تبیان، دستیار زندگی
در جهان كنونى، بیمارى افسردگى بسیار زیاد شده است؛ به طورى كه عده‏اى از مردم كشورهاى صنعتى با دارو به خواب رفته و با دارو بیدار مى‏شوند. به طور مثال، با هم گزارشى درباره پدیده افسردگى و علل و آثار آن در ایالات متحده آمریكا مى‏خوانیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن و روان درمانى افسردگى

افزایش افسردگى و اضطراب در جهان امروز

افسردگی

اشاره:

در جهان كنونى، بیمارى افسردگى بسیار زیاد شده است؛ به طورى كه عده‏اى از مردم كشورهاى صنعتى با دارو به خواب رفته و با دارو بیدار مى‏شوند. به طور مثال، با هم گزارشى درباره پدیده افسردگى و علل و آثار آن در ایالات متحده آمریكا مى‏خوانیم:

به عقیده روان شناسان، افسردگى، بیمارى ناشى از مدرنیسم و فشارهاى جانبى آن است و جوانان، به ویژه در آمریكا، كه سرعت نوآورى در آن جا بیش از سایر نقاط جهان است، در سنین پایین‏تر در دام این بیمارى گرفتار مى‏آیند.

در سال 2002، افسردگى پس از بیمارى‏هاى قلبى، گسترده‏ترین بیمارى دامن گیر بشر خواهد بود. به نوشته این مجله:

دكتر ارنست برنت و همكارانش، از انستیتو تكنولوژى ماساچوست آمریكا، برآورد كرده‏اند كه هزینه‏هاى مربوط به بیمارى افسردگى در آمریكا، سالانه بالغ بر 44 میلیارد دلار، یعنى تقریبا برابر هزینه‏هاى بیمارى‏هاى عروقى است و این بدان معناست كه هر آمریكایى سالانه 6 هزار دلار بابت بیمارى افسردگى پرداخت مى‏كند.

این مجله مى‏افزاید: هزینه‏هاى مربوط به درمان بیمارى افسردگى، به 12 میلیارد و 400 میلیون دلار بالغ مى‏شود و خودكشى مبتلایان به افسردگى، 7 میلیارد و 500 میلیون دلار به این رقم مى‏افزاید كه خسارت ناشى از دست رفتن نیروى انسانى در آن به حساب نیامده است.

اكونومیست مى‏نویسد: «در این میان، بازار داروهاى ضد افسردگى بسیار گرم است. طبق برآورد انستیتو تكنولوژى ماساچوست، ارزش بازار جهانى این داروها، بالغ بر 7 میلیارد دلار است كه انتظار مى‏رود در پنج سال آینده 50% رشد داشته باشد!

مشهورترین داروى درمان بیمارى افسردگى كه امروزه به ویژه در آمریكا رواج دارد، «پروژاك» است كه شركت سازنده آن «الى لیلى»، سالانه 2 میلیارد و 600 میلیون دلار به جیب سهامداران خود سرازیر مى‏كند.» 1

«الوین تافلر»، نویسنده و نظریه پرداز معروف آمریكایى، مى‏گوید: در سراسر كشورهاى مرفه، فریاد عجز و لابه‏هاى آشنا به گوش مى‏رسد. میزان خودكشى نوجوانان رو به افزایش است. الكلیسم بیداد مى‏كند. افسردگى روانى همه گیر شده است، و بربریت و جنایت مد روز گردیده است!

در ایالات متحده، اتاق‏هاى اورژانس بیمارستان‏ها مملوّ است از معتادان به مارى جُوآنا و دیوانه‏هاى سرعت و دسته‏هاى اراذل و اوباش و معتادان به كوكائین و هرویین و بالأخره افرادى كه گرفتار بحران شدید عصبى شده‏اند.

