تبیان، دستیار زندگی
جیمز مه یر عكاسی حرفه یی است كه در نیویورك كار می كند. او نویسنده كتاب «موارد ضروری عكاسی خیابانی» است و در حال حاضر تورهای عكاسی نیویورك را می چرخاند. او می گوید:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت های یك عكاس با تیرانداز

10 اشتباه معمول عكاس های تازه كار

جیمز مه یر عكاسی حرفه یی است كه در نیویورك كار می كند. او نویسنده كتاب «موارد ضروری عكاسی خیابانی» است و در حال حاضر تورهای عكاسی نیویورك را می چرخاند. او می گوید:

بخش هنری تبیان
عکاسی حرفه ای

« هر وقت تدریس می كنم خیلی ها درخواست می كنند عكس هایشان را ببینم. در طول زمان فهمیدم اكثر اشتباه هایی كه در عكس ها به چشم می خورند مدام تكرار می شوند، مخصوصا توسط عكاس های كم تجربه . توجه كنید كه تمام این اشتباه های متعارف اگر با قصد قبلی و بجا انجام شود می توانند ویژگی یك عكس باشند. این مقاله درباره اینجور وقت ها نیست بلكه ملاحظه یی است از اشكال هایی كه در عكس ها می بینیم. به عنوان عكاس نیاز است كه شالوده توانایی های درست عكاسی را بدانید تا بعد بتوانید تغییرشان بدهید.

معمول ترین مشكلات تكنیكی

1- رنگ ها بسیار قوی یا غیرواقعی اند

رنگ های قوی و غیرواقعی اغلب اوقات انتخاب خلاقانه فوق العاده یی است اما تفاوت قابل توجهی میان دستكاری رنگ ها به عمد و زمانی است كه این اتفاق به خاطر كنترل ضعیف عدم دانایی می افتد. نخستین چیز مورد نیاز مانیتور خوبی است كه رنگ هایش تنظیم شده باشد. بدون این، دارید با حالتی نابینا روی تصاویرتان كار می كنید. خیلی ها عكس هایی را منتشر می كنند كه در مانیتور خودشان خوب به نظر می آید اما برای بقیه آدم ها مشكل دار است. این به مشكل صفحه تصویر برمی گردد. چطور می توانید عكسی را دستكاری كنید اگر نتوانید رنگ ها و درجه حقیقی عكس را ببینید؟

تمایل مشتركی در عكاس های تازه كار است كه سعی می كنند عكس هایشان را به نقاشی نزدیك كنند. دوباره می گویم، می شود این كار را به شكلی موفقیت آمیز انجام داد اما آن شكلی كه من می بینم وقت هایی است كه saturation slider را زیادی بالامی برند. این كار ممكن است رنگ ها را در یك مانیتور پرجلوه نشان بدهد و در فیس بوك در قابی كوچك قابل توجه به نظر برسد اما فقط عكس را غیرواقعی می كند. وقتی عكس را پرینت بگیرید رنگ ها حتی بیشتر از نمایش شان در مانیتور شدت دارند. وقتی عكس ها را با رنگ های طبیعی و لطیف پرینت می گیرید این رنگ ها شگفت انگیز و بسیار پرتر از چیزی كه تصور می كردید به نظر می رسند. فهمیدن این موضوع حین دیدن عكس در مانیتور دشوارتر است. به جای بالابردن saturation slider تصاویری پیدا كنید كه رنگ های طبیعی توی صحنه، خودشان جان دارند. موضوعی پیدا كنید كه خودش رنگ روشن دارد و اطرافش

رنگ مایه های مات و كم جانند. در ساعات طلایی عكس بگیرید تا رنگ ها قوه طبیعی به دست بیاورند. اگر دل تان می خواهد تصویرتان شبیه نقاشی به نظر برسد به جای بالابردنsaturation slider لایه رنگ مشخصی روی تصویرتان اضافه كنید یا تلاش داشته باشید عكس حالتی بگیرید كه رنگ ها در آنها طبیعی اند، بعد پرینت شان بگیرید، روی دیوارتان بگذارید و رویش نور بتابانید و می بینید كه آن رنگِ نامحسوس می تواند چقدر پرشكوه باشد. این شكلی حس نقاشی هم در عكس هست.

