تبیان، دستیار زندگی
سلام در این چند خط شما بهترین و تنهاترین را خلاصی از غم و غصه رو یاد خواهید گرفت توصیه می‌كنم حتما بخونید این نسخه، لنگه نداره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یاد یار مهربان

شناخت‌نامه قرآن 4

فریاد

سوره بقره - بحث ذکر

خواندن مقدمه این بحث اجباریست!

«فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِی وَ لاَ تَكْفُرُونِ »1

در این آیه نورانی خداوند مسلمانان را به یاد خود و شکر و سپاسش فرا می‌خواند تا او نیز آنها را یاد کرده و بر داشته‌‌هایشان بیافزاید.

معنای ذکر

ذکر گاهی در مقابل غفلت و گاهی نسیان و فراموشی است. و حقیقت آن یاد قلبی و درونی بوده كه ذکر زبانی پلی برای رسیدن به آن است. ذکر قلبی خود مراتب مختلفی دارد و آنگاه كه خدا دستور «فاذکرونی اذكركم» را به انسان می‌دهد، او را در هر مرتبه از ذكر كه باشد به مرتبه بالاتر دعوت كرده تا جایی که جز یاد خدا چیزی در سراسر وجود او نماند. و این انسان هموست كه قرآن او را چنین وصف می‌كند:«رِجالٌ لا تُلهِیهِم تِجارَتٌ وَ لا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللهِ»2 ؛ ... انسانهایی كه هیچ كاری آنان را از یاد خدا باز نمی‌دارد.

گر بشکافند سر و پای من                جز تو نیابند در اعضای من

حدیث دلبران: (روایتهایی در موضوع "ذکرالله")

در كتاب «عدة الداعی» از پیامبر خدا (كه سلام و درودش برو و خاندان وی باد) آمده است كه به مسلمانان فرمود: «در باغهای بهشت گشت و گذار کنید». پرسیدند: ای پیامبر منظور شما از باغهای بهشت چیست؟ حضرت فرمود: «منظورم مجالس ذکر است». و ادامه داد: «اوقات خود را در این مجالس سپری کنید و لذت ببرید و یاد خدا کنید. هر کس می‌خواهد جایگاه خود را نزد پروردگار بداند، ببیند جایگاه پروردگار نزد او كجاست.

بدانید بهترین كار شما در نزد پروردگارتان و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده است "یاد خدا" است. او خود خبر داده است كه "من همنشین کسی هستم که به یاد من باشد" و فرموده است: مرا یاد کنید تا شما را با نعمتهایم یاد کنم. مرا با اطاعت و عبادت یاد کنید تا شما را با نعمتها و نیكی و راحتی و رضوان یاد کنم».

آیا انسان نسبت به این امانتی كه می‌داند مال دیگری است و بالاخره پس خواهد گرفت، حس مالكیت كرده و بر آن دل می‌ببندد؟ و یا از نابودی آن ناراحت می‌شود؟

در كتاب «محاسن»4 از امام صادق علیه‌السلام آمده است: خداوند تعالی فرمود: مرا با خودت و در دلت یاد کن تا من خود تو را یاد کنم. مرا در خلوت یاد کن تا تو را در خلوت یاد کنم. ای فرزند آدم مرا در جمع یاد کن تا تو را در جمعی بهتر از جمع خودت یاد کنم. و فرمود هیچ‌کس خداوند را در جمعی از مردم یاد نمی‌کند مگر اینکه خداوند او را در جمعی از فرشتگان یاد می‌کند.

عرشیان: (عالی‌ترین درجه توحید)

«وَ بَشِّر الصابِرینَ الذّینَ اِذَا اَصابَتهُم مُصیبَةٌ قَالُوا اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَیهِ رَاجِعُون»5

در این فراز خداوند چگونگی استقامت در مشكلات را می‌آموزد. بر این اساس صابر کسی است که به گاه  مصائب با همه‌ی وجود بداند که تمام هستی او از آنِ خداست. و بداند آنچه دارد، از هستی‌اش گرفته تا خصوصیات و تواناییها  و هر كاری که از او سر می‌زند، موقت است و به زودی به صاحب اصلی آن باز خواهد گشت. پس او در داشته‌های خود هیچ استقلالی نداشته و هر چه هست، حتی اصل وجودش از آنِ دیگری است. و مالک حقیقی خداست که در ملک خود شریکی ندارد . اما ملکیت انسان، ظاهری و موقتی است.

پس زمانی که انسان به این حقیقت توجه می‌کند، خود را از آنِ پروردگار می‌یابد و مالکیت خود را نسبت به همه اشیاء، از جسم و جان تا و فرزند و مال و... باطل می‌بیند و درمی‌یابد كه در حقیقت مالک چیزی نیست. توجه به این معنا به هنگام مشكلات، اندوه  انسان را از بین برده و او را به ساحل آرامش می‌راند. زیرا انسان وقتی غمگین می‌شود كه احساس كند آنچه داشته و مال او بوده را از دست داده، اما آنكه خود را مالك هیچ چیز نمی‌داند از به دست آوردن یا از دست دادن هیچ چیز شاد و غمگین نمی‌گردد. چرا که او پروردگار را مالک مطلق می‌داند که هر گونه بخواهد در ملک خود تصرف می‌کند. و آنچه امروز در دست اوست بسان امانتی است كه دوست انسان نزدش می‌سپارد تا بعد از چندی آن را بازستاند. آیا انسان نسبت به این امانتی كه می‌داند مال دیگری است و بالاخره پس خواهد گرفت، حس مالكیت كرده و بر آن دل می‌ببندد؟ و یا از نابودی آن ناراحت می‌شود؟


1 - بقره، 152

2 - نور، 37

3 - ابن فهد حلی

4- احمد بن ‏ابی عبد اللّه‏ برقی

5- بقره، 156