گفتوگوی ورزشی میرحسین موسوی:
با دخالت سیاست در ورزش به شدت مخالفم
کلمه: مهندس میر حسین موسوی در دومین برنامه انتخاباتی رادیو و تلویزیونیاش به پرسشهای تخصصی پیرامون ورزش پاسخ گفت.
میرحسین موسوی در ابتدای گفتوگوی خود با رادیو ورزش با اشاره به نقش ویژه ورزش در جامعه گفت: مطابق قانون اساسی رئیس جمهور رئیس شورای عالی ورزش نیز هم هست که این مساله نشاندهنده اهمیت جایگاه ورزش است و در قانون اساسی نیز این مساله مورد توجه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است .
وی در پاسخ به اولین سئوال مجری رادیو مبنی بر اینکه طبق قانون اساسی رئیس جمهور رئیس شورای عالی ورزش نیز هست، بنابراین مهمترین و اساسیترین مسائل حوزه ورزش کدام است، گفت : به اعتقاد من مهمترین مساله در ورزش مساله ساختاری آن است. در حال حاضر نهادهای گوناگونی در سطح کشور مشغول ساماندهی امر ورزش هستند. ضمن آنکه حساسیت گستردهای که در میان اقشار مختلف نسبت به ورزش وجود دارد که این مساله باعث شده گرداگرد ورزش نهادهای مردمی نیز شکل بگیرد. همچنین از زمانهای قدیم هم این مساله در قالبهای گوناگون مورد توجه اقشار بوده و در محلات و حتی مسابقاتی که در سطح ملی صورت میگرفت به ویژه در ورزشهایی مثل کشتی که عکسهای مستندی از آنها از دوران قاجار و از دوران گذشته موجود است که یک نوع همراهی عمومی نوستالوژی را به قول امروزیها نسبت به ورزش ایجاد می کند.
وی افزود: برای مجموعه بخشهای مختلف ورزشی به نظر می رسد که ما یک نقشه راه درستی نداریم و یک طراحی برای هماهنگ کردن این همه گرایش، میل، ظرفیت و ساختارهای کوچکی که در سراسر کشور پراکنده است، نداریم. سامان دادن این مساله مهمترین موضوعی است که باید به آن پرداخته شود و به نظر می رسد که شورای عالی ورزش بتواند در این زمینه بالاترین سهم را داشته باشد ولی به شرط آنکه خود ما نیز کنار یک دستگاه برنامهریزی که مشکل از صاحب نظران ورزشی است، بتوانند گذشته و مشکلات و آینده ورزش را ببینند و بر اساس آن برنامه ریزی کنند.
من ورزشکار نیستم اما به ورزش علاقمند هستم
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: از یک طرف قانون گذار در قانون اساسی فلسفه تربیت بدنی را برومندی نسل تصحیح کرده، از طرف دیگر ورزش به مانند هر پدیده فرهنگی دیر بازده است.
مجری شبکه رادیو ورزش پرسید: با عنایت به این موضوع و همچنین مقتضیات فعلی جامعه، به نظر شما برای تقویت و ترویج نیروی مشارکت عامه مردم اعم از شهری و روستایی به منظور دستیابی به جامعه ای سالم و با نشاط چه بایدها و نبایدهایی را می توان مبذول کرد ؟ که موسوی پاسخ داد: گمان می کنم در این مساله یک نکته ظریفی وجود دارد که باید به آن اشاره کنم. درست است که به ورزش از نظر اهمیت نگاه میکنیم اما در عرف سیاسی و در حوزههای دیگر غیر از ورزش هنوز ورزش جدی گرفته نشده است. گمان می کنم اگر ورزش رابعنوان یک پدیده فرهنگی پیچیده روبه رشد در نظر بیاوریم که بصورت زبان حتی در سطح بین المللی مطرح و در سطح ملی مطرح شده است، ضمن آنکه بسیاری از احساساتها، آرمانها، آرزوها که در این قالب بیان می شود، نحوه نگاه ما نسبت به ورزش عوض خواهد شد و در آن مقطع، زمانی است که می توان دریافت چگونه از ورزش که برای منظوری که در قانون اساسی آمده می توان استفاده کرد. ما در این زمینه با کاستی مواجهیم. البته خود ورزش در جامعه فراتر از این نگاه که انتقاد به آن وارد است، راه خود را دامه می دهد. زمانی که برد و باخت در ورزش در سطح افکار عمومی و حرکتهای اجتماعی مهم و موثر است و در سطح ملی به طوری هماهنگ با این مساله برخورد کنیم خواهیم یافت که یک ظرفیت بسیار عظیمی را برای شاداب کردن روحیه مردم و حتی بالا بردن معنویات آنها و افزایش احساسات آنها نسبت به مسائل منطقهای در اختیار داریم که می توان به خوبی از آن استفاده کرد و این مساله جزو موضوعاتی است که احتیاج به یک اهتمام همگانی و همه جانبه هم از سوی مسئولان و هم مردم و هم روشنفکران و ورزشکاران دارد.