2- عكس ها به اندازه كافی واضح نیستند

تاری عكس وقتی تعمدی و صحیح باشد گاه نتایج بی نظیری به بار می آورد اما اگر می خواهید عكاس خوبی باشید باید كنترل وضوح را به دست بگیرید. اگر از كسی پرتره یی می اندازید نقطه فوكوس باید روی چشم ها باشد. چشم ها باید واضح ترین (و شفاف ترین) بخش عكس باشند، نه گوش ها یا بینی. همچنین در بعضی وضعیت ها به فوكوس نماهای پشت توجه داشته باشید چون گاهی فوكوس دوربین به جای نقطه یی كه رویش تمركز كرد ه اید به پس زمینه پشت سوژه می رسد.

سایه روشن های عكس ضروری هستند و باید در كار با كنتراست، اكسپوژر، درجه های سیاهی و های لایت ها به درستی كار كنید. همیشه بكوشید اكسپوژر را با بهترین حالت بگیرید

برای به دست آوردن وضوح و كم كردن لرزش های دستی دوربین لازم است سرعت شاتر حداقل یكی بیشتر از طول كانون باشد. پس اگر با دوربینی كه لنز 55 میلی متری دارد قاب كاملی دارید، سرعت شاتر باید حداقل یك پنجاهم ثانیه باشد (شاید برای اطمینان سریع تر از این). سنسور APS -C یك لنز 55 میلیمتری عین لنز های 80 میلیمتری است و روی دوربین Micro-4/3rds برابر لنز 100 میلیمتری كه نیازمند سرعت شاتر یك صدم است. اگر freeze motion می كنید باید سرعت شاتر از این هم بیشتر باشد. برای عكس گرفتن از آدم هایی كه با سرعت عادی راه می روند سرعت شاتر 1/320 ام را ترجیح می دهم. بعضی وقت ها برای گرفتن نماهای واضح تر، به بالابردن ISO هم توجه داشته باشید، مخصوصا در موقعیت هایی كه تیره تر است، البته در طول روز هم به كار می آید. ISO بالاتر بهتان اجازه می دهد از سرعت شاتر سریع تر و دیافراگم كوچك تری مثل F/16 استفاده كنید تا مطمئن شوید تمام عكس شفاف و فوكوس است.

