تبیان، دستیار زندگی
مریم زندی عكاس پركاری است كه اگر چه با كتاب های پرتره ای كه او در طول این سال ها آنها را منتشر كرده و هنوز هم انتشار آنها ادامه دارد شناخته می شود، اما در میان این پركاری هر چند سال نمایشگاهی را هم برگزار می كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گلهای مریم زندی

مریم زندی عكاس پركاری است كه اگر چه با كتاب های پرتره ای كه او در طول این سال ها آنها را منتشر كرده و هنوز هم انتشار آنها ادامه دارد شناخته می شود، اما در میان این پركاری هر چند سال نمایشگاهی را هم برگزار می كند.

بخش هنری تبیان
مریم زندی

كتاب عكس های او كه در طول این سال ها منتشر شده اند كم نیستند. به غیر از كتاب عكس های انقلاب مریم زندی كه به تازگی به چاپ دوم رسیده یا تقویم هایی كه هر سال منتشر می كند، كتاب های مجموعه عكس تركمن صحرا، تك چهره نویسندگان (كتاب آنتولوژی داستان نویسی در ایران)، چهره هایی از ادبیات معاصر ایران، چهره های نقاشان معاصر ایران، چهره های هنرمندان سینما و تئا تر معاصر ایران و كتاب نقاشی روی عكس هم از این عكاس منتشر شده اند. مریم زندی در این بین و با فاصله های چندساله نمایشگاهی از عكس هایش كه معمولا با موضوع طبیعت هستند را نیز برگزار می كند. او در سال ٩١ مجموعه ای از عكس هایش را با عنوان «كلاغ ها و درخت ها» در گالری گلستان به نمایش گذاشت كه به گفته خودش عكاسی این مجموعه دو تا سه سال زمان برده بود. این عكاس در جدیدترین نمایشگاهش كه حدود یك هفته پیش در گالری گلستان برگزار شد باز هم به سراغ طبیعت و این بار عكاسی از گل ها رفته است.

زندی درباره ایده نمایشگاه فعلیش گفت:

"ایده نمایشگاه هایی كه برگزار می كنم با كارهایم شكل می گیرد. از آنجایی كه در زمینه های مختلف و به طور همزمان مشغول هستم بعضی از این كارها توجهم را بیشتر جلب می كند. بر همین اساس تصمیم می گیرم كه این كارها را برای ارایه در نمایشگاه آماده كنم. موضوع طبیعت سال هاست كه مرا مشغول كرده ، اما عكاسی از «گل» هم یكی از آن موضوعاتی بوده كه همیشه دوست داشته ام راجع به آن كار كنم. این نمایشگاه حاصل عكس هایی بود كه بیشتر آنها را در نوروز برفی سال گذشته در كلاردشت گرفتم. البته تعدادی گل هم در آلمان عكاسی كردم. باغچه كوچكی بود كه گل هایش خراب و پوسیده شده بود. "

وی در مورد ژانر عکاسی خود متذکر شد: "من را به عنوان عكاس پرتره می شناسند اما من هیچ وقت خودم را در هیچ ژانری محدود نكرده ام و اصلا دوست نداشتم به من بگویند عكاس پرتره. من عكاسم و سعی می كنم در هر زمینه ای كه بتوانم و دوست دارم كار كنم. در بعضی از اینها موفق بوده ام و ممكن است در بعضی هم موفقیتی نداشته باشم. برای خود من به شخصه نفس كار كردن مهم است و البته دوست دارم كارم بازتاب خوبی داشته باشد. هیچ وقت این محدودیت را برای خودم قایل نشدم."

زندی همچنین در مورد نوع مخاطب در آثارش اضافه کرد:"من به دلیل تفاوت كارهایم ، مخاطبان متفاوتی دارم. در دسته ای از كارهایم مخاطب اصلا برایم مهم نیست و در دسته ای دیگر حتما به اینكه مخاطبم كیست، توجه می كنم. در نمایشگاه ها یا كتاب هایم هیچ مخاطبی را در نظر نمی گیرم و در نهایت آن كاری را كه دوست دارم یا فكر می كنم درست است، انجام می دهم. اما در بخش دیگری از كارهایم مثل تقویم ها مسلما باید مخاطب را در نظر بگیرم. این كارها عمومی تر هستند. اینكه در مجموع، عكس هایم با چه واكنشی از سمت مخاطب روبه رو شود مساله ای دیگر است اما من هیچ وقت به این مساله اهمیت نداده ام."

