تبیان، دستیار زندگی
یکی از برکات انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی را باید تغییر سیاست ایران در برابر ابرقدرتها دانست...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام خمینی و انقلاب اسلامی در ذهن و زبان جهان معاصر

(بخش اول)

امام خمینی

یکی از برکات انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی را باید تغییر سیاست ایران در برابر ابرقدرتها دانست. ایران کشوری بود وابسته و جز اقمار بلوک غرب اما در همسایگی با ابرقدرت شرق و همین موقعیت جغرافیایی و ژئوپولیتیکی برای غرب و شرق آنرا از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار کرده بود. این بماند که در سالهای دور حتی قدرتهای موجود آن روز ایران را به سه قسمت تقسیم کرده بود، قسمتی از شمال تا میانه ایران زیر نفوذ روسیه و منطقه ای از جنوب تا میانه وابسته بود به آنچه امروز به جهان غرب موسوم شده است. آن روز انگلیسی ها منشاء قدرت بودند، و قسمت میانه ایران به منطقه بی طرف موسو م بود. از همان گذشته های دور، دو قدرت برتر جهان به ایران چشم دوخته و هرگز از آن غافل نبودند. برای برخی افراد مغرض نتایج بدست آمده از استقلال ایران کاری عادی یا ساده است و حتی گامی فراتر از آن، معتقدند کاری نشده است. لازم است به تحلیل سخنان معاون پارلمان روسیه آقای الکساندر ونگر وفسکی در سالهای 73-1372بپردازیم بلکه حداقل کینه ورزان به استناد اقرار سخنان ایشان اندکی به جاده هدایت نزدیکتر شوند. می دانیم که روسیه یکی از قدرتهایی بود که در ایران نفوذ و جایگاهی خاص داشت. اگر محمدرضا پهلوی به نحوی روسیه را راضی نمی کرد و بگونه ای با او کنار نمی آمد، هرگز نمی گذاشت و اجازه نمی داد کنار گوش رهبران کرملین با وجود چند هزار کیلومتر مرز مشترک آبی - خاکی، ایران پایگاه امریکا باشد. معتقدم تقسیم بندی دو بلوک و دو ابرقدرت آن روز در جهان با توافق ضمنی یکدیگر انجام می گرفت.اصولا شوروی چندان خوشحال نبود که یکی از بزرگترین همسایگانش در اختیار امریکا باشد. البته هر دو ابرقدرت سعی داشتند در مراکز حساس ایران عوامل و نیروهایی را حتی در نقش جاسوس و غیره وارد کنند. بخصوص نسلی که در آغاز دهه سوم انقلاب در اوج جوانی است باید بداند که حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت نظام اسلامی و فعالیت ارگانهای سیاسی - حقوقی و فرهنگی کشور وقتی ایران تصمیم گرفت گازی را که مجانی به روسیه ارسال می شد ببندد، برای روسیه بسیار ناخوشایند بود و نمی توانست واقعیت استقلال خواهی و مستقل زیستی ایرانیان را درک کند. تا چه رسد به اینکه دولتمردان ایرانی حتی خواهان فروش گاز باشند و روسیه ای که سالیان سال گاز ایران را مجانی می برد. اینک به ازای گاز، وجهی پرداخت کند. اصولا روسیه خیلی کندتر و با درنگ و تامل بیشتر از غرب به طرح و قبول برخی از واقعیات جهان اقرار می کند از نظر صاحب این قلم این سخنان آقای الکساندرو نگروفسکی بیشتر یک اعتراف و اقرار بزرگ تاریخی است تا یک مصاحبه عادی و تعارفاتی. نخست عین سخنان ایشان را می آوریم و پس از آنان به نکاتی از متن مصاحبه ایشان می پردازیم:

مسکو - خبرگزاری جمهوری اسلامی:

معاون دومای روسیه ضمن تاکید بر لزوم گسترش روابط دوستانه این کشور با جمهوری اسلامی ایران برای خنثی کردن توطئه های بین المللی امریکا تصریح کرد، ایران بزرگترین و با حیثیت ترین کشور منطقه در آخر قرن جاری است.

الکساندر و نگروفسکی در گفتگوی اختصاصی باخبرگزاری جمهوری اسلامی در مسکو از ایران به عنوان یکی از مراکز عمده ژئوپولیتیکی آسیا نام برد و تاکید کرد " آنچه در ایران به وقوع می پیوندند می تواند تاثیر بسیار عظیمی در اروپا و آسیا داشته باشد."

وی اعتراف کرد انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بر قسمتهای زیادی از شوروی سابق که قبلا زیر نفوذ کمونیسم بود تاثیر فراوانی گذاشته است.

ونگروفسکی از جنگ عراق علیه ایران به عنوان توطئه مشترک رژیم صهیونیستی و حکومت کمونیستی شوروی سابق علیه جمهوری اسلامی ایران نام برد و یادآور شد تضعیف عراق و ایران به نفع آنها بود.

وی با تاکید بر اینکه ایران برای روسیه جدید اهمیت فراوانی دارد، افزود ما پس از خروج سربازان ارتش سرخ از افغانستان نزدیک شدن جهان اسلام به سر حدات روسیه و تلاش امریکا برای تاثیر بر نقشه ژئوپولیتیک آرزو داریم دولت دوستی چون جمهوری اسلامی ایران که می تواند ضامن ثبات منطقه و حلال برخی از مشکلات فعلی جهان باشد داشته باشیم.

کشوری که از جهاتی زیر سلطه شوروی سابق بوده است، اینکه بجایی رسیده است که روسیه روی نزدیک شدن جهان اسلام (بخصوص ایران) به سر حدات کشورش حساب کند. بی تردید معاون پارلمان روسیه فردی نبوده است که از روی بی تجربگی این حرفها را بزند، چنین افرادی که در موضع اجرایی بالا در کشور قدرتمندی چون روسیه قرار دارند همه حرفهایشان حسابشده و معقولانه است.

