تبیان، دستیار زندگی
یدالله کابلی خوانساری را بی تردید می توان یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان معاصر دانست که با پدید آوردن شیوه های تلفیقی در خط شکسته توانسته است پاسخگوی نیازهای جامعه باشد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شکسته نستعلیق ، سماع قلم ایرانی است

یدالله کابلی خوانساری

یدالله کابلی خوانساری را بی تردید می توان یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان معاصر دانست که با پدید آوردن شیوه های تلفیقی در خط شکسته توانسته است پاسخگوی نیازهای جامعه باشد.

وی در سال 1329 در خوانسار به دنیا آمد و فعالیت خود را در عرصه خوشنویسی از سال 1347 آغاز کرد.

در زمینه خط نستعلیق از محضر استادانی چون شادروان سیدحسین میرخانی بهره ها گرفته است و در حیطه خط شکسته شاگرد استاد درویش عبدالمجید بوده است.

او طی این سالها نمایشگاه های متعددی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است.

گفتگویی که در پی می آید به بهانه برگزاری دو نمایشگاه اخیر وی در کشور انگلیس است :

رویکرد اروپایی ها نسبت به خطوط ایرانی چگونه است؟

در گذشته سابقه فرهنگی ، هنری و تاریخی بسیار درخشانی داشته ایم. به طوری که وجود نمونه های خطوط ایرانی به صورت قطعه و مرقعات نفیس و کتابهای خطی بی شمار نشانه تلاش و کوشش عاشقانه هنرمندان برجسته ما در بسیاری از موزه های معتبر دنیا مشاهده می شود. در واقع ثبت و ضبط و به نمایش درآمدن این آثار در این مراکز باعث شده است تا اروپاییان نسبت به فرهنگ و هنر ایران ، خاصه در حیطه خوشنویسی وقوف کافی داشته باشند. امروزه آثار هنری مستظرفه و باستانی که در اقصی نقاط دنیا نگهداری می شوند، می تواند معرف ذوق و قریحه ایرانی ما در دوره های گذشته باشد و بستر مناسبی است برای شناخت همه بازدیدکنندگانی که علاقه مندند با ریشه های فرهنگ ایران آشنا شوند. من نیز به تبع این هدف فرهنگی هنری اخیرا برای برپایی دو نمایشگاه خط یعنی یک نمایشگاه و سخنرانی در ریجنس پارک لندن و یک نمایشگاه و سخنرانی در مرکز اسلامی آکسفورد در حومه شهر لندن برگزار کردم.

این دو نمایشگاه با ارائه نمونه های متنوعی از آثار قرآنی من همراه بود و مضامین برجسته ای از آیات قرآن مجید را دربرمی گرفت و در جهت آینه داری کلام وحی طی چند سال گذشته با شور و اشتیاق تمام تصویر شده بود.به طور یقین یکی از نقاط درخشان این برنامه فرهنگی در شهر آکسفورد بود زیرا حضور استادان دانشگاه آکسفورد و شرق شناسان به نام و چهره های برجسته از هنر دوستان این شهر به غنای این گردهمایی افزونی بخشید. البته در کنار آثار خوشنویسی نمایشگاهی نیز از تابلوهای بسیار نفیس تذهیب از هنرمند برجسته تذهیب کشورمان محسن آقامیری به معرض نمایش گذاشته شد که به شکوه و زیبایی این نمایشگاه افزود. تصور می کنم یکی از دلایل عمده اعتبار و منزلت هنر خوشنویسی در جهان این است که این هنر پربار و اصیل که یک دوره درخشان هزار ساله را در بر می گیرد که با کتابت خطوطی کوفی آغاز و تا خط شکسته ادامه می یابد، نمونه های کاربردی مختلفی را طی سده های گذشته دربر گرفته است و به منزله هنری قدسی جلوه از اعتبار و قدرت بسیاری می دهد که در هر گوشه از جهان به صورت نمایشی باشکوه از هنر خوشنویسی هنرمندان ایرانی ارائه می شود. به طوری که شرق شناسان در ابراز نظر پیرامون این هنر عقیده دارند در میان ملل جهان ، خوشنویسی ایرانی هنری اسطوره ای و ماندگار است.

