دوستی باكفّار، ممنوع!
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبح گاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات ، مورد بررسی قرار می گیرد...
شش آیة پایانی سورة انفال از صفحة 186، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
آیة 73 میفرماید: «مردمكافِر، پیوند دوستیشان، تنها با خودشان است» و شما مسلمانان، حق ندارید با آن ها پیوند دوستی برقراركنید؛ نه میتوانید از آن ها حمایت کنید و نه از آن ها حمایت بطلبید؛ نه به آن ها پناه دهید و نه از آن ها پناه بخواهید.
و خلاصه، نه آن ها باید در تار و پود جامعة اسلامی داخل باشند و نه شما مسلمانان، در تار و پود جامعه آن ها.
مسألة دوستی، آن قدر مهمّ است كه شاید در قرآن، روی كم ترموضوعی، بهاندازه موضوع دوستی تأكید شده باشد.
اصولاً دوستی بر دو قسم است:
دوستی واجب و دوستی حرام. دوستی حرام با كفّار است و دوستی واجب با مۆمنان.
یعنی، بر مۆمنان واجب است كه با هم، دوستی داشتهباشند و رابطة مَحبّت، در میانشان برقرار باشد و به سرنوشت یكدیگر علاقهمند باشند.
مَثَل بسیار جالبی از پیغمبراكرم(ص) نقل شده كه اهل ایمان را تشبیه به یك پیكر انسان كرده و فرموده است: جامعه اسلامی مانند بدن یك انسان است كه اعضایی دارد.
چطور اگر عضوی از بدن، دردناك گردد، تمام اعضای بدن به خاطر آن عضو دردناك، بیخواب شده و تب میكنند، همانگونه هر فرد جامعه اسلامی نیز به منزلة یك عضو از آن پیكر است كه اگر برای او ناراحتی پیشآید، باید تمام امّت اسلامی، به خاطر او ناراحت شوند تا او را از آن پریشانی نجات دهند.
سعدی نیز از همین حدیث شریف و پر محتوای نبوی الهام گرفته و آنشعر معروف را سروده است.
در روایت دیگری از رسول خدا (ص) آمدهاست: كسی كه برای مشكلگشاییِ برادر ایمانیاش حركت كند، گویا نُه هزار سال خدا را عبادت کرده، در حالی كه روزها، روزهدار و شبها، شب زندهدار بوده است.
امام صادق(ع) در حدیث دیگری فرمودهاست: كسی كه برادر مۆمنش گرفتار شده و مشكلی برایش پیش آمده، اگر به فریاد او برسد و غم و غصّه او را برطرف كند و او را در برآمدن حاجاتش كمك نماید، خداوند در اِزای اینخدمت، هفتاد و دو رحمت برای او قرار میدهد كه یكی ازآن ها را در دنیا عنایت میفرماید و در سایه آن رحمت، امر معاش و زندگیاش را رو به صلاح و نیكی میبرد و مشكل زندگیاش را برطرف میگرداند.
یعنی، همانطور كه او مشكل برادر ایمانیاش را برطرف كرده است، خدا هم، مشكلات زندگی او را برطرف مینماید، به طوری كه پیچیدگی در امر معیشت پیدا نكند و امّا هفتاد و یك رحمت دیگر را هم، خدا برای قیامت نگه میدارد و وحشت آن روز را از او برطرف میسازد.
بنابراین،از طرفی، توهین، آبروریزی، غیبت، حسادت و بیادبی به یك مۆمن كه متأسّفانه در زمان ما مثل آبخوردن شده، حسنات انسان را از بین برده و از ارزش میاندازند.
چنانكه فرمودهاند: همانگونه كه آتش هیزم را میخورَد، حسد هم، حسنات انسان را از بین میبرد. از طرف دیگر، یك خدمت و نیكوكاری به یك فرد مۆمن، بسیاری از گناهان انسان را از بین برده یا حتّی تبدیل به حسنات میسازد.
امّا دوستی با كفّار، یعنی آن ها را به خود راهدادن، درِ دل را به روی آنان بازكردن، آن ها را در زندگی خود دخالتدادن و محرم اسرار خود دانستن به طوری كه نفوذ در شۆون زندگی مسلمانان پیدا كنند، حرام است.
لذا انتهای همین آیة 73 میفرماید: «اگر با كفّار قطع رابطه نكنید، فتنه ی بزرگی در جامعة بشری و محیط شما بهوجود میآید و فَساد بزرگی پدیدار میشود».
چه فتنه و فسادی از این بالاتر كه اخلاق عمومی، رو به فساد میرود و اعمال زشت و ناپسند در میان ملل رواج یافته و نقشههای شوم دشمنان در راه براندازی آیین حق و عدالت از نو جان میگیرد.
درحقیقت، قرآن، به ما مسلمانان هشدار میدهدكه اگر رابطه همكاری و برادری خود را با یكدیگر محكم نكنیم و از دشمنان قطع پیوند و همكاری ننماییم، روز به روز، اختلاف و پراكندگی در صفوفمان بیش تر شده و با نفوذ دشمنان در جامعه اسلامی و وسوسههای اغواگر آن ها، پایههای ایمان، سست و متزلزل شده و از اینراه، فتنة بزرگی دامانمان را خواهدگرفت.
هم چنین بر اثر عدم پیوند محكم اجتماعی بین ما مسلمانان و رخنة دشمن در صفوف ما، انواع مفاسد، ناامنیها، خونریزیها، تباهی اموال و فرزندان و نابسامانیها در جامعه ما آشكار شده و تباهی همهجا را فرا خواهدگرفت.
البتّه، اینمطلب، منافاتی با برقراری رابطه اجتماعی، اقتصادی و احیاناً سیاسی با كفّار ندارد، بهشرطیكه اینرابطه، لطمهای به استقلال و اقتدار مسلمانان نزند.