گونه شناسی تشرفات
بران شدیم تادر صفحه حوزه ادای دین کنیم و سلسله مباحثی را پیرامون مباحث مهدویت و حوزه ارائه دهیم .
اشاره: در گسترة ملاقاتكنندگان بافضیلتی كه به این شرافت دیدار امام(ع) وصول پیدا كردهاند، عالمان و رهبران دینی را میبینیم كه بهویژه در مواقع اضطرار عالم اسلام، خصوصاً شیعیان آنگاه كه همة امیدها منقطع و تلاشها بیثمر مانده، با توسّل به حجت پروردگار و صاحب امرشان، از گرداب هلاكت و نابودی به ساحل امن و امان رهایی یافتهاند. در این نوشتار، در پی آن هستیم كه انواع و گونههای این تشرفات را بر مبنای اشارات و رهنمودهای امام زمان(ع) به تشرفیافتگان مورد بررسی قرار دهیم. |
تشرفات عالمان و رهبران دینی
در غیبت طولانی مدت امام شیعیان(ع)، چه بسیار عالمان دینی و رهبرانی از امت كه به صورت پنهان، یا آشكار از وجود ملجأ و پناه صاحب امر خود در این انجام وظیفة هدایت و انسانسازی كه از سوی امام(ع) بدان مكلّف و مسئول شدهاند، بهرهها گرفتهاند. از میان این همه، آنچه مورد توجه نگارنده میباشد، دیدارهایی است كه شهرت پیدا كرده و از سوی افراد موثق و مورد اعتماد نقل گردیده است. اكثر قریب به اتفاق این تشرفات را میتوان در عناوین كلی زیر دستهبندی كرد:
- 1. حمایت از عقاید تشیع و اتمام حجت بر منكران و مخالفان آن؛ 2. معرفی عالمان مورد اعتماد به عنوان رهبران مردم؛ 3. ارشادات علمى، اعمّ از راهنماييهاي كلّي و اجمالى، یا همراه تعیین مصداق؛ 4. تعیین نحوة سلوك و ارتباط عالمان با مردم؛ 5. بیان ادعیه و راههای توسل و ارتباط معنوی با امام(ع) یا ارتباط از طریق آن حضرت با پروردگار.9 اینك به تفصیل، به توضیح هر یك از این عنوانها میپردازیم.
1. حمایت از تشیع و اتمام حجت بر مخالفان
امام زمان(ع) در مواقع مختلف و بنا به اقتضاي زماني و موقعيتى، با توجه به نقش و رسالت تكوینی و تشریعیشان، به دفاع از كیان مذهب حقّه و پیروان آیین الهی عصر اقدام نمودهاند و در برخی موارد به نحوی حجت را بر طالبان راه نجات، اتمام گردانیدهاند. این حمایتها، گاه از طریق تعلیم روش بحث و پاسخ پرسشهای مخالفان مذهب امامیه ـ مانند: پاسخ به سؤالات عبدالله سعد قمی در تشرف به محضر امام(ع) در سنین طفولیت آن حضرت(ع) ـ ، تأیید و تمجید از مبارزة در راه حق علیه باطل، در نامة حضرت(ع) به شیخ مفید(ره)، هدایت بحرالعلوم یمنی در تشرفی كه به واسطة مرجع وقت شیعیان، آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی به محضر امام(ع) پیدا كرد و ایمان آوردن و گرویدن وی به همراه گروه فراوانی از مقلّدان و پیروانش در یمن به تشیّع، پیام تشكرآمیز حضرت نسبت به مرجع وقت شیعیان آیتالله العظمی بروجردی از طریق آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی(ره)10؛ تأیید اظهار مخالفت علنی آیتالله شیخ مرتضی حائری(ره) با پیشنهاد ضدّ اسلامی یكی از نمایندگان زن مجلس در دوران پهلوی از طریق تبسم شیرین و محبتآمیز امام(ع) در عالم رؤیا و موارد دیگری از این قبیل.