قطعا این باور یکی از نقاط قوت و اعتبار خوشنویسی به شمار می رود. گرچه در میان هنرهای تجسمی هر هنری نقش خود را در حفظ مواریث فرهنگی ایفا می کند، اما خوشنویسی با تکیه بر ابعاد گسترده ای که در ترویج مضامین ادبی ، اخلاقی و اجتماعی ایفا کرده است در این میان نقش پررنگ تری دارد.

یدالله کابلی خوانساری

چرا این نمایشگاه را در کشور انگلیس برگزار کردید؟

این نمایشگاه از سوی رایزنی فرهنگی ایران در لندن برگزار شد که با توجه به تلاش هدفمند دکتر حلمی و برنامه ریزی هایی که به شکل گسترده صورت پذیرفته بود فضای مساعدی را برای برگزاری این نمایشگاه فراهم کرد و قطعا نقش ارتباطات گسترده استقبال مطلوبی از گشایش نمایشگاه را منجر شد. در طول برگزاری شاهد حضور شخصیت های گوناگون فرهنگی - علمی بودیم که به نمایشگاه اعتبار دادند. به هر حال در دیدارها و فضاهای معنوی که پیش روی داشتیم موجبات آشنایی با فرهنگ و هنر ایران به وجود آمد. در نمایشگاه به تناسب فضای مناسب ، 40 اثر خوشنویسی و تذهیب ارائه شد که در کنار آثار قرآنی نمونه ها یا تابلوهایی از حافظ و سعدی و مولانا با مضامین آثار در ارتباط بود نیز ارائه شد که هم به خط شکسته نوشته شده بود که با طرحهای متنوعی در ترکیب بندی و اقلام مختلف و تذهیب همراه بود.در پیدایش خطوط چندگانه ایران در سده های گذشته ، هر خطی نقش مستقل خود را در ضرورت زمان و کاربردهای عملی ایفا کرده است.

خط شکسته بعد از پیدایش خطوطی چون نسخ محقق ، ریحان ، رقاع ، نستعلیق و... ابداع گردید. این خط، در ابتدا به بهانه سرعت در نوشتن ارسال و مراسلات به وجود آمد و اصولا نقش عمده آن در حیطه ادبی ، تحرر و جنگهای شعری بود و بعدها بزرگانی چون درویش عبدالمجید و... حالتی تزیینی یافت.

این قلم بعد از 80سال مهجوری دوباره آموزش و تعلیم آن از سر گرفته شد و ابعاد گوناگونی را دربر داشت و جدای از تعلیم از 2دهه پیش نسبت به تحریر آیات قرآن کریم همت گماشته شد که تقریبا در گذشته خیلی رایج نبود. هر چند در آغاز کار نتایج قابل قبولی حاصل نشده ولی در استمرار این رسالت ما به موفقیت های قابل توجهی دست یافته ایم.

اصولا نوشتن ادعیه و قرآن که لازم است با ترکیب بندی و فاصله گذاری های خاص در جهت ارائه این آثار استفاده شود. به طوری که امروز نوشتن قرآن به خط شکسته در جشنواره ها نمود هنری قابل توجهی یافته است.

من نیز به تبع این ضرورت تاریخی و آیینی از پیش از یک دهه پیش در جریان ترویج و برگزاری نمایشگاه های انفرادی در سال 1376 آثار خود را با عنوان «دولت قرآن» ارائه دادم. این مجموعه دستمایه موثری برای آشنایی هنرمندانی شد که علاقه مند به نوشتن مفاهیم عربی و موضوعات قرآنی بودند.

