تبیان، دستیار زندگی
سینمای ایران با تحولی عظیم روبروست. این جمله شعارگونه را در سالیان اخیر از زبان مسئولان و مدیران سینمایی زیاد شنیده ایم. جمله ای که شاید به نظر تکراری و شعارگونه باشد اما در بطن آن حقیقتی ست که انکار ناشدنی ست. حقیقتی ساده که سینمای ایران اسیر جزئیات می ش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تردید های روابط آشنا

نگاهی به «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»


سینمای ایران با تحولی عظیم روبروست. این جمله شعارگونه را در سالیان اخیر از زبان مسئولان و مدیران سینمایی زیاد شنیده ایم. جمله ای که شاید به نظر تکراری و شعارگونه باشد اما در بطن آن حقیقتی ست که انکار ناشدنی ست. حقیقتی ساده که سینمای ایران اسیر جزئیات می شود و این تحولی است عظیم!


فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم»

سینمای ایران با تحولی عظیم روبروست. این جمله شعارگونه را در سالیان اخیر از زبان مسئولان و مدیران سینمایی زیاد شنیده ایم. جمله ای که شاید به نظر تکراری و شعارگونه باشد اما در بطن آن حقیقتی ست که انکار ناشدنی ست. حقیقتی ساده که سینمای ایران اسیر جزئیات می شود و این تحولی است عظیم!

اکران فیلم "زندگی خصوصی آقا و خانم میم" به جای "قلاده های طلا" ، اتفاقی بود که اصحاب رسانه آنرا ارزشمند شمردند. پس از چند روز دیدن فیلم های بی رمق و بی جان با قصه هایی که بیشتر شبیه داستان های کودکانه است، دیدن فیلم روح الله حجازی روح تازه ای به سالن خاموش برج میلاد بخشید.

فیلم با موضوعی زناشویی و با نگاهی بی طرفانه شکل گرفته است. به این دلیل که در هیچ بخشی از فیلم شاهد داوری کارگردان و صدور حکمش نیستیم. بیننده آزاد است تا گاهی با خانم میم همدردی کند و زمانی با آقای میم. برخورد های این زوج ملموس و آشناست. دردی که از تقابل زندگی سنتی و مدرن عاید زندگی مشترک آدمها می شود. گاهی سهم زن پستوی خانه است و گاهی جلسات مهم کاری شبانه حق اش می شود و این تقسیم عجیب را مردان رقم می زنند. آقای میم است که تصمیم می گیرد همسرش در برخورد اول با شرکای کاری اش چه بپوشد و در برخوردهای بعدی چه چیزی نپوشد. این نگاه سنتی مردان به زنان ریشه در باورهای مردم ما دارد و بحث بر سر تایید یا تردیدش نیست. آنچه نکته سنجی کارگردان و فیلمنامه نویس این فیلم را می رساند این مطلب است که از موضوعی چنین ریز می شود قصه ای به وسعت یک عمر ساخت.

حضور ابراهیم حاتمی کیا این بار به عنوان بازیگر نشان می دهد که آقای کارگردان کارش را خوب بلد است. بازی روان و ساده او یکی از دلایل موفقیت فیلم محسوب می شود. او با نقشی متفاوت نفر سوم یک رابطه زناشویی ست بدون اینکه نشانه ای درشت از او در فیلم ببینیم.

حضور ابراهیم حاتمی کیا این بار به عنوان بازیگر نشان می دهد که آقای کارگردان کارش را خوب بلد است. بازی روان و ساده او یکی از دلایل موفقیت فیلم محسوب می شود. او با نقشی متفاوت نفر سوم یک رابطه زناشویی ست بدون اینکه نشانه ای درشت از او در فیلم ببینیم. او تنها با لبخند و نگاه و رفتار و تصمیمات ساده اما مهمش، آقای میم را در موقعیتی قرار می دهد که تاکنون تجربه نکرده است. پذیرفتن این نکته که همسرش می تواند فردی موفق در اجتماع باشد.

فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم»

روح الله حجازی قصه ای خوش آب و رنگ را به سادگی روایت می کند. بازی های مهتاب کرامتی و حمید فرخ نژاد باورپذیر و قوی است. با اینهمه نکات ساده ای هم از یاد کارگردان می رود که در بخش هایی از فیلم ذهن تماشاگر را درگیر سوالاتی بی جواب می کند. به طور مثال حضور این زوج در هتل بی هیچ پیشینه ای کمی عجیب به نظر می رسد و در بخش هایی زندگی در هتل بی دلیل رها می شود. فیلم بین دو موضوع سرگردان است، شک و اعتماد. اما تنها در سکانس پایانی تقابل این دو به کمک فیلمنامه می آید. تاکید بیش از حد فیلم روی جزئیات روابط بین زن و شوهر در بخش هایی این نکته مهم و این تقابل عمیق را کمرنگ می کند.

پس از دیدن این فیلم، افسوس حرف مشترک خبرنگاران و اهالی رسانه بود، که در رقابت فیلم های بی رمق و ضعیف جشنواره چنین فیلمی خارج از بخش مسابقه است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:سینمای ایران / سیده انوشه میرمجلسی