تبیان، دستیار زندگی
شبنم مقدمی با دو سریال «مدینه» و «هفت سنگ» بیش از پیش نام خود را سر زبان ها انداخت. او که پیشینه تئاتری دارد، توانسته با ایفای دو نقش متفاوت نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحی یا لیلا؟

گفت وگو با شبنم مقدمی، بازیگر سریال «مدینه» و «هفت سنگ»


شبنم مقدمی با دو سریال «مدینه» و «هفت سنگ» بیش از پیش نام خود را سر زبان ها انداخت. او که پیشینه تئاتری دارد، توانسته با ایفای دو نقش متفاوت نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند.

روحی یا لیلا؟

این بازیگر سال گذشته از داوران جشنواره فجر سیمرغ به خاطر بازی در فیلم «امروز» نقش مکمل دریافت کرد تا این گونه مهر تائیدی بر توانایی او بخورد. شبنم مقدمی به تازگی گفت و گویی انجام داده و از تجربه «مدینه» و «هفت سنگ» گفته است. برخی ازگفته های او را می خوانید:

درباره نقش لیلا در سریال «هفت سنگ»

همیشه بازی در نقش كمدی و شیرین را دوست داشتم و در فیلم كمدی «همیشه پای یك زن در میان است» به كارگردانی كمال تبریزی و همچنین سریال كمدی «باجناق ها» نیز بازی كردم. در این سال ها دلم می خواست تا با كارگردان و متنی خوب، ژانر كمدی را امتحان كنم چراكه هر بازیگری دوست دارد تا خود را در گونه ها و نقش های مختلف محك زند. از طرفی كمدی یكی از ژانر های مورد علاقه ام نیز بود. در مورد مجموعه هفت سنگ هم باید بگویم علیرضا بذرافشان (كارگردان) از آن دسته كارگردان هایی است كه كار خود را بلد است و زمانی كه از من برای حضور در این سریال دعوت شد، دوست داشتم كه تجربه همكاری با ایشان را هم داشته باشم. می دانید كه من فرزندی ندارم و به همین خاطر لیلا از شخصیت من دور است و علاوه بر این از لحاظ رفتاری و نوع تفكر هیچ سنخیتی نیز با من ندارد، همه اینها باعث شد تا من همان طور كه اشاره كردید، دست به خلق شخصیت او بزنم.

روحی یا لیلا؟

درباره روحی در سریال«مدینه»

روحی برای من نقشی بسیار تاثیرگذار و مشكل است و از آنجایی كه هر چه نقش مشكل تر باشد، شیرینی اجرایش برای بازیگر بیشتر می شود، این موضوع برایم به همین شكل شیرین شد. به عقیده من هر چه بازیگر برای اجرای نقشش زحمت بیشتری بكشد برای مخاطبانش دلنشین تر می شود و هم اینكه خلق كردن شخصیت بیشتر به دل او می نشیند روحی هم از آن دسته نقش هایی است كه چنین ویژگی هایی را دارد و از سعید نعمت الله (نویسنده مدینه) متشكرم كه چنین نقشی را خلق می كند تا من در قالب او قرار بگیرم. از طرفی به هر حال تعداد سریال هایی كه زن محور باشند كم اند چه برسد به شخصیت زنی كه جای كار برای یك بازیگر نیز فراهم كند. به عنوان یك بازیگر در طول سال فیلمنامه های زیادی را می خوانم، اما سبك و جنس شخصیت روحی را خیلی كم دیده ام.

درباره الگو از مدرن فامیلی

در دنیا الگوبرداری هیچ چیز مذمومی نیست و این سریال هم نخستین و آخرین سریالی نیست كه از نمونه خارجی كپی برداری كرده است. از همان ابتدا هم من و هم تمام عوامل تولید سریال و حتی تلویزیون این را می دانستند و اصلاچیزی نبود كه هیچ كس در جریانش نباشد. نه كسی به كسی دروغی گفته و نه اینكه قراری داشتیم كه به كسی دروغی بگوییم. منتها تنها نكته ای كه در این بین می ماند، این است كه باید مجوز نام بردن از اثر در تیتراژ داده می شد كه در این صورت تمام این بحث ها خاتمه پیدا می كرد و زمانی كه این اجازه را نداریم، طبیعی است كه سوءتفاهماتی اینچنینی به وجود بیاید. من اصلا نمی خواهم به این موضوع دامن بزنم به این خاطر كه هفت سنگ، مخاطب خود را جذب كرده است. چرا نمی خواهیم باور كنیم كه همه آدم ها مدرن فامیلی نمی بینند؟! اگر مجموعه ای حتی ساختار كلی اش را از مجموعه ای دیگر وام می گیرد كه به عقیده من هیچ اشكالی هم ندارد، چرا به این موضوع توجه نمی كنیم كه تا همین حد هم ایرانیزه شده و طبق فرهنگ و عقاید ایرانی ها ساخته شده است؟