اروپایی ها چه دیدگاهی نسبت به این آثار در نمایشگاه داشتند؟ نظرشان درباره پیشینه ایران در زمینه خوشنویسی چه بود؟

یکی از مسائلی که در نمایشگاه آکسفورد پیش آمد این بود که شیوه امروزی خوشنویسی چه مغایرت ها و نزدیکی هایی با شیوه گذشته دارد. با توجه به این که خوشنویسی به خصوص خط شکسته ریشه در اصالت ها و مضامین برجسته شعر و ادب فارسی دارد و از نظر طراحی و ترکیب بندی جذابیت و چشم نوازی بسیاری برای خارجی ها دارد باید بر این نکته تکیه شود که این هنر در سراسر جهان عرضه شود. خصوصا ابعاد تزیینی امروزی در اقلام که به نسبت نمونه های گذشته متنوع تر نوشته شده است.

جامعه امروز از هنرمند معاصر خوشنویسی انتظار دارد تا شناخت و فعالیت و تلاش و قابلیت شخصی و فردی هنری خود را در آثاری که عرضه می کند در نظر داشته باشد. با توجه به این که دنیای امروز دنیای ارتباطات گسترده جهانی است می بایست با دنیای متمدن و پیشرفته همگامی داشته باشیم.

مسلما هنر که با نقش فراگیر در ساختار زیربنای جامعه جاری است باید از جنس زمان و متناسب با قابلیت ها و نیاز روز طراحی و اجرا شود. شاید به این خاطر که دنیای امروز تشنه رویدادهای تازه هنری است.

همان طور که در جوامع ترقی هنری جهان ، هنرمند کسی است که با ارائه استانداردهای لازم و اشراف به آنها خلاقیت های هنری و فردی خود را عرضه کند. چنان چه طی دوره های گذشته نیز شاهد این روند تحول بوده ایم.

به هر حال موزه های جهان که در حفظ گنجینه های تاریخی و باستانی ما می کوشند به نوعی ویترین های تمدن جهانی به شمار می روند که نمایشی از ذوق و نبوغ هنرمندان دوره های مختلف تاریخ را به نمایش می گذارند. آثاری که نشان تلاش و کوشش و ایمان صاحب دلانی است که پیشینه غنی و پربار در اقصی نقاط جهان است.

به طور نمونه در موزه مترو پولیتین نیویورک مجموعه بی مانندی از آثار خوشنویسان ایرانی چون سلطان علی مشهدی ، میرعماد، میرعلی و... موجود است که به همت کارشناسان ترک گردآوری شده است.

همچنین در کالیفرنیا مجموعه نفیسی از آثار نگارگران ایرانی ، مجموعه ای از هنرمند برجسته تاریخی رضا عباسی و نیز قطعاتی از عصر صفویه و خمسه نظامی به خط میرعلی هروی به چشم می خورد. به خصوص در کتابخانه ملی لندن نسخه خطی بیشماری نگهداری می شود. در این میان می توان به مجموعه خط میرعماد در موزه سن پترزبورگ روسیه نیز اشاره کرد. همچنین مجموعه آثار هنری و کتابهای خطی ایران در مصر که به تالیف شادروان محمدباقر نجفی شوشتری بالغ بر 7هزار اثر را در برگرفته است یا آثار ارزشمندی که در شرق و کتابخانه های دهلی نو بالغ بر 15هزار کتاب خطی وجود دارد تماما نشانگر کارنامه درخشان عملی و نظری هنرمندانی است که در جهت توسعه و تکمیل هنر خوشنویسی کوشیده اند.

فکر می کنید به روز کردن خط و اساسا هنر خوشنویسی بتواند در ماندگاری این هنر در دنیای امروز نقش داشته باشد؟ اصلا مجاز هستیم که به ترکیب خوشنویسی که به هر حال هنری سنتی است بپردازیم؟

دنیای پیشرفته امروز که با مساله ارتباط و اینترنت ، دنیایی یکپارچه را پیش روی ما قرار می دهد، ایجاب می کند که برای نسل پویای امروز کشورمان و نیز همسویی با ابعاد و دستاوردهای دنیای پیشرفته مشارکت و همگانی داشته باشیم باید به ابعاد تازه و نوین هنر بپردازیم.

