره دوران كودكي شما چيست؟ چه چيزي آن را خاص و فراموش نشدني مي سازد؟
۳۱-در چه زماني از گذشته هاي نزديك شما احساس شور و هيجان و سرزنده بودن داشته ايد؟
۳۲-اگه حالا نه، پس كي؟
۳۳-اگر آنچه را مي خواهيد هنوز حاصل نشده است، پس چه چيزي براي از دست دادن داريد؟
۳۴-آيا تا به حال به كسي برخورد كرده ايد ، كه بودن گفتن هيچ حرفي از كنار شما رد شده باشد و شما احساس كرده باشيد اين بهترين مكالمه اي بوده كه تاكنون داشته ايد؟
۳۵-چرا اديان كه عشق و صميميت را ترويج مي كنند، عامل بسياري از جنگ ها شده اند؟
۳۶-آيا ممكن هست بدانيد چه چيز خوب است و چه چيز بد، بدون اينكه شك كنيد؟
۳۷-اگر شما امروز برنده يك ميليون دلار بوديد، كداميك از وظايف و كارهاي خودتان را ترك مي كرديد؟
۳۸-آيا شما سعي مي كنيد كار كمتري انجام بدهيد، يا بيشتر كارهايي كه دوست داريد را انجام بدهيد؟
۳۹-چه احساسي داشتيد اگر مي توانستيد اين روز و امروزتان را صد روز قبل زندگي مي كرديد؟
۴۰-آخرين باري كه قدم زنان در تاريكي فقط با درخشش يك ايده كه واقعا به آن اعتقاد داشته ايد قدم زده ايد كي بوده؟
۴۱-اگر هر كسي كه قرار بود فردا بميرد را شما يك روز قبل متوجه مي شديد، امروز براي بازديد چه كسي ميرفتيد؟
۴۲- آيا حاضر هستيد ۱۰ سال از عمر شما كاهش پيدا كند ولي به جايش آدم بسيار جذاب و معروفي بشويد؟
۴۳-چه تفاوتي بين زنده بودن و زندگي واقعي وجود دارد؟
۴۴-كي وقت پايان دادن به محاسبه خطرات و منافع است و شروع حركت رو به جلو با تكيه بر آنچه كه ميدانيد درست است؟
۴۵-اگر ما از اشتباهات خودمان چيز ياد مي گيريم، چرا هميشه از اشتباه كردم واهمه داريم؟
۴۶-چه كار متفاوتي انجام مي داديد اگر مي دانستيد كه هيچ كسي شما را مورد قضاوت قرار نخواهد داد؟
۴۷-آخرين باري كه شما متوجه نفس كشيدن خودتان شديد كي بوده؟
۴۸-چه چيزي را دوست داريد؟ آيا هيچ يك از اقدامات اخير شما نشان دهنده اين دوست داشتن بوده؟
۴۹-همه تصميم گيري ها در حال حاضر گرفته خواهد شد. حال سوال اين است: آيا شما براي خودتان تصميم مي گيريد ، و يا اجازه مي دهيد ديگران براي شما تصميم بگيرند؟
افـسردگي اختلالي است كه قادراست افكار،خلق وخو،احـساسات،رفـتــار، سلامتي جسماني و روحي شماراتحـت الشـــعاع قراردهد. هرانساني درمقاطع خاصي از زنـدگي خود به افسردگي دچارميگردد.
نشانه ها و علايم افسردگي عبارتند از:
* غم و اندوه پايدار، اظطراب، احساس پوچي.
* احــساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احسـاس بي ارزشي و در ماندگي - احساس تيره بختي.
* كاهش سطح انرژي و احساس خستگي.
* دشواري در تمركز، ياد آوري و تصميم گيري-عدم توانايي در انديشيدن.
* بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب.
* از دست دادن اشتها و كاهش وزن - يا پر خوري و افزايش وزن.
* عدم تمايل به ملاقات با ديگران - يا وحشت از تنها ماندن - حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن ميگردد.
* احساس بي ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگي- احساس شكست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه پيشتر براي فرد لذت بخش بوده اند.
* بيقراري و بيتابي - زود رنجي و تحريك پذيري- و يا كند شدن حركات و واكنشها- بي تفاوتي.
* افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگراني از گذشته و آينده.
* مشكلات جسماني كه معمولا به دارو جواب نميدهند مانند: خارش بدن - تاري ديد -تعريق شديد- خشكي دهان- مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - كمردرد.
* افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران - افكار خود كشي.
علل پديد آمدن افسردگي
علل پديد آمدن افسردگي نيز گوناگون ميباشد:
* وراثت.
* محيط هاي نا ايمن و خطرناك مانند: آلودگي هوا و آب.
* محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.
* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان.
* ضربه هاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي.
* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.
* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت در جامعه.
* بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز.
* شكست و ناكاميها-تجارب ناخوشايند.
* تغييرات هورموني - اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين.
* در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا.
* استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها.
* تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامين B1 و يا مصرف زياد مواد قندي و ….
* ضعف شخصيت، اعتماد بنفش پايين، بد بيني و هم وابستگيها.
* استرس .
* الگوي تفكرات منفي.
* عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي.
* انزوا و گوشه گيري.
انواع افسردگي، روشهاي غلبه بر افسردگي :
1. افسردگي اساسي : اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد كه معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناك بوده و ميتواند به خود كشي منجر گردد.
2. افسردگي مزمن : شدت علايم آن از افسردگي اساسي كمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممكن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان كننده نميباشد اما در عملكرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير گذار است.
3. اختلال در سازگاري : هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد كه بيماري لاعلاجي دارد كاملا طبيعي است كه احساس استرس، اندوه و خشم ميكند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به چنين عملي نميباشند. هنگامي كه واكنش فرد به يك موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند.
4. اختلال دو قطبي : به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يك زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد
5. افسردگي فصلي : اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن كاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريك پذيري و كاهش سطح انرژي ميگردد.
غلبه بر افسردگي
1. براي خود اهداف قابل دسترس تعيين كنيد.
2. تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد.
3. كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي كوچك تقسيم كنيد.
4. مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نكنيد.
5. مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد.
6. به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد.
7. ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد.
8. تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد.
9. به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد.
10. از افراد غير حامي و منتقد اجتناب كنيد.
11. به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند.
12. افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.
13. به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري ازشرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است.
14. شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترولي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترول شماست به حال خود بگذاريد.
15. شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي كه ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد.
16. شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد.
17. شما بايد بياموزيد كه چه هنگام بايد بر زمان حال تمركز كنيد و چه هنگام به زمان آينده.
18. خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا كرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد.
19. شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد.
20. شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار كنيد.
21. اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد.
22. وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد
.23به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد.
اعتماد بنفس
عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يـك فرد مي بـاشـد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نـحـوي متـظـاهــر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حـيـاتي و مـطـلق بـــراي هر فردي ميباشد. اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد:
* باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.
* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش.
* توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي.
* تـوانـايـــي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي.
* توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قـوت و محدوديت هاي خويش. افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند.
* هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.
* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند).
* معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند.
* احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند.
* احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.
* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري.
* از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.
* از شكست وموفقيت مي هراسند.
* مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند.
* دچار هراس اجتماعي ميباشند.
* قادر به مديريت زمان خود نميباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند.
* از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند.
* خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند.
* از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند.
* قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند.
* معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند.
* ارزيابي غير واقعي از خود دارند.
* تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد.
* وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند:
وابستگي به مواد: مانند غذا، دواها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان. وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان. وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند. وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند.
اعتماد بنفس واقعي
اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت:
*اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند.
* گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
* متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.
همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.
خصوصيات افراد
* برخوردار از مركز كنترول دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست.
* از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند.
* ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند.
* قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند.
* توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند.
* مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند.
* تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند.
* به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند.
* همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند.
* همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند.
* داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد.
* از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند.
* هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند.
* در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند.
* نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند.
* از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.
* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد.
* توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند.
* به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند.
* به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.
* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.
* نيازي به كمالگرايي ندارند.
* هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند.
* از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند.
* نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند.
چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد
* آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد.
* توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
* خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
* بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
* از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
* خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد.
* بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
* بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
* خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.
اگر نميخواهيد بيمار شويد؛ احساساتتان را بيان كنيد. اگر نميخواهيد بيمار شويد؛ اعتماد كنيد.
هيجانات و احساساتي كه سركوب يا پنهان شده باشند به بيماريهايي نظير ورم معده، زخم معده، كمر درد و درد ستون فقرات منجر ميشوند.