مددكارى اجتماعى و بهداشت روانى در همه جا به سرعت رو به گسترش گذاشته است. در واشنگتن یك كمیسیون بهداشت روانى، وابسته به دفتر ریاست جمهورى، اعلام مى‏دارد كه به طور كامل، شهروندان ایالات متحده، از نوعى فشار عصبى رنج مى‏برند. و روان‏شناسى از مؤسسه ملى بهداشت روانى ادعا مى‏كند كه تقریبا هیچ خانواده‏اى بدون نوعى ناهنجارى روانى‏وجود ندارد و اعلام مى‏كند: روان پریشى، جامعه آمریكا را كه آشفته و پریشان و متفرق و نگران آینده است، فرا گرفته است!

تافلر مى‏افزاید: زندگى روزمره واقعاً به طرز افتضاح‏آمیزى كیفیت خود را از دست داده است و اعصاب همه خورد و داغان است. دست به یقه شدن و تیراندازى در مترو یا صف‏هاى بنزین، نشانگر این واقعیت است كه كنترل اعصاب از دست افراد خارج شده است و میلیون‏ها نفر از مردم به آخرین حد از ظرفیتشان رسیده‏اند. 2

بى‏تردید علت این افسردگى‏ها، فرو رفتن در مادیات و دورى از مذهب، معنویات و فراموشى خدا مى‏باشد.

سؤالى كه در این جا مطرح مى‏شود، این است كه چگونه این افسردگى‏ها و اضطراب‏ها را درمان نماییم؟

در روایات آمده كه مؤمن مانند كوه استوار است و سختى‏ها او را تكان نمى‏دهد، مانند حضرت ایوب كه در مقابل بدترین مصیبت‏ها ایستاد و مقاومت كرد و عاقبت به رستگارى دو جهان رسید.

علامت‏هاى افسردگى

افسردگى داراى نشانه‏هایى است كه به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:

1- احساس تنهایى و بى‏پناهى.

2- وحشت و اضطراب از آینده مجهول.

3- دلهره از عدم موفقیت در شؤون مختلف زندگى، از جمله در تحصیل، شغل، نحوه كار، انتخاب همسر و زندگى مشترك و نحوه زندگى خانوادگى، وضعیت تحصیل فرزندان و آینده آنان و ... .

چنانچه بتوان از راه صحیح با این دلهره‏ها برخورد نمود، زندگى سعادتمندانه هر انسانى تضمین شده است.

راه‏هاى درمان افسردگى

1. ایمان و توكل: اولین راهى كه اسلام براى مسأله اضطراب و دلهره پیشنهاد مى‏كند، ایمان و توكل به خداست. تكیه بر خالقى كه قادر است، از همه چیز خبر دارد و بندگانش را دوست دارد. تكیه گاهى همیشگى كه همه مى‏میرند، ولى او باقى است. همه دچار مشكل مى‏شوند، ولى او همیشه قهّار و مسلط و حاكم بر همه چیز است.

حضرت على (علیه‏السلام) فرمود: كسى كه توكل كند، سختى‏ها بر او آسان و اسباب آسانى برایش فراهم مى‏شود.3

پرفسور كارل یونگ مى‏گوید: بى مذهبى باعث پوچى و بى معنا بودن زندگى مى‏شود و داشتن مذهب به زندگى مفهوم و معنا مى‏بخشد. 4

دكتر پول ارنست، متخصص دانشگاه پنسیلوانیا، درباره نقش ایمان مى‏نویسد: مهمترین عامل شفاى مریض، ویتامین‏ها، داروها و جراحى و... نیست، بلكه امید و ایمان است. من به این نكته پى برده‏ام كه از این پس باید جسم مریض را با بكار بردن وسایل طبى و جراحى و روح وى را با تقویت ایمانش نسبت به خدا معالجه كرد. 5

در روایات آمده كه مؤمن مانند كوه استوار است و سختى‏ها او را تكان نمى‏دهد، مانند حضرت ایوب كه در مقابل بدترین مصیبت‏ها ایستاد و مقاومت كرد و عاقبت به رستگارى دو جهان رسید.

