تبیان، دستیار زندگی
میگفت : خدا عشقش را در خدمت به خلق نهاده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی عاشقی را یادت میدهند
خدمت ,مردم ,کمک ,سود

اسلام , در برنامه ها و تعاليم , بر آن است كه : جمع انديشى و جمع زيستى سازگار و با هدف را در پيروان خويش ,ايجاد و تقويت كند به گونه اى كه مردمان را[ عيال خدا] بيند. در جهان بينى اسلام ,از يك طرف , مساله خدمت به خلق , مقدمه قرب الهى و نوعى عبادت تلقى شده است واز ديگر سوى , به هراندازه كه انسان در بعد شناخت و معرفت حق تعالى رشد و تكامل پيدا كند, در خدمت به مردم , بيشتر عشق مى ورزد زيرا شيفته حق , خدمت به خلق را جداى از بندگى خالق نمى بيند به همين جهت , در انسانهاى متعاى و فرزانه و آشنايان به جهان بينى اسلامى , حس نوعدوستى و خدمت به خلق و جامعه , بيشتر به چشم مى خورد.

پيامبراكرم[ ص] سودمندى و خدمت به مردم را در كنارايمان به خداوند, معيار و ملاك ارزشمندى انسان دانسته و مى فرمايد:

  1. خصلتان ليس فوقهما من البر شى ء:الايمان بالله والنفع لعبادات الله 3 ... .

  2. ايمان به خدا و نفع رساندن به بندگان او, دو خصلت نيك است كه برتر از آن چيزى نيست .

ازاين بيان استفاده مى شود كه اگر عشق و سوز به مردم , كه نمودار محبت به پروردگاراست , بر روح آدمى حاكم گردد و باايمان واعتقاد به خداوند درآميزد,انسانى خدمتگزار و پرتلاش مى سازد كه هيچ گاه از خدمت به ديگران غفلت نمى ورزد كه بفرموده رسول خدا[ ص] مسلمانى غير از خدمت به برادران مسلم واهتمام در رفع مشكلات آنان نيست :

من اصبح ولم يهتم بامورالمسلمين فليس بمسلم 4 .

در برخى از روايات , خدمتگزارى يك از ويژگيها و مشخصه هاى اصلى مومنان دانسته شده است : يكى از راويان مى گويد:ازامام صادق[ ع] شنيدم كه فرمود:

  1. المومنون خدم بعضهم لبعض . قلت : و كيف يكون خدما بعضهم لبعض ؟ قال : يفيد بعضهم يعضا 5 .

  2. امام صادق[ ع] فرمود: مومنان خدمتگزار يكديگرند. گفتم چگونه ؟ فرمود: به يكديگر فايده و سود مى رسانند.

اينها و صدها نمونه ديگراز تعاليم دينى دراين زمينه , نشاندهنده پيوندى تنگانگ بين ايمان و خدمتگزارى است .

آنان كه خود را مومن مى پندارند و به پندار خود, براى قرب به خدا, عزلت مى گزينند واز مسووليتهاى اجتماعى روى بر مى تابانند, با روح تعاليم اسلام بيگانه و در پيشگاه حق , عذرى نخواهند داشت .

امام خمينى , رحمه الله عليه , كه خوداسوه ايمان به خدا و خدمت به خلق بود, در دستورالعملى به فرزندشان , چنين مى نگارند:

  1. [پسرم !... آنچه گفتم بدان معنى نيست كه خود رااز خدمت به جامعه كنار كشى و گوشه گير و كل بر خلق الله باشى كه اين از صفات جاهلان متنسك است , يا درويشان دكان دار... پسرم !از زير بار مسؤوليت انسانى كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است شانه خالى مكن كه تاخت و تاز شيطان دراين ميدان , كمتراز تاخت و تاز در بين مسؤولين و دست اندكاران نيست] 6 .

محدوده خدمت

ممكن است اين سئوال پيش بيايد كه آيا خدمت , مطلقا,ارزش ذاتى دارد؟ در هر جا و به هركس كه خدمت بشود پسنديده و مورد ستايش است ؟ يا خدمت مسلمانان به يكديگر, در جامعه اسلامى است كه داراى ارزش و اهميت است ؟

از نظراسلام , خدمت به مردم به تعبير روايات[ ناس] , عملى است مطلوب و شايسته . پيامبراكرم[ ص] فرمود:

  1. راس العقل بعدالدين انوددالى الناس واصطناع الخيرالى كل بر و فاجر 7 .
  2. پس ازايمان به خداوند, سرآمد تمام اعمال عاقلانه , بشر دوستى و نيك به مردم است چه خوب و درستگار باشند و چه فاسق و گناهكار.

