تبیان، دستیار زندگی
نشست نقد و بررسی سه جلد کتاب از اکبر صحرایی با عناوین «آمبولانس شتری»، «گردان بلدرچین ها» و «برانکارد دربستی» که در قالب طنز به رشته تحریر درآمده است، با حضور نوینسده این مجموعه و مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری در این مرکز برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دار و دسته دارعلی


نشست نقد و بررسی سه جلد کتاب از اکبر صحرایی با عناوین «آمبولانس شتری»، «گردان بلدرچین ها» و «برانکارد دربستی» که در قالب طنز به رشته تحریر درآمده است، با حضور نوینسده این مجموعه و مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری در این مرکز برگزار شد.

«برانکارد دربستی»

سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر و مقاومت در ابتدای این نشست درباره این کتاب‌ها گفت: آنچه در این سه کتاب آمده است، مدیون تجربه صحرایی و اتفاقاتی است که در جبهه برایش رخ داده است. صحرایی به این داستان‌ها هویت قومی داده و دیالوگ‌ها شیرازی است و حتی از شخصیت‌های انیمیشنی آشنا مثل لوبیای سحرآمیز و از دیگر کتاب‌ها به عنوان منبع استفاده کرده است. مطالعه نویسنده با هدف بوده و از منابعی همچون «جنگ دوست داشتنی» و «فرهنگ جبهه» هم استفاده کرده که اینها نشان دهنده اهمیت پژوهشی این کار است. ما در این کتاب‌ها را رفتار رزمندگان و ادوات جنگی آشنا می‌شویم.

وی ادامه داد: شادی جنگ مقطعی و زودگذر است و به پای شادی دائمی نمی‌رسد. وقتی می‌گوییم جنگ آمیزه‌ای از استدلال و عاطفه است، در بخش عاطفی آن خنده و شادی نیز وجود دارد. جنگ فرصتی برای شعر، فرهنگ، ادب و بخش‌های گوناگون هنر است.

سرهنگی تصریح کرد: اگر صحرایی داستان‌نویس نبود، کار موفق نمی‌شد. داستان یک معماری و ساختمانی دارد که در ذهنمان شکل می‌گیرد و فراموش نمی‌شود. در دنیای روزنامه‌نگاری بسیاری از گزارش ها ساختمان داستان دارند. بسیاری از قصه‌های جنگ که روایت اول شخص است، به داستان نزدیک است. آن قدر گزارش و داستان به یکدیگر نزدیک هستند که گفته می‌شود: «داستان، گزارش نیست». آنچه در جبهه‌ها به وجود می‌آمد به شرایط خاصی باز می‌گشت که با آن روبرو بودیم.

وی افزود: ما چه می‌خواستیم و چه نمی خواستیم با مسائل طنز روبرو بودیم. روحیه طنز معمولاً وارد اسارت می‌شود و اگر بچه‌ها این روحیه را نداشتند، به سختی می‌توانستند مقابل عراقی‌های مخوف دوام بیاورند. نمی‌توانیم طنز جبهه را از طنز اسارت جدا کنیم و شکل آنها با موقعیتی که دارند تغییر می‌کند و بیشتر طنز موقعیت به وجود می‌آید.

سرهنگی یادآور شد: جنگ تلخی های بسیاری دارد اما در حاشیه آن شما تبدیل به انسان دیگری می‌شوید و تغییر می‌کنید و احساس می‌کنید مرگ از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است. جنگ شرایط سختی دارد و خود اسارت روحیه خاصی می‌خواهد که بخشی از آن را باید خودمان به وجود بیاوریم. کار صحرایی در همین سه جلد این است که از تجربیات خودش، دیگران و داستانویسی برای نقل داستان استفاده کرده و به هم گره زده است. همه ما با قصه بزرگ شده‌ایم و حتی گزارش‌های سیاسی و اجتماعی در قالب داستان می‌گنجد تا خاطرات در ذهن بماند و قابل انتقال و ترویج باشد.

مدیر دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری بیان کرد: به نظرم ساختار کتاب مناسب است چون با انسان‌های امروز گرفتار و دغدغه‌مند ساخته شده است. ما داستان‌های 55 کلمه ای داریم که از آنها با عنوان داستانک یاد می‌شود.  انسان امروز این قصه‌های کوتاه را راحت‌تر می‌خواند و می‌پذیرد چون زمان کمتری را باید برای قرائت آن صرف کند. کارهای کوتاه باعث می‌شود که روحیه مطالعه در ما منقطع نشود. همه ما عجولیم و به سرعت می‌خواهیم به نتیجه برسیم و کارهای کوتاه از این جهت برایمان لذت بخش می‌شود.