3- تركیب بندی به هم ریخته

اگر شما «گری وینوگرند» هستید می توانید آگاهانه عكس هایتان را كج بگیرید تا آن حس انرژیك را داشته باشند، اما خیلی ها تلاش می كنند تصاویرشان صاف باشد. در نمایاب نگاه كنید و شیئی صافی را بیابید و با ارجاع به آن قاب تان را صاف كنید. شاید یك تیر چراغ باشد یا پیاده رو یا یك درخت. توجه داشته باشید كه ممكن است دوربین از چپ و راست كمی پایین تر باشد. اغلب در عكس هایتان همان یك طرف همیشه كمی نامیزان است و این را باید تغییر دهید. بعضی از آدم ها حتی وقتی عكس را ویرایش می كنند هم متوجه كج بودن تصویر نمی شوند. تشخیص و تعمیر كجی عكس تغییر بسیاری در كارتان می دهد. مساله دیگری كه توجهم را جلب كرده این است كه خیلی از عكاس ها به لبه عكس ها توجهی ندارند. اگر ممكن است چیزهایی را در لبه قاب هایتان بگذارید تا چشم های بیننده از نسخه چاپ شده دور نشود. این كار را می توان با قرار دادن شاخه درخت، پله های اضطراری یا یك ساختمان در لبه عكس انجام داد. نیمی از چیزی را در گوشه عكس قرار دهید تا چشم ها را در قاب نگه دارد. گاهی تركیب بندی ها می توانند خیلی ساده باشند. سادگی می تواند خوب باشد، اما نه همیشه. قدمی به عقب بردارید و ببینید چطور می توانید عنصر بیشتری به قاب راه بدهید. با عناصر بیشتر تركیب بندی های پیچیده تری درآورید، در این مسیر تصاویر جالب و جذابی خلق می كنید. خیلی از آدم ها روی عكاسی افقی یا عمودی تكیه می كنند. اینكه بین شان دو مدل یكی را ترجیح بدهید خوب است اما وقتی می بینم تازه كارها چنین می كنند، به نظرم می رسد انگار نمی توانند یا راحت نیستند نوع دیگری عكس بگیرند یعنی بعضی ها شش عكس عمودی می گیرند و آن وسط ها یك افقی یا برعكس. این كار عمدی نیست و بسته به موقعیت و سوژه رو می آورند به یكی از این دو نوع. مهم تر از باقی مسائل آدم ها وقتی چیزی می بینند كه برایشان جالب است بلافاصله همان لحظه می ایستند، چند عكس می گیرند و به حركت شان ادامه می دهند. مثل روبات ها. وقتی چیز جالبی می بینید كمی صبر كنید و قدری با فكر باز بیندیشید كه بهترین روش برای گرفتن عكسش چیست. افقی یا عمودی؟ بهترین عمق كانون چه می تواند باشد و از كجا بهترین دید به دست می آید؟ آیا عناصر دیگری هم هستند كه بتوانم به قاب اضافه كنم؟ نورپردازی چطور است؟

4- عكس به اندازه كافی جلو نیست

«رابرت كاپا» یك بار گفت «اگر عكس هایتان به قدر كافی خوب نیستند، به قدر كافی به سوژه نزدیك نیستید». مثل یك تك تیرانداز فاصله نگیرید. نزدیك شوید و لنز های عریض همراه داشته باشید. این حركت برای پرتره ها، تصاویر مناظر و هر نوع دیگر عكاسی كارساز است. گاهی بهتر است نزدیك شوید و چیزی را كه مهم است به شكل بزرگ تری در قاب جا بدهید.

5- درجه های كنتراست، اكسپوژر و سیاه و سفیدی غیرصحیح است

سایه روشن های عكس ضروری هستند و باید در كار با كنتراست، اكسپوژر، درجه های سیاهی و های لایت ها به درستی كار كنید. همیشه بكوشید اكسپوژر را با بهترین حالت بگیرید. می دانم می توانید بعدا درستش كنید و اغلب هم این كار را خوب انجام می دهید اما اگر آن را در دوربین و حین عكاسی به شكل صحیح داشته باشید تاثیری شگرف خواهد داشت. همین طور به این فكر كنید آیا عكس تان زیادی تاریك یا روشن است؟

درست گرفتن كنتراست كار دشواری است. مراقب باشید كه كنتراست زیادی نكنید. نباید به تمام عكس ها مقدار یكسان كنتراست اضافه كنید چون این به نورپردازی داخل صحنه بستگی دارد. عكاس ها عادت دارند یا كنتراست خیلی كم باشد یا خیلی زیاد. بعضی وقت ها این اشكال مانیتور عكاس است اما باقی تقصیر خودش. داشتن قسمت های سیاه و سفید در عكس خوب است. بیشتر وقت ها دوست دارید در سایه ها یا های لایت ها جزییاتی داشته باشید اما بهتر است بخش های سفید چشم بیننده را بگیرند و بخش های سیاه تصویر را زمینه سازی كنند.

