تبیان، دستیار زندگی
همدلی به معنی توانایی فهم عقاید و باورهای دیگران، یعنی زمانی که فردی برای مسئله‌ای به شما مراجعه می‌کند، حتی اگر شما چنین مسئله‌ای را تجربه نکرده باشید بتوانید خودتان را در جایگاه فرد قرار دهید و مسئله را از دریچه چشم‌های او ببینید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : آسیه ملک دار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همدلی بایدت...

قلب قوانینی دارد که عقل از درک آن‌ها عاجز است (پاسکال)


همدلی به معنی توانایی فهم عقاید و باورهای دیگران، یعنی زمانی که فردی برای مسئله‌ای به شما مراجعه می‌کند، حتی اگر شما چنین مسئله‌ای را تجربه نکرده باشید بتوانید خودتان را در جایگاه فرد قرار دهید و مسئله را از دریچه چشم‌های او ببینید.


همدلی بایدت...

برای چند لحظه تصور کنید مشکلی در بینایی شما پیش آمده است و شما مجبورید برای رفع آن نزد چشم پزشک بروید. شما به طور کامل مسئله ای را که برایتان پیش آمده به چشم پزشک منتقل می کنید واو بعد از آنکه مختصری حرف‌های شما را شنید، بدون معطلی عینک خود را بر می‌دارد و از شما می‌خواهد آن را بر روی چشم‌هایتان امتحان کنید. شما با تعجب از این عکس العمل چشم پزشک عینک را بر چشم‌هایتان می‌گذارید ولی احساس می‌کنید همه چیز بدتر از قبل شده و بینایی شما نه تنها بهبود پیدا نکرده بلکه  ضعیف‌ترهم گشته.

ولی وقتی همه این شکایت‌ها را به چشم پزشک منتقل می‌کنید او با عصبانیت واکنش نشان می‌دهد و شما را به بدبینی متهم می‌کند. حال با این اتفاق و نوع برخورد چشم پزشک، دفعه بعد چقدر احتمال دارد برای مشکل چشم‌هایتان به همین چشم پزشک مراجعه کنید. مسلماً این احتمال بسیار ناچیز خواهد بود. چرا که شما چشم پزشک را فردی معتمد نیافتید. او قبل از آنکه به دقت به حرف‌های شما گوش بدهد و تشخیص مناسب بگذارد برای شما نسخه پیچیده است. حال به زندگی شخصی خودتان برگردید و برای لحظه‌ای کوتاه جای خودتان را با چشم پزشک عوض کنید... شما چند بار و در چه موقعیت‌هایی وقتی فردی برای مسئله‌ای به شما مراجعه کرده، بدون آنکه او را عمیقاً درک کنید و سعی کنید مسئله را از دریچه لنزهای چشم فرد ببیند. در مورد او قضاوت کرده‌اید و بدون تشخیص مناسب راه حل تجویز کرده‌اید؟ مثلاً تصور کنید زمانی را که کودکتان با تمام ذوق و شوق کودکی‌اش نقاشی در حد توانش کشیده باشد و قصد دارد با نشان دادن آن به شما این لذت را تقسیم کند. اما شما بر اثر ناآگاهی. با گفته‌هایتان، رفتارتان و حتی گاه نگاهتان اعتماد به نفس کودکتان را می‌گیرد و خطاب به او می‌گویید چه نقاشی بدی کشیده‌ای، چه آدمک زشتی. قلم و کاغذ را از دست او می‌گیرد و خودتان شروع به کشیدن نقاشی می‌کنید. اما فکر می‌کنید عکس‌العمل بعدی کودکتان با دیدن چنین برخوردی از طرف شما چه خواهد بود؟

و یا اینکه تصور کنید نوجوانی در آستانه رسیدن به سن بلوغ دارید؟ آیا نسبت به خصوصیات جسمی و روانی بلوغ اشراف دارید؟ اگر از آن دسته والدینی هستید که در این زمینه ناآگاهند بنابراین طبیعی است زمانی که فرزند نوجوانتان قصد دارد از عصبانیت‌ها، دلهره‌ها، تشویش‌ها و تضادهای درونی‌اش با شما صحبت کند، بدون اینکه سعی کنید اول او را گوش کنید و کمی او را در جایگاه خودش درک کنید. بمبارانی از نصیحت، سرزنش و خطا به ارایه می‌دهید. اما فکر می‌کنید عکس‌العمل بعدی نوجوانتان با دیدن چنین برخوردی از شما چه خواهد بود؟

این نمونه‌ها و هزارها نمونه مشابه آن به ما چنین می‌گویند که ما انسان‌ها غالباً تمایل داریم که شرایط و مسایل دیگران را بر اساس عقاید و شرایط خودمان بسنجیم و متناسب با همین نگرش در مورد آن‌ها داوری کنیم؛ و در اکثر مواقع نیز شاهد نتایج زیان بخش آن بوده‌ایم. بنابراین ضروری است شیوه‌ی ارتباطی مناسبی را آموزش ببینیم تا بتوانیم از چنین نتایج زیان باری جلوگیری کنیم.

همدلی یک مهارت است و امری ذاتی نیست؛ و هر مهارتی نیاز به تمرین و تکرار فراوان دارد. زمانی که شما فرد را درک می‌کنید و با او همراه و همگام می‌شوید، همین نزدیکی و شباهت در درک طرف مقابل منجر به ایجاد اعتمادی در ارتباط شما می‌گردد و همین اعتماد یکی از عوامل ضروری در ارتباط موثر است

همدلی بایدت...