آنان كه بسان خورشيد بر نيك و بد مى تابند و بخل وامساكى دراين جهت ندارند, بى شك خدمتگزار بشرند واز پاداش خداوند نيز بهره مند.

  1. امام موسى بن جعفر( ع ) فرمود:
  2. ان لله عبدا فى الارض يسعون فى حوائج الناس هم الامنون يوم القيامه 8 .
  3. خدا را در زمين بندگانى است كه در برآوردن نيازمنديهاى مردم تلاش مى كنند.ايشان , در قيامت درامنيت وامان قرار دارند.

اين گونه روايات , خدمت را, مطلقا,ارزش دانسته و محدوديتى در آن قائل نشده است روايات فراوان ديگرى نيز داريم كه در آنها قيد خدمت به مومن آورده شده كه به برخى از آنهااشاره خواهيم كرد.از مجموع اين دو گروه از روايات چنين به دست مى آيد كه خدمت رسانى مساله اى است كه داراى ارزش ذاتى و همانگونه كه خدمت به مومن ازارزش والايى برخورداراست , خدمت به غير مومن نيزارزش است .

جلوه هاى خدمتگزارى

خدمتگزارى با عناوين و تعبيرات گوناگون در منابع دينى , مورد ترغيب و تشويق قرار گرفته است كه هر كدام به گونه اى مساله خدمت به مردم را درابعاد مختلف , مطرح مى سازد, كه در مجموع , همه , جلوه هاى يك حقيقتند. دراين باره , به ذكر چند عنوان اشاره مى كنيم و يادآور مى شويم كه : ذكراين عناوين , جداى از يكديگر, به معناى استقلال و عدم تداخل آنها نخواهد بود.

الف . سودمندى و نفع رسانى

در بسيارى از روايات , خدمت به خلق و سودرسانى به آنان , عامل ارزشمندى انسان , به شمار آمده است . پيامبراكرم[ ص] , در پاسخ اين سوال كه محبوبترين افراد, پيش خداوند چه كسانى هستند؟ فرمود:

انفع الناس للناس 9 .

يا در وصف مومن مى فرمايد:

  1. مثل المومن مثل النخله مااخذت منها من شى نفعك 10 .

  2. شخص باايمان , همانند درخت خرمااست كه هر چه از آن برگيزى سودمند و مورد,استفاده است .

از آنجا كه انسان باايمان , براساس حق و حقيقت زندگى مى كند, نمى تواند جز نفع رسانى , روش ديگرى را پيش گيرد. نفع رسانى جزء مقومات ايمان او به شمار مى آيدازاين روى , قرآن مجيد[ حق] و طرفدارانش را,از آن نظر كه نافع و سودمندند براى ديگران , جاويد و ماندگار خوانده است :

... واما ماينفع الناس فيمكث فى الارض 11 ...

بنابراين , سراپاى زندگى انسان معتقد به خدا و روز واپسين رااين ويژگى تشكيل مى دهد كه در هر موقعيتى قرار بگيردو به هر درجه اى كه رسد براى مردم و در خدمت آنان است .امام صادق[ ع] در ذيل آيه شريفه [وجعلنى مباركااينما كنت] 12 فرمود :[ اى نفاعا] 13 . !

  1. بدينسان مى يابيم كه مومن ,انسانى است مبارك , پرخير و پرسود براى ديگران و لازمه خصلت , خدمتگزارى وى نسبت به همنوعان است .

ب : برآوردن نيازها

گرهگشايى , حل مشكل ديگران و برطرف نمودن نيازهاى مادى و معنوى مردم , جلوه هاى ديگرى از خدمتگزارى هستند كه مورد سفارش اسلام مى باشند. برخوردارى ازاين ويژگى , توفيقى است كه خداوند نصيب بندگان نيكش مى سازد. در حقيقت , نيازمندى كه به انسان روى مى آورد, رحمت و هديه اى الهى است كه بايداز آن استقبال گردد.امام حسين[ ع] مى فرمايد:

  1. ان حوائج الناس اليكم من نعم الله عليكم فلا تملواالنعم 14 .