سركوبي احساسات به مرور زمان حتي ميتواند به سرطان هم بيانجامد. در آن زمان است كه ما به سراغ يك محرم ميرويم و رازها و خطاهاي خود را با او در ميان ميگذاريم!
گفتگو، صحبت كردن، كلمات، ... وسيله درماني قدرتمندي هستند.
اگر نميخواهيد بيمار شويد؛ تصميمگيري كنيد.
افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلي و بيتصميمي باعث ميشود كه مشكلات و نگرانيها روي هم انباشته شوند.
افراد مردد در معرض بيماريهاي معدي، دردهاي عصبي و مشكلات پوستي قرار دارند.
افراد منفي، مشكلات را بزرگ ميكنند و راه حلها را نمييابند. آنها غم و غصه، شايعه و بدبيني را ترجيح ميدهند.
روشن كردن يك كبريت بهتر از تاسف خوردن از تاريكي است. زنبور، موجود كوچكي است اما يكي از شيرينترين چيزهاي جهان را توليد ميكند.
ما هماني هستيم كه ميانديشيم. افكار منفي باعث توليد انرژي منفي ميشوند كه آنها نيز به نوبه خود تبديل به بيماري ميگردند.
كسي كه واقعيت را پنهان نگاه ميدارد، تظاهر ميكند و هميشه ميخواهد راحت و خوب و كامل به نظر ديگران برسد، در واقع بار سنگيني را بر دوش خود قرار ميدهد.
مثل يك مجسمه برنزي با پايههاي گِلي. هيچ چيز براي سلامتي بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگي كردن با تظاهر نيست.
اين گونه افراد زرق و برق زياد و ريشه و مايه اندكي دارند و مقصد آنها داروخانه، بيمارستان و درد است.
اگر نميخواهيد بيمار شويد؛ واقعيتها را بپذيريد.
سرباز زدن از پذيرش واقعيتها و عدم اتكاء به نفس، ما را از خودمان بيگانه ميسازد. هسته اصلي يك زندگي سالم، يكي بودن و رو راست بودن با خود است.
كساني كه اين را نميپذيرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب ميشوند. پذيرفتن انتقادها، كاري عاقلانه و ابزار درماني خوبي است.
كساني كه به ديگران اعتماد ندارند نميتوانند ارتباط خوبي با ديگران برقرار كنند و نميتوانند رابطه پايدار و عميقي با ديگران به وجود آورند.
آنها معني دوستي واقعي را درك نميكنند. بياعتمادي باعث كاهش ايمان فرد ميگردد
اگر نيت اين را داريد كه زندگي سازنده تري داشته باشيد، به اين ۳۰ جمله ايي كه با “اگر” آغاز مي شوند به خوبي توجه كنيد.
۱-اگر محصول يا خدمتي را نمي شناسيد تا وقتي به آن شناخت دست نيافته ايد آن را نخريد.
۲-اگر تسلطي بر اعمال خود نداريد، ولي بدانيد كه در نهايت اقدامات شما از آن شماست.
۳-اگر شما حداقل ۱۰ درصد درآمد تان را پس انداز نمي كنيد بدانيد كه صرفه جويي نخواهيد كرد.
۴-اگر بيش از حد صحبت كنيد،مردم شنيدن حرفهايتان را متوقف خواهند كرد.واگر به اندازه كافي حرف نزنيد، مردم هرگز نقطه نظرات شما را نخواهند شنيد.
۵-اگر تنبل هستيد، هرگز موفق نخواهيد بود.تنبلي پتانسيل هاي واقعي شما را تحت تاثير قرارخواهد داد.
۶-اگر از شغل خود نفرت داريد، شما بيش از نيمي از وقتي را كه در اين سياره زندگي مي كنيد را متنفر بوده ايد.
۷-اگر درصدي از پس انداز خود را در بازار سهام سرمايه گذاري نمي كنيد،پس شما ميليون ها تومان در دوره هاي مختلف زندگيتان از دست داده ايد.
۸-اگر آنچه را كه آغاز مي كنيد هرگز به پايان نمي بريد، درصد پيشرفت شما هميشه صفر است.
۹-اگر شما به اندازه كافي مايعات نمي نوشيد،پس هرگز سلامتي كافي نخواهيد داشت.
