تبیان، دستیار زندگی
اهمیت تاثیرگذاری سینما بر اقشار جامعه در نخستین سال‌های جنگ ایران و عراق گونه‌ای تازه از سینما را وارد ایران کرد که پس از گذشت 26 سال از تولد آن به بخشی جدایی‌ناپذیر از سینما تبدیل شده است. جریان حیات سینمای دفاع مقدس در این سال‌ها افت و خیزهای بسیاری ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینمای 26 ساله دفاع مقدس

اکبر عبدی ، امین حیایی ، کامبیز دیرباز ، علی اوسیوند در اخراجی‌ها

سینمای 26 ساله دفاع مقدس جزء جدایی‌ناپذیر سینمای ایران است

اهمیت تاثیرگذاری سینما بر اقشار جامعه در نخستین سال‌های جنگ ایران و عراق گونه‌ای تازه از سینما را وارد ایران کرد که پس از گذشت 26 سال از تولد آن به بخشی جدایی‌ناپذیر از سینما تبدیل شده است.

جریان حیات سینمای دفاع مقدس در این سال‌ها افت و خیزهای بسیاری به همراه داشته و این روزها سینماگران به شکلی تازه از آن سینما رسیده‌اند. سال‌های جنگ ایران و عراق همزمان با دوره‌ای بود که سینمای ایران تلاش می‌کرد هویتی تازه برای خود تعریف کند.

در میان تعاریفی که می‌توانست در این هویت جدید جایگاهی داشته باشند، فیلم‌های جنگی نیز وارد شدند؛ آثاری که قرار بود آن سال‌ها فقط تصویری ایثارگرانه از حضور در جبهه‌ها ارائه دهند و از طریق این رسانه زمینه حضور رزمندگان را در جبهه‌ها فراهم کنند. "مرز" جمشید حیدری به نویسندگی سیروس الوند را می‌توان نخستین فیلم سینمای دفاع مقدس در سال 1360 دانست.

این نوع سینما فقط مختص سال‌های جنگ بود و این روزها بیشترین انتقادها متوجه همان آثار است. ارائه تصاویر عموماً‌ کم‌عمق از رزمندگان و پرداخت تک‌بعدی به آنها، اغراق در تصویر کردن واقعیت‌های جنگ، کیفیت نازل فنی در کنار ضعف‌های جدی فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری نکاتی است که موجب می‌شود نتوان آن دوره سینمای دفاع مقدس را درخشان توصیف کرد.

"کانی مانگا" سیف‌الله داد از معدود نمونه‌های ماندگار سینمای جنگ در دوره نخست حیات آن است. در آن سال‌ها با توجه به اینکه بسیاری از گونه‌های سینمای پیش از انقلاب امکان ساخت نداشتند و فیلم جنگی به عنوان موجی که با توجه به سنخیت داشتن با فضای آن دوره می‌توانست مخاطبان را به سینماها بکشاند، از طرف طیف‌های مختلف فیلمسازان مورد توجه قرار گرفت.

از همین رو می‌توان آن سال‌ها را دوران اوج سینمای جنگ البته فقط به لحاظ کمی دانست. اما عمر این سینمای تبلیغاتی جنگی چندان طولانی نبود. پس از امضای قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی، موجی تازه از فیلم‌های دفاع مقدس ساخته شد. دیگر در این سال‌ها لازم نبود فیلم‌ها مخاطب را هیجانزده کند و فقط تصویر مثبت از جنگ به نمایش بگذارد.

سینماگرانی مانند مرحوم رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا در گروه آغازکنندگان جریانی قرار گرفتند که نگاهی واقعی‌تر به جنگ داشتند. "بلمی به سوی ساحل" به عنوان فیلم پیشرو این جریان به کارگردانی زنده‌یاد ملاقلی‌پور در سال‌های پایانی دهه 60 ساخته شد.

اهمیت تاثیرگذاری سینما بر اقشار جامعه در نخستین سال‌های جنگ ایران و عراق گونه‌ای تازه از سینما را وارد ایران کرد که پس از گذشت 26 سال از تولد آن به بخشی جدایی‌ناپذیر از سینما تبدیل شده است.

استقبال از فیلم‌های دفاع مقدس جایگاهی مناسب برای آن در سینمایی گشود که سراغ دیگر گونه‌ها هم رفته بود. گرایش به روایت داستان‌هایی که فقط در جنگ اتفاق نمی‌افتد، بیان حواشی انسانی جنگ، ارائه تصاویر نسبتاً واقعی از میادین جنگ و مهمتر از آن رسیدن به تحلیل در مورد جنگ سینمای دفاع مقدس را از جایگاه قبلی خود که چراغی رو به خاموشی بود نجات داد.

خلاقیت صرف شده از سوی هنرمندان و البته حمایت‌هایی که در آن مقطع از ساخت فیلم‌های جنگی صورت می‌گرفت، موجب شد تا "باشو غریبه کوچک" بهرام بیضایی، "پرواز در شب" و "افق" زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور، "دیده‌بان" ابراهیم حاتمی‌کیا و "عبور از میدان مین" به کارگردانی کمال تبریزی ساخته شود.

