تبیان، دستیار زندگی
در ارتباطات، گاهى با خویشاوندان ودوستان بسیار صمیمى مواجه هستیم، ولى هرگز این «مجوز» ورود به «منطقه ممنوعه » از زندگى شخصى آنان شمرده نمى شود، مگر آنكه «اذن صریح » داشته باشیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منطقه ممنوعه کجاست؟

اخلاق معاشرت و حریم خانواده و زندگى

ورود ممنوع

آیا شما دوست دارید كسى سرزده و بى خبر ، وارد خانه شما بشود؟

شما براى زندگى وخانه خویش، حریمى قایل هستید و دوست ندارید كه آنها نادیده گرفته شود.

پیامبر اكرم(ص) كه رفتارش مایه درس و الگو براى همگان است ،وقتى به در خانه كسى مى آمد ، رو به روى در نمى ایستاد ، بلكه سمت راست یا چپ قرار مى گرفت و مى فرمود: «السلام علیكم ». با این سلام دادن بلند ، اجازه ورود مى گرفت. زیرا آن روزها هنوز معمول نشده بودكه همه در برابر خانه شان پرده بیاویزند. (1) .

با «در زدن »، «اجازه گرفتن »، یا الله گفتن، زنگ زدن، سرفه كردن، پا برزمین كشیدن یا به هر وسیله ی ممكن باید صاحب خانه یا ساكن اتاق را خبر داد.

با «در زدن »، «اجازه گرفتن »، یا الله گفتن، زنگ زدن، سرفه كردن، پا برزمین كشیدن یا به هر وسیله ی ممكن باید صاحب خانه یا ساكن اتاق را خبر داد. اگر اجازه ورود داده شد ، وارد مى شویم ، و گرنه بدون هیچ ناراحتى برمى گردیم. همچنان كه اگر ما در شرایط نامساعدبودیم و براى ورود كسى به خانه یا محل كار، تمایل نشان ندادیم ،انتظار داریم كه نرنجد و این را « توهین » تلقى نكند.

امام صادق(ع) مى فرماید:

براى ورود به خانه اى، اذن گرفتن و اعلام، سه بار است: بار اول ، تابشنوند. بار دوم براى آنكه خود را جمع و جور كنند. در مرتبه سوم اگرمایل بودند اجازه دهند ، والا، اذن نمى دهند و اجازه گیرنده برمى گردد:«الاستیذان ثلاثة: اولهن یسمعون، والثانیة یحذرون و الثالثة ان شاؤوا اذنوا و ان شاؤوا لم یفعلوا، فیرجع المستاذن ». (2) .

سرزده وارد خانه شدن، حتى خانه ی خود نیز ناپسند است. در آداب سفر آمده است كه پیامبر اكرم(ص) نهى كرد كه اگر كسى شبانه ازمسافرت برگشت، سرزده وارد خانه شود، مگر آنكه قبلا اعلام كند وخبر دهد: «نهى رسول الله(ص) ان یطرق الرجل اهله لیلا اذا جاء من الغیبة حتى یؤذنهم.» (3) .

از زبان قرآن بشنویم كه مى فرماید:

«اى ایمان آورده ها! به خانه هایى جز خانه خویش وارد نشوید. مگر آنكه قبلاخبر دهید و اذن بگیرید و بر اهل خانه سلام كنید. این برایتان بهتر است. باشد كه پندبگیرید. اگر در خانه، كسى را نیافتید ، وارد خانه نشوید تا آنكه به شما اجازه دهند واگر به شما گفتند: « برگردید »، شما هم برگردید. این برایتان پاكیزه تر (ورشددهنده تر) است.» (4) .