۱۰-اگر مبلغ بدهكاري هاي شما بيش از ۴۰% از درآمد ماهيانه شماست،حتما شكست خواهيد خورد، بي درنگ عادات خريد و خرج كردنتان را تغيير دهيد.
۱۱-اگر از رويارويي با مشكلات خود پرهيز مي كنيد،بدانيد كه همين مشكلات هدايت بخشي از دوران زندگي شما را به دست خواهند داشت.
۱۲-اگر چيزي صداي خوبي دارد،آن چيز هم مي تواند خودش خوب باشد.
۱۳-اگر شما هر ۳تا ۵ سال درحال خريد يك ماشين معروف هستيد، اينكارو متوقف كنيد، داريد پولتان را از دست مي دهيد.
۱۴-اگر به اتفاقات اطراف خود توجهي نداريد، شما را بعنوان يك آدم احمق نگاه خواهند كرد.
۱۵-اگر شما با دنده عقب در يك خروجي شيب دار بزرگراه حركت كنيد شانس شما براي داشتن يك حادثه ۱۰۰۰% خواهد بود.لطفا از اولين خروجي خارج شود و مسير را دور بزنيد.
۱۶-اگر شما هرروز چيز جديدي ياد نمي گيريد، پس درحال از بين بردن روزهاي زندگيتان هستيد.
۱۷-اگر امروز شما را تهديد به اخراج شدن كردند و حتي يك پيشنهاد زيركانه در كنارش بود.بهتر است از همين امروز خود را آماده رفتن از آنجا كنيد.
۱۸-اگر به شما يك بيمه با بالاترين خدمات و هزينه ماهيانه بسيار كم پيشنهاد شد، قبول كردن آن مثل شاشيدن در باد است.
۱۹-اگر شما هرگز به ديگري كمك نمي كنيد، پس انتظار بازگشت نفعي به خودتان را هم نداشته باشيد.
۲۰-اگر شما از اشتباهات خود چيزي ياد نمي گيريد،پس چندان چيز ديگري را هم ياد نخواهيد گرفت.
۲۱-اگر شما رويايي نداريد، پس به عنوان يك موجوديتي در روياي كس ديگري خواهيد زيست.
۲۲-اگر شما هميشه اشتباه مي كنيد،پس از سوال كردن نترسيد.
۲۳-اگر درحالي كه ورزش مي كنيد موسيقي گوش نمي كنيد،بهترين بخش تمرينتان را از دست داده ايد.
۲۴-اگر شما راضي و خوشنود نيستيد،پس وقت آن رسيده چيزهايي را تغيير دهيد.
۲۵-اگر شما به دوردست ها خيره نمي شويد، پس هرگز آنها را بدست نخواهيد آورد.
۲۶-اگر هرگز چيزهاي جديدي را تجربه نمي كنيد ، زندگي شما خيلي خسته كننده است.
۲۷-اگر در وجود شما عشق وجود ندارد، شما هنوز انسان جا افتاده ايي نيستيد.
۲۸-اگر در حال حاضر بيش از حد احساسي هستيد، تصميم گيري را به بعد موكول كنيد.
۲۹-اگر كسي از شما درباره نوع بيمه تامين اجتماعي و بيمه هاي ديگرتان سوال كرد اطلاعاتي به او ندهيد.
۳۰-اگر براي خود راه مشخص و خاصي را انتخاب كرده ايد، مردم نيز به اين راه شما توجه خواهند نمود.
شما چه اگر هاي ديگري به نظرتان مي رسد! ميتوانيد به اين ليست اضافه كنيد ...
زندگي . آرامش و ديگر هيچ
1- جلوي گريه خود را نگيريد و گه گاهي گريه كنيد.
2- دست كم روزي 15 دقيقه را در سكوت بگذرانيد و به نيازهاي واقعي خود و نيز چيزهايي كه داريد فكر كنيد. سكوت عصاره ي آرامش است، با زور نمي توان آن را ايجاد كرد، بايد زماني كه فرا رسيد آن را بپذيريد. اگر برايتان امكان دارد دست كم روزي يك ساعت، تنها به اتاقي برويد و در را به روي خود ببنديد.
3- افراد آرام به خود مي گويند كه براي تغيير گذشته كاري نمي توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگي لذت مي برند.
4- وقتي احساس مي كنيد كه سرتان پر از فكرهاي جور و واجور است و جاي خالي در آن نيست، با قدم زدن، آنها را پاك كنيد.