من از توانایی های خودم مطمئنم و می دانم اگر هم قرار باشد دو نقش به طور همزمان از من پخش شود، بازی ام به گونه ای است كه به باورپذیری مخاطب لطمه نزند و آنقدر كارم را بلد هستم تا این اتفاق نیفتد و كاری كنم تا مخاطب، روحی را از لیلاجدا ببیند

نقد و خصومت

درست است كه گروه تولید چند قسمت ابتدایی را به صورت نعل به نعل پیش رفتند، اما در همان قسمت ها هم با توجه به شرایطی كه در فضا سازی ها طراحی شده این كار ضروری به نظر می رسید. در مورد میزانسن و دكوپاژ باید نكته ای اضافه كنم، برای من سوال است زمانی كه دو نفر در یك ماشین هستند و مشغول صحبت با یكدیگرند و می خواهیم مخاطب، داخل ماشین را ببیند دوربین كجا باید باشد؟ به طور یقین یا سمت راست و چپ بازیگرها یا روبه روی آنها، یعنی اینكه در برخی شرایط بیان این ایرادها واقعا منطقی نیست كه دوربین و حركت بازیگرها مثل نمونه خارجی سریال است و... چرا كه شرایط دوربین و آن سكانس، این نوع میزانسن را می طلبیده. یا زمانی كه چند نفر در یك اتاق نشستند، به غیر از اینكه شما یك نمای دونفره از دو طرف صحنه و یك لانگ شات و... بگیری دیگر كار جدیدی نمی توانی انجام دهی! به عقیده من از یك جایی به بعد نقدها و مطالبی كه در این باره نوشتند، به گونه ای به بهانه گیری و خصومت نزدیك شد. در همین تلویزیون هم بارها كپی و اقتباس صورت گرفته، اما نمی دانم چرا به یك باره برای یك سریال این مساله پررنگ می شود!

روحی یا لیلا؟

درباره حضور همزمان در دو سریال

همان زمان كه من برای صحبت در سریال مدینه رفتم و بعد از آن به من گفتند كه به دلیل پخش هفت سنگ در این ایام نمی توانی در دو سریال همزمان حضور داشته باشی، حدود یك هفته جلوی دوربین مدینه نرفتم تا اینكه اعلام كردند هفت سنگ در ماه رمضان پخش نمی شود و من هم بازی ام را در مدینه شروع كردم. من در كل بازیگر پركاری نیستم و در طول یك سال، یك فیلم، یك سریال و یك تئاتر بازی می كنم. همین طور كه جلوتر رفتیم به این نتیجه رسیدم كه شاید در پخش همزمان این دو سریال صلاح و خیری نهفته است. خیلی ها كه این موضوع را نمی دانستند مدام به من می گفتند مدتی است در تلویزیون كار نمی كنی و به یكباره پركار شدی؟ من در جواب شان می گویم كه كار می كنم، اما سیستم پخش كه دیگر دست من نیست. برای مثال من یك سال از زندگی ام را برای سریال «مولانا» گذاشتم كه متاسفانه نه تولید آن به سرانجامی رسید و نه پخشش. ممكن است در سالی دو كار از من ببینید و ممكن هم هست در دو سال از من هیچ كاری نبینید و اینها به معنی دوری من از این رسانه نیست. من از توانایی های خودم مطمئنم و می دانم اگر هم قرار باشد دو نقش به طور همزمان از من پخش شود، بازی ام به گونه ای است كه به باورپذیری مخاطب لطمه نزند و آنقدر كارم را بلد هستم تا این اتفاق نیفتد و كاری كنم تا مخاطب، روحی را از لیلاجدا ببیند. این را از سر تفاخر نمی گویم بلكه از سر تجربه می گویم كه الان هم تجربه ثابت كرده مردم فردی را با شرایطی در شبكه سه و آدمی دیگر را با خصوصیات دیگر در شبكه یك می بینند و هر دوی آنها را باور كرده اند.الان حدود پنج ماه از پایان ضبط هفت سنگ می گذرد و در حال حاضر مشغول ضبط مدینه هستیم.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : اعتماد ( گفت و گوی شبنم مقدمی برای بازنشر در تبیان کوتاه شده است)