  2. نيازهاى مردم (كه شما براى حل آنان اقدام مى كنيد)از جمله نعمتهاى خداونداست براى شما.از مراجعه مردم به خودتان اظهار ملالت و دلتنگى نكنيد.

انسان اگر بتواند حاجت و نياز كسى را بر طرف كند, ولى در آن كوتاهى بورزد, گويا نعمتى را ناسپاسى كرده واز فيض و رحمت خداوند روى برتابيده و در نتيجه به خود, ظلم و ستمى را روا داشته داست . امام كاظم(ع) مى فرمايد:

  1. من اتاه اخوه المومن فى حاجه فانما هى رحمه من الله ساقهااليه , فان فعل ذلك فقد وصله بولايتنا و هى موصوله بولايه الله عزوجل وان رده فقد ظلم نفسه واساءاليها 15 .

  2. آن كه برادر دينيش نيازى پيش او مى برد, آن نياز رحمتى است الهى كه خداوند به سوى او فرستاده است .اگر آن نياز را برآورد, به ولايت ما رسيده و ولايت ما نيز به ولايت خداوند پيوسته است واگر آن نياز را رد به خود ستم كرده و بدى رسانده است .

روشن است كه : [ قضاء حوائج الناس] و برآوردن نيازهاى مردم هرگونه اقدام مثبت و خيرخواهانه در مسائل مادى و معنوى را شامل مى شود بنابراين , همانگونه كه چراغى را فرا راه مردم برافروختن , نابينايى را دست گيرى كردن يتيمى را سرپرستى و نوازش نمودن خدمت و برآوردن نياز به شمار مى آيد, همچنين گمراهى را هدايت كردن , جاهلى راارشاد نمود و منحرفى را به راه آوردن نيز,از مصاديق بارز خدمتگزارى است . دراين باره نمونه هاى فراوانى در كتب احاديث به چشم مى خورد, تا آنجا كه براى اين عنوان , باب مستقلى گشوده است . 16

ج . يارى به ديگران

از جلوه هاى خدمتگزارى , يارى به ديگران است . يارى در مسائل و مشكلات زندگى , بويژه در بعد مالى واقتصادى , كه از آن در فرهنگ اسلامى , تعبير به[ مواسات] شده است .

در معناى واژه مواسات گفته اند:

[مواسات (با همزه ) با برادران دينى , عبارت است از يارى رساندن به آنان , با مال و جان و مانند آن , در چيزهايى كه به آن نيازمندند و مواسات (با واو) هم در لغت به همين معنى به كار رفته است] 17 .

دراهميت اين عمل سخن فراوان است . پيامبر اكرم(ص) كمك رسانى به برادران دينى را (مواساه الاخ فى الله )از بهترين و سرآمدترين كارها (سيدالاعمال ) شمرده است 18 . در سيره و روش آن حضرت برترى و فضيلت از آن كسانى بود كه داراى اين صفت باشند.

... اعظمهم عنده منزله احسنهم مواساه و موازره 12 .

اگر جامعه اسلامى را مانند پيكر واحدى بدانيم ,اعضاى اين پيكر ارتباطى حياتى و سرنوشت ساز, با يكديگر دارنداختلال و كم كارى در يك عضو, عامل به هم خوردن تعادل بدن خواهد شد. دراين هنگام , بقيه اعضا بايد به كمك آن عضو بشتابند و به او يارى دهند تا نظم و تعادل به بدن برگردد و حيات و زندگى ممكن شود.اين حقيقت , در سطح جامعه اسلامى نيز بايد پياده شود.اگر نيازمندى به عللى نتوانند خود را همپاى ديگران قرار دهد, شايسته است ديگران به او يارى دهند تا عدالت و تعادل اجتماعى در جامعه محقق گردد.امام صادق[ ع] ايجاد مواسات را به عنوان حق افراد جامعه اسلامى بر يكديگر بيان فرموده است :

  1. يحق على المسلمين الاجتهاد فى التواصل والتعاون والتعاطف و المواساه لاهل الحاجه و تعاطف بعضهم على بعض 20 .

  2. مسلمانان موظفند در راه پيوستگى و كمك نسبت به نيازمندان كوشا و جدى باشند,از عواطف اخلاقى و كمكهاى مالى مضايقه نكنند به هنگام گرفتارى و نياز, يار و ياور هم باشند.

ادامه دارد ...

تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه قم