5- اگر نتوانيد كسي را ببخشيد، افكار خشمگين تان شما را براي هميشه با اين افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن ديگران، باعث آرامش مي شود.
6- آرامش را از كودكان بياموزيد، ببينيد كه چگونه در همان لحظه اي كه هستند، زندگي مي كنند و لذت مي برند.
7- از همان كه هستيد راضي باشيد، در اين صورت احساس آرامش بيشتري مي كنيد.
8- هرچه اكسيژن بيشتري به شما برسد، آرام تر خواهيد شد، خوب است در محل كار و زندگي خود گياهي نگه داريد.
9- مهم نيست كه با شما مؤدبانه برخورد كنند يا نه، برخورد مؤدبانه ي شما، باعث ايجاد آرامي و احساس خوبي در شما خواهد شد.
10- سرعت حركت شما با احساستان رابطه اي مستقيم دارد، آرام راه برويد و حركات بدن خود را آرام تر كنيد، طولي نمي كشد كه آرام خواهيد شد. گاهي مي توانيد براي رسيدن به آرامش، دراز بكشيد، عضلات خود را شل كنيد و به هيچ چيز فكر نكنيد.
11- با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنيد. آيا تا به حال فرد آرامي را ديديد كه با صداي بلند صحبت كند؟
12- با شوخ طبعي به آرامش خود كمك كنيد.
13- راحتي، يكي از عناصر مهم آرامش است، مثل دماي مناسب، صندلي راحت و لباس و كفش راحت.
• هر چند وقت يك بار ساعتتان را كنار بگذاريد و خود را از فشار زمان نجات دهيد.
• در آوردن كفشها به كاهش فشار عصبي كمك ميكند.
• فشردن يك توپ كوچك، تنشهاي عصبي را كه در انگشتان و دستهاي شما متمركز شدهاند، خالي مي كند.
• لباسهاي گشاد و راحت، باعث ايجاد راحتي و احساس آرامش مي شود.
14- لحظه هاي زيباي زندگيتان را بنويسيد و از آنها عكس و فيلم بگيريد، سپس بيشتر وقتها آنها را به ياد آوريد و درباره شان فكر كنيد و لذت ببريد.
15- هواي دريا، آب شور و صداي امواج، همگي باعث آرامش مي شوند، مسافرت به سواحل دريا را فراموش نكنيد. تماشاي ماهي ها مثل خيره شدن به دريا، در شما ايجاد آرامش مي كند، زيرا ماهيها آرام شنا مي كنند و آرام تنفس مي كنند.
16- آهسته غذا خوردن و جويدن، باعث تجديد قواي فكري و احساس آرامش خواهد شد.
17- براي تأثير بيشتر و رسيدن به آرامش، در خود متمركز شويد و آرام نفس بكشيد.
18- تمرين كنيد كه آرامتر از حد معمول صحبت كنيد، اين كار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را كم مي كند و به شما اجازه ميدهد، ذهن و فكرتان را از بسياري مسائل پاك كنيد.
19- اگر به عقايد مذهبي و معنوي پايبند باشيد، به يكي از با افتخارترين روشهاي رسيدن به آرامش خاطر رسيده ايد، آنگاه مي توانيد بگوييد، الا بذكر الله تطمئن القلوب . اگر از خدا دور افتادهايد، اكنون زمان آشتي است. داشتن يك تكيه گاه معنوي در حد تعادل موجب آرامش مي شود.
20- احساسات و مشكلات خود را به ديگران بگوييد و آرامش بيشتري احساس كنيد.
21- يكي از مهمترين مهارتها در آرام بودن، فكر نكردن به مسائل كوچك است، دومين مهارت، كوچك شمردن تمام مسايل است.
22- شاد كردن ديگران، موجب آرامش مي شود. نمي دانيد چه لذتي دارد پول رستوران امشب را با توافق سايرين به يك كارتن خواب هديه دهيد. قدرداني كنيد. ديگران را براي لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهيد، لطف كه وظيفه نيست!
23- اگر مي دانستيد كه : «سيگار كشيدن + ورزش نكردن = ا سترس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سيگار نمي كشيديد و ورزش كردن را به تعويق نمي انداختيد.
از جمله مهارت هاي لازم براي مصون ماندن نوجوانان و جوانان در مقابل رفتارهاي پرخطر نظير موادمخدر و روان گردان ها،مهارت جرأتمندي و ابراز وجود است
.
