تبیان، دستیار زندگی
سلام بمبئی محصول مشترک ایران و هند است که موفق شد در دو روز اول اکران فروش بالای یک میلیارد را رقم بزند و احتمالا به یکی از پر فروش ترین فیلم های سینمای ایران تبدیل می شود. ملودرامی عاشقانه که هراندازه هم از نظر منتقدان سطحی باشد اما مخاطب را جذب می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حواشی سلام بمبئی

سلام بمبئی محصول مشترک ایران و هند است که موفق شد در دو روز اول اکران فروش بالای یک میلیارد را رقم بزند و احتمالا به یکی از پر فروش ترین فیلم های سینمای ایران تبدیل می شود. ملودرامی عاشقانه که هراندازه هم از نظر منتقدان سطحی باشد اما مخاطب را جذب می کند.

فرآوری: زهرا فرآورده- بخش سینما تلویزیون تبیان
سلام بمبئی

فیلم سلام بمبئی تازه ترین اثر با بازی محمدرضا گلزار پس از مدتی غیبت در سینمای ایران است که با همکاری بالیوود ساخته شده و فیلمبرداری آن نیز در هند انجام گرفته است. سلام بمبئی از نظر شکل، فرم ، ساختار و حتی درام کاملا هندی است تا جائی که حس خواهید کرد که قربان محمدزاده بیشتر نویسنده است و کارگردانی فیلم را یک فرد هندی به عهده دارد.
 داستان و ساختار هندی فیلم نکته ای است که به زعم برخی منتقدین داستان را به سمت فیلمفارسی برده است و در بخش های مختلف آن را به فیلمی سطحی تبدیل می کند: « سلام بمبئی» ادامه روندی است که سینمای ایران با «من سالوادور هستم» رقم زده است یعنی استفاده از واژه « فیلم بین المللی» و همچنین بکارگیری چهره های مشهور برای ساخت فیلمی که کوچکترین قواعد فیلمسازی و محتوا در آن رعایت نشده است. اثر جدید قربان محمدپور نه یک اثر عاشقانه است و نه می تواند یک کمدی لذت بخش باشد. فیلم شباهتی کامل به آثار بی کیفیتی دارد که این روزها سر از شبکه نمایش خانگی در می آورند با این تفاوت که یک گلزار و هندوستان و دیا میرزا دارد که احتمالاً می بایست نفرات بسیاری را روانه سینما نماید. «سلام بمبئی» را باید نامه عاشقانه قربان محمدپور به سینمای فیلمفارسی و فیلم هندی دهه ی 70 و 80 عنوان کرد که حتی به آن آثار نیز پهلو می زند».

«سلام بمبئی»، البته محصول چندان قوی و موثری نیست اما چند شرط لازم و کافی را برای جذب مخاطب دارد. اول اینکه نباید سلیقه مخاطب را فراموش کرد؛ وقتی درصد بالایی از فیلم های سینمایی به موضوعاتی با داستان های تلخ و گزنده تبدیل می شود مخاطب وقتی داستانی متفاوت هر چند کم مایه ببیند تنها برای تجربه متفاوت هم که شده از این فرصت استفاده می کند

عده ای هم با این تصور که: فیلم هندی توهین به شعور مخاطب است! معتقدند: «اکثر سینمارو های حرفه ای وقتی اسم سینمای هندی به گوششان می  خورد ژس العمل نشان می دهند گویی فکر کردن به این نوع سینما هم حتی توهین به شعورشان به حساب می آید! جدای آن که هر کشوری فیلم های خوب و شاهکار خود را دارد، هند هم کارگردانان مطرحی چون ساتیاجیت رای را در تاریخ خود داشته. اما نکته حایز اهمیت بازگشت سینمای ایران به آثاری است که جزء آنکه احساسات مخاطب را برانگیزد و رقص داشته باشد هیچ چیز دیگری ندارد. همان داستان همیشگی که در فیلم های هندی وجود دارد. دختری که به اجبار باید همسر فرد دیگری شود و نسبت به آن فرد هیچ علاقه ای ندارد و علاقه ای میان او و پسری از طبقه کارگر (که به دانشجویی خارجی بدل شده) باعث دردسر برای خود، خانواده و پسر عاشق پیشه می شود. سینمای هند با المان های رقص و آواز پس از انقلاب جایی در سینما و تلویزیون ما نداشت و اکثر فیلم های هندی که از شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شد با ممیزی بخش های رقص و آواز تنها به نمایش صحنه های درام و ماجراجویانه اثر توجه داشتند. مخاطب به طور تمام و کمال یک فیلم هندی می بیند و در پیشبرد داستان هم «اتفاق» نقش اصلی دارد.
اما در کنار نقدهایی که به محتوا و ساختار سلام بمبئی برمی گردد نظر دیگری هم وجود دارد که موافق با فیلم های اینچنینی است و دلیلش را هم نیاز مخاطب می داند: «سلام بمبئی، با وجود تمام کم و کاستی هایش، می تواند فرصتی برای آغاز دوباره بخش مهمی از سینمای ایران باشد، فیلمی با داستان صاف و ساده ، درباره دختر و پسری که با همدیگر ملاقات می کنند، عاشق همدیگر می شوند و می کوشند به یکدیگر برسند.

سلام بمبئی

سینما و فرهنگ ایران، باید پیش از این ها از رنگ و عشق می گفت، جوان های زیبا و ترانه های شنیدنی از وصل و همراهی روی پرده می آورد، باید عوض ترسیم مدام مسیر سیاه، عوض سرمشق قرار دادن پیش فرض های غلطی از جمله این که: «دوران داستانگویی به پایان رسیده»، «پیروزی قهرمان و خوشبخت شدن زوج اصلی، یعنی ساده انگاری»، «رقص و آواز در هر شرایطی یعنی ابتذال»، «ارزش شکست همیشه بیش از پیروزی است و ارزش جدایی بیش از وصل»، به کار ساختن فیلم هایی این چنین هم برای مردمش روی می آورد، تا مجبور نباشیم که پس از این همه سال، تازه از پله «سلام بمبئی» شروع کنیم. اما خوشحالیم که فرهنگ سینمای مردمی هند به کمک قصه آمده، و داستان عاشقانه ای را که متاسفانه، دیگر امکان تعریف کردن آن را در خیابان های کشور خودمان از دست داده ایم، در کشور هند، و به مدد شور و شیدایی و عشق حفظ شده در آن فرهنگ، یک بار دیگر تعریف کنیم».
«سلام بمبئی»، البته محصول چندان قوی و موثری نیست اما چند شرط لازم و کافی را برای جذب مخاطب دارد. اول اینکه نباید سلیقه مخاطب را فراموش کرد؛ وقتی درصد بالایی از فیلم های سینمایی به موضوعاتی با داستان های تلخ و گزنده تبدیل می شود مخاطب وقتی داستانی متفاوت هر چند کم مایه ببیند تنها برای تجربه متفاوت هم که شده از این فرصت استفاده می کند؛ اتفاقی که در فروش بالای فیلم های اینچنینی بی تأثیر نیست. نکته بعد نشان دادن تصاویر شیک و زیبا از هند و ایران در کنار تصویرهای سیاه زیادی است که این روزها در فیلم ها می بینیم که این اتفاق دید بصری مخاطب را برای دیدن فیلم تحریک می کند. انتخاب یک ملودرام عاشقانه با سوژه ای هندی که در فضایی متفاوت اتفاق می افتد هم تکمیلی است برای انتخاب «سلام بمبئی».

سلام بمبئی

حواشی اکران

اولین حاشیه را مراسم افتتاحیه فیلم رقم زد؛ پیش فروش بلیط های 300 هزار تومانی. اتفاقی که لغو شد و رسانه ها علت را فروش نرفتن بلیط ها اعلام کردند اما تهیه کننده فیلم با رد این ادعا که مخاطب استقبال نکرده، عدم همکاری اداره اماکن را علت اصلی عنوان کرد و گفت: «در ? روز اول پیش فروش بلیت های مراسم، نیمی از بلیت ها توسط مردم خریده شد و صادر نشدن مجوزها توسط اداره اماکن تنها دلیل برگزار نشدن مراسم افتتاحیه در برج میلاد بود.»
فیلم پر سر و صدای سلام بمبئی که اکرانش حواشی زیادی را در پی داشت، موفق شد تنها در دو روز حدود یک میلیارد و ده میلیون تومان فروش کند و رکور سریع ترین فروش فیلم سینمایی در ایران را که پیش از این در اختیار فیلم فروشنده بود، پشت سر بگذارد.

یک ادعای عجیب!

با شروع اکران نقدی در یکی از رسانه ها منتشر شد که ادعایی بیش نبود : «بهتر است مدیران مجوزدهنده به این فیلم در یکی از سالن های نمایش دهنده فیلم حاضر شوند تا ببینند بعد از صحنه های عاشقانه و رقص در سالن سینما چه هیجانی به مخاطب القاء می شود به گونه ای که چراغ های داخل سالن روشن می شود».

بیایید باهم فیلم را ببینیم

اما جواد نوروز بیگی در واکنش به این ادعا گفت: «این دروغ بزرگ رسانه ای  است که می خواهد با ایجاد جو برای فیلم حاشیه درست کند. از قول من بنویسید: این دروغ بزرگ آن رسانه   ا  ست».
نوروزبیگی در ادامه گفت: «چندین  بار در سالن های مختلف «سلام بمبئی» را با مردم دیده ام و هرگز با چنین صحنه هایی مواجه نشدم. نمی دانم بر چه مبنایی این ادعای دروغین را مطرح کرده اند و می خواهم به آن ها پیشنهاد بدهم همراه باهم فیلم را در سالن های مختلف تماشا کنیم تا باورشان شود که چنین چیزی واقعیت ندارد و یک تصور غلط است.»

داستان فیلم سلام بمبئی یک ملودرام عاشقانه است که در دو زمان حال و گذشته با فاصله ی ده ساله روایت می شود. داستان عشق علی محمدی (محمدرضا گلزار) به یک یک دختر هندی متمول (دیامیرزا)  که هر دو دانشجوی پزشکی هستند و دختر پیش از این نامزد مرد پولداری بوده و همین عشق این دو را دچار مشکلاتی می کند و ...


منابع: آی سینما/ کافه سینما/ فارس/ مووی مگ