تحلیل اقتصاد صنعت ورزش ایران
نتیجه یك تحقیق نشان داد: سهم صنعت ورزش از GDP ایران 1/1% است كه به طور معنیداری كمتر از شاخص جهانی است. این تحقیق كه با عنوان «بررسی وضعیت اقتصادی صنعت ورزش ایران در سالهای 80 تا 84» در ششمین همایش بینالمللی تربیتبدنی و علوم ورزشی ارایه شد، وضعیت صنعت ورزش ایران را طی این 4 سال بررسی كرد.
به گزارش ایسنا، در نتایج این تحقیق آمده است:« هزینههای مصرف نهایی خانوارهای ایرانی سال 1380 با 394215 میلیاد ریال (20/53%) از GDP كشور را به خود اختصاص میدهد. از این مقدار 311026 میلیارد ریال (90/78%) مربوط به هزینههای خانوار شهری و 83189 میلیارد ریال (10/21%) متعلق به هزینههای خانوار روستایی است.
در سال 1384، متوسط هزینههای خالص سالانه یك خانوار شهری، 2/59 میلیون ریال بوده كه شامل 45 میلیون ریال (9/75 درصد) هزینههای غیر خوراكی و 3/14 میلیون ریال (1/24 درصد) هزینههای خوراكی و دخانی است و از 45 میلیون ریال هزینه خالص غیرخوراكی سالانه یك خانوار شهری تنها 2/2 میلیون ریال (9/4 درصد) هزینه تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی شده است كه ورزش جزو این قسمت است.
همچنین در این سال متوسط هزینههای یك خانوار روستایی 5/37 میلیون ریال بوده كه شامل 2/23 میلیون ریال (8/61 درصد) هزینههای غیر خوراكی و 3/14 میلیون ریال (2/38 درصد) هزینههای خوراكی ودخانی است. كه تنها یك میلیون ریال (1/4 درصد) هزینه تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی كه بخش ورزش جزو این قسمت میباشد، شده است. در سال 1384 متوسط درآمد سالانه یك خانوار شهری در حدود 7/53 میلیون ریال و یك خانوار روستایی در حدود 5/34 میلیون ریال است.
صنعت ورزش از ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت بسیار بالایی است. مطالعات اخیر حاكی است كه سهم صنعت ورزش از GDP كشورهای مختلف حدود 75/0 تا 4/4 درصد است. در حالی كه سهم این صنعت از GDP ایران 1/1% به طور معنیداری كمتر از شاخص جهانی است.»
محقق میگوید:« وجود پروژههای درآمدزایی در ورزش مانند بخشهای تولید لباس و كالای ورزشی، واردات و صادرات كالاهای ورزشی از جمله امروزه واردات دستگاههای پیشرفته بدنسازی و علیالخصوص واردات مكملهای غذایی ورزشی از طریق فدراسیون و شركتهای خصوصی، تبلیغات فعالیتهای عمرانی و... از جمله بخشهای پردرآمدی است كه میتواند میلیاردها تومان سود را برای گردانندگان امروز ورزش كشور به ارمغان بیاورد. برای رسیدن به این سودو در نهایت توسعه صنعت ورزش در كشور محقق بر آن شده است كه وضعیت اقتصادی صنعت ورزش ایران را در سالهای 80 تا 84 را مورد بررسی قرار دهد.
از دهه 1960 اقتصاد و ورزش به مدد گسترش رسانهها با یكدیگر به تعامل پرداختند و روند موسوم به تجاری شدن ورزش شكل نوینی به خود گرفت. این تعامل دارای سودمندیهای متقابلی برای هر نهاد ورزش و اقتصاد بود. از یك سو اقتصاد به كمك مخاطب پرشمار در عرصه ورزش توانست بازار مناسبی برای تبلیغ و ترویج فرآورده های خود دست و پا نماید؛ و از سوی دیگر ورزش نیز توانست با بهرهگیری از سرمایهگذاریهای اقتصادی، ضمن افزایش توانمندی در عرصه زیرساختها و رشد و گسترش كمی و كیفی، وضعیت اقتصادی ورزشكاران را متحول كند و فضای جدیدی موسوم به حرفهای شدن را به وجود آورد. صنعت ورزش در آمریكا نوعی ماشین اقتصادی است كه سالانه میلیونها دلار درآمد به همراه دارد. هر چند صنعت ورزش دارای بخشهای متعددی است؛ اما، همگی در یك نقطه یعنی تولید یعنی "محصول یكتای ورزش" اشتراك دارند. »این محقق آورده است:« محصولات ورزشی به كالها و خدمات، رویدادها، آموزش و اطلاعات ورزشی تقسیم میشود. هر كدام از محصولات ورزشی میتواند به نوبه خود بر روی تولید ناخالص داخلی (GDP) و ارزش افزوده تاثیر بگذارد. سهم GDP حاصل از صنعت ورزش برخی از كشورهای پیشرفته بیش از چهار درصد گزارش شده است و جایگاه این صنعت را بین دیگر صنایع ارتقا بخشیده است.