2. معرفی عالمان مورد اعتماد به عنوان وكیل امام(ع) و رهبر مردم
علاوه بر توقیع مشهور امام عصر(ع)، در پاسخ به اسحاق بن يعقوب كلينى، كه طیّ آن، فقیهان و صاحبان قوة اجتهاد و استنباط را به عنوان حجّت و نمایندة عامّ خود و مردم تعیین فرمودند11، آن حضرت(ع) در طول دوران غیبت، از راههای مختلف، مراجع تقلید را به عنوان وكلای (عام) خود، تأیید نمودهاند. اين امر در مواردي به صورت تأييد طريق اجتهاد و زعامت امور دينى، تحت عنوان امانت امام زمان(ع)، یا به صورت معرفی موردی بزرگانی همچون آیات عظام: ميرزاي بزرگ شيرازى، سيد ابوالحسن اصفهانى، شيخ بزرگ انصارى، شيخ عبدالكريم حائرى، آیتالله بروجردی و دیگران به عنوان وكیل خویش در تشرفات افراد و شیعیان مورد اعتماد بوده است.12
از جمله در تشرف معروف حاج علي بغدادى، آیتالله محمد حسین كاظمینی را كه حاجی بغدادی وجوهات شرعی و سهم امام را به وی پرداخت نموده و در تشرف شیعهای اهل قطیف كه مرحوم آیتالله ملاعلی همدانی آن را از آیتالله آقاضیاء عراقی نقل كرده است، آن حضرت(ع)، میرزای شیرازی را وكیل خود معرفی نمودند. در تشرف دیگری كه برای شیخ مرتضی انصاری یقینآور بود، نظر مبارك امام زمان(ع) مبنی بر مجتهد بودن آن مرجع جلیلالقدر آشكار گردید و پس از آن بود كه وی حاضر به قرار دادن رسالة عملیهاش در دسترس مردم شد.
همچنين آن حضرت(ع) در تشرف مرحوم آيتالله عبدالنبي اراكي(ره) كه خود را مجتهد اعلم ميدانست و پس از انجام اعمال خاصى، توفیق آن را یافت كه محضر امام(ع) را دریابد، به وي ابراز ميفرمايند كه آيتالله سيد ابوالحسن اصفهانى وكيل (نماينده)شان ميباشد. آن مرحوم، به دنبال دانستن این موضوع، از ادعای خود صرفنظر مینماید.
3. راهنماییهای علمی
امام زمان(ع) از آن جهت كه خزانهدار علم بیمنتهای الهی و پیشوای شیعیان هستند، در مسائل و مشكلات علمی نیز، هیچگاه آنان، به ویژه عالمانشان را از یاد نبرده و از طرق مختلف، راه حل مسائل دشوار را به ایشان مینمایانند. در این مورد، اتفاقات فراوانی نقل شده است كه به عنوان نمونه به مصادیقی از معروفترین آنها اشاره میشود: پاسخ به مسائل علامه بزرگ آیتالله سید مهدی بحرالعلوم در تشرفاتی كه در سرداب مطهر،13 در مسیر زیارت كربلای معلّا پیرامون ثواب زیارت سیدالشّهدا(ع) داشتند، پاسخ به سؤالات شيخ مرتضي انصارى،15 راهنمایی مرحوم آیتالله سید احمد مقدس اردبیلی در مسجد كوفه،16 پاسخ به سؤال علامه حلّی در مسیر كربلای معلّا،17 تصحیح فتوای شیخ مفید(ره) و صدور این توقیع سرنوشتساز از جانب امام(ع) برای وی كه:
- «بر شماست كه فتوا دهید و بر ماست كه نگذاریم شما در خطا واقع شوید».18
مرحوم مقدس اردبیلی كه بزرگان در طهارت باطنی و صداقتش تردیدی ندارند، بنا به آنچه در منتهیالآمال آمده، گفته است:
- «بسا اوقاتی كه مسئلهای بر من مشتبه میشود، شبانه نزد قبر امیرالمؤمنین(ع) میروم و با ایشان تكلّم میكنم و جواب میشنوم، امّا امشب مرا نزد فرزندش حضرت مهدی(ع) فرستاد...، ایشان جواب فرمودند و اكنون به نجف بازمیگردم».19
شیخ انصاری در پاسخ به اصرار یكی از شاگردانش كه ماجرای تشرف و گفتوگوی ایشان را شنیده بود، میگوید:
- «گاهی برای رسیدن به خدمت امام عصر(ع) اجازه پیدا میكنم و در كنار خانهای كه تو آن را پیدا نخواهی كرد، میروم و «زیارت جامعه» میخوانم، چنانچه اجازة ثانوی برسد، به خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن بزرگوار میپرسم و یاری میخواهم و باز میگردم».20
علاوه بر این موارد، راهنماییهای شخصی برخی از عالمان دربارة مسائل فردیشان همچون: تشرف آیتالله مرعشی نجفی و تعیین تكلیف در امور بسیار مهم سیاسی ـ اجتماعی نظیر: فتوای تحریم تنباكو، جنبش مشروطیت و انقلاب اسلامی ایران.