وی اعتراف کرد انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بر قسمتهای زیادی از شوروی سابق که قبلا زیر نفوذ کمونیسم بود تاثیر فراوانی گذاشته است

اعتراف به نفوذ و تاثیر انقلاب اسلامی در قسمتهایی از شوروی سابق، آنهم در منطقه ای که پیش از شصت سال نام و نشان اسلام و قرآن را در آن ممنوع کرده بودند، حتی از تاثیر انقلاب اسلامی بر آسیا و امریکا سخن می راند. آقای ونگروفکسی ضمن اقرار به استقلال ایران، وجود ایران را برای حل مشکلات منطقه ثابت نقش و نفوذ می داند. بی تردید این سخنان و صدها نمونه دیگر از شخصیت های معروف جهان مبنی بر عظمت و استقلال انقلاب اسلامی همه به رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی برمی گردد. امام همواره در سخنان و رهنمودها و ملاقاتهایشان با سران و نمایندگان روسیه و بعدها کشورهای تازه استقلال یافته به تفکر و نظام سلطه جوی شوروی اشاره می کرد.

یکی از متفکران آزاداندیش که به مطالعه نسبتا خوبی پیرامون امام و تاریخ نهضت اسلامی ایران، بخصوص با تکیه و تاکید بر منابع ایرانی پرداخته است نتیجه تحقیق و پژوهش و شگفت زدگی خویش را در مقایسه با سایر انقلابهای معاصر جهان چنین بازگو می کند:

آقای احمد هوبر، اهل سوئیس:

"هنگامی که من از سال 79 - 1978 (57 - 1356) شروع به مطالعه درباره امام خمینی بخصوص از منابع ایرانی کردم مطلقا شگفت زده شدم؛ چرا که امام خمینی اولین رهبر مذهبی در قرن ماست که انقلابی را به وجود آورد که همزمان سه وجهه مذهبی، سیاسی و فرهنگی را در خود جمع کرده است. تمام انقلابیون قرن ما - شما در این زمینه هر رهبر انقلابی را می توانید نام ببرید: نظیر لنین، مائوتسه تونگ یا آدولف هیتلر! و موسولینی - یک انقلاب سیاسی و اجتماعی را به وجود آوردند؛ اما از نظر مذهب افرادی غیرمذهبی، و در حقیقت بویی از مذهب نبرده بودند و واقعا کافر بودند؛ در صورتیکه امام خمینی اولین رهبر انقلابی بود که برایش دین، سیاست و فرهنگ از هم جدا نبود و این احتمالا دلیل موفقیت شایان انقلاب اسلامی ایران است، و به همین دلیل نیز ادامه خواهد یافت. اما انقلابهای دیگر نتواستند دوام بیاورند.

انقلاب نژادی هیتلر و یا موسولینی از بین رفت و می دانیم که انقلاب روسیه نیز امروز یک پدیده مرده، فاسد و کاملا ارتجاعی شده است و اکنون کشور شوروی همه چیز هست الا آن چیزی که مردم و انقلابیون روسیه در 1917 به آن امید بسته بودند. انقلاب چین نیز هم اکنون مشغول وارد کردن روشهای امریکایی است و قصد بازگشت به سیستم سرمایه داری را دارد و این انقلاب، یعنی مائوئیسم، نیز به پایان خود رسید؛ در صورتیکه انقلاب اسلامی مبنای کاملا متفاوتی دارد و این ثمره کار، منحصر به امام خمینی بود.

پروانه

مورد دیگری که نسبت به آن در مورد امام شگفت زده هستم آن است که او مرد سالخورده ای است. اگر شما نگاهی به رهبران انقلابی قرن ما بیفکنید خواهید دید که همگی آنها جوان و یا میانسال بوده اند، اما امام خمینی در زمان پیروزی انقلاب مرد سالخورده ای بود که بخش عظیمی از زندگیش را پشت سر گذارده بود و مسئله شگفت انگیز اینکه این مرد کهنسال طوری نسل جوان را در سرتاسر دنیا تحت تاثیر قرار داده که تاکنون و یا لااقل در طول 200 تا 300 سال اخیر سابقه نداشته است، و این کاملا خارق العاده است؛ و چرا امام خمینی توانست این کار را انجام دهد، به خاطر اینکه همانطور که من درباره او شنیده و یا در کتابهایی که غربیها منتشر می کنند خوانده ام - و آنها به هیچوجه با انقلاب اسلامی دوست نیستند - تمام آنها گفته اند که امام خمینی یک شخصیت منحصر به فرد و کامل است. او مردی است که نه تنها از ارزشهای بزرگ اخلاقی شخصیتی متقی و عمیق مذهبی، برخوردار است، بلکه مردی عالم و دانشمند نیز هست و از بسیاری از مسائل مطلع است. او تنها یک عالم مذهبی و مطلع در امور مذهبی نیست، بلکه در زمینه های دیگر نیز نظیر سیاست اطلاعات وسیعی دارد؛ و به همین دلیل است که او توانست جلوی شاه بایستد و با او مخالفت کند؛ چرا که نه تنها عقیده و ایمان مذهبی و احساسات عمیق اسلامی اش به او در مبارزه و غلبه بر شاه کمک کرد، بلکه دانش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی او نیز در این راه کمک بزرگی بود.

اینها دلایلی هستند که به نظر من امام خمینی فردی شگفت انگیز است و به نظر من کاری که کرده بعد از او نیز برای مدتهای طولانی ادامه خواهد یافت. "

ادامه دارد...

گردآوری و تلخیص: فاطمه ناظم زاده