تبیان، دستیار زندگی
گیشه سینمای ایران در نوروز امسال شگفتی آفرید. در ادامه علاقمندی مردم برای تماشی فیلم ها کم نشد تا سینما بهاری کم سابقه تجربه کند. این رونق در فصل تابستان هم ادامه داشت و در نهایت با حدود 45 میلیارد فروش رکوردی پرونده اکران سه ماهه دوم سال 95 بسته شد. چهر
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به کام بارکد، لانتوری و فروشنده

گیشه سینمای ایران در سه ماهه دوم سال 95 چه طور سپری شد؟

گیشه سینمای ایران در نوروز امسال شگفتی آفرید. در ادامه علاقمندی مردم برای تماشای فیلم ها کم نشد تا سینما بهاری کم سابقه تجربه کند. این رونق در  فصل تابستان هم ادامه داشت و در نهایت با حدود 45 میلیارد فروش رکوردی پرونده اکران سه ماهه دوم سال 95 بسته شد. چهره ضعیف فصل رضا عطاران بود.

احمد رنجبر - بخش سینما و تلویزیون تبیان

5 میلیاردی ها

بارکد

بارکد: تا چند سال پیش که قیمت بلیت سینماها به طور میانگین سه هزار تومان بود، وقتی فیلمی یک میلیارد تومان می فروخت، وارد باشگاه میلیاردی ها می شد و صفت میلیاردی برای مباحات آن مورد استفاده قرار می گرفت. حالا اما با بلیت های ده هزار تومانی ، ورود به باشگاه یک میلیاردی اعتبار سابق را ندارد و اگر فیلمی کمتر از پنج میلیارد تومان فروش کند، به نوعی برایش شکست محسوب می شود. بعد از شروع توفانی فیلم ها در ابتدای سال جاری، «بارکد» در اکران تابستان روی پرده آمد و نزدیک به 12 میلیارد فروش کرد. فیلم خیلی زود از رقبایش پیشی گرفت و گیشه هاش اش داغ شد و حتی تا لحظه آخر از کف فروش نیفتاد. فیلم مصطفی کیایی بعد از پشت سرگذاشتن باشگاه پنج میلیاردی و ورود به باشگاه 10 میلیاردی ها ، از هفته پیش به شبکه نمایش خانگی آمده تا تداوم فروشش حفظ شود.

لانتوری

لانتوری: دو ماه پس از اکران فیلم «بارکد» فیلم «لانتوری» به نمایش عمومی رسید. پیش بینی موفقیت فیلم رضا درمیشیان سخت نبود اما سوژه تلخ آن که درباره اسیدپاشی است باعث می شد کارشناسان با دودلی درباره فرجام خوب گیشه آن نظر دهند. «لانتوری» در روز سیزدهم مرداد روی پرده سینماها آمد و خیلی زود مورد توجه قرار گرفت. با سرعت «دراکولا» و «زاپاس» را پشت سر گذاشت و احتمالا بزودی رقم شش میلیارد تومانی جلوی تابوی فروش آن نقش خواهد بست.

شهاب

فروشنده : فیلم  که در جشنواره کن دو جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه را گرفت ، می شد پیش بینی کرد که این فیلم شرایط خوبی در گیشه خواهد داشت. مردم منتظر بودند ببینند نماینده سینمای کشورشان در جشنواره کن واجد چه ویژگی هایی بوده که دو نخل طلا را از آن خود کرده. از آن سو صفت بی غیرتی که به «فروشنده» داده شد هم شاخک ها را حساس کرد و هم مردم را نگران که نکند فیلم به محاق برود. مجموع این عوامل باعث شد بلیت های «فروشنده» خیلی زود پیش فروش شود. پس از آن رضایت عمومی از کیفیت فیلم اصغر فرهادی بر میزان علاقمندان به تماشای آن  افزود تا فیلم بعد از 20 روز، شش میلیارد را رد کند و احتمالا بزودی به فروش هفت میلیارد تومانی برسد.

پدیده ها

ایستاده در غبار

ایستاده در غبار: آن ها که «آخرین روزهای زمستان» را در تلویزیون دیده بودند با سبک و سیاق کارگردانی محمد حسین مهدویان آشنایی داشتند. آن سریال، مستندی بازسازی شده درباره شهید حسن باقری است که در زمان پخش با تحسین فراوان همراه بود. مهدویان با همان سبک سراغ زندگی حاج احمد متوسلیان رفت که نتیجه اش شد «ایستاده در غبار». فیلم سال پیش در جشنواره فیلم فجر مورد توجه مردم ، منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. اتفاقی که در جشن خانه سینما هم تکرار شد تا به همراه فروش یک میلیارد و هفتصد میلیون تومانی آن مهر تائیدی باشد بر کیفیت «ایستاده در غبار.» کمتر کسی فکر می کرد یک فیلم جنگی  که بدون ستاره و با سیاق مستند ساخته شده تا این اندازه گیشه موفقی داشته باشد.

هادی حجازی فر

هادی حجازی فر: «ایستاده در غبار» بخوبی توانسته حق مطلب را درباره جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان ادا کند. محمد حسین مهدویان برای نقش متوسلیان هادی حجازی فر را انتخاب کرد. او که سال ها از دنیای بازیگری دور بود وقتی با پیشنهاد این نقش مواجه می شود، ابتدا نمی پذیرد. خودش هم مطمئن بوده شباهت ظاهری با متوسلیان ندارد اما نتیجه نشان می دهد که حق با کارگردان است!  اولین بار که فیلم در جشنواره فجر سی و چهارم به نمایش در آمد ، گریم و بازی حجازی فر مورد تحسین قرار گرفت و در اکران عمومی غالب مخاطبان او را ستودند. خود حجازی فر تعریف می کند که :« احمد متوسلیان در مریوان و پاوه بسیار محبوب است. وقتی به مریوان رفتیم، اتفاقات بسیار عجیبی رخ داد. همه او را می شناختند و خیلی دوستش داشتند به طوری که در بسیاری از خانه ها ژسش وجود دارد. اما همین که گریم ام را پاک می کردم، دیگر کاری به کارم نداشتند و برایشان غریبه می شدم.»

زاپاس

زاپاس: چه کسی فکر می کرد «زاپاس» برزو نیک نژاد با یک میلیارد تومان اختلاف بالاتر از «دراکولا»ی رضا عطاران قرار گیرد؟! بی شک پدیده مهم اکران تابستان 95 «زاپاس» است که فراتر از انتظار ظاهر شد و حالا در آستانه پنج میلیاردی شدن قرار دارد. «زاپاس» قصه ای ساده و جذاب دارد و مخاطب را در عین سرگرم کردن می خنداند. یعنی وقتی پای آن می نشینی شاهد یک قصه هستی که در عین سرراست بودن تو را سرگرم می کند. از آن سو بازیگران فیلم درخشان هستند و برگ برنده فیلم.

سهیل بیرقی

سهیل بیرقی:به داستان «من» می توان ایرادهای زیادی وارد کرد ؛ این که داستان شروع نمی شود و خیلی اتفاقات درباره سرنوشت قهرمان اصلی غیر قابل هضم است و .... . با این حال «من» دیک ویژگی مهم دارد که ضعف فیلم را تا حدود زیادی می پوشاند و مخاطب را قانع می کند که آن را ببیند: استفاده غیر متعارف از لیلا حاتمی و بهنوش بختیاری. سهیل بیرقی نقش آذر که زنی مقتدر، بی رحم و خلافکار است را به لیلا حاتمی داده و نقش حلیمه که زنی جدی است را به بهنوش بختیاری سپرده است. اتفاقا هر دو موفق هستند و برای «من» تحسین شده اند. سهیل بیرقی در اولین فیلمش ثابت کرد نشان داد آدم جسوری است و  اگر در مسیر درست گام بردارد ، می تواند نام خود را به عنوان یک استعداد ثابت کند.

ستاره های اکران

شهاب حسینی

شهاب حسینی: با جایزه رشک برانگیز نخل طلای کن پا به اکران گذاشت و از پیش نام خود را به عنوان ستاره اول اکران تابستان تثبیت کرد. شهاب حسینی بازیگری است که قدم به قدم رشد کرده و حالا اوج هنرش در «فروشنده» تجلی یافته ؛ حتی آن ها که فیلم اصغر فرهادی را دوست ندارند ، نمی توانند در برابر بازی حسینی لب به تحسین نگشایند. او در نقش عماد ، بازی پر صلابتی از خود نشان داده و با استادی تمام ، روند تغییر شخصیت عماد را به باور مخاطب نشانده. این كه یك آدم سمپات ، چطور تبدیل به موجودی پر از خشونت می شود ، از معدود بازیگرانی مثل حسینی بر می آید.

