سفرنامه مكّه و سیف الدّوله
سلطان محمّد سیف الدّوله از شاهزادگان قاجار و از فرزندان فتحعلی شاه است. وى در سال 1279 هجرى تصمیم به زیارت كعبه گرفت و از تهران، از راه دشت، دریاى خزر، تفلیس استانبول به مكّه رفت و پس از انجام فریضه حج، از راه عراق و جنوب به تهران بازگشت. سیف الدّوله به اوضاع جغرافیایى، وضع سیاسى و اخلاقى و اجتماعى مردم در شهرهاى مسیر توجّه داشته است. كتاب سفرنامه، حاوى خاطرات بعد از سفر حجّ او نیز هست.
علّت نامگذارى كتاب به «سفرنامه مكّه» آن است كه تصمیم اوّلیه او سفر مكّه بوده و نیز ارزش معنوى این قسمت از سفر در نامگذارى كتاب مؤثّر بوده است.
روز جمعه سیم ذى الحجّه كشتىاى كه او بر آن سوار است در بندر جدّه لنگر مىاندازد. آنها در رابُغ محرم مىشوند و در جحفه تجدید نیّت مىكنند، چون احرام شیعه از جحفه است. سیف الدّوله شهر مكّه را بزرگ توصیف كرده و گفته است: عمارات آن از سنگ تراشیده و پنج تا شش طبقه است. كوچههایش را كثیف، مردم دولتمندش را متكبّر و بد سلوك و زنهایش را فاسد دیده است.(1)
نویسنده در ارتباط با بناى مسجدالحرام، ابعاد منارههاى مسجد، مدارس همجوار، درهاى چهلگانه مسجد و بناى كعبه، حجر اسماعیل، مقام ابراهیم، طاق بنىشیبه، چاه زمزم، محلّ نماز چهار مذهب كه به عقیده نویسنده ساختمان آنها مسجد را از نمایش انداخته سخن گفته است.
درباره پوشش كعبه مىنویسد: «همه ساله پیراهن سیاهى كه از ابریشم بافته مىشود و سمت بالاى آن یك كتیبه گلابتون دارد، از مصر مىآورند و پیراهن سال پیش در میان شرفا و خدّام قسمت مىشود. پیراهن ابریشمى سرخى كه اطرافش گلابتون دوخته است به جهت داخل حرم، همه ساله از اسلامبول مىآید و پیراهن سال پیش را به جهت شرافت به خزانه سلطان مىبرند و كسى نمىتواند او را تصرّف كند.»(2)
در ارتباط با صفا و مروه، منا، مشعر و عرفات در حدّ لزوم سخن گفته و درباره ضریح حضرت رسول و وضع داخل مسجد به تفصیل قلم زده است.
پینوشتها:
1 ـ مقایسه شود با نظر ابن بطوطه.
2ـ سفرنامه سیف الدوله، معروف به سفرنامه مكه، نوشته سیف الدوله سلطان محمد به تصحیح و تحشیه على اكبر خداپرست، چاپ اوّل 1364، نشر نى، ص132.