ممكن است شباهت هایی باشد و این در هنر اتفاق عجیب یا تازه ای نیست. كارهای اوكیف را دیده بودم ولی توجه خاصی نكرده بودم.جالب اینجاست كه در ایران كمتر اوكیف را با گل هایی كه نقاشی كرده می شناسند

وی اضافه کرد: "متفاوت حرف زدن ربطی به سوژه ندارد. شما می توانید از هر سوژه ای متفاوت عكاسی كنید و به نظر من هیچ موضوعی بر موضوع دیگر برتری نخواهد داشت. چنین اهمیتی را عكاس در عكسی كه می گیرد به موضوع می دهد و در نهایت این نگاه عكاس خواهد بود كه در این مورد نقش اصلی را بر عهده خواهد داشت. اینكه چه سوژه ای انتخاب شود دست كم برای من هیچ وقت مساله نبوده و اتفاقا در تقویم ها به سراغ سوژه ای رفتم كه ظاهرا بی اهمیت بود و تا آن موقع هیچ كس از آن عكاسی نمی كرد و حتی به این هم فكر نمی كرد كه می توان به این موضوعات با عكاسی اهمیت داد. موضوع گل یا منظره از آن سوژه هایی است كه همه افراد وقتی دوربینی به دست می گیرند از آن عكاسی می كنند و به دلیل جذاب بودن، عكاسان حرفه ای هم بسیار به آن پرداخته اند، البته به گل كمتر. به همین دلیل از این سوژه ها عكس های خیلی زیادی وجود دارد كه البته بسیاری از آنها فاقد ارزشند. همین توجه زیاد به سوژه ای، عكاسی از آن را مشكل می كند چون سوژه دم دستی و آسان به نظر می رسد و یك عكاسی خوب، اهمیت بیشتری دارد. با عكاسی از گل خواستم به گل اهمیت بیشتری بدهم و البته در ارایه این عكس ها هم كمی به سمت فضای آبستره حركت كنم. زمانی كه در انجمن عكاسان بودم و مسوول كمیته انتخاب اعضا، هنگام دیدن آثار، به محض اینكه عكسی از گل و پروانه در كارها بود، همه نسبت به آن نگاه منفی داشتند. این یك پیشداوری نسبت به سوژه است این نوع نگاه در صورتی كه عكس خوبی از این موضوع باشد، درست نیست. خیلی از عكاسان بزرگ دنیا هم به طور جدی به عكاسی از گل پرداخته اند."

عکاسی

مریم زندی در مورد نقاشانه بودن این مجموعه عکس و شباهت کارهایش به نقاشی های جورجیو اوكیف از گل ها گفت: "ممكن است شباهت هایی باشد و این در هنر اتفاق عجیب یا تازه ای نیست. كارهای اوكیف را دیده بودم ولی توجه خاصی نكرده بودم.جالب اینجاست كه در ایران كمتر اوكیف را با گل هایی كه نقاشی كرده می شناسند. من بعد از اینكه این اشاره ها شد در اینترنت كارهای اوكیف را دوباره دیدم و قبل تر از آن هیچ وقت به آن دقت نكرده بودم. می دانستم در دوره ای از كارهایش گل كار كرده اما روی این گل ها و فرم های شان هیچ وقت دقیق نشده بودم. وقتی آثارش را دوباره دیدم، متوجه شدم این عكس ها شباهت هایی هم با گل های او می تواند داشته باشد."

زندی درباره میزان دخل و تصرف در عکسایش با توجه به تکنیک های دیجیتال اضافه کرد: "دخل وتصرف به معنای ساخت وساز عكس را هیچ وقت در عكس هایم نداشته ام. همیشه گفته ام آنقدر كه در تاریكخانه می توانستم در عكس ها دست ببرم در عكس های دیجیتال هم دست می برم. منتها در حال حاضر شرایط و امكانات طوری شده كه همه سعی می كنند از تمام آنها استفاده كنند. در عكس هایم بیشتر از امكانات نور و كنتراست استفاده می كنم و آنها را تغییر می دهم. در مجموعه گل ها هم بیشتر از كنتراست نور و رنگ استفاده كردم تا برف را حذف كنم و به فضای آبستره نزدیك تر شوم."

با توجه به آن که مریم زندی تنها عکاس زنی است كه از دوره تاریخی و انقلاب عكاسی كرده ، درمورد این دوره آثار خود گفت: "من وقایع سال ۵۸ را هم عكاسی كرده ام و در حال آماده كردن آنها برای چاپ هستم، یعنی جلد دوم عكس های انقلاب. دوست داشتم كه از جبهه هم عكاسی كنم اما اجازه ندادند، بروم."

وی در مورد نمایشگاه بعدی خود گفت:"فكر نمی كنم زودتر از دو یا سه سال دیگر این اتفاق بیفتد. راستش تصمیم گرفته ام به این زودی ها نمایشگاه برگزار نكنم. چون می خواهم به كتاب هایم بپردازم. نمایشگاه وقت گیر است ."


منبع: بخشی از مصاحبه مطلب زاده در روزنامه اعتماد