مهندس موسوی در پاسخ به این سوال که " اهتمام به استفاده از یک الگوی موفق ورزشی در گسترش سجایای اخلاقی با تقویت جریان سالم سازی اجتماعی در جهت مقابله با ابزارهای تهاجمی بیگانه در شبیه خون فرهنگی یک ضرورت است در این زمینه چه باید کرد ؟" گفت: به نظر من مردم به شکلهای مختلفی از ورزش تاثیر میپذیرند. چه کسانی که ورزشکار بودند و در این عرصه شرکت داشتند و چه کسانی که بعنوان یک نامزد این مساله را از بیرون دیدند، همگی تحت تاثیر این مساله هستند.مساله دیگر این است که قهرمانها و ورزشکاران در ذهن مردم ضمن آنکه نمادی از قدرت و اقتدار هستند و افراد آنها را در آیینهای می بینند که امیال و آرزوهایشان در آنها بازتاب پیدا کرده، در قالب این قدرت و اقتدار و موفقیت به شدت از آنها متاثر می شوند که خود شخصیت ورزشکاران از این طریق روی مردم بازتاب پیدا می کند. آنها قهرمانان مردم هستند لذا از زمانی که یک ورزش کار سجایای اخلاقی خوبی، از جمله جوانمردی و گذشت و عقاید را از خود نشان می دهد، بلافاصله این جامعه متاثر میشود که این مساله از قدیم در ایران بوده، مانند داستان پوریای ولی. پهلوانان نمونههایی از این جریان است یا تختی که یک شخصیتی فراتر از مدالها و قهرمانیهایش دارد. بنابراین درفضای ورزشی این مساله باید گسترش پیدا کند و مردم به عنوان یک الگو و اسوه به ورزشکار نگاه کنند. لذا هر رفتاری که از ورزشکاران سر می زند علاوه بر قدرتنمایی جسمی و فیزیکی از نظر اخلاقی نیز در فضای باز ذهن مردم اثر می گذارند که این می تواند برای بالا بردن سجایای اخلاقی به جامعه کمک کند .
موسوی افزود: به اعتقاد من اگر فضای ورزشی فضای پاک، زیبا و هنری باشد و آن را به صورت یک زبان مطرح کنیم و از نظر برخورد با این فضا نیز بعنوان یک فضای فرهیخته به آن نگاه کنیم و نقشی که ورزش می تواند در تعالی فرهنگ کشور ایفا کند، هیچ چیز دیگری نمیتواند به این شدت اثر گذار باشد. هیچ شور و هیجانی در سطح کشور قابل مقایسه با شور و هیجان یک برد در مسابقات ورزشی نیست. اگر این شور و هیجان آمیخته با مساله ارزشی باشد و تلقی مردم از قضای ورزشی دگرگون شود که تنها به دنبال همآوری فیزیکی و جسمی نباشند، ورزش زمینههای فوق العادهای را برای فرهنگ جامعه ایجاد میکند و حتی سیاستمداران را نیز وا می دارد که بعنوان یک مساله فرعی به آن نگاه نکنند. ضمن آنکه ورزش میتواند در رشد و تعالی مردم تاثیر بسزایی داشته باشد.
