فقط برای او
این جلب توجه، امری است مهم و امید میرود این نگاه مثبت در سرتاسر سال، قابل تعمیم و گسترش باشد و چنین روحیهی خوبی در تمام ارکان زندگی، در تمام ماه های سال باقی و جاری بماند.
توجه به روزهدار بودن، چشم و گوش و سایر اعضاء بدن و مقید بودن به همزیستی متعادل و رعایت حال دیگران در این ماه و توجه اکید به دوری از محرمات الهی و حتی مکروهات و رعایت حقالناس، همان چیزی است که از مصادیق عمدهی، در سطور پیش در مورد آن سخن گفته شد.
تصور کنید اگر جامعهی روزهدار ما بتواند براین رویهی مثبت در تمام طول سال باقی بماند و بر آن نیز اصرار داشته باشد و این نگاه مثبت را در تمام ارکان جامعه و حتی در دنیای سیاست نیز تعمیم دهد، چقدر با گذشته فرق خواهیم داشت و چقدر خواهیم توانست رضایت خاطر امام زمان علیهالسلام را به خود معطوف نماییم.
این حرکت مثبت، قطعاً آثار خوب و مهمی در کاهش زشتیهای اجتماعی و رفتارهای نابهنجار، از جمله دزدی، درگیریهای خیابانی و خانوادگی و حریم شکنیها خواهد داشت. از این رو مردم به سمت درستی، صداقت و رعایت احترام، پیش خواهد رفت و سلامت روانی، اولین ارمغان آن خواهد بود.
این سلامت روانی دارای ابعاد گسترده و آثار مهمی در طبقات مختلف جامعه از جمله: خانواده، مدرسه، محیطهای کاری، فضاهای عمومی و ... میباشد.
اما از آن جایی که گاهی در هر عمل خوب و مثبت هم، احتمال افراطگرایی و بعد از آن انحراف از حقیقت وجود دارد؛ تذکر و یادآوری چند نکتهی مهم حائز اهمیت خواهد بود.
اول آن که، روزه برای خداست و به امر خداست. روزه یکی از هزاران احکامی است که برای جلب رضایت حق متعال صادر شده است. بنابراین منحصر کردن روزه به عنوان یک حرکت اجتماعی، لطفی ندارد.
گرچه از آثار روزهداری زیباییهای اجتماعی به مانند آنچه گفته شد، خواهد بود اما هدف روزه، اطاعت امر خداوند است؛ و نه صرفاً رسیدن به تعالی اجتماعی. تعیین هدف و اتخاذ نیت در اعمال عبادی بسیار مورد توجه شارع مقدس بوده و هست. مثلاً فرد نمیتواند به این نیت که جامعهی بالنده داشته باشد روزه بگیرد؛ بلکه روزه فقط و فقط برای خداست.
دوم آن که، اگر کسی چشم و گوش و سایر اعضاء و جوارح بدن او روزه نبود، الزاماً روزهاش باطل نخواهد شد. مثلاً اگر روزهدار به نامحرم نگاه کند، گرچه گناه کرده است و مستوجب عقوبت میگردد؛ اما این کار به معنای بطلان روزهی او نیست و نمیتوان وی را به روزهخواری متهم نمود. متاسفانه این امر شایع، در متهم کردن دیگران به عدم روزهگیری و یا به تعبیری روزهخواری، بنا به دلایل اخلاقی رو به گسترش است.
از این رو نباید با ایراد اتهام به دیگرانی که اتفاقاً روزه هم هستند، آنان را از دایرهی روزهداران اجتماع دور نمود. چه این که چنین عملی نیز یک ضد اخلاق و یا یک کار ناهنجار است.
بنابر آنچه گفته شد؛ باید مراقب بود هدف از روزهداری را با اهداف اجتماعی توجیه و تفسیر نکنیم و اگر آثار و تبعات فردی و اجتماعی به هر دلیلی حاصل نشد، روزه را منتفی تلقی نکنیم.
اصولاً یکی از راههایی که جامعه را از خدا دور میکند، تفسیرهای شخصی از اعمال عبادی است و دوری از خدا ضرری بزرگ را متوجه جامعه میکند. به تعبیر بهتر باید گفت: اگر جامعهای به بهانهی رشد جامعه، فرائض الهی را تعبیر به اعمال اجتماعی و در گرو رشد اجتماع قرار دهد، اولین آسیب را به همان جامعه وارد نموده است.
فاطمه ناظم زاده
بخش خانواده ایرانی تبیان