تبیان، دستیار زندگی
ملاصدراقدس سره در مقدمه تفسیر سوره واقعه مى‏فرماید: «بسیار به مطالعه كتب حكما پرداختم تا آنجا كه گمان كردم كسى هستم، ولى همین كه كمى بصیرتم باز شد خودم را از علوم واقعى خالى دیدم. در آخر عمر به فكر افتادم كه به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افسوس علما بر غفلت از قرآن
قرآن

قرآن، كتاب نور، عبرت، بیّنه، تذكّر، رشد، برهان، فرقان، مبارك و... است.

ولى با كمال تأسّف برخوردهاى ما سطحى و در حدّ تشریفات، سوگند، مهریه و افراط در فراگیرى ظاهرى و مسابقه بوده است و هدف اصلى كه تدبّر در قرآن است، مورد غفلت واقع شده و رونق لازم را نیافته است.

ما باید در تمام زمینه‏ها كتاب آسمانى را جدّى و محور كار تبلیغى، تربیتى و خودسازى قرار دهیم.

خداوند مى‏فرماید:

«خُذ الكتاب بقوّة»(1)

«كتاب (خدا) را با قدرت (و جدّیت) بگیر.»

وگرنه تمام تلاش و كوشش و فعالیّت‏هاى ما در راه دین پوك و پوچ است.

ملا صدرا: در آخر عمر به فكر افتادم كه به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل محمّدعلیهم السلام بروم. من یقین كردم كه كارم بى‏اساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جاى نور، در سایه ایستاده بودم. از غصّه جانم آتش گرفت و قلبم شعله كشید تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا به اسرار قرآن آشنا كرد

قرآن در این باره مى‏فرماید:

«قل یا اهل الكتاب لستم على شى‏ء حتّى تقیموا التوارة و الانجیل و ما انزل الیكم»(2)

«بگو: اى اهل كتاب! هیچ ارزشى ندارید (پوچ و پوك هستید) مگر آنكه تورات و انجیل و آنچه از سوى پروردگارتان نازل شده برپا دارید.»

مگر قرآن كتاب آسمانى ما نیست كه خداوند براى هدایت نازل فرموده است؟ آیا ما در مقابل آن تنها در حدّ قرائت، تجوید، تواشیح و... مسئولیّت داریم، خداوند شدیدترین انتقادها را از كسانى فرموده كه در قرآن تدبّر نمى‏كنند و به مفاهیم و پیام‏ها و درسهاى آن توجه ندارند:

«أفلا یتدبّرون القرآن ام على قلوب اقفالها»(3)

«آیا در قرآن تدبّر نمى‏كنند؟ یا بر دلها قفل زده است.»

آرى، قرآن، كتاب اندیشه و عمل است. آیات مختلفى بر این حقیقت گویا است كه این كتاب بزرگ آسمانى تنها براى تلاوت نیست، بلكه هدف نهایى آن، «ذكر» (یادآورى)، «تدبّر» (بررسى عواقب و نتایج كار)، «انذار»، «خارج كردن انسان‏ها از ظلمات به نور» و «شفا و رحمت» و «مایه هدایت» است.

ما در برابر قرآن مسئول و مدیون هستیم، در علم اصول مى‏خوانیم: «اشتغال یقینى»، «برائت یقینى» لازم دارد. آیا نحوه برخورد و میزان اُنس و آشنایى و استفاده ما از قرآن در راه تبلیغ و ارشاد، هدایت و تربیت و سایر كارهاى فرهنگى، برائت یقینى در پى دارد؟

توجّه به این موضوع حائز اهمیّت است كه در ایام فراغت و تعطیلات تابستان و ماه رمضان در جهت مطالعه تفسیر و انس با قرآن، مطالعه و مباحثه، تدبّر، تعلیم و تعلّم و تشویق دیگران به فراگیرى و استفاده از آیات در منابر و جلسات و كلاس‏ها چقدر استفاده كرده‏ایم؟

حسرت علما بر غفلت از قرآن

به چند اقرار مهم توجّه فرمایید:

الف: ملاصدراقدس سره در مقدمه تفسیر سوره واقعه مى‏فرماید:

«بسیار به مطالعه كتب حكما پرداختم تا آنجا كه گمان كردم كسى هستم، ولى همین كه كمى بصیرتم باز شد خودم را از علوم واقعى خالى دیدم.

