تبیان، دستیار زندگی
در سال 1336 به زیارت خانه خدا مشرف شده بودم و در بازار مکه وارد مغازه ای شدم تا چیزی به عنوان سوغات تهیه کنم ، اتفاقاً صاحب آن نیز از قبل با من آشنا بود . او در صدد بود از عقاید من آگاه شود ، از این رو پرسید : شما شیعیان بعد از نماز با حرکت دادن دست های خ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرشته

خیانت جبرییل امین، شعار یهودیان

ُقلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ

(آنها می‌گویند: «چون فرشته‌ای که وحی را بر تو نازل می‌کند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمی‌آوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند؛ و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.»

«البقرة/97»

استاد جعفر سبحانی در کتاب گرانسنگ در ساحل تقریب می نویسد:

« یکی از موانع تقریب ، ناآگاهی فرق اسلامی از عقاید همدیگر است؛ ناآگاهی که همراه با یک رشته تهمت ها و ناروایی ها است ، مسلماً چنین ناآگاهی مایه خصومت و دوئیت خواهد بود .

اکنون در اینجا نمونه هایی را یادآور می شویم تا پایه تأثیر این جهل بر تفرقه و دو دستگی روشن شود:

در سال 1336 به زیارت خانه خدا مشرف شده بودم و در بازار مکه وارد مغازه ای شدم تا چیزی به عنوان سوغات تهیه کنم، اتفاقاً صاحب آن نیز از قبل با من آشنا بود . او در صدد بود از عقاید من آگاه شود ، از این رو پرسید : شما شیعیان بعد از نماز با حرکت دادن دست های خود ، چه می گویید؟

گفتم : می گوییم : الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر .

او با شگفتی گفت: من شنیده ام که شما سه بار می گویید : خان الأمین!

جایی که پایه اطلاع یک تاجر مکی ، که هر سال با هزاران شیعی سر و کار دارد ، این باشد ، باید دید پایه اطلاعات دور افتادگان از این مکتب چگونه است ؟ !

باید دانست که جمله « خان الأمین » شعار یهودیان است که می گویند جبرئیل امین خیانت کرد و نبوّت را که از آن آل اسحاق بود به آل اسماعیل تفویض کرد و از این جهت جبرئیل را دشمن می شمارند و شعار خان الأمین سر می دهند .

متأسفانه این شعار ناروا که ساخته اندیشه ناپاک یهود است ، به شیعه نسبت داده می شود . ( 1 )

* باز در همان سال یکی از مدرسان حرم شریف که به منزل او وارده شده بودم ، به دیدنم آمد و پس از مذاکراتی پرسید :

« هَلْ لِلشیعَة تَأْلیف ؟ » ؛ « آیا شیعه کتابی دارد ؟ »

گفتم : یالَلأسف ، شخصی در امّ القرای اسلام به سر می برد ولی تا این حد از فرهنگ شیعه ناآگاه است . در حالی که روزگاری مکه و مدینه مرکز شیعه بود ( 2 ) و سالیان درازی حاکمان مکه را شرفا تشکیل می داده اند که بر مذهب شیعه زیدی و یا امامی بودند ، ولی تبلیغات سوء آن چنان اثر نهاده که مدرس حرم از اصالت شیعه تا این حد ناآگاه است که حتی نام کتب شیعه را نشنیده است ! مقداری با او سخن گفتم و چند کتابی که در اختیارم بود تقدیمش کردم .»

پی‌نوشت‌ها_______

1 ـ تفسیر رازی ، ج 1 ، تفسیر آیه { قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللهِ } بقره : 97

2 ـ ابن حجر در مقدمه کتاب « الصواعق المحرقه » علل نگارش کتاب خود را چنین می نویسد: «ثمّ سئلت قدیماً فی اقراءه فی رمضان سنة 950 هـ . بالمسجد الحرام لکثرة الشیعة و الرافضة و نحوهما بمکة المشرفة أشرف بلاد الإسلام .» ( صواعق المحرقه ، ج 3 ) .


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری