بحران محتوا در شبکههای اجتماعی
زمانی که رسانه محدود به رسانه های رسمی می شد تولید محتوا تنها در اختیار عده ای بود که با عنوان کارشناس فعالیت می کردند اما با آمدن شبکه های اجتماعی تولید محتوا از اختیار عده ای مشخص فراتر رفت و حالا هر کس با یک گوشی هوشمند و عضویت در یکی از شبکه های اجتماعی به راحتی می تواند در این تولید محتوا سهیم باشد. محتوایی که تنها شامل متن های سنگین و خاص نمی شود؛ حتی یک پیام کوتاه با مضمون طنز هم در شکل گیری محتوا نقش دارد.
مهدی محمود اقدم کارشناس مسائل اجتماعی در نقد تولید محتوا در شبکه های اجتماعی می گوید: شبکههای اجتماعی خود را به عنوان یک شبه رسانه به افکار عمومی تحمیل کردهاند و گروههای مختلف سنی را در ساعات متمادی از شبانه روز به خود مشغول کرده است. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد!
این واقعیت در شکلهای مختلفی «رخ» نمایی میکند. همچنان که فلان مقام مسئول در بهمان برنامه تلویزیونی حاضر شده و به گفتوگو با افکار عمومی میپردازد اما به این مقدار بسنده نمیکند و در پایان گفتوگو نیز عکسی سلفی از خود و مجری تهیه میکند تا شاید در شبکه اجتماعی طرفین بارگذاری شود.
مطالب فراوانی در ضرورت توجه بیشتر به این پدیده نوظهور اجتماعی منتشر شده یا گفته شده است اما این پدیده همچنان بر دامنه نفوذ خود در افکار عمومی میافزاید. به راستی سیاست کلی در مواجهه با این پدیده که از یکسو یک فرصت میتواند باشد و از دیگر سو تهدید کننده آرامش روحی و روانی جامعه، چیست؟ تاکنون سیاست مشخصی در این باره اعلام نشده است.
نگاه کلی به محتوای شبکههای اجتماعی بیانگر این واقعیت است که وجهه غالب در این شبکه ها انتشار مطالب – بدون سند و بدون منبع – است. مطالبی که بعضا گروه هایی را در سطح جامعه به واکنش وا میدارد و آرامش جامعه را نشانه میرود. گاهی دامنه شایعات به گونهای بالا میگیرد و رسانه های مزدور غربی در آنسوی آبها نیز بر آن میدمند که به ناچار مدیران و مسئولان را به پاسخ گویی و رد شایعات و تقلا برای آرامش بخشی به افکار عمومی وا میدارد.
مصادیق فراوانی میتوان در این باره فهرست کرد اما بالاخره با این پدیده چگونه باید مواجه شد؟ روند انتشار مطالب مجعول، بدون سند به گونهای است که به جرات میتوان نوشت، کارکرد کنونی این شبکهها، تئوری «مدیریت پیام » را به چالش کشیده است. «جوک» و «لطیفه»، محتوای نیمی از پیام های ایرانیان
برخی از گروه های فعال در شبکه های اجتماعی – سهوا یا عامدا- به گونهای به سرعت مطالب را بارگذاری میکنند که فرصتی برای مدیریت یک رویداد، سنجش میزان صحت و سقم آن باقی نمیگذارد و بلکه بستر مناسبی را برای شایعه سازان و شایعه پردازان مهیا میکند. این زنگ خطری برای برهم ریختن آرامش و امنیت روانی جامعه است. باید در این باره حساسیت و دقت نظر بیشتری را به خرج داد. اما متولی ساماندهی، نظم بخشی و مدیریت محتوا در این شبه رسانه کیست؟
در نگاهی فراکلی این گونه به نظر میآید که جذابیت حضور در این شبکه ها حتی برخی از مدیران و مسئولان را نیز گرفتار خود کرده است! همچنان که برخی از مدیران و مسئولان مراکز مختلف صرفا به استفاده از این شبکه ها برای گفتوگو با مخاطبان میاندیشند و چندان از احتمال تغییر محتوای کلامی خود و تحریف مطالب خود در این شبکهها نگران نیستند!
بدون تردید، برخی از جریان های فعال در جامعه به این پدیده برای حضور پررنگتر در انتخابات پیشروی، نگاه ویژهای دارند و این نکته ضرورت ساماندهی و نظارت بر تولید محتوا در شبکههای اجتماعی را مضاعف میکند.
دکتر فروزنده جعفرپور -جامعهشناس- در این باره می گوید: نیمی از محتوای پیام هایی که از طریق شبکه های اجتماعی موبایلی رد و بدل میشود لطیفه است و 12 درصد آن را پیام های نامناسب تشکیل میدهند.
براساس نتایج ارائه شده در همایش «تلفن همراه هوشمند و سبک زندگی» میزان استفاده از تلفن های همراه هوشمند از ساعت 20 تا 24 به شدت افزایش مییابد. در این مدت افراد وارد شبکه های مجازی میشوند و این در حالی است که نوجوانان و جوانان باید وقت خود را با خانواده بگذرانند تا ارزش ها و هنجار های جامعه در آنان نهادینه شود ولی آنان به جای برخورداری از فراغت فعال و جمعی به فراغت فردی روی میآورند.
وی با بیان اینکه چنین وضعیتی چالش بزرگی برای جامعه ما محسوب میشود، اظهار کرد: در این شرایط ارزشها به نسل جدید منتقل نمیشود؛ بنابراین باید به موضوع اوقات فراغت و تعاملات فردی و جمعی افراد توجه بیشتری شود چراکه اکنون افراد بیشتر فردگرا شده اند و به گذران اوقات فراغت فردی توجه نشان میدهند. این بحران در دوره نوجوانی نیز دیده میشود و بر هویت یابی و ساختار شخصیت افراد تاثیر منفی میگذارد.
این جامعه شناس با اشاره به تبعات استفاده گروه های پایین سنی از تلفن همراه هوشمند، خاطرنشان کرد: خانواده ها بدون آنکه آموزش های لازم را به فرزندان خود بدهند، تلفن های همراه هوشمند را در اختیار آنان قرار میدهند و خوشحال هستند که فرزندشان داخل چهار دیواری منزل است. این در حالی است که فرزندان میتوانند از طریق اینترنت تلفن همراه هوشمند به راحتی با کل دنیا در ارتباط باشند و حتی عضو شبکه های اجتماعی مجازی ای شوند که با ارزش های خانوادگی آنان همسان نیست. چنین وضعیتی پیامد های قابل توجهی را در آینده به همراه دارد.
جعفرپور با بیان اینکه دولت نمیتواند و نباید وارد این حوزه شود، تاکید کرد: شبکه های اجتماعی مجازی نخستین فناوریای است که در تاریخ بشر به سرعت گسترش یافته است و هیچ یک از جوامع بشری به خوبی نتوانسته است خود را با آن همراه کند. ایرانیان نیز در استفاده از فناوری ها افراط میکنند، بدون آنکه آموزش های لازم را در زمینه استفاده از این وسایل دیده باشند.
وی با تاکید بر لزوم فرهنگسازی گفت: ایرانیان باید توجه داشته باشند که عضو هر گروهی نشوند و هر پیامی را بدون توجه به محتوا و نتایج آن به اشتراک نگذارند اما متاسفانه به علت کمبود آموزش چنین آگاهی هایی به مردم داده نشده است.
فرآوری: علی احمدی بخش ارتباطات تبیان
منابع: تسنیم/ ایسنا
مطالب مرتبط:
اینجا حرف زدن آزاد است!
شبکه های اجتماعی دست به نقد می شوند!