در آخر عمر به فكر افتادم كه به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل محمّدعلیهم السلام بروم. من یقین كردم كه كارم بى‏اساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جاى نور، در سایه ایستاده بودم. از غصّه جانم آتش گرفت و قلبم شعله كشید تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا به اسرار قرآن آشنا كرد و شروع به تفسیر و تدبّر در قرآن كردم، درِ خانه وحى را كوبیدم، در باز شد و پرده‏ها كنار رفت و دیدم فرشتگان به من مى‏گویند:

«سلام علیكم طبتم فادخلوها خالدین»(4)

«سلام بر شما! گوارا باد این نعمت‏ها برایتان، داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید.»

من كه اكنون دست به نوشتن اسرار قرآن زده‏ام، اقرار مى‏كنم كه قرآن دریاى عمیقى است كه جز با لطف الهى امكان ورود در آن نیست، ولى چه كنم عمرم رفت، بدنم ناتوان، قلبم شكسته، سرمایه‏ام كم، ابزار كارم ناقص و روحم كوچك است.»

ب: فیض كاشانى‏قدس سره در رساله انصاف مى‏فرماید:

«من مدّت‏ها در مطالعه مجادلات متكلّمین فرو رفتم و كوشش‏ها كردم، ولى همان بحث‏ها ابزار جهل من بود. مدت‏ها در راه فلسفه به تعلّم و تفهّم پرداختم و بلندپروازى‏هایى را در گفتارشان دیدم. مدّت‏ها در گفتگوى این و آن بودم، كتاب‏ها و رساله‏ها نوشتم. گاهى میان سخنان فلاسفه و متصوّفه و متكلّمین جمع‏بندى مى‏كردم و حرف‏ها را به هم پیوند مى‏دادم، (ولى همه را باور نداشتم)، امّا در هیچ یك از علوم، دوایى براى دردم و آبى براى عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و به سوى خدا فرار(5) و انابه كردم تا خداوند مرا از طریق تعمّق در قرآن و حدیث هدایتم كرد.»

ج: امام خمینى‏قدس سره مى‏فرماید:

«و این‏جانب از روى جدّ و نه تعارف معمولى مى‏گویم كه از عمر به باد رفته خود... تأسف دارم. شما اى فرزندان برومند اسلام! حوزه‏ها و دانشگاه‏ها را به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن توجه دهید. تدریس قرآن را در هر رشته‏اى محطّ نظر و مقصد اعلا (نه در حاشیه) قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر كه ضعف و پیرى بر شما هجوم آورد، از كرده‏ها پشیمان و تأسّف بر ایّام جوانى بخورید، همچون نویسنده».(6)

د: آیة اللّه وحید خراسانى (دامت بركاته) در درس خارج حوزه در جمع طلّاب فرمودند:

«آیا ما در علم اصول و تأمّل‏هاى كفایه بیشتر تعمّق كرده (و مى‏كنیم) یا در قرآن؟...»

آرى، قرآن القابى همچون «كریم، مجید و عظیم» دارد، آیا ما كه منادى و مبلّغ این كتاب آسمانى هستیم، آن گونه كه باید آن را «تكریم»، «تمجید» و «تعظیم» كرده‏ایم؟(7)

________________

1) مریم، 12.

2) مائده، 68.

3) محمد، 24.

4) زمر، 73.

5) اشاره به آیه 50 سوره ذاریات: «ففرّوا الى اللّه».

6) صحیفه نور، ج‏20، ص‏20.

7)راز دعوت، محسن قرائتی


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری