مشکلات اعتماد کردن به آدمها
چرا بعضیها با اعتماد کردن به دیگران مشکل دارند؟
اگر کسی در خانوادهای بزرگ شده باشد که پدر و مادر به خاطر مسائل اعتمادی از هم طلاق گرفته باشند، او نیز اتوماتیکوار از اعتماد کردن به دیگران میترسد.
بعضی از والدین عادت دارند ذهن بچهها را با افکار خیلی بدی در مورد اعتماد کردن به دیگران پر کنند، این والدین فقط چیزهایی که برای خودشان اتفاق افتاده را برای آنها تعریف میکنند و فکر میکنند که این اتفاقات برای همه مردم میافتد؛ و به همین صورت بچه با مشکلاتی در اعتماد کردن به دیگران بزرگ میشود.
وقتی فکر میکنید که آدمها قابل اعتماد نیستند
اگر هر عقیدهای را باور داشته باشید، ذهن ناخودآگاه شما، همه دلایلی که نشان میدهد آن فکر صحت دارد را جمع میکند. ذهن ناخودآگاه شما بعضی از اتفاقهای مهم را دور ریخته و فقط روی یکی از آنها که ثابت میکند آدمها قابل اعتماد نیستند تمرکز میکند.
البته من نمیگویم که آدمها فرشتهاند، آدمهای بد که نمیتوان به آنها اعتماد کرد هم وجود دارند، اما با این وجود، آدمهای خوب هم هستند. درست است که نمیشود به همه اعتماد کرد، اما افرادی هستند که بتوان به آنها اعتماد کرد.
چطور دوباره اعتماد کنیم
در زیر به چند نکته عملی اشاره میکنیم که به شما کمک میکند بتوانید دوباره به دیگران اعتماد کنید:
از خودتان چند سوال بپرسید
هر وقت در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشتید از خودتان این سۆالها را بپرسید: اگر کسی قابل اعتماد نبوده است به آن معنا است که به همه دنیا نمیتوان اعتماد کرد؟ اگر یک روز با ماشین تصادف کردم، آیا به آن معنا است که دیگر هیچوقت نباید از خیابان رد شوم؟ هرچه بیشتر از خودتان بپرسید بیشتر با افکار اشتباهتان وارد مبارزه میشوید و بیشتر به دیگران اعتماد خواهید کرد.
پیش داوری نكنید
هرزمان که متوجه شدید در مورد کسی پیش داوری میکنید، به خودتان یادآور شوید که ذهن ناخودآگاهتان میتواند این فکر را به شما ثابت کند، حتی اگر حقیقت نداشته باشد. تنها راه پیدا کردن حقیقت در مورد دیگران این است که از هرگونه تعصب خودداری کنید، فقط آن موقع است که خواهید فهمید که چه کسی واقعاً قابل اعتماد است و چه کسی نیست.
حتی اگر متوجه شدید که کسی قابل اعتماد نیست بدانید که آن فرد نشاندهنده همه جهان نیست، او فقط یک نفر است.
با صداقتتان به دیگران اجازه دهید به شما اعتماد کنند
لازم نیست به همه اعتماد کنید فقط باید بدانید که افرادی هستند که میتوان به آنها اعتماد کرد. در طول زندگی، خیلی وقتها آدمها از اعتمادمان سوءاستفاده میکنند و این مسئله عمیقاً احساسات ما را جریحهدار و اعتماد کردن را برایمان سخت میکند. دوست دارید بدانید از کجا باید بفهمید که به چه کسی میتوانید اعتماد کنید؟
به آدمها یک فرصت بدهید
حتی اگر آدمی باشد که به اعتمادتان خیانت کرده باشد. باید بدانید که همه آدمها یک جور نیستند. اجازه ندهید که تجربیات گذشته مانع از این شوند که از ذهنی باز و مثبت استفاده کنید. گذشته گذشته است، شما در زمان حال قرار دارید.
بیشتر درباره آدمها بدانید
این فقط در زمینه خصوصیات و ویژگیهای ظاهری آنها مثل جایی که در آن بزرگ شدهاند یا رنگ مورد علاقهشان نیست. آگاهی درباره این که چه چیز احساسات، عواطف و امیالشان را مشخص میکند قدم بسیار مهمی در ایجاد اعتماد است. در صورتی میتوانید به یک فرد اعتماد کنید که واقعاً او را بشناسید؛ یعنی زمانی که به نقطهای برسید که بتوانید اعمال و رفتار او را پیش بینی کنید. پس آدمها را آزمایش کنید و بشناسید. موقعیتهای مختلف را یادداشت کنید و ببینید میتوانید حدس بزنید که در آن موقعیت ممکن است چه واکنشی داشته باشند.
ببینید با دیگران چطور رفتار میکنند
یک شاخص بسیار مهم در تعیین این که کسی شایسته اعتماد است یا خیر، نحوه رفتار و برخورد او با دیگران است. آدمهایی که این فرد را میشناسند چطور با او رفتار میکنند؟
همه آدمها اشتباه میکنند
دادن فرصت دوباره به آدمها هیچ اشکالی ندارد. باید بفهمید که واقعاً چرا یک نفر از اعتمادتان سوءاستفاده کرده است. موقعیت را درست درک کنید و خودتان را جای آن فرد بگذارید. باید بفهمید چه چیزی او را تحریک به دروغ گفتن کرده است یا چه چیزی باعث شده به شما خیانت کند. وقتی موقعیت را خوب درک و سعی کنید به او نشان دهید که او را درک میکنید، او نیز به شما اعتماد میکند و این باعث میشود بتوانید دوباره در آینده به وی اعتماد کنید.
از اعتماد زیاد به آدمهای خودمحور بپرهیزید
اگر فرد مورد نظرتان آدم خودمحوری باشد، احتمال دارد که به اعتماد شما خیانت کند. البته همه ما آدمیم و خیلی وقتها خودخواه میشویم. منظورمان آن دسته از افراد است که تابه حال زحمت فکر کردن به نیازهای دیگران را به خود ندادهاند.