خبرنگار این شبکه رادیویی گفت "مهندس موسوی ورزش بعنوان تاثیر گذارترین عامل اجتماعی در تولید شادی ملی و نیز در بعد قهرمانی به منظور بهرهگیری از غرور ملی حاصل از کسب افتخارات ملی برای تقویت و حسن برتری جویی نسبت به بیگانگان اهمیت ویژهای دارد. راهکارهای جنابعالی در توسعه جدی و عملی به امر ورزش در بعد قهرمانی کدام است ؟ که میرحسین این چنین پاسخ گفت: همان طوری که اشاره کردیم، ورزش در میان مردم از جایگاه خوبی برخوردار است و زمانی که در سح بینالمللی این مساله مطرح میشود مردم خود را مانند قهرمانان میدانند که وارد این مسابقه و مبارزه شده اند و به اعتقاد برخی از نظریهپردازان ورزشها جای دعواهای قدیمی را گرفته اند و مردم از این طریق بخشی از نیرو و گرایش ستیزه جویی خود را بصورت صلح آمیز مطرح میکنند که از این نظر به ارتقا فرهنگ نیز کمک می کنند. اما در این موضوع که اهمیت فوق العاده ای دارد، باید دقت کنیم وقتی که مساله به این سمت میل می کند و بشدت حالت سیاسی پیدا میکند، جامعه ورزش ضرر خواهد کرد و اینک امید یک کشور به یک برد و باخت یک تیم خلاصه میشود و چنین شوری بسیار خسارت بار است، بر عکس این مساله هم وجود دارد.
به اعتقاد من اگر فضای ورزشی فضای پاک، زیبا و هنری باشد و آن را به صورت یک زبان مطرح کنیم و از نظر برخورد با این فضا نیز بعنوان یک فضای فرهیخته به آن نگاه کنیم و نقشی که ورزش می تواند در تعالی فرهنگ کشور ایفا کند
وی افزود: اگر اخلاق پهلوانی قدیم را به شکل مدرن گسترش دهیم و بدانیم که همه باید تلاش و کوشش کنند تا از ورزش همگانی تا قهرمانی رشد کنیم و همه مردم احساس کنند، کارهای مثبتی در این زمینه صورت گرفته، زمانی که مسابقه برگزار می شود و مساله دیگر به یک برد و یک باخت خلاصه نمیشود. هر چند که برد در مسابقه میتواند موجب شادی شود اما اگر برد حاصل نشد به دلیل اخلاق حاکم بر جامعه ورزش یا جوانمردی، ملت میتواند باخت را تحمل کند و چنانچه برد و باخت به سرشت و سرنوشت افراد سیاسی جوش نخورد، خود مردم میتوانند بخش عمدهای از آن را حل کنند. در این حالت، مساله به این سمت میرود که جامعه ورزش تلاشاش را در مرحله بعد افزایش خواهد داد. ما مشکلی که داریم به ویژه در خصوص مسابقات بینالمللی، این است که گاهی زیاد از حد مساله ورزش سیاسی می شود. در مسابقه بین دو کشور تا حدودی مسائل سیاسی مطرح میشود اما مساله مهم این است که نتیجه مسابقات بینالمللی با نتیجه سیاسی افراد جوش نخورد و یک مساله مستقلی باشد. چنانچه اگر سرنوشت ورزش با سرنوشت افرادی که دولت را تشکیل می دهند، جوش بخورد، پیشرفت نخواهیم کرد.
موسوی افزود: چون افراد دولتی تغییر میکنند، در حالی که راهبرد و نقشه راه ورزشها باید تبیین شود و چنانچه خواستار پیشرفت در سطح بین المللی هستیم باید اهداف، روش و راهبردهایی اتخاذ شود که ورزش را از سرنوشت سیاسی دولتها مستقل کند که مساله ضروری و حیاتی برای کشورماست.