در دل نسل دوم فیلم‌های جنگ تعدادی از کارگردانان جسارت به خرج دادند و در بستر فیلم‌هایشان نگاه ضد جنگ خود را مستتر کردند. "از کرخه تا راین" و "آژانس شیشه‌ای" حاتمی‌کیا و "قارچ سمی" ملاقلی‌پور فیلم‌هایی هستند که با این رویکر ساخته شدند و اتفاقاً‌ بسیار هم جریانساز بودند.

سعید راد در دوئل

هر چند این روزها برخی انتقادهایی به نگاه آن فیلم‌ها دارند و آنها را برداشتی نادرست از فیلم‌های ضد جنگ هالیوود می‌دانند، اما ارزش‌های آن فیلم‌ها برای علاقمندان واقعی سینمای دفاع مقدس پوشیده نیست. اتفاق ویژه دیگر که در این سال‌ها در سینمای دفاع مقدس رخ داد، ساخته شدن "لیلی با من است" به کارگردانی کمال تبریزی بود.

این فیلمساز در سال‌هایی که هیچکس تصور نمی‌کرد بتوان با جبهه و جنگ هم شوخی کرد، ماجرای جبهه رفتن یک رزمنده را با زبانی طنز طرح کرد. طنز به کار رفته در این فیلم به گونه‌ای بود که دلخوری چندانی به همراه نداشت و گروه موافقان بسیار بزرگتر از گروه مخالفان بود.

آثار انتقادی سینمای جنگ در مقطعی بسیار محدود شد. در حالی که جامعه پس از پشت سر گذاشتن دوران سازندگی و رسیدن به مقطع دوم خرداد 76 خود را رها شده از مصیبت‌های جنگ می‌دید، سینمای جنگ هم رو به نزول رفت. در سال‌های پایانی دهه 70 و اوایل دهه 80 کمترین تعداد فیلم‌های دفاع مقدس ساخته شد.

در این زمان مدیران دولتی که سیاست چندان مشخص در مورد سینمای دفاع مقدس نداشته‌اند، امکان ساخت فیلم‌هایی ویژه را در این عرصه به وجود آورند. "دوئل" احمدرضا درویش که پرهزینه‌ترین فیلم سینمای ایران تا سال 82 بود و ایجاد زمینه حضور کارگردانانی چون رخشان بنی‌اعتماد و کیومرث پوراحمد در این عرصه سینمای رو به خاموشی دفاع مقدس را جانی تازه بخشید.

خلاقیت صرف شده از سوی هنرمندان و البته حمایت‌هایی که در آن مقطع از ساخت فیلم‌های جنگی صورت می‌گرفت، موجب شد تا "باشو غریبه کوچک" بهرام بیضایی، "پرواز در شب" و "افق" زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور، "دیده‌بان" ابراهیم حاتمی‌کیا و "عبور از میدان مین" به کارگردانی کمال تبریزی ساخته شود.

اما نه فیلم تاثیرگذار "گیلانه" ساخته بنی‌اعتماد و نه "دوئل" هیچیک نتوانستند مخاطبانی را که انتظار می‌رفت برای دیدن فیلم دفاع مقدس راهی سالن سینما شوند، جذب کنند. از همین رو بود که نوعی تازه از سینمای جنگ تولد یافت و آن هم فیلم‌های کمدی جنگی و البته نه از نوع "لیلی با من است".

"پیک نیک در میدان جنگ" رحیم حسینی نگاهی کمدی به جنگ داشت و با بازی علی صادقی و عکس گوسفند در بغل او تاکید می‌کرد نمی‌خواهد چیزی جدی درباره جنگ مطرح کند. فیلم که با دوربین دیجیتال ساخته شده بود و علاوه بر کیفیت نامناسب تصویری به لحاظ ساختار و داستان هم حرفی برای گفتن نداشت و فقط در شرایطی خاص توانست روی پرده برود.

"اخراجی‌ها" مسعود ده‌نمکی را می‌توان خبرسازترین و پرفروشترین فیلم دفاع مقدس نامید، هر چند ارزش آن به لحاظ کیفی بسیار پائین‌تر از فیلم‌های مهم این سینما است. "اخراجی‌ها" کاری کرد که برخی آن را شکل ایده‌آل سینمای دفاع مقدس می دانستند. صف کشیدن مخاطب برای دیدن فیلم جنگی و فروش یک میلیاردی آرزویی بود که خیلی‌ها برای سینمای دفاع مقدس تصور می‌کردند.

اما واقعیت این است که درصد بسیاری از مخاطبان "اخراجی‌ها" برای دیدن فیلم جنگی راهی سینما نشدند و اگر تصور شود این گروه فیلم‌ها می‌توانند سینمای دفاع مقدس را روی پا نگه دارند، باید اعتراف کرد این روش فقط خودفریبی است. "پیک نیک در میدان جنگ" هم پس از "اخراجی‌ها" روی پرده رفت تا از فرصت ایجاد شده برای فروش بهره ببرد، اما در عمل شکست خورد.

در دوره‌ای فیلمسازان دفاع مقدس به دلیل فراهم نبودن شرایط از ساخت این آثار دور شدند و حتی وقتی ناصر تقوایی خواست در این زمینه فیلم بسازد، کار او به دلیل نبود بودجه و کناره‌گیری تهیه‌کننده متوقف شد. فیلمنامه منتشرشده "چای تلخ" را با توجه به کیفیت آن و توانایی‌های تقوایی می‌توان از شاخص‌ترین فیلم‌های جنگی دانست.

منبع : مهر