ورود ممنوع

نگاه

نهاد «خانواده »، از مقدس ترین نهادهاست. سلامت و استوارى آن نیز، مورد توجه اسلام است. نوع برخوردها نسبت به تحكیم رشته هاى این نهاد ، یا گسستن پیوندها ی آن مؤثر است. خانواده و خانه، حد و حریمى دارد كه باید رعایت شود و موردتعدى و «مرزشكنى » قرار نگیرد. تهاجم و تعدى به این حدود و حقوق ،گاهى هم از طریق « نگاه » است كه كنترل آن ضرورى است :

در روایات ، «نگاه » همچون تیرى مسموم از تیرهاى شیطان قلمدادشده است. گاهى «گناه »، در پى یك «نگاه » پدید مى آید. و اگر كسى نتواندچشم ها و پلك هاى خود را تحت اختیار و كنترل داشته باشد ، به روزسیاه مى نشیند. حیف است كه انسان از راه نگاه، جهنمى شود. به فرموده حضرت على(ع): چشم ها شكارگاه شیطان است: «العیون مصائدالشیطان.» (5) .

این سخن نیز از حضرت مسیح(ع) است كه:

«ایاكم و النظر الى المحذورات فانها بذر الشهوات و نبات الفسق »; (6) .

از نگاه به آنچه «ممنوع » است بپرهیزید ، چرا كه چنین نگاهى بذرشهوت و رویش فسق و گناه است.

چرا بى اجازه؟

احترام گذاشتن به حقوق فردى، شرط اخوت اسلامى در یك جامعه مكتبى است و پاى بندى به این اصول، ضامن تداوم دوستی هاست.

اگر كسى یادداشتى یا نامه اى مى نویسد ، نباید دزدانه به آن نگاه كرد. اگر دو نفر با هم صحبت خصوصى مى كنند ، چه حضورى، چه تلفنى، «گوش ایستادن » و به نجواها گوش كردن و «استراق سمع » كردن وشنود گذاشتن، جایز نیست.

اگر پاكتى براى شخصى فرستاده مى شود و تاكید مى كنند كه «شخصا مفتوح فرمایید»، دیگرى حق باز كردن و مطالعه آن را ندارد (مگربا اجازه طرف اصلى). اگر گفتند: راضى نیستیم مطالب این دفتر را بخوانى، یا اگر مطلبى و انتقادى و مقاله اى نوشتند و با نوشتن «امضاء محفوظ » گفتند كه راضى به افشاى نام نیستند، افشاى آن خلاف ادب و قانون و وجدان است.

پس، مجموعه آنچه « راز شخصى » و اسرار زندگى خصوصى محسوب مى شود ، بسیار است. تنها در خانه و اتاق و نامه و راز هم خلاصه نمى شود. ممكن است حتى نوعى از غذا و میوه و خوراكى درخانه و یخچال و ... كسى باشد ولى دوست نداشته باشد دیگران بدانند.یا یك بیمارى یا نقص عضو و جسم در كسى باشد كه نخواهد دیگرى آن را بداند. یا در شرایط بحرانى خاصى قرار داشته باشد كه نخواهدمردم بدانند. همه ی اینها در قلمرو «حریم شخصى » است و ورود به آن «اجازه » مى خواهد.

در ارتباطات، گاهى با خویشاوندان ودوستان بسیار صمیمى مواجه هستیم، ولى هرگز این «مجوز» ورود به «منطقه ممنوعه » از زندگى شخصى آنان شمرده نمى شود ، مگر آنكه «اذن صریح » داشته باشیم.

بكوشیم تا در سخن، نگاه، رفتار، معاشرت و ارتباط ، از آنچه خارج از قلمرو «اذن » و «اجازه » قرار دارد ، وارد نشویم.

پی نوشت ها :

1) تفسیر فخر رازى، ج 23، ص 198.

2) وسائل الشیعه، ج 14، ص 141.

3) مكارم الاخلاق، ص 266.

4) نور، آیه 27 و 28.

5) غرر الحكم، ج 1، ص 335.

6) میزان الحكمه، ج 10، ص 71.

منبع : برگرفته از كتاب " اخلاق معاشرت " –  نویسنده : علی اكبر مظاهری

تنظیم برای تبیان :داوودی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.