وی ادامه داد: من ورزشکار نیستم اما به ورزش علاقمند هستم. زمانی که ورزش را بررسی میکنم به نظر میرسد چنانچه در برنامهریزی و مسیری که رشتههای ورزشی داشتند، مستقل از سلیقههایی که با رفت و آمد دولتها ایجاد میشود به کار خود ادامه میدادند، وضعیت ورزشی ما روند بهتری داشت. گمان میکنم در کشورهایی که در زمینههای ورزشی موفق هستند و موفقیتهای بینالمللی دارند، این مساله حاکم باشد که انتخاب دولت، انتخاب ریاست جمهوری انتخاب افراد و مجالس در خود راهبردهای اصلی، اثر نمی گذارد و نقطه شروع مساله ورزشی و ادامه آن مستقل از این بخشها ادامه دارد.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که " یکی از معضلات حوزه ورزش نابسامانیها در هماهنگیهای ارگانهای مختلف ورزشی کشور است که ملموسترین اثر این چنین شرایطی، بروز عملکردهای سلیقهای در ورزش است بنابراین باید در این زمینه چه کرد؟" گفت: این مساله از جنبههای سلیقهای و حتی دولتی به معنای رفت و آمدهای دولتی باید خارج شود. البته نه اینکه دولت سهمی نداشته باشد. منظورم این است که متاثر از مسائل سیاسی مربوط به رفت و آمد دولت ها نباشد. خلا موجود در این مساله نداشتن یک سند راهبردی در مورد تربیت بدنی و ورزشی است که باید تدوین شود. ضمن اینکه باید ساختار ورزش تغییر کند. نقش سازمان تربیت بدنی بیشتر روشن شود. در حال حاضر ارتباط سازمان تربیت بدنی با ارگانهایی که به نوعی در ورزش سهم به سزایی دارند، همچنین حیطه اختیارات آن به درستی روشن نیست، که همه این مسائل باید اصلاح شود تا از این وضعیت فعلی خارج شویم. در همین سند راهبردی باید به یک اصولی از جمله ثبات مدیریت تکیه شود و این سند راهبردی باید به این تلقی شود که ما بدانیم در ورزش با مسائل تخصصی و فوق تخصصی مواجه هستیم نه یک مساله ساده. گاهی با این نوع نگاه کوچک به مساله توجه می شود. یا اینکه بحث آموزشهای طولانی و دراز مدتی که باید در این زمینه داشته باشیم، باید نهادینه شود. کشورهای چین و آمریکا که در زمینه ورزشی موفق هستند، به لحاظ اتخاذ برنامههای مدون بوده و این طور نبوده که یک شبه تصمیم بگیرند، تعداد زیادی قهرمان پرورش بدهند، یا اینکه ورزش تا این اندازه در زندگی روزمره آنها رسوخ پیدا کرده باشد. ما طرح جامعی در خصوص ورزش نداریم، شاید به صورت مبهم داشته باشیم اما به صورت روشن طرح جامعی نداریم. این کاری است که حتما باید صورت بگیرد و چنانچه این نتیجه حاصل شود، ساختار ورزشی نیز اصلاح خواهد شد. به اعتقاد من شورای عالی ورزش که به ریاست رئیس جمهور تشکیل میشود، قدرت کافی را برای اینکه چنین طرح محقق شود، دارد.
"آقای مهندس موسوی دیدگاه شما نسبت به ورزش با توجه به دیدگاه های رایج در جهان چیست؟ آیا از نظر شما ورزشی مبتنی بر صنعت مقبول است یا دیدگاهی که ورزش را عامل فرهنگی برای تربیت و هدایت فرهنگی یک جامعه ارزیابی می کند، البته دسته سومی هم هستند که ورزش را مبتنی بر نخبگان و لزوم سرمایه گذاری برای این قشر توصیه می کنند؟" این سوالهای خبرنگار رادیو ورزش بود که موسوی در پاسخ چنین گفت: به نظر این دو دیدگاه را باید با هم ببینیم. من زمانی که ورزش را نگاه میکنم، شاید چون یک فرهنگی هستم به جنبههای فرهنگی آن بیشتر توجه میکنم اما در عین حال معتقدم اگر گردش سرمایه مناسبی گرداگرد ورزش نباشد، ورزش رشد نخواهد کرد. این گردش سرمایه را یا دولت روان می کند یا زمانی که بخش خصوصی، باشگاهها و مردم در آن حوزه وارد می شوند. آن بخش که دست دولت است، تنها به کمکهای یارانهای محدود میشود. در حالی که باید سرمایههای عمومی و جمعی را در این زمینه فعال کنیم. البته این فعال کردن سرمایهها نباید به نوعی باشد که فضای ورزشی تبدیل به فضای داد و ستد یا فضای جنگهای گلادیاتوری که در رم قدیم بود، تبدیل شود که این مساله بسیار حساس است. لذا فراهم کردن آمیزهای از این دو دیدگاه، هنری است که سیاستگذار باید آن را انجام دهد که آن تبیین سند راهبردی است.
