سلام من 12 سال هست که ازدواج کردم و دوفرزند دارم. خواهرم هم یکسال زودتر از من ازدواج کرده و در شهر دیگری زندگی می کند و او هم دو فرزند دارد. <p class="paragraph"> همسر من در طول این سالها از من و مخصوصا خانواده ام انتقاداتی در مورد نحوه رفتار و رعایت احترام و امور دیگر زندگی مشترک داشته که در مورد آنها بحث و صحبت با پادر میانی فامیل نزدیک شده و موضوع از حالت بحث و جدل و دعوا خارج شده است. </p><p class="paragraph"> چون ما هر دو نفر شاغل هستیم، خانواده من کمکهای زیادی از لحاظ نگهداری بچه ها و ... به ما کرده اند ولی همسرم میگه این کمکها به خانواده خواهرم هم میشه. این موضوع را من هم قبول دارم و حتی گاهی کمکها به خواهرم که شهر دیگه هست، بیشتر از ما می باشد. </p><p class="paragraph"> اما مشکل اینه که به محض اینکه کاستی پیش بیاد، همسرم اعتراض میکنه و حتی اعتراضش را به گوش خانواده من هم میرسونه و مدام اعصاب خودش و من خورد میشه(البته خیلی موارد حرف ناحق نمیزنه ولی کارهای خوب خانواده من را اون زمان میگه وظیفه شون هست) </p><p class="paragraph"> 1- حالا من این وسط گیر کردم که چکار کنم؟ چون همیشه نمیتونم مواظب باشم که کسی از خانواده ام رفتار اشتباهی نکنه! این موضوع دائما در زندگی ما تکرار میشه. </p><p class="paragraph"> 2- اخیرا هم شوهر خواهرم با همسرم با هم صحبت کردند و هر دوشون دست گذاشتند روی مشکلات خانواده ما و مدام بدگویی می کنند. از طریق خواهرم متوجه شدم در صحبتهاشون درباره خیلی مسایل شخصی که فقط مربوط به زن و شوهر هست ، صحبت کرده اند و گله کرده اند. البته حالت درد دل داشته و سعی کرده اند که کسی متوجه نشود. </p><p class="paragraph"> خیلی ذهنم درگیر شده. حالا من به نظرتون چکار کنم، اعلام کنم و اعتراض کنم که چرا راجع به مسایل شخصی صحبت کرده یا فراموش کنم و توجه نکنم؟ </p>