صنعتی شدن ورزش و تفریحات سالم یكی از رویدادهای مهم قرن گذشته به شمار میرود. مولین (1983) برای اولین بار از ورزش به عنوان یك صنعت یاد كرد. او اشاره داشت هرگونه فعالیت ورزشی آماتور و حرفهای كه موجبات افزایش ارزش افزوده كالا و خدمات ورزشی را فراهم كند، صنعت ورزش محصوب میشود. پیتز، فیلدینگ و مایلر در تایید تعریف مولین همه محصولات، كالاها، خدمات، اماكن و افراد مرتبط با ورزش را اجزای صنعت ورزش معرفی میكنند. در جای دیگر پیتزواستاتلر (1996) در رابطه با تعریف صنعت ورزش بر بازارهای مرتبط با ورزشس، آمادگی و تفریحات سالم تاكید دارند.
در كل صنعت ورزش به مجموعه فعالیتهای مرتبط با تولید و بازاریابی كالاها و خدمات ورزشی گفته میشود كه در ارتقای ارزش افزوده نقش داشته باشند. پاركز و همكاران (2006)، اجزای صنعت ورزش را براساس نوع فرآورده مرتبط با آنها به سه دسته تقسیم كردهاند. كه شامل سه بخش عملكرد ورزشی، تولیدات ورزشی و توسعه ورزشی در صنعت ورزش میباشد. دایر ملور، میستیلیس و مولز (2005) مهمترین نقش رویدادهای ورزشی را جذب گردشگر و پوشش رسانهای معرفی میكنند. ولی علاوه بر آن، به نقل و انتقالات بازیكنان، صدور مربی، فروش بلیط، تبلیغات میادین ورزشی، ایجاد امكانات و تاسیسات ورزشی، شرط بندیها و جذب حامیان مالی كه از جمله دیگر دستاوردهای رویدادهای ورزشی به عنوان اصلیترین محصول این صنعت است، نیز میتوان اشاره كرد. هانی (2006) در تحقیقی كه درمورد ارزیابی اندازهای مربوط به صنعت ورزش در اقتصاد ملی استرالیا انجام داده بیان كرد كه اگر هدف ورزش مقایسه صنعت ورزش با كل اقتصاد باشد قضیه متفاوت است و مقایسه تولید ناخالص ملی بخش ورزش GDSP با تولید ناخالص داخلی (GDP) ممكن است تا حدی به هم مربوط باشند با این وجود GDP ارزیابی میكند كه باید كل هزینه روی ورزش باشد.»
بنا به تحقیقات انجام شده، اجزای اصلی صنعت ورزش در كرهجنوبی شامل كالاها، خدمات و تسهیلات ورزشی است. بخش خدمات به سه قسمت جداگانه بازاریابی، مرحلهبندی و اطلاعات ورزشی تقسیم میشود.
همچنین در استرالیا صنعت ورزش را براساس محصولات ورزشی به چهار قسمت عمده تقسیم كردهاند.
1- خدمات حرفهای: مربیان، ورزشكاران، پزشكان ورزشی و مراكز آمادگی جسمانی
2- كالاها و تجهیزات: پوشاك، كفش، تجهیزات
3- رویدادها: مدیران و برنامهریزان
4- رسانهها: رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله
پاركز و همكاران (2007)، اجزای صنعت ورزش را براساس نوع فرآورده مرتبط با آنها به سه دسته تقسیم كردهاند كه شامل سه بخش عملكرد ورزشی، تولیدات ورزشی و توسعه ورزشی در صنعت ورزش است. ارزش تولیدات نظامهای اقتصادی نشان دهنده توان اقتصادی یك كشور میباشد. یكی ازشاخصهای مهم اقتصادی كه تا حد بسیار زیادی توانایی اقتصاد یك كشور را در تامین نیازهای مصرفی جامعه مشخص میكند، تولید ناخالص داخلی (GDP) است كه عبارتند از: مجموع تولید كالاها و خدمات بخشهای مختلف اقتصادی كه در محدوده جغرافیایی یك كشور طی یك دوره زمانی خاص، مثلا یك سال به دست میآید و از سه روش تولید، درآمد و هزینه قابل محاسبه است.
یادآور میشود؛ در این تحقیق، پس از جمعآوری و طبقهبندی دادههای مربوطه، صنعت ورزش در دو بخش تولید ناخالص داخلی كشور و تولید ناخالص داخلی بخش ورزش و بررسی تعیین سهم وضعیت اقتصادی صنعت ورزش از كل اقتصاد كشور، به همراه تغییرات آن از سال 1380 تا 1384، محاسبه و ارایه میشود قبل از بررسی ابتدا تغییرات هزینههای مصرفی كشور در قالب چهار گروه مصارف هزینهای خصوصی، دولت، تشكیل سرمایه و مبادلات خارجی مطالعه شد. سپس محاسبات مربوط به GDP بخش ورزش، با استفاده از هزینههای ورزشی كشور در قالب زیرگروههای فوق انجام شود.
این تحقیق عنوان پژوهشی است كه از سوی "یحیی كیان مرز" دانشجوی كارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه در ششمین همایش بینالمللی تربیتبدنی و علوم ورزشی كیش ارایه شد.