یاد خدا

2. یاد خدا:  دومین راهى كه قرآن كریم با یك جمله به ما نشان مى‏دهد، یاد خداست. آرى یاد خداست كه ترس از مرگ را به آرامش تبدیل مى‏نماید و ترس از هجوم مشكلات و گرفتارى‏ها را از بین مى‏برد. یاد خدا دلهره‏ها و ترس‏هاى ناشى از بى‏اعتمادى به آینده را كاهش مى‏دهد.

خداوند در قرآن، درباره تأثیر یاد خدا در آرامش و رهایى از اضطراب و افسردگى مى‏فرماید: «الّذین أمَنوا و تَطْمئِنُّ قُلوبهم بِذِكرِ اللّه ألا بِذكرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»؛6 «آنان كه ایمان آورده و دل‏هایشان به یاد خدا آرام است. آگاه باشید با یاد خدا دل‏ها آرامش مى‏یابد.»

اهمیت یاد خدا:

ذكر خدا یعنى پذیرش حضور دائم و نزدیك بودن آن وجود مطلق در همه جا و در همه زمان‏ها؛ چون كه خدا به رگ‏هاى گردن شما نزدیك‏تر و حایل میان انسان و جان و قلب اوست. این نزدیكى و حضور دائمى كه برخاسته از ارتباط و فقر ذاتى همه آفریده‏هاست، مى‏تواند این زمینه را فراهم آورد كه هیچ چیزى بیرون از دایره علم، قدرت و حكمت او نیست. بنابراین اطمینان مى‏یابد كه همواره خدا با اوست و در همه حال، رفیق و همراهش است.

براى ذكر در مقامات اخلاقى - عرفانى مراتبى گفته‏اند، كه از آن جمله است: ذكر لفظى و ذكر قلبى، و بالاترین ذكر، نماز است.

اگر چه خداوند از تسبیح و تحمید مخلوقاتش، مخصوصاً انسان بى‏نیاز است، ولى این ذكرها مایه معرفت و تكامل انسان شده و او را در رسیدن به معرفت الهى یارى مى‏كند.

در عرف عرفا و اولیاء خدا، انسان‏هاى عاقل و فهیم كسانى هستند كه همیشه به یاد خدا بوده و هیچ چیز حتى اشتغالات روزمره آن‏ها را از این امر باز نمى‏دارد. خداوند در آیات چندى به این مسأله اشاره دارد، از آن جمله:

«انسان‏هاى مؤمن كسانى هستند كه تجارت و خرید و فروش، آن‏ها را از یاد خدا مشغول نمى‏كند»؛7 «آنان كه در حالت ایستاده و نشسته و خوابیده به ذكر خدا مشغول بوده و در خلقت آسمان‏ها و زمین تفكر كرده و مى‏گویند: اى خداى ما! این‏ها را باطل و بیهوده نیافریده‏اى. تو از هر نقصى منزّهى. پس ما را از جهنم دور نگه دار»؛ 8 «اى مؤمنین! مبادا مال و منال، شما را از یاد خدا غافل كند كه در این صورت، زیان كرده است»؛9 «خدا را بسیار یاد كنید، شاید رستگار شوید.»10

یاد كردن خدایى كه از همه زیباتر، از همه عظیمتر، از همه مهربان‏تر، از همه بخشنده‏تر، به اسرار آشناتر، از همه نزدیكتر است، براى انسان صاحب معرفت، از همه چیز لذت بخش‏تر است.