وضعیت آکادمیک هنر خوشنویسی در کرسی دانشگاه ها چگونه است؟

هر چند این هنر در حال حاضر به شکل مستقل تدریس نمی شود اما با توجه به ابعاد گسترده انجمن خوشنویسان در ارائه کارهای تخصصی - پژوهشی که در زمینه این هنر داشته است ، فضای دانشگاهی ما را بی نیاز از ورود خط در دانشگاه کرده است اما با توجه به این علاقه مندی و استقبالی که دانشجویان در گرایش های مختلف داشته اند در گروه ارتباط تصویری ، خوشنویسی با نقشی قابل توجه آموزش داده می شود و کاربردهای گرافیک خط در زمینه های مختلف تدریس می شود.

اغلب هنرمندان تجسمی با سپری کردن این دوره ها دستمایه های لازم را برای اهداف عالی خودشان در کاربردهای گوناگون گرافیک و تبلیغات به کار گرفته اند.

از آنجا که نسل امروز خوشنویسی نسلی پویا و نوجوست بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه علاقه مندند تا این هنر را در ابعاد کاربردی و گرایش های مختلف ارائه دهند.

بر همین اساس با این ضرورت به پیشنهاد استادان ، خوشنویسی در برنامه های فرهنگستان هنر قرار گرفته و در اندیشه ایجاد یک دانشگاه خوشنویسی هستند تا ما بتوانیم برای دانشجویانی که در حوزه خوشنویسی مایل به فعالیت مستقل هستند فضای تازه ای در امر پژوهش ایجاد کنیم.

با توجه به تعاریف مختلف که از هنر می شود آن را ژرف ترین گفتگوی رمزگونه با عالم هستی دانسته اند که نقش وجودی خود را در جامعه ایفا می کند. هنر به طور طبیعی بیانگر نگرش عمیق هنرمند است که به روزگار او به نوعی روایت تصویر است از شادی ها، ناکامی ها و مشکلاتی که هنرمند با آن روبه روست بنابراین هنری مقبول است که از این ویژگی ها برخوردار باشد. ما امروز شاهد این مساله هستیم که در تمام زمینه های هنری و بصری تحولات بسیاری روی داده است زمانی می توانیم به توسعه و روند تکاملی دست یابیم که به این مساله توجه عمیق تری داشته باشیم.

بسیاری از خوش نویسان که در طول تاریخ عمری را به شیوه دوره های پیش به سر برده اند پس از رسیدن به دوره کمال و در پایان عمر به دلیل ارائه تشخص هنری هویت مستقلی از نقش وجودی خود را عرضه کرده اند. به عنوان مثال ، اهمیت زندگی میرزا رضا کلهر در این بود که ضرورت زمان را با پیدایش صنعت چاپ درک کرد و برای همسویی با این تکنولوژی ضخامت قلم را بیشتر کرد. همین نگرش موجب تحولات زیادی در خوشنویسی شد که در دوره اخیر دستاورد مهم تاریخی آن را شاهدیم یا مثلا سید گلستانه که تمام عمر خود را در تقلید از مکتب استاد بی بدیلی چون درویش عبدالمجید گذرانده بود در سالهای پایانی عمر شیوه ای را در پیش گرفت که تماما حاصل خلاقیت های فردی هنری خودش بود. این نگاه تاریخی توانست در پایان دوره تحولات خط شکسته در قرن چهارده او را به عنوان هنرمندی برجسته و ممتاز معرفی کند. این نوگرایی در کار هنرمندان تنها راه استمرار و پیدایش و تحقق آرمان های هنری و هنرمند در هر دوره به شمار می رود. بخصوص در دوره معاصر که دنیای ارتباطات چاپ و نشر و نمایش این فضا را فراهم کرده است.

