تبیان، دستیار زندگی
اسلام در عین این كه براى هر عمل و رفتار و حتّى اندیشه و پندار انسانها داراى یكى از احكام پنجگانه پیش گفته (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) است و به همین دلیل كلیّه اعمال انسان را در چارچوب نظام ارزشى خود در مى آورد، ولى هرگز در پى خاموش كردن فروغ عقل و ج
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعتدال در زندگی

روزنامه اعتدال

در نوشتار قبلی چنین گفتیم كه هر دین خاصّى چه توصیه هایى درباره زندگى بشر دارد سپس به عنوان نگاه برون دینى این پرسش مطرح شد كه اصولا در چه مسائلى مى بایست از دین انتظار راهنمایى و كمك داشت؟

سه گونه پاسخ به این پرسش ارائه شده است: یكى از این پاسخها در جانب افراط، دیگرى در جانب تفریط و سوّمى در مسیر اعتدال قرار دارد. در این فرصت به توضیح پاسخ سوم که پاسخی اعتدالی است می پر دازیم.

پاسخ سوم: این كه گفته شود: زندگى اخروى انسان دقیقاً محصول و نتیجه رفتار و اعمال دنیوى اوست؛ یعنى: انسان مى تواند اعمال و رفتار خویش را به گونه اى انجام دهد كه براى آخرتش مفید باشد، چنانكه مى تواند به گونه اى عمل كند كه مضرّ به حال آخرتش باشد. انسان حقیقتى پویا و در حال شدن است كه ساختار وجودى و نحوه زندگى آن جهانى اش را خود و با اعمال و رفتار خویش رقم مى زند و در مقام گزینش شیوه هاى رفتار باید احكام الزامى دین را رعایت كند. این نگرش كه همان تفكّر اسلامى ناب است، نه دیدگاه افراطى «اكثرى» را بر مى تابد و نه نگرش تفریطى «اقلّى» را مى پذیرد.

اعمال و رفتار انسانى در فقه اسلامى به پنج نوع تقسیم مى شود:

1ـ واجبات: تكالیفى الزامى هستند كه انجام آنها با كیفیّتى خاص از انسانها خواسته شده است؛ مانند: نماز، روزه، حجّ و...

2ـ محرّمات: به اعمالى گفته مى شود كه اجتناب و پرهیز از انجام آنها الزامى است؛ مانند: نوشیدن مسكرات، تجاوز به حقوق دیگران و ...

3ـ مستحبّات: به اعمالى گفته مى شود كه الزامى در انجام آنها نیست، ولى انجامش در تأمین سعادت انسان مفید است؛ مانند: انفاقات مستحبّه و دستگیرى از مستمندان.

4ـ مكروهات: اعمالى كه ترك انجام آنها اولویّت دارد، اگر چه الزامى نیست.

5ـ مباحات: به اعمالى گفته مى شود كه اسلام در مورد آنها امر و نهى، یا تشویق و ترغیبى ندارد.

اسلام در عین این كه براى هر عمل و رفتار و حتّى اندیشه و پندار انسانها داراى یكى از احكام پنجگانه پیش گفته (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) است و به همین دلیل كلیّه اعمال انسان را در چارچوب نظام ارزشى خود در مى آورد، ولى هرگز در پى خاموش كردن فروغ عقل و جلوگیرى از پویایى فكر و توانایى هاى بشرى نیست، بلكه با بیانهاى گوناگون انسانها را به علم جویى، رشد فكرى، توسعه و پیشرفت و بهره گیرى از دانش دیگران ـ اگر چه در دور دست ها باشند (اطلب العلم و لو بالصّین) ـ تشویق مى كند

این پنج قسم، كه كلیّه اعمال فردى و اجتماعى و ریز و درشت رفتار انسان را در بر مى گیرند، در ارتباط با سعادت و مصالح دنیوى و اخروى انسان معنا پیدا مى كنند. به عبارت دیگر، آن دسته از اعمال و رفتار كه براى تأمین سعادت از انجام آنها ناگزیریم، واجبات و آن دسته كه براى گریز از شقاوت و سیاه بختى از ترك آنها ناچاریم، محرّمات نام دارند. انجام مستحبّات و ترك مكروهات نیز در حصول سعادت مفیدند و هم از این رو اهمیّت مى یابند، و مباحات امورى بى تفاوت نسبت به سعادت و شقاوت اند كه انجام آنها به خودى خود نه انسان را به كمال نزدیك مى كند و نه از آن دور سازد.

اینك و با توجّه به تقسیم فوق، باید گفت: كلیّه امورى كه اصل و یا كیفیّت انجام آنها مورد الزام دین نیست، در دایره برنامه ریزى و تحقیق و مطالعه انسان قرار مى گیرد. تصمیم گیرى درباره اصل و چگونگى انجام آنها به عقل و نیروى فكر و اندیشه انسانها وانهاده شده است، تا با كاوشهاى خود و بهره گیرى از دستاوردهاى علمى و تحقیقى دیگران زمینه را براى هر چه بیشتر و بهتر به كمال رسیدن و تأمین مصالح خویش فراهم آورند.

از این رو، اسلام در عین این كه براى هر عمل و رفتار و حتّى اندیشه و پندار انسانها داراى یكى از احكام پنجگانه پیش گفته (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) است و به همین دلیل كلیّه اعمال انسان را در چارچوب نظام ارزشى خود در مى آورد، ولى هرگز در پى خاموش كردن فروغ عقل و جلوگیرى از پویایى فكر و توانایى هاى بشرى نیست، بلكه با بیانهاى گوناگون انسانها را به علم جویى، رشد فكرى، توسعه و پیشرفت و بهره گیرى از دانش دیگران ـ اگر چه در دور دست ها باشند (اطلب العلم و لو بالصّین) ـ تشویق مى كند.

بنابراین، اسلام دنیا و اعمال فردى و اجتماعى انسان در آن را مقدّمه آخرت، و زندگى آن جهانى را برآمده و محصول عملكرد این جهانى انسان مى داند و هرگز با تفكّر سكولاریستى غرب كه دین را از صحنه زندگى اجتماعى انسان خارج مى كند و تنها به آن نقشى در محدوده ارتباط فردى انسان با خدا مى دهد، سازگارى ندارد .

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع:

-        مشکات هدایت ، آیت الله مصباح یزدی ، ص 177 - 178

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.