6- HDR دستی سنگین

من مخالف HDR (گستره داینامیك) نیستم، فقط می بینم به قدری زیاد از حد ازش استفاده می شود كه تماشاگر حرفه یی را به گریه می اندازد! می شود HDR را درست انجام داد و طوری كه نامحسوس باشد. اما اكثر اوقات می بینم HDR چنان با شدت انجام شده كه رنگ ها اصلاطبیعی نیستند. حتی دیگر غیرطبیعی هم نیستند، افتضاحند. اصلاسایه یا سیاهی وجود ندارد. های لایت یا سفیدی در كار نیست. عكس هایی را دیده ام كه همه رنگ مایه ها میانه هستند. می توانید كمی از جزییات سایه ها كم و از سفیدی ها استفاده كنید تا گستره داینامیك بهتری داشته باشید. سعی كنید كه تركیب عالی میان رئالیسم و خوب به نظر آمدن را پیدا كنید. دستكاری عكس درباره همین پیدا كردن مرز مناسبی است كه عكس خوب درمی آید و زیاده كاری و كم كاری نمی شود.

7- معمول ترین مشكلات ادراكی سوژه یی وجود ندارد

در عكاسی قاب، رنگ و نور خیلی مهمند اما گاهی وقت ها عكس هایتان به مفهوم هم نیاز دارند. عكاسی عالی یعنی تركیب فرم و محتوا. اگر بتوانید تصویر زیبایی بگیرید كه موضوع جذابی هم داشته باشد یعنی كارتان درست است. درباره سوژه ها، ایده ها و احساس هایی كه در یك عكس شكل می گیرند، فكر كنید. بفهمید كه چه مفهومی در عكس برای تان جالب است و رویش كار كنید. فكر كنید سبك تان چیست و پرورشش دهید.

8- عكس ها به قدر كافی منسجم نیستند

شما می توانید سوژه های متفاوتی داشته باشید و طبیعتا باید سبك های مختلفی را امتحان كنید اما این سوژه ها و سبك ها را در گروه های پیوسته یی سازماندهی كنید. بكوشید به این گروه ها دیدگاه منسجمی بدهید كه حس یكسان و مربوط به هم داشته باشند. انسجام با تجربه به دست می آید، پس هرقدر بیشتر عكس بگیرید بیشتر درباره این موضوع فكر می كنید. به گذر و تغییرات عكسی به عكس دیگر توجه داشته باشید.

9- عكس های مسافرتی زیادی گرفته می شود و هیچ كدام حس خانگی نمی دهند

خیلی ها به من می گویند فقط وقت سفر عكاسی می كنند. مهم نیست كجا زندگی می كنید یا چقدر سرتان شلوغ است، موضوع مهمْ عكاسی از جایی است كه در آن زندگی می كنید. اگه نمی خواهید دوربین تان را همراه خود به طرف بكشید از دوربین گوشی همراه استفاده كنید. دوربین گوشی ها خیلی خوبند. هر هفته برنامه ریزی كنید كه حتی 20 دقیقه یا حتی در وقت ناهار از جایی عكس بگیرید، هرجا كه شد. در پاركینگ، گوشه خیابان یا فروشگاه عكاسی كنید. قول می دهم كه اگر توجه كنید در این مكان ها هم موضوع جالبی پیدا خواهید كرد. بروید بیرون و وقت بگذارید و اطراف را ببینید.

10- تعداد زیاد

خوب است كه عكس زیاد بگیرید. خوب است اگر عكس می گیرید هر روز یك عكس را نشان بقیه دهید اما فقط بهترین كارتان را ویرایش كنید. هیچ كس وقت ندارد میلیون ها عكس را بگردد تا شاهكارها را میان شان پیدا كند. اگر آدم ها مجبور باشند تعداد زیادی عكس معمولی ببینند آن تكه های باارزش را جا می اندازند. همه مان عكس های معمولی گرفته ایم اما بهترین عكاس ها با مخفی كردن آن عكس های معمولی بهترین كار را انجام می دهند. به بیننده هایتان لطف كنید و برایشان عكس های باارزش خودتان را نمایش دهید. دوست دارید آدم ها بعد از دیدن یك عكس باز هم دل شان بخواهد سراغ تان بیایند چون اگر غیر از این باشد طبیعتا دیگر سراغی از عكس هایتان نمی گیرند.


منبع: اعتماد