با توجه به این ضرورت ها هنرمند معاصر ناگزیر است که برای دنیای امروز آثاری را ارائه دهد که با ابعاد گسترده و به روز هنر امروز جهان همسویی داشته باشد و بتواند در همایش های بین المللی که حضور چشمگیر و وسیعی از هنر پیشرفته جهان را به خود اختصاص دهد جایگاه قابل قبولی پیدا کند. در غیر این صورت آنچه به شکل تقلید و تکرار از گذشتگان نقل شود هیچ گونه ارزش خلاقیت هنری ندارد چراکه این نگاه بی مایه از یک سو انکار توانمندی های هنری را در پیش دارد و از سویی دیگر باعث می شود در هنر اصیل سهمی نداشته باشیم اما به هر حال این هنر را نمی توان در دوره زمانی کوتاهی دستخوش تحول امروزی نمود. مضافا این که خوشنویسی به هر حال با توجه به زیبایی های حاصله در هندسه کلمات و حروف آن به عنوان یک هنر ملی می بایست حفظ شود و تنها در به کارگیری فرمهای تزیینی و هنری برای جلوه های تازه تری به کار رود. این انتظار کاملا منطقی است.

همان طور که در جشنواره های بین المللی در سال 1376 تجربه شده است و با ارائه بخشهای گرایش نوین شاهد شکوفایی ابعاد گوناگون بوده ایم و علاقه مندان جدا از شیوه سنتی که با نوشتن قلم و مرکب همراه است این مجال را یافتند تا هر کسی بخواهد به فراخور ذوق و قریحه خود در ارائه آثار کاربردی خوشنویسی نقش ایفا کند. دلیل عمده این که همین هنرمندان تا زمانی که به شناخت مختصری از قواعد کلاسیک خوشنویسی ، آشنایی پیدا می کردند به سمت طرح و رنگ و نقاشی خطاطی بی ربط می رفتند که آنها را از ذات هنر خوشنویسی دور می کرد یا به گمراهی می برد که متاسفانه کار این افراد سرانجام به بن بست رسید و امروز همین تلاش با آگاهی های لازم جهت گیری فضاهای بسیار مطلوبی برای جوانان فراهم آورده است.

ببینید خوشنویسی ترکیبی از تلاش فیزیکی دست برای نوشتن است و آنچه که آن را زیبا، جذاب و معنوی می کند، انگیزه و عشق باطنی است که به تکامل یک اثر کمک می کند. درواقع یگانگی دست و دل است که منجر به ایجاد هنر ماندگار می شود.

آیا هنرمند کافی است اثری را ارائه کند مثل شعر حافظ اما خود از شاعری بهره ای نبرده باشد؟

به نظر می رسد خوشنویسی یکی از هنرهایی است که مستقیما ریشه در جانمایه های فکری دارد و سرچشمه آن در ابعاد درونی تاثیرپذیری از الهاماتی است که از مفاهیم ادبی و عرفانی می گیرد. به عنوان مثال وقتی خوشنویس در حال نوشتن کلمه (راست) است بدون تردید هنگام نوشتن با کلمه راستی و مفهوم آن در ارتباط تنگاتنگ است.

هم از راستی می نویسد هم مروج رستگاری است درواقع اگر هنرمند اراسته به این فضائل اخلاقی باشد، حتما خود نیز به رستگاری می رسد. هنرمند خوشنویس همواره بر بال اندیشه و شعر و ادب پرواز می کند. همیشه می تواند نسبت به درک درست از گوهر سخن و ادب و ذوق و خلاقیت در بداهه نویسی بهره مند شود. تصور می کنم دو هنر وجود دارد. در لحظه رویارویی و خلق اثر مستقیما به سرچشمه معرفت کلامی متصل است.