نوید محمدزاده

نوید محمد زاده: سال را با اکران «ابد و یک روز» و «خشم و هیاهو» آغاز کرد. برای اولی در جشنواره فجر سیمرغ گرفت و در تابستان امسال سه جایزه از جشن حافظ جشن خانه سینما و جشن منتقدان را از آن خود کرد تا رکورد بی سابقه در کارنامه اش ثبت شود. محمد زاده در «لانتوری» نقشی خشن و کاملا متفاوت از «ابد و یک روز» دارد که از قضا مورد توجه سینمادوستان هم قرار گرفته است. این فیلم هم فروش بالایی داشته تا بعد از فروش 12 میلیاردی «ابد و یک روز» در فصل بهار، خوش وقتی محمد زاده در گیشه تابستان تکرار شود.  

فرهادی

اصغر فرهادی: فیلمش در سالی به اکران رسید که حال سینما خوب بود اما «فروشنده» بر این حال خوب افزود. اصغر فرهادی خیلی خوشبخت است که مخاطبان سینما بی توجه به هیاهوها و حواشی، برای فیلمش صف می کشند و ساعت شش صبح برای تماشای «فروشنده» بلیت رزرو می کنند. جالب آن که غالبا هم از فیلم لذت می برند و دیگران را به تماشای آن توصیه می کنند. فرهادی تا پیش از اکران عمومی در برابر توهین ها ساکت بود اما پیش از رفتن به اسپانیا مصاحبه ای مفصل کرد و هتاکان را تهدید. او اما باهوش تر از این است که گرفتار جنجال ها شود؛ حالا در اسپانیاست تا بزودی فیلم بعدی اش را کلید بزند با بازی دو بازیگر سرشناس جهان: خاویر باردم و پنه لوپه کرو.

شکست خورده ها

رضا عطاران

رضا عطاران: باورش سخت است فیلمی با بازی و کارگردانی رضا عطاران در اكران باشد اما نتواند رضایت مردم را بدست بیاورد. عطاران که تا فصل پیش ، رمز گیشه بود حالا شکست خورده ترین چهره اکران لقب گرفته است. اگر سیر فروش «دراكولا» را بررسی كنیم متوجه می شویم كه فیلم از تبلیغات منفیِ مردمی بیشترین لطمه را خورده است. آن ها به امید دیدن عطاران همیشگی به سینما رفتند اما با فیلمی دیگر مواجه شدند. در میان ناكامی «دراكولا» فیلمی با بازی رضا عطاران به نمایش درآمد كه هیچ قرابتی با تصورات پیشین از این بازیگر ندارد. «آبنبات چوبی» فیلمی عبوس است و عطاران در آن نقشی جدی و البته منفی دارد. این فیلم هم شکست بدی در گیشه خورد.

کمال تبریزی

کمال تبریزی: حتی توجه بیش از حد داوران جشنواره فجر به کمال تبریزی و «امکان مینا» چاره ساز نیست! سیر نزولی این کارگردان خیلی وقت است شروع شده و اگر نجنبد همه خاطرات خوش گذشته را از حافظه ها پاک می کند. «امکان مینا» در جشنواره گذشته فیلم فجر با واکنش منفی غالبا منتقدان و مخاطبان مواجه شد و این نارضایتی در اکران عمومی تداوم یافت. فیلم بر بستری عاشقانه  ? تاریخی روایت می شود ، به یک باره رنگ جاسوسی می گیرد و به شکلی حماسی به پایان می رسد. کمال تبریزی نه تنها توان جلب رضایت انبوه مخاطب را ندارد که منتقدان را هم نمی تواند راضی نگه دارد. داستانش را خوب شروع می کند اما پایان آن نومید کننده است. «امکان مینا» تبلیغات تلویزیونی مناسبی داشت اما در نهایت پایین تر از «دزد و پری» و «ننه نقلی» ایستاد.