سرهنگی با ارائه پیشنهادی در خصوص تألیف جلد چهارم، خطاب به صحرایی تشریح کرد: پیشنهاد می‌کنم که در متن‌های بعدی خودشان اصطلاحات و کلماتی که زیاد در این سه جلد به کار برده‌اند را کمتر استفاده کنند. در جلد بعدی باید از بعضی کلمات تکرارشونده مثل «انگشت سبابه» یا «گردن کشیدن» پرهیز و آشنایی‌زدایی کنند و از عبارات و ضرب المثل‌های تازه‌تر استفاده کنند که کار جذاب‌تر شود.

وی تأکید کرد: وقتی می‌خندیم به شر غلبه می‌کنیم و برای خندیدن وقت نمی گذاریم. بیماری‌های جسمی از طریق خنده درمان می‌شود. رمان صحرایی این بخش از جنگ که خندیدن هم شامل عاطفه آن می‌شود در بر می گیرد.

ما چه می‌خواستیم و چه نمی خواستیم با مسائل طنز روبرو بودیم. روحیه طنز معمولاً وارد اسارت می‌شود و اگر بچه‌ها این روحیه را نداشتند، به سختی می‌توانستند مقابل عراقی‌های مخوف دوام بیاورند.

مدیر دفتر ادبیات و هنر و مقاومت در خصوص ترجمه اثر به زبان کشورهای منطقه و احتمال کم شدن مخاطب در پایان گفت: وقتی اثری جهانی می‌شود که ملی و قومی باشد. این کتاب‌ها به گونه ای نیست که آذری یا خراسانی متوجه آن نشود، بلکه از آن لذت می‌برد و با فرهنگ و روحیه قوم دیگری آشنا می‌شود. ممکن است که نوشتن کتاب به زبان یک قوم خاص باعث کم شدن تیراژ شود، اما از طرف دیگر این تصور خوب ایجاد می‌شود که هیچ قومی در یک کشور از خودش غافل نبوده و همه حاضر هستند. وحدت ملی برای ما اهمیت بیشتری دارد. تمام مشکلات جنگ ما با وحدت ملی برطرف شد.

حضور کمرنگ طنز در ادبیات دفاع مقدس

اکبرصحرایی نویسنده کتاب در ادامه سخنان سرهنگی گفت: من سعی کردم در این مجموعه، قصه شکل بگیرد. ما معمولاً در ادبیات جنگ یک پایه عمده ادبیات یعنی عشق زمینی را نداریم. به عنوان نویسنده‌های انقلابی کمی با محدودیت روبرو هستیم، چون افراد دیگر از ابزار عشق برای بیان روایت خود استفاده می‌کنند. در این کار سعی شده است که عشقی به نام «حوری» وارد متن شود که تلفیقی از زمینی بودن یا آسمانی بودن است. در واقع ترکیبی از عشق زمینی و معنوی در کار وجود دارد تا داستان‌ها به یکدیگر متصل شوند.

نویسنده کتاب «دار و دسته دارعلی» ادامه داد: تلاشم خلق موقعیت‌های طنز با شخصیت‌های خاص مثل «مش رجب» بودم. معمولاً در طنز بزرگنمایی و اغراق وجود دارد و سعی کردیم این اغراق را از سوژه‌های واقعی در طنزمان بیاوریم. در این سه جلد سعی کردیم حرفی به نام داستان وجود داشته باشد تا متهم نشویم که فقط خاطره یا تاریخ شفاهی نقل می‌کنیم. تلاش کردیم کنار صحنه‌های طنز و خلق شخصیت‌های متنوع، ایثارها و شهادت ها را هم نشان دهیم.

صحرایی در پاسخ به این پرسش که آیا داستان‌های این سه کتاب می تواند پیوسته باشد یا نه، گفت: به نظرم پیوسته است. ما قصه‌ای به نام «خمپاره انداز سفید» داریم که کارکرد انتقادی طنز دارد و مظلومیت بچه های اول جنگ را به تصویر می‌کشد.

این نویسنده درخصوص گمانه‌زنی تغییر در چاپ‌های مجدد سه جلد کتاب دارو دسته «دارعلی» توضیح داد: در چاپ مجدد تغییری در این سه جلد اعمال نمی‌کنیم، اما جلد چهار را اتود خواهیم زد. در حوزه دفاع مقدس کار طنز کم است، اما سعی کردیم در حوزه داستان کوتاه راه را باز کنیم و فکر نمی‌کنم در این چهار جلد تغییر زیادی ایجاد کنیم.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: تسنیم