به اعتقاد من رئیس سازمان تربیت بدنی باید از میان مدیران کاردان، با تجربه و کار آمد با اولویت انتخاب از درون جامعه ورزشی باشد و هر چقدر جنبهی سیاسی دراین زمینه تقلیل پیدا کند، به نفع ماست
وی افزود: در این مساله راههای میانهای نیز وجود دارد. به این معنا که غیر از اینکه شهرداریها را باید در این امر دخالت بدهیم، از 6 یا 7 اصل که در شوراها در قانون اساسی وجود دارد، استفاده کنیم. از جمله کارهایی که این شوراها می توانند، انجام دهند تصدیگری برای پیشبرد امور ورزشی است که بین دولت و مردم قرار می گیرند و از یک طرف برخوردار از رای مردم هستند و از سوی دیگر اختیارات قانونی دارند که می توانند برنامه هایی را تدوین کرده و ورزش را از حالت صرفا دولتی که الان بعضا در کشور دیده می شود خارج کنند. در حالی که ما از این ظرفیت به خوبی استفاده نکردیم و به اصطلاح به صنعت ورزش توجه نکردیم. در عین حال که توجه دارم که رشد ورزش بدون گردش سرمایه امکان پذیر نیست که بخشی از این گردش سرمایه به عرضه ورزش در افکار عمومی برمی گردد که از این نظر سود آوری خوبی را به همراه خواهد داشت.
موسوی ادامه داد: به اعتقاد من خلاصه کردن ورزش به عنوان یک امر اقتصادی، فضای ورزشی را غیر انسانی خواهد کرد و قسمت آخر سوال شما که لزوم سرمایه گذاری برای نخبگان بود، من خیلی با این بخش موافق نیستم. چون با دیدگاه من ساز گار نیست. به نظر می رسد، یک نوع پرورش انسانهایی است که صرفا به درد کسب مدال می خورند تا اینکه باید یک سجایای اخلاقی را نیز در جامعه پرورش دهند. ما ضمن اینکه به مساله مدال آوری فوق العاده اهمیت می دهیم اما اینکه فضای قهرانی و فضای ورزشی را صرفا برای مدال و یک قهرمانی مهیا کنیم، خیلی نتیجه خوبی را برای ورزش در پی نخواهد داشت.
موسوی افزود: کار دولت ارائه برنامه، حمایت و بستر سازی و طراحی مسیرهایی است که باید انجام دهد. واگذاری باشگاههای دولتی یکی از برنامههایی است که باید صورت بگیرد. صرف این که دولت سالن بسازد یا سوله ورزشی احداث کند، نمی تواند به حل مساله کمک کند. ما زمانی که توانستیم از سرمایه مردم استفاده کنیم، موفق خواهیم شد وگرنه دولت گرفتار این خواهد بود که با دخالتهایی که تاکنون موفق نبوده با موفقیتش نسبتی بوده به کار ادامه بدهد.
میرحسین در پاسخ به این سوال که "در حال حاضر با توجه اینکه کشور ما در حوزه ورزشی یکی از قطبهای جذب دانش خارجی است چه خواهید کرد؟" گفت: ما در این قضیه دانش سنتی که ذخیره ماست را در اختیار داریم. اما حقیقت این است که ما از تربیت سازمان یافته نیروی انسانی غفلت کردیم. هر چند تخصصهایی تا مطقع دکتر در زمینههای ورزشی وجود دارد و کارهایی نیز صورت گرفته اما این کار به صورت مساله جمعی که در کنار خود سازمان های یا NGO ایجاد کند تا دانش ورزش را با تکیه بر تجربیات میراث سنت گسترش دهد حاصل نشده و متاسفانه در این زمینه تحرک خوبی نداشتیم. من همواره در زمینههایی که در آن میراث و ریشه هایی داریم، بسیار امیدواریم چون محیط آن مساعد و فراهم است. در زمینه ورزش، ما نیازمند استفاده از تخصصها در مرزهای دانش هستیم و خوشبختانه اساتیدی در کشور حضور دارند که به این مساله علاقمند هستند و چنانچه دولت به این مساله توجه کافی داشته باشد، بسیاری از استعدادها شکفته خواهد شد. این مساله جز برنامههای ورزشی بنده هم هست.
