پل رفت و آمدها را خراب نكنیم!
این مطلب درباره رفت و آمدهای فامیلی است که دقیقاً شبیه به چاشنی غذاست. اگر زیاد باشد، حتماً دل تان را میزند و اگر کم باشد، حتماً دلتان برایش تنگ خواهد شد.
نکته مهم درباره دید و بازدید فامیلی فقط درباره این نیست که چه وقت و چند بار در هفته انجام شود. نکات دیگری هم در این باره وجود دارد که ما سعی میکنیم به برخی از آنها اشاره کنیم.
ساعتی به مچ دست تان ببندید
هرچقدر هم احساس کنید محبوب و دوستداشتنی هستید، هرچقدر هم دیگران پشت گوشی تلفن به شما اصرار کنند حتماً سری به آنها بزنید، دلیل نمیشود هر ساعتی دل تان خواست به خانهشان بروید. رفت و آمد تابع اصولی است که یکی از آنها، وقتشناسی است.
مسئله وقتشناسی در رفت و آمد، به این که نباید صبح زود و نیمهشب به خانه بستگان بروید محدود نمیشود. خیلی از ما، حتی وقتی با صاحبخانه برای حضورمان در رأس ساعتی معین قرار میگذاریم به موقع در مهمانی حاضر نمیشویم. برای مردم کشور ما این مسئله دیگر امری طبیعی شده است که وقتی خانوادهای به مهمانی دعوت میشوند، یکی دو ساعتی تأخیر داشته باشند و حتی صاحبخانه به خاطر آنها برنامههایش را تغییر دهد؛ مثلاً شام را دیرتر سر سفره بیاورد، اما این رفتار در کشورهای دیگر رایج نیست. همین تازگی یکی از دوستانمان که در کشوری دیگر زندگی میکند، تعریف میکرد خانوادهای خارجی، آنها را برای صرف شام به خانهشان دعوت کردهاند. خانم خانه به دوست ما گفته است رأس ساعت 8 شب شام خواهند خورد.
دوست مان بر اساس عادتی که در کشور خودمان پیدا کرده، ساعت 9 شب به خانه آنها رسیده است. خانواده خارجی با رویی باز از آنها استقبال، اما بعد هرچه دوست ما و همسرش به انتظار شام نشستهاند خبری نشده و به همین خاطر سرانجام ناچار شدهاند برخیزند و تشکر کنند و راهی خانه شوند. دوستمان میگوید: «وقتی جلوی در رسیدیم خانم صاحبخانه و همسرش بدرقهمان کردند و گفتند حیف شد برای صرف غذا تشریف نیاوردید. ما شام مفصلی تدارک دیده بودیم!»
جالب این است که دوست ما و همسرش تنها مهمانهای دعوت شده به این مهمانی بودند، اما صاحبخانه حاضر نشد تاوان بینظمی آنها را بدهد و صبر کند.
شلوغکاری عاقبت خوبی ندارد
شلوغش نکنید! اصلاً حُسن نیست که شما سه چهار جور غذای مختلف سر سفره گذاشتهاید و یک روز تمام را صرف سفرهآرایی کردهاید تا هندوانه را به شکل کفشدوزک در آورید و تربهای قرمز را به شکل گل! آن هم در مهمانیای که هر هفته تکرار میشود. این نوع شلوغکاریها گرچه ممکن است در دفعات اول لذتبخش و سرگرمکننده به نظر برسد، اما در دفعات بعدی، اشتیاقتان را برای مهمانی رفتن و مهمانی دادن میگیرد.
وقتی شما سعی میکنید سفرهای زیادی رنگین برای مهمانتان تدارک ببینید او هم ناچار میشود در مهمانی بعدی به شیوه خودتان جبران کند، دفعه بعد شما مجبورید مهمانی را مجللتر از مهمانی او برگزار کنید و طبیعتاً او هم ناچار است در جبران لطف شما، مراسمش را باشکوهتر از دفعه قبل برگزار کند. این پلهپله بالاتر رفتنها قرار است تا کجا پیش برود؟
کسی نمیداند شاید تا وقتی که جیب یکی از دو طرف یاری نکند و او مجبور شود رفت و آمدش را متوقف کند یا شاید تا زمانی که هر دو طرف آنقدر وقت و انرژی بگذارند که تسلیم شوند و همانطور که در هر مهمانی، یک پله سطح پذیراییشان را بالاتر بردهاند، تصمیم بگیرند پلهپله پایین بیایند و مهمانیهای سادهتری برگزار کنند.
گاهی هم این روال متوقف نمیشود؛ یعنی دو طرف با آن که در مضیقه مالی قرار دارند یا فرصت کافی برای پذیراییهای آنچنانی ندارند، حاضرند روال عادی زندگیشان را تغییر بدهند، فشار را تحمل کنند و به خیال خودشان آبرو نگه دارند و جلوی بستگان کم نیاورند. بارها از خانمها شنیدهایم که گفتهاند خودشان هم تمایلی به بریز و بپاش در مهمانیهایشان ندارند، اما اگر چند نوع غذا نپزند و پذیرایی مجلل از اقوام نداشته باشند، آنها این رفتار را به منزله بیادبی صاحبخانه تلقی میکنند و امکان دارد دلخور شوند و به همین خاطر، خانمهای صاحبخانه برای اثبات ادب و احترامشان همیشه مجبور هستند سفرههای هزار رنگ پهن کنند و سنگ تمام بگذارند.
دید و بازدید با افراد خاص
گروههای خاصی هستند که برای رفت و آمد با آنها باید بیشتر از دیگران مراقب باشید و قوانینی نانوشته را رعایت کنید.
اولین گروه: محصل داران
نخستین گروه، خانوادههایی هستند که فرزندان محصل دارند. نگویید «به ما ربطی ندارد، میرویم مهمانی... بچهها هم بروند اتاق دیگر درس شان را بخوانند...»، نگویید «ما که بچه بودیم، مهمان میآمد میرفتیم گوشهای درسمان را میخواندیم، به کار کسی هم کاری نداشتیم...»، بچهها ربات نیستند و طبیعی است وقتی در خانهشان مهمان باشد، دیرتر میتوانند تمرکز کنند، سختتر درس میخوانند و حتی شاید حضور شما بهانهای دست شان بدهد که کتاب و دفتر را کنار بگذارند. به همین خاطر پیشنهاد میکنیم در روزهای غیر تعطیل و به خصوص در ایام امتحانات، به خانه بستگانی که فرزندان محصل دارند، نروید.
دومین گروه: سالمندان
دومین گروهی که باید در سر زدن به آنها بیشتر مراقب باشید، سالمندان هستند. منظورمان این نیست که به خانه آنها نروید، بلکه منظورمان این است اگر به خانهشان میروید، انتظار نداشته باشید مثل مهمانهای عادی روی مبل لم بدهید و صاحبخانه اسباب پذیرایی را برایتان حاضر کند.
آنها سالمند هستند و سالمندی یعنی استخوانهایی که درد میکنند، تنی که درد میکند، حوصلهای که زود سر میرود و خستگی که تمامی ندارد. در این شرایط ، منتظر نباشید بروند آشپزخانه و برایتان ظرف میوه، زیردستی، چای و نقل و نبات بیاورند. چه اشکالی دارد که از جا برخیزید و کمکشان کنید و از خودتان و بقیه مهمانها پذیرایی کنید؟
سومین گروه: كارمندها
سومین گروهی که باید در رفتن به خانهشان محتاط باشید، کارمندها هستند. درکش برای غیر کارمندها شاید دشوار باشد، اما زندگی کارمندی آدمها را وامیدارد تابع زمان خاصی برای بیدار شدن و خوابیدن باشند. بنابراین بهتر است در روزهای کاری مهمانشان نشوید. آنها نمیتوانند مانند کسانی که شغل آزاد دارند در روزهای غیر تعطیل تا هر زمان که مایلند بیدار بمانند. از طرفی باید در نظر داشته باشید زن و شوهرهای کارمند وقتی از اداره به خانه میآیند، به شدت خستهاند و نیاز به استراحت دارند.
همچنین باید در نظر داشته باشید در ساعتی به خانه کارمندها بروید که آنها از اداره به خانه رسیده و استراحت کرده باشند. میگویید «این توصیه یک اصل واضح و مبرهن است و همه آن را میدانند.» اشتباه میکنید! ما کارمندانی را میشناسیم که میگویند بارها برایشان پیش آمده به خانه رفتهاند و مهمانهایشان را پشت در دیدهاند یا آنها را در خانه کنار بچهها دیدهاند که انتظارشان را میکشیدهاند. این یعنی مهمانهای آنها درک نمیکنند که بستگان کارمندشان نیاز به استراحت، حریم خصوصی و ... دارند.
چهارمین گروه: كم بضاعتها
چهارمین گروه، کمبضاعتهای اطرافمان هستند. همه ما در میان بستگانمان کسانی را داریم که وضع مالی مناسبی ندارند. قرار نیست با این گروه قطع رابطه کنیم، بلکه اتفاقاً باید به آنها سر بزنیم و چه بسا لازم باشد گاهی به شکلی غیرمستقیم و محترمانه کمک شان کنیم. مسئلهای که در دید و بازدید با این گروه اهمیت دارد، این است که مراقب باشید آنها برای پذیرایی از شما، فشار مالی مضاعفی را تحمل نکنند. برای مثال، اگر میدانید آنها از نظر مالی وضع مساعدی ندارند چه لزومی دارد یک وعده غذا در خانه آنها بخورید؟
شاید زوجهای جوان را که تازه زندگی مشترکشان را آغاز کردهاند، نباید در گروه کمبضاعتها قرار داد، اما بهتر است وقتی به خانه آنها میروید هم برای وعده غذایی نمانید. به هر حال، آنها تازه زندگی مشترک را آغاز کردهاند و به همین دلیل، هم مدیریت مالی خانه برایشان دشوار است و امکان دارد در ماههای اول زندگی مشترک پول کم بیاورند و هم ممکن است مدیریت کردن یک وعده غذایی در خانه برای عروس و داماد کم سن و سال، سخت باشد.
پنجمین گروه: مستأجرها
پنجمین گروه مورد نظرمان مستأجرها هستند، به خصوص آنها که با صاحبخانهشان در یک آپارتمان زندگی میکنند! در رفت و آمد با این گروه باید به چند نکته دقت کنید. اول این که اگر فرزند خردسالی دارید کنترلش کنید تا زیاد این طرف و آن طرف ندود یا در راهرو شلوغ نکند چون شیطنت او بهانه دست صاحبخانه میدهد که بعد از رفتن شما به مستأجرش گلایه کند. نکته دیگر این است که بهتر است پس از تمام شدن مهمانی به خانه خودتان بروید! نه این که در خانه آنها اتراق کنید. این توصیه هم گرچه مانند مورد قبلی، اصلی واضح است اما خیلیها آن را رعایت نمیکنند؛ یعنی به مهمانی میروند و شب همان جا میمانند و این کارشان برای آن گروه از بستگان که مستأجر هستند، شرایط سختی ایجاد میکند چون بعدتر باید جوابگوی صاحبخانه باشند.
به هر حال، باز هم توصیه میکنیم که به هیچ وجه، پل رفت وآمدها را خراب نکنیم!
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: نسیم محبت
مطالب مرتبط:
در این خانهها، همیشه خوش میگذرد!
باشگاه کاربران در شبکه اجتماعی