یکی موسیقی آوازی و دیگر خوشنویسی است. درواقع خوشنویسان باید دم به دم در حال تربیت درونی و تزکیه نفس باشند. به قول افلاطون ، هنرمند در نقطه نظر خلاقیت و تلاش تا زمانی که از مجرای الوهیت عبور نکند، خداوند در اثر و نگاهش طالع نمی گردد. به هر صورت وقتی بخواهیم با اخلاص به خلق اثری بپردازیم باید به یک بلوغ فکری و یک اجتهاد فکری دست یافته باشیم ، تمام هنرمندان بزرگ عالم دارای چنین ویژگی بوده اند. هنرمندان با این رسالت که تاریخ بر دوششان گذاشته است حامل خبری تازه برای جامعه باشند. همین ویژگی هاست که بعضی از آنها را در شمار انبیائ قرار داده اند. کشف و شهود و دریافت های عمیق و رنج ریاضت هایی که در عالم رمزآلود هنر متحمل می شوند باعث می شود تا هنرشان با ذات قدسی همراه گردد.

انتظار نسل جوان از خوشنویسی را چطور می بینید؟

ما مساله معاصرت داریم و این که هنرمند امروز باید چه تکلیفی داشته باشد در برابرنسل امروز یا حتی این مساله که برای حفظ هنر خوشنویسی اصیل چه شئوناتی باید رعایت شود. به هر حال اصل در این است که روایتگر صادقی از رویدادهای عصر خودمان باشیم و فراموش نکنیم انسان همیشه از قابلیت خود غافل است و هر جا این قابلیت نادیده گرفته شود، مخدوش می گردد و انسان از اندیشه و تعالی دور می افتد. نسل حاضر کوشیده است تا با بهره مندی از مدیریت های کلان هنری به حفظ هویت و رسالت ملی خود به تحولات تازه ای از هنرهای تجسمی در تئاتر، سینما و موسیقی ، نقاشی و گرافیک ، معماری ، شعر و خط برسد. مسلما در دنیای امروز هنرمندانی ماندگاراند که با زنده اندیشی به دنیای هنر روی آورده اند. سال گذشته آنچه که موجب شد تا مهر ماندگاری بر سالهای تلاش من زده شود و افتخار یافتم تا به عنوان خدمتگزاری کوچک در عرصه هنر خوشنویسی به عنوان چهره ماندگار انتخاب شوم ، حتما نگاه به ابعاد خلاقه و تحولاتی بوده که یک هنر فراموش شده را بعد از 80 سال فراموشی ، حیات دوباره بخشیده است و امروز ملاک متولیان امر در این عرصه دیگر استاد بودن ، تربیت شاگرد نیست و تنها ویژگی پدید آوردن یک جریان مقبول و ماندگار جهانشمول است.

خلاصه این که مساله خلاقیت و توجه به ارائه جلوه های نوین عوامل مهمی است و هنرمند باید فرزند زمانه خویش باشد. این لطیفه نهانی است که می تواند چشم امید بخشی به رویکردهای هنری داشته باشد.

در حال حاضر در نمایشگاه ها، آثار تایپوگرافی مشاهده می شود. یعنی تلفیق خط و گرافیک.چقدر به تعامل خوشنویسی و اساسا خط با سایر هنرها معتقدید؟

تایپوگرافی در مرحله نخست تلاش تکنیکی است که دستمایه اصلی اش خوشنویسی است. تا زمانی که هنرمندان از حوزه آکادمیک و استانداردهای خوشنویسی بی بهره باشد خیلی توفیقی در ارائه کار خود نخواهند داشت و می بایست با حفظ امانت داری از آثار هنرمندان خوشنویسی و هنردوست آن استفاده کرد. اما اگر در بهره وری از الگوها و شیوه های اصیل دخل و تصرف غیراصولی صورت بگیرد، بسیار نامطلوب خواهد بود. چنانچه در بحث نرم افزار کامپیوتر در حوزه خوشنویسی موفقیتی به دست نیامده است.

به این معنی که هر کسی به خود اجازه داده تا بی اطلاع از چیدمان و ترکیب بندی صحیح از خوشنویسی آن را صرفا به صورت یک ماشین تایپ دیده و به شکل فونت های بی جان کنار هم گذاشته و ضایعه تاسف باری را در حیطه خوشنویسی ایجاد کرده است در حالی که این هنر زمانی می تواند کاربرد اصولی پیدا کند.

منبع : جام جم