موسوی درباره ورزش بانوان هم گفت: در این خصوص با دو مساله مواجهیم. یک، مساله داخی است. با اینکه نصف جمعیت کشورمان از زنان تشکیل میشود اما ورزش بانوان خیلی با اهمیت جلوه پیدا نکرده است و جاهایی که هم به آن اهمیت میدهد بیشتر در سطح مدارس است و این به ذهن ما نمیرسد، همان طوری که یک مرد احتیاج به امکانات ورزشی دارد بانوانی که در خانه هستند، هم نیاز به ورزش دارند و در قالب ورزش همگانی باید امکاناتی برای آنها فراهم شود تا برسند به ابعاد مختلف. اما متناسب با این جمعیت کثیر و نقشی که آن ها در کشور ما دارند، به این مساله نپرداختهایم. این مساله احتیاج به سرمایه گذاری گسترده دارد و باید بخش خصوصی را برای سرمایه گذاری در این بخش تشویق کرد. به شرطی که دولت امکاناتی را فراهم کند که این سرمایه گذاری سود آور نیز باشد یا حداقل ضررده نباشد که در این صورت به طور قطه رشد خواهد کرد. در خصوص بین المللی نیز با یک مساله هنجاری روبرو هستیم که یکی از مهمترین مشکلات ما برای شرکت بانوان ورزشکار در سطح بین المللی است. مساله پوشش مساله بسیار جدی است و باید یک برنامه منظم و هماهنگی با همکاری سایر کشورهای اسلامی صورت بگیرد. من در این رابطه کار نهادینه و کار منظمی را در حال حاضر ندیدهام. در حالی که اگر یک برنامه منظم در اینباره با کارشناسان و صاحب نظران فرهنگی ورزشی دستگاههای کشورهای جهان اسلامی اتخاذ شود قطعا میتوان راه حلهای مناسبی را برای حضور بیشتر بانوان در مسابقات تدوین کرد. نباید اعتقادات خودمان را به عنوان مانع برای حضور این قشر در عرصه های ورزشی ببینیم چون قطعا راه حلها و راهکارهایی وجود دارد که متناسب با فرهنگ و اعتقادات ما باشد.
مهندس موسوی در پایان سخنان خود برنامه های ورزشی خود را این گونه تشریح کرد: به اعتقاد من رئیس سازمان تربیت بدنی باید از میان مدیران کاردان، با تجربه و کار آمد با اولویت انتخاب از درون جامعه ورزشی باشد و هر چقدر جنبهی سیاسی دراین زمینه تقلیل پیدا کند، به نفع ماست. باید حرفهای عمل کنیم و همچنین طوری عمل کنیم که اعتماد جامعه ورزشی، به ما جلب شود. به واگذاری امر تصدیگری قویا اعتقاد دارم و عمل خواهم کرد. اصلاح و استفاده از سند راهبردی ورزشی، یک ضرورت برای انجام توسعه علمی و زیر بنایی ورزش همگانی و قهرمانی است. توجه اساسی به ورزش مدارس، مراکز آموزش به عنوان پایگاه ورزش همگانی بسیار مهم است. واگذاری باشگاههای دولتی به مردم یکی از برنامههای مهم من در حوزه ورزش است و در کنار آن تاسیس انجمنهای ورزشی، ایجاد نظام باشگاهداری و اتحادیه صنفی ورزشی به منظور اداره و توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای ازورزش حرفهای حمایت خواهم کرد. به ویژه در زمینه فوتبال، نظارت جدی بر عملکرد ورزش حرفهای خواهیم داشت. حمایت و پشتیبانی و همکاری سازمان تربیت با شهرداریها و شوراها یکی از مسائل بسیار مهم است. حمایت و پشتیبانی دولت از ورزش قهرمانی برای دستیابی مجدد به قهرمانی جهانی یکی از مسائلی است که فارغ از گرایش های سیاسی اهمیت بسیاری دارد و در این رابطه سپردن اداره ورزش به اصل ورزش بسیار مهم است. نباید به خاطر مسائل سیاسی رئیس قبلی را برداریم و رئیس جدید منصوب کنیم. من به شدت با این مساله مخالفم. از راه اندازی شورای عالی ورزشی و توسعه ورزش جانبازان، معلولین، نابینایان و ناشنوایان که نیروی قابل توجهی هستند، حمایت جدی خواهم کرد، یکی دیگر از وظایف ما این است که از برنامه کمیته ملی المپیک پشتیبانی و حمایت کنیم.
برای دیدن اخبار، اطلاعات، تحلیل های انتخاباتی دیگر کاندیداها اینجا کلیک کنید.
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور