تبیان، دستیار زندگی
نمود بارز کرامت انسانی، برخورداری از زندگی متعارف و تأمین رفاه عمومی برای افراد جامعه است. در جامعۀ علوی، تمام مردم حق برخورداری از زندگی آبرومندانه و مطابق با شأن خویش را دارا هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفره دل خود را باز مکن!

نمود بارز کرامت انسانی، برخورداری از زندگی متعارف و تأمین رفاه عمومی برای افراد جامعه است. در جامعه علوی، تمام مردم حق برخورداری از زندگی آبرومندانه و مطابق با شأن خویش را دارا هستند.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
کرامت انسانی

کرامت ذاتی انسان، هدیه الهی بر جامعه بشری است. این کرامت آغازین فراتر از شاخصه های بزرگی و بزرگ زادگی متداول است که در مقابل دیدگان مردم قرار می گیرد. نمودهای ارج نهادن این کرامت در سخن و سیر امام علی علیه السلامفراوان به چشم می آید. برخی نمونه های شاخص این ارج گزاری را در ادامه می آوریم:

خودت هم حق تحقیر خود را نداری!

از منظر امام علی علیه السلام، انسان موجودی آزاده است که در بند و یوغ نمی گنجد و هیچ گونه ذلتی را نمی پذیرد. سزاوار نیست که انسانی، در نزد کسی کرنش کند و یا همانند خویش را ارباب خود بداند و بخواند.

«لا تکن عبد غیرک وقد جعلک الله حراً»؛ برده هیچ کس مباش؛ زیرا خداوند ترا آزاد آفریده است.

در نامه 53 نهج البلاغه آمده است: «خدا را درباره طبقات فرودست، در نظر گیر؛ آنان که راه چاره ندارند.»

افراد بشر؛ همه از اولاد حضرت آدم علیه السلامبوده و شایستگی زندگی کریمانه، همراه با عزت و آزادگی را دارا هستند. حتی خود انسان نیز حق تحقیر و کوچک کردن خود را ندارد. او باید این امتیاز الهی را پاس دارد. مکتب امام علی علیه السلام، انسان مومن را بزرگ داشته و خواری او را نمی پسندد.

بزرگداشت مقام انسان حتی غیر مسلمان

در بزرگداشت مقام انسان، جنسیت، دین و مذهب و سایر فضایل انسانی مطرح نمی باشد.

آن هنگام که امام علی علیه السلام با مردی غیر مسلمان، از روی اتفاق همراه می شود، با او به گرمی رفتار کرده و او را تکریم می کند. نهایت ابراز بزرگداشت مقام انسانی همسفر، آنگاه جلوه گر می گردد که مسیر هدف این دو مسافر همراه، از یکدیگر جدا می گردد. امام علی علیه السلام مسیر مورد نظر خویش را فرو گزارده و در مسیر همسفر خویش گام برمی دارد. این حرکت امام موجب تعجب و حیرت همسفر غیر مسلمان امیرالمومنین علیه السلاممی گردد و امام در پاسخ، این شیوه را حق همراهی و مصاحبت می شمارد.

رعایت کرامت انسانی، در نامه امام علی علیه السلامبه مالک اشتر، چشمگیر می باشد: قلب خود را سرشار از رحمت و محبت نسبت به مردم ساز و همچون حیوان درنده نسبت بدانان مباش؛ زیرا آنان یا برادران دینی تو هستند و یا انسانهایی همچون تو.

هر انسانی باید از زندگی متعارف برخوردار باشد

نمود بارز کرامت انسانی، برخورداری از زندگی متعارف و تأمین رفاه عمومی برای افراد جامعه است. در جامعهعلوی، تمام مردم حق برخورداری از زندگی آبرومندانه و مطابق با شأن خویش را دارا هستند. توصیف امام نسبت به کوفه و برخورداری آنان از نعمت های الهی، شنیدنی است:

«ما أصبح بالکوفة أحدٌ إلّا ناعماً، إن أدناهم منزلة یأکل من البرّ ویجلس فی الظلّ ویشرب من ماء الفرات». همه مردم کوفه برخوردار از نعمت هستند. پایین دست ترین آنان نان گندم می خورد و در سایه زیست می کند و آب فرات می آشامد.

سخن امام ناظر به وضعیت مردم در دیگر نقاط عراق و عربستان است. آنان حداقل زندگی را دارا نبودند. امام علی علیه السلامکوفه را می ستاید که جایگاهی مناسب است وانسان را به خواری دچار نمی کند.

حتی خود انسان نیز حق تحقیر و کوچک کردن خود را ندارد. او باید این امتیاز الهی را پاس دارد. مکتب امام علی علیه السلام، انسان مومن را بزرگ داشته و خواری او را نمی پسندد

رعایت کرامت افراد پایین دست جامعه

بزرگداشت انسان، وابسته به روح انسانی است که در وجود انسان جاری است. مقام و برخورداری از بنیه مالی، شرافت نسبی موجب بزرگی انسان نمی شود. در نامه 53 نهج البلاغه آمده است: خدا را درباره طبقات فرودست، در نظر گیر؛ آنان که راه چاره ندارند. مستمندان، نیازمندان، تهیدستان و ازکارافتادگان. همانا در این طبقه کسانی هستند که دست سوال دارند و افرادی هم هستند که بدون پرسش باید به آنان بخشش شود... قسمتی از بیت المال و قسمتی از غلات هر سرزمین را به آنان اختصاص بده...؛ و درباره یتیمان و از کار افتادگان، بررسی و دقت کن...

و برای حاجتمندان وقت خاص مقرر کن که به نیاز آنان شخصاً رسیدگی کنی. مجلس عمومی و همگانی برای آنان تشکیل ده و به خاطر خداوند؛ آفریدگار خود، برای آنان تواضع کن و لشکریان و محافظان و پاسبانان را از این مجلس دور ساز تا هر کس به صراحت و بدون ترس و لکنت زبان با تو سخن بگوید.

کلام آخر: سفره دل خود را باز مکن!

کرامت انسانی، هدیه خدا به انسان و بزرگداشت مقام او است.کرامت انسانی اقتضا می کند که انسان سفرة دل خویش را برای هرکسی باز نکند، تا موجب خفت و خواری وی نشود. تحقیر انسان، حتی به وسیله خود شخص نیز، ممنوع می باشد. «أزری بنفسه من استشعر الطمع، ورضی بالذُلّ من کشف عن ضُرَّه، وهانت علیه نفسه من أمَّر علیها لسانه»؛ هر کس طمع ورزد، خود را تحقیر کرده و کسی که سختی ها و ناراحتی هایش را فاش کند، به ذلت خویش راضی گشته و کسی که زبانش را بر خود امیر کند، شخصیت خویش را پایمال ساخته است.


منابع:
- نهج البلاغه، نامه 53؛ نامه 31؛ حکمت 2.
- فضائل الصحابة، ج 1، ص 531، شماره 883 .
- مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 99.
- اصول کافی، ج 2، ص 670.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.