جرأتمندي مهارتي است كه به فرد اجازه مي دهد تا بدون بهره گيري از هرگونه خشونت، پرخاشگري و تجاوز به حقوق ديگران، بتواند ضمن احترام به حقوق ديگران در قالبي بسيار معقول، آرام، آزادانه، با اعتماد به نفس كامل، نسبت به ابراز مستقيم و صادقانه افكار، احساسات، خواسته ها و ارزش هاي خود درباره يك موقعيت مبادرت كند و از حقوق خود دفاع كند. بدون اينكه به شأن فردي و اجتماعي اش لطمه اي وارد شود. افراد جرأتمند: ۱) به آساني مي توانند آنچه درونشان است، صادقانه بيان كرده و ابراز عقيده كنند بدون اينكه آسيب و لطمه اي به روابط آنها با ديگران وارد شود. ۲) بدون هرگونه رودربايستي و تهديد از ديگران تقاضا مي كنند تا رفتار نامطلوب شان را تغيير دهند. ۳) در صورتي كه ديگران از آنها تقاضا و درخواست غيرمنطقي از جمله مصرف سيگار، موادمخدر، روان گردان ، الكل، روابط سوءجنسي و... داشته باشند، خود را ارزان نمي فروشند، بلكه با قاطعيت و صراحت جواب رد مي دهند و توان «نه گفتن» آنها بالاست. به عبارتي نگران ناراحت شدن ديگران نيستند. ۴) به راحتي احساسات مثبت و منفي خود را ابراز مي كنند و دغدغه اي در اين خصوص ندارند، به گونه اي كه احساس گناه نمي كنند زيرا كاملا مي دانند كه وظيفه آنها خوشنود نگه داشتن همه دوستان شان نيست. ۵) از توان كافي براي برقراري ارتباط و تعاملات اجتماعي برخوردار هستند. ۶) صريح هستند يعني در مواقع لزوم ديدگاه خود را به صورت ساده، قابل فهم، مستقيم، مختصر و بدون هرگونه واسطه بيان مي كنند. ۷) در صورت نياز تصميمات قبلي خود را تغيير مي دهند به گونه اي كه اگر به تقاضاي دوست شان قبلا پاسخ مثبت داده اند، اما امروز اگر مصلحت نباشد، به راحتي «نه» مي گويند. ۸) نسبت به خود احساس خوبي دارند و براي خود احترام قايل اند. ۹) در موقعيت هاي مختلف روزانه تسلط كافي دارند. بر اين اساس تصميمات منطقي مي گيرند. ۱۰) براي ديگران نيز احترام و ارزش قائل اند. ۱۱) به طور مستمر عملكرد خود را ارزيابي مي كنند. ۱۲) در صورت عصبانيت، خشم خود را ابراز و دليل آن را به طرف مقابل بيان مي كنند. ۱۳) در صورت نياز و ابهام از ديگران سوال مي كنند. ۱۴) در زمان سخن گفتن با قدرت و صلابت صحبت مي كنند. براي دستيابي به مهارت جرأتمندي و ابراز وجود، ضرورت دارد والدين عزيز از دوران كودكي نكات لازم را به فرزندان خود آموزش دهند تا آنها بتوانند در ايام نوجواني با تسلط بر اين مهارت از آسيب پذيري مصون بمانند.
براي لاغر شدن ، از بشقاب و روميزي آبي رنگ استفاده كنيد. رنگ آبي اشتها را كم ميكند .
اگر كم خواب هستيد وسايل اتاق خواب را به رنگ بنفش درآوريد يا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده كنيد. رنگ بنفش آرامش دهنده و خوابآور است .
اگر از كم خوني رنج ميبريد، ميوههاي قرمز رنگ مانند گيلاس ، توت فرنگي و گوشت قرمز مصرف كنيد
اگر بيحال و حوصله هستيد، رنگ نارنجي را انتخاب كنيد، هنگام استحمام صبحگاهي از حوله و ابزار نارنجي استفاده كنيد، رنگ نارنجي. بيحالي شما را از بين ميبرد
اگر مشكلي پيش روي شماست، از رنگ نيلي استفاده كنيد، رنگ نيلي كمك ميكند تا بهتر بينديشيد
اگر مضطرب هستيد و فشار عصبي طاقت شما را بريده است، از رنگ سبز استفاده كنيد. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را كاهش ميدهد .
افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهاي زرد بخورند و رنگ زرد را اطراف خود بجويند. رنگ زرد سطح انرژي را بالا برده و مانع افسردگي ميشود