همدلی چیست؟

همدلی به معنی توانایی فهم عقاید و باورهای دیگران، یعنی زمانی که فردی برای مسئله‌ای به شما مراجعه می‌کند، حتی اگر شما چنین مسئله‌ای را تجربه نکرده باشید بتوانید خودتان را در جایگاه فرد قرار دهید و مسئله را از دریچه چشم‌های او ببینید. مسلماً همدلی یک مهارت است و امری ذاتی نیست؛ و هر مهارتی نیاز به تمرین و تکرار فراوان دارد. زمانی که شما فرد را درک می‌کنید و با او همراه و همگام می‌شوید، همین نزدیکی و شباهت در درک طرف مقابل منجر به ایجاد اعتمادی در ارتباط شما می‌گردد و همین اعتماد یکی از عوامل ضروری در ارتباط موثر است. بنابراین طرف مقابلتان از احساس تنهایی رها می‌شود و همین که احساس کند فردی هست که به حرف‌های او، دغدغه‌ها، نگرانی‌هایش (هر چند جزیی و کم اهمیت) توجه کند به او احساس امنیت و اطمینان می‌دهد و عاملی پیشگیری کننده در بروز بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می‌شود. همچنین شما با همدلی خود، موجب ایجاد افزایش اعتماد به نفس در فرد می‌شود وحتی می‌توانید با این تکنیک دیگران و دیدگاهشان را بهتر بشناسید.

عوامل ایجاد

1- به صحبت‌های طرف مقابلتان به دقت گوش کنید. شنیدن و گوش کردن دو امر متفاوتند. شنیدن یک فعالیت جسمی است و نیازی به یادگیری ندارد اما گوش دادن فعالیتی ذهنی است و با یادگیری مرتبط است. سعی کنید در ابتدا به حرف‌های طرف مقابلتان که می‌تواند همسرتان، فرزندتان و یا یک دوست باشد به دقت گوش کنید. زمانی که شما به طرف مقابلتان این اجازه و فرصت را می‌دهید که از احساساتش هرچه که هست (ترس، خشم، دلهره، اضطراب و...) صحبت کند. بدون اینکه بخواهید در مورد او قضاوت کنید، برچسب بزنید، مقایسه کنید و یا نصیحت سر دهید اعتمادی در طرف مقابل نسبت به شما ایجاد می‌شود و او از این اعتماد امنیت می‌گیرد و موجب آن می‌شود که روح تازه‌ای در فرد دمیده شود و احساس بهتری را تجربه کند.

«استفان کاوی در کتاب خود (هفت عادت مردمان موثر بیان می‌کند که به طور کلی وقتی کسی لب به سخن می‌گشاید، در یکی از سطوح زیر به سخنانش گوش فرا می‌دهیم

 1- به حرف‌های او ابداً توجهی نداریم.

2- وانمود می‌کنیم به سخنانش توجه داریم، در حالی که ذهن ما در جای دیگری متمرکز است.

 3- سخنانش را دستچین کرده و تنها مطالب دلخواه را مرکز توجه قرار می‌دهیم. در صورتی که گوش کردن به این شیوه تنها شایسته توجه به سخن بچه شش ساله‌ی است که یک ریز حرف می‌زند. حتی ممکن است که ذهن و نیروی خود را به کلمات فرد دیگر معطوف کنیم. در عین حال از درک صحیح او عاجز باشیم.

4- به هر حال انگشت شمارند کسانی که از بهترین شیوه گوش کردن یعنی گوش کردن سرشار از همدلی بهره می‌جویند).

لازم است بدانید وقتی که شما به صحبت‌های فرد مقابل گوش می‌دهید به معنای آن نیست که همه آن‌ها را قبول دارید بلکه او را می‌پذیرید. سعی کنید هنگام گوش دادن:

همدلی بایدت...

1- کمی به طرف فرد مقابلتان متمایل شوید 2- به فرد نگاه کنید و تماس چشمی داشته باشید 3- از نشانه‌های غیرکلامی غافل نمایند (زبان بدن) و گاه می‌توانید نشانه‌های غیرکلامی او را به گونه‌ای ظریف تکرار کنید. به اعتقاد کارشناسان ارتباطات در یک ارتباط تنها 10 درصد ارتباط ما را کلمه‌ها تشکیل می‌دهند. 30 درصد لحن ما و 60 درصد به حالات و رفتار ما مرتبط می‌شود. 4- با گفتن کلماتی چون بله، عجب، که این طور فرد را به ادامه صحبت تشویق کنید.

بنابراین شما با گوش کردن با هدف درک کردن فرد، تنها از گوش‌های خود استفاده نکرده اید؛ بلکه در سطحی عمیق‌تراز چشم‌ها و قلبتان نیز استفاده می‌کنید.

2- به نوع احساس طرف مقابل توجه کنید (آشفته است، عصبی است، شاد است) و سعی کنید احساس او را درک کنید.

3- احساسی را که از فرد درک کرده‌اید به او منتقل کنید (انعکاس احساسات) ? ( امروز کمی ناراحت به نظر می‌رسی) و سعی کنید با احساس طرف مقابلتان هماهنگ شوید. البته به اندازه از بی اهمیت و کوچک شمردن مسئله فرد و یا اغراق و بزرگ نمایی خودداری کنید. چرا که منجر به ایجاد احساس منفی در فرد می‌شود.

4- خلاصه‌ای از مواردی را که فرد گفته است؛ به او بازخورد دهید. با این عمل:

1- فرد پی می‌برد که شما به حرف‌های او گوش داده‌اید.

2- متوجه می‌شوید برداشت درستی داشته‌اید یا خیر.

آسیه ملک دار

«بخش مهارت‌های زندگی تبیان»


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.