زینب همیشه بلاکش بود!
گذری به مصائب زینب علیها السلام
آن بانوى عظیم الشان - كه به واقع زینت پدر و گل خوشبوى ولایتبود - در مقام و منزلت و فضائل اخلاقى چنان بود كه او را عقیله بنى هاشم نام نهادند. او على رغم چنین مقام و منزلتى و على رغم تمام سفارشات و وصایاى رسول گرامى اسلام در مورد اهل بیت علیهم السلام آماج بیشترین نامهربانیها قرار گرفت و با صبر و بردبارى و استقامتبىنظیر، چشمهاى جهانیان را خیره كرد.
اگرچه برشمردن تمام مصائب زینب كبرى علیها السلام و درك عمق فجایعى كه در طول دوران زندگى بر ایشان وارد شد از طاقت ما خارج است، ولى با بیان پارهاى از آنها ام المصائب بودن ایشان را از دور به نظاره مىنشینیم، امید است كه بتوانیم در این دانشگاه انسان ساز، درسهاى آموزنده اخلاقى را فراگیریم و با عمل به آنها به تهذیب و تزكیه نفس خویش بپردازیم.
آب دریـا را اگـر نـتـوان كـشـیـد هم به قدر تشنگى باید چشید
یكى از نویسندگان خوش ذوق فهرستى از برخى مصائب آن بانوى گرانقدر تهیه كرده و بیش از چهل مصیبتبراى ایشان بیان نموده است (24) كه در این نوشتار در چند مرحله به برخى از آنها اشاره مىكنیم.
الف) دوران پدر و مادر
دوران كودكى زینب علیها السلام كه گمان مىرفتبهترین دوران زندگى او باشد، با رنجها و تلخیهاى بسیارى همراه بود. از طرفى با فراق بزرگترین انسان تاریخ; پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله دیگر نمىتوانست آغوش گرم ایشان را كه آرامش بخش روح و روان او بود احساس كند، و از طرف دیگر لحظه به لحظه با درد و رنجهاى مادر مهربانش همراه بود; رنجهایى كه تاریخ بشریت را تیره و تار نمود و لكه ننگى بر پیشانى مسببان آن تا ابدیتباقى گذاشت و دل اندیشمندان را جریحهدار نمود.
امیر مومنان علی علیه السلام: شدیدترین بلاها و مصائب بر پیامبران وارد مىشود، سپس به اوصیاء و بعد به شبیهترین افراد به آنها
آن گل خوشبوى زهرا علیها السلام از غم و اندوه مادر، غمگین مىگشت و مىگریست. در آن هنگام كه شدت ضربه درب خانه توسط مهاجمان، پهلوى صدیقه طاهره را شكست، گویى پهلوى زینب بود كه مىشكند، وقتى ضربه تازیانه دست مادرش را مجروح ساخت، گویى كه تازیانهاى بر قلب نازنین زینب وارد شده است، این حوادث و مصائب همیشه در ذهن آن دختر كوچك باقى بود و بر سینه پرعاطفه او سنگینى مىكرد، ولى این پایان كار نبود و رنجها و سختیها یكى پس از دیگرى خود را نمایان مىساخت تا این كه مصیبتسخت و طاقت فرساى شهادت مادر چون كوهى از مصائب در برابر او پدیدار گشت.
آن بانوى عزیز پس از شهادت مادر شاهد درد و رنج و تنهایى پدر بود كه از فرط تنهایى و بىكسى سر بر چاه مىگذارد و نداى مظلومیتخود را به چاه مىگوید تا شاید او نداى حق على علیه السلام را بشنود. در این میان شهادت پدر مظلومش بدستیكى از شقىترین انسانهاى عالم، مصیبتبزرگ دیگرى بود كه به هیچ وجه برایش قابل جبران نبود. چرا كه دیگر زینب هیچ یاور و پناهى نداشت و غریب و تنها شده بود. این حوادث، زینب كبرى را همچون پولادى كه در میان شعلههاى آتش آبدیده مىشود، مقاومتر و استوارتر مىساخت.
ب) دوران امام حسن علیه السلام
بعد از شهادت پدر و شروع دوران خلافتبرادرش امام حسن مجتبى علیه السلام مصائب زینب باز هم ادامه داشت. براى او چقدر سختبود كه ببیند مردمان سست ایمان بر بلنداى منابر، پدر مهربانش را كه یار و یاور و وصى و خلیفه بر حق رسول الله بود، دشنام مىدهند. از طرف دیگر غریبى و بىكسى برادر و بىثباتى یاران بىوفاى او، دل زینب را به درد مىآورد. این سختیها زمانى به اوج خود رسید كه خبر مسموم شدن برادرش امام حسن علیه السلام به او رسید و انبوهى از غم و اندوه را بر قلب او وارد ساخت، و از این سختتر براى زینب علیها السلام زمانى بود كه شاهد تیرباران شدن بدن مطهر برادرش به هنگام تدفین بود. (25) با این حوادث مظلومیت اهل بیت رسول الله صلى الله علیه و آله و خاندان امیرمؤمنان على علیه السلام و فرزندان فاطمه زهرا علیها السلام بیش از پیش هویدا مىشد.
به امید آنكه با الگوگیرى از صبر و استقامت زینب كبرى علیها السلام، جامعه اسلامى ما در شرایط سخت و دشوار كنونى، راه صبر و استقامت پیش گیرد و در كوران حوادث و اوج امتحانهاى الهى از مسیر دین و پیروى از خط ولایت و رهبرى اهلبیت و اوصیاى آنان خارج نشود
ج) در حادثه کربلا
در حادثه كربلا، زینب علیها السلام سختیهایى را كه پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله از قبل بیان فرموده بود، مشاهده مىنمود. در این هنگام حضرت زینب علیها السلام تلخترین روز عمر خود را در پیش داشت; روزى كه در وصف آن گفته شده «لا یوم كیومك یا ابا عبدالله; هیچ روزى مانند روز تو نیست اى ابا عبدالله.» روزى كه زینب علیها السلام شاهد تشنگى و عطش زنان و اطفال، شهادت فرزندان، برادر و فرزندان برادر بود و در نهایت وقتى برادرش آماده میدان رزم شد، گویى تمام عالم بر سر او خراب شد و هنگامى كه اسب بىصاحب ابا عبدالله به خیمهگاه برگشت، زینب مصیبت زدهترین زن تاریخ گشت.
د) در اسارت
در حالیكه غم از دست دادن عزیزترین افراد قلب نازنین زینب علیها السلام را مىآزرد، سفر طولانى و طاقت فرساى اسارت از كربلا تا كوفه و از كوفه تا شام آغاز شد و با توجه به بیمارى امام سجاد علیه السلام قافله سالارى این كاروان غم زده و مصیبت دیده، به عهده زینب بود. این سفر با وقایع تلخى از جمله: نشان دادن سرهاى بریده شهدا بر سر نیزهها، بىتابى كودكان یتیم و ماتم زده و خسته، بیمارى امام سجاد علیه السلام كه با حالتى بسیار اسفبار و دلخراش به همراه كاروان در حركتبود، هتك حرمتحرم رسول خدا، شادمانى مردم كوفه و خارجى خواندن خاندان پیامبر اسلام و صدها فجایع و مصیبت دیگر، مصیبتهایى كه یكى از آنها براى از پا درآوردن هر انسان