به همین جهت، پیامبران و امامان و اولیاء خدا، شبانه روز به ذكر خدا و به ویژه، به نماز مشغول مى‏شدند. رسول خدا(صلى‏الله‏علیه‏وآله) آنقدر شب‏ها را به نماز گذراند كه خدا به او فرمود: «اى پیامبر! ما قرآن را نازل نكردیم، تا تو به زحمت بیفتى.» 11

حضرت على (علیه‏السلام) شبى هزار ركعت نماز مى‏خواند. امامان و اولیاء الهى نیز بسیارى از اوقات عمر خود را به نماز و ذكر الهى مى‏گذراندند. و شاعر چه زیبا سروده است:

خوشا آنان كه الله یارشان بى‏

بحمد و قل هو الله كارشان بى‏

خـوشا آنان كه دائم در نمازند

بهـشت جـاودان بــازارشان بى‏

«بابا طاهر»

از سیره عبادى انسان‏هاى برگزیده، چنین به دست مى‏آید كه در ذكر و نماز، باید منافع و اثرات بسیار مهمى باشد كه آنگونه به آن اهمیت داده مى‏شود. به عكس، از اهمیت ندادن انسان‏هاى فاسد به نماز و ذكر الهى به این نتیجه مى‏رسیم كه یكى از عوامل سقوط این افراد، فراموش كردن خالق خود مى‏باشد. كسى كه مربّى اصلى و تربیت كننده و بزرگ كننده خود را فراموش كند، غافل‏ترین انسان‏هاست.

یاد خدا در همه جا فضیلت دارد، به ویژه درموارد زیر:

هنگام جهاد با دشمنان، برخورد با گناه، مشاهده جلوه‏هاى دنیا، اعم از كاخ‏ها، قصرها، ثروتمندان، دنیاطلبان، باغ‏ها، آسمانخراش‏ها، زرق و برق‏هاى ظاهرى و...

ذكر خدا یعنى پـذیرش حضور دائـم و نزدیـك بـودن آن وجود مطـلق در همه جا و در همه زمان‏ها؛ چون كه خدا به رگ‏هاى گـردن شما نـزدیك‏تـر و حایــل میان انسان و جان و قلب اوست. این نزدیكى و حضور دائمى كه برخاسته از ارتباط و فـقــر ذاتى همه آفریده‏هاست، مى‏تواند این زمینه را فراهم آورد كه هیچ چیزى بیرون از دایره علم، قدرت و حكمت او نیست. بنابراین اطمینان مى‏یابد كه همواره خدا بـا اوست و در همه حال، رفیق و همراهش است

آثار دورى از خدا:

دوری از خدا

كسانى كه از ذكر و یاد خدا غافل باشند، دچار ضررهاى مختلف دنیوى و اخروى مى‏شوند، از جمله:

الف. سختى در زندگى و نابینایى در محشر: «هر كس از ذكر من دورى كند، زندگى سخت و تنگى خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور مى‏كنیم. مى‏گوید: پروردگارا! چرا نابینا محشورم كردى؟ من كه بینا بودم! مى‏فرماید: آن گونه كه آیات ما براى تو آمد، و تو آن‏ها را فراموش كردى، امروز نیز تو فراموش خواهى شد!»12

ب. همنشینى شیطان: «كسى كه از ذكر خداى رحمن دورى كند، شیطان را همراه او مى‏كنیم.»13

ج. قساوت قلب: «خدا به موسى گفت: اى موسى! مرا در هیچ حالى فراموش نكن، كه فراموشى من دل‏ها را قسى مى‏كند.»14

د. خود فراموشى: «مانند كسانى كه خدا را فراموش كردند، نباشید، كه خدا هم یاد خودشان را از خودشان برد.»15

3. صبر و تحمل: افراد صبور ماندنى‏تر و موفق‏تر مى‏باشند.

«اصمعى، وزیر خلیفه عباسى، در بیابان به خیمه‏اى رسید. زنى جوان و صاحب جمال در خیمه بود.اصمعى از او آب طلبید. زن گفت: شوهرم نیست و اجازه ندارم به شما آب بدهم. ولى اجازه شیر این بز به دست خودم است.زن از شیر به اصمعى داد. در این موقع، یك سیاهى از دور پیدا شد. زن گفت: شوهرم است كه از صحرا برمى گردد. وقتى شتر سوار رسید، زن به استقبال او رفت و بر او سلام كرد. پاهاى او را شست و... ولى هر چه زن محبّت مى‏كرد، مرد كه قیافه زشتى داشت و یك پایش لنگ بود، با بداخلاقى به او جواب مى‏داد. تا این كه مرد وارد خیمه شد و نگاه غضبناكى به اصمعى نمود و به آخر خیمه رفت. اصمعى به زن گفت: حیف نیست شما با این امتیازات، با همچو مردى زندگى مى‏كنى؟ زن گفت: من از شما كه وزیر خلیفه هستى، تعجب مى‏كنم كه مى‏خواهى بین من و شوهرم جدایى بیفكنى! اگر من با این مرد زندگى مى‏كنم، براى این است كه مى‏خواهم به روایت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله) عمل كرده باشم كه فرمود: ایمان دو نیمه است. نیمه‏اى شكر و نیمه‏اى صبر است. من خدا را بر نعمت‏هایش شكر گفته و بر سختى‏هاى زندگى صبر مى‏نمایم، و امید به پاداش‏هاى آخرت دارم.»16

4. معالجات فردى: از قبیل:

1. بازگو كردن عقده‏ها با محرم اسرار: مانند والدین، حضور در زیارتگاه‏ها و مناجات‏هاى سحرگاهى.

2. توبه و طلب آمرزش:برخلاف مسیحیت كه مى‏گوید: یكشنبه‏ها به كلیسا بروید! اسلام هر زمان و هر مكانى را براى ارتباط با خداوند و توبه كردن و طلب آمرزش مناسب مى‏داند.

3. جستجوى راه‏هاى موفقیت: علاوه بر همت بلند و تلاش، در بسیارى از موارد كلید حل مشكل به دست ماست، مثلاً شخصى كه در خانه نشسته و از خدا روزى مى‏خواهد، دعایش مستجاب نمى‏شود! یا كسى كه از دست همسرش به تنگ آمده و از خدا فرج و گشایش مى‏خواهد، دعایش مستجاب نمى‏شود؛ زیرا باز كردن گره به دست خودش است و آن طلاق است (اگر راه دیگرى نمانده است) و... .

4. اقتصاد در معاش: چنان كه على (علیه‏السلام) فرمود: هر كه مراعات اقتصاد كند، من ضمانت مى‏كنم كه فقیر نگردد. 17

5. اهمیت ندادن به عشق‏هاى كذائى.

6. راضى بودن به رضاى الهى.

7. سرگرمى‏هاى سالم: همانند سفر، و پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله) مى‏فرماید: «به سفر بروید تا سالم و تندرست بمانید».18

8. توجه به نعمت‏ها: نعمت‏هاى فراوانى كه خداى متعال در اختیار ما قرار داده است. و در مسائل مادى به پایین‏تر از خود نگاه كنیم، نه بالاتر.

9. مأیوس نشدن از رحمت الهى: خداوند در قرآن مى‏فرماید: «لا تَیأَسوا مِن رُوحِ اللّه إنّه لایَیأَسُ مِن رُوح اللّه إلا القَومُ الكافِرُون».19

10. رعایت اعتدال در تمام امور.

ماهنامه یاس، شماره 11

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


1. مجله اكونومیست، ژانویه 1999، شماره اول.

2. میر احمد رضا حاجتى، عصر امام خمینى، ص 158.

3. خوبى‏ها و بدى‏ها.

4. برخى مسائل زندگى ساز عصر ما، ش 4، ص 10.

5. اثبات وجود خدا، ص 249.

6. رعد/ 28.

7. نور/ 37.

8. آل عمران / 191.

9. منافقون/ 9.

10. جمعه / 10.

11. طه / 1.

12. طه / 124.

13. زخرف / 36.

14. حدیث قدسى.

15. حشر / 19.

16. خوبى‏ها و بدى‏ها.

17. وسائل، ج 12، ص 42.

18. مستدرك، ج 2، ص 22.

19. یوسف/ 87.