دربارة اذن صدور فتوای تحریم تنباكو به ميرزاي شيرازي؛ خود وي در پاسخ به اعتراض آيتالله فشاركي میگوید:
- «مدتهاست كه در فكر آن [صدور حكم تحریم] بودم و در این مدت، جهات مختلف این فتوا را بررسی كردم تا اینكه دیروز به نتیجة نهایی رسیدم و امروز به سرداب غیبت رفتم تا از مولایم امام زمان(ع) اجازة حكم را بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و امروز قبل از آمدن شما حكم را نوشتم».21
دربارة رؤیای مرحوم آیتالله نائینی ـ از مراجع تقلید ـ كه در آغاز، از موافقان جنبش مشروطیت بودند و آن را در مقابل روش سلطنت، پسندیده میدانستند، از قول خودشان در كتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة چنین نقل شده است كه:
- «چند شب قبل، در عالم رؤیا خدمت مرحوم آیتالله آقای حاج میرزا حسین تهرانی(ره)... مشرف شدم و مسائلی را از ایشان پرسیدم كه همه را از زبان مبارك حضرت ولیعصر(ع) پاسخ دادند. پس از پایان آنها، دربارة مشروطه پرسیدم. حاصل عبارت این جواب بود:
- «حضرت(ع) فرمودند: مشروطه، اسمش تازه است، مطلب كه قدیمی است. ...»
- بعد این عبارت را گفت:
- «حضرت فرمودند: مشروطه مثل آن است كه كنیز سیاهی را كه دستش هم آلوده باشد، به شستن دست وادارش نمایند».
- به نظر مرحوم نائينى، سیاهی كنیز، اشاره به غصب بودن اصل حكومت به جای امام زمان(ع) از جانب غیرمجتهدان و آلوده بودن دست آن، اشاره به غصب زائد (یعنی نظام سلطنت) است كه به وسیلة مشروطیت برطرف میشود.22
از جمله راهنماییها و عنایات امام زمان(ع) در مورد انقلاب اسلامی ایران، دستور آن حضرت(ع) به شكستن فرمان حكومت نظامی دولت ملی (بختیار) در شب 22 بهمن 1357 است. آیتالله خزعلی گفته است:
«22 بهمن 57 یوم الله بود. واقعاً ما در معرض كشته شدن بودیم. فقط ندای ولیعصر(ع) به داد ما رسید. فردی كه الآن زنده است، پیام برد به دبیرستان علوی گفت: «حضرت مهدی(ع) میفرمایند: در خانه نمانید. اگر ماندید، كشته میشوید». لذا امام(ره) خیلی محكم فرمود: در خانه نمانید. آقای طالقانی به امام عرض كرد: آقا! مردم را درو میكنند. اینها عصبانی هستند، آخرِ كارشان است. امام فرمودند: باید بیرون بریزند. ایشان (آقای طالقانی) خیلی اصرار كرد. امام(ره) فرمود: اگر پیام از جای دیگر باشد باز [بر] سر حرف خود ایستادهاید؟ [آقاي طالقانى] گفت: چشم، تسلیم هستم».23
و به نقل آقای مرتضایی فرد، در كتاب برداشتهایی از سیرة امام خمینی(ره)، امام گفته بود: «شاید این حكم از طرف امام زمان(ع) باشد».
برای دیدن قسمت دوم (کلیک کنید)
تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه