تبیان، دستیار زندگی
«محمدرضا عبدالملکیان» در 14 خرداد سال 1336 در نهاوند چشم به جهان گشود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شش شعر از محمدرضا عبدالملكیان

1
آپارتمانی چهل متری

در كوچه حمام

نه كولر داشتیم، نه تلفن، نه شوفاژ

من از دانشگاه برمی‌گشتم

پسرم

شیر می‌خورد

من شعر می‌نوشتم

او شاعر می‌شد

2

به همین دلخوشم

روزی كه

دیوارها كوتاه و كوتاه‌تر شوند

روزی كه

همین كوچه در دشت‌ها

گم شود...

3

تیر می‌كشد شقیقه‌های این كوچه

با همین زوزه بیمناك

نكند پلنگی پیر

ماه و مهتاب را

یكجا بلعیده است

در این تاریكی غمناك

4

غافلگیرم می‌كند این كوچه

درست مثل شعری

كه در صف نانوایی

به سراغم می‌آید

5

اگر تو نبودی

این كوچه

با كدام بهانه بیدار می‌شد

و این شب

با كدام قصه می‌خوابید

6

با یك بغل گل داوودی

به دیدنت می‌آیم

در همان كوچه

كه برای اولین بار

خودم را گم كردم

شش شعر از محمدرضا عبدالملكیان

«محمدرضا عبدالملکیان» در 14 خرداد سال 1336 در نهاوند چشم به جهان گشود. او از شاعران نوجوی معاصر و فارغ التحصیل مقطع دکترا از دانشگاه کشاورزی تهران است.کودکی و تحصیلات خود را در نهاوند گذراند و در سال 1350 دیپلم طبیعی گرفت، در سال 1354 هم مدرک مهندسی از دانشکده کشاورزی همدان گرفت، او در اردیبهشت 1357 به عنوان محقق در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران مشغول به کار شد. در سال 1363 به عنوان کارشناس به سازمان آموزش کشاورزی وزارت کشاورزی منتقل شد و برای مدتی هم رئیس اداره تدوین کتب درسی آن سازمان بود. «عبدالملکیان» از سال 1370 تا کنون مدیر کل دفتر آموزش های رسمی وزارت کشاورزی است.اولین شعر او به هنگام تحصیل در (17 سالگی) در مجله امید ایران و اولین مجموعه شعرش، در سال 1354 انتشار یافت.«عبدالملکیان» عضو هیئت مدیره انجمن شاعران ایران و هم چنین عضو شورای عالی خانه هنرمندان است.«محمدرضا عبدالملکیان» از شاعران نوگو و نوجوی عصر انقلاب است که از ابتدای کار شاعری، به شیوه های شعری نو روآورد. او در انواع قالب های شعر فارسی طبع آزمایی کرده است، اما اشعار مطرح او را عمدتا قالب های نونیمایی و اشعار منثور (سپید) او تشکیل می دهد.

«عبدالملکیان»، در ابتدا به قالب چهارپاره های پیوسته روی آورد و در این عرصه، اشعار قابل توجهی سرود. او در زمینه سرایش رباعی و دوبیتی با گویش نهاوندی نیز ابتکاراتی در ترکیب عرضه می کند. اشعار نوی او به سبک نیمایی و منثور، حکایت از شاعری دارد که به دنبال زبانی مستقل و خاص است.اغلب سروده های او، رنگ عاشقانه با درون مایه اجتماعی دارد که با لحنی صمیمی و زبانی ساده و خوش آهنگ و به دور از ابهام، بیان شده است. انسان و احوالات درونی او و عشق به تعالی، مضامین اصلی درون مایه شعری او را تشکیل می دهند که از مشخصه های شعری او نیز هستند. در اشعار او گرایش به یافتن زبانی خاص کاملا آشکار است و در موفق ترین اشعار او جلوه ای محسوس دارد. اشعار او غالبا روایی است، تا تصویری که دارای ترکیبات و تعبیرات بدیع و ابتکاری باشد. در شعر او گرایش به ساده زیستن و عشقی پاک بازتاب دارد.در مجموع ، «محمدرضا عبدالملکیان» از شاعران با استعدادی است که با اشعاری عاشقانه و انسانی، با لحنی صمیمی و عاطفی و زبانی ساده و خوش آهنگ و درد آشنا، یکی از مطرح ترین شاعران عصر انقلاب به شمار می آید.از او مجموعه های مه در مه (مجموعه شعر)، ریشه در ابر (مجموعه شعر)، مهربانی، رد پای روشن باران، آوازهای آبادی (مجموعه اشعار) و رباعی امروز (مجموعه رباعی از شاعران معاصر) و ... انتشار یافته است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: فرهیختگان آنلاین/ از كتاب آماده پخش «این كوچه را از روی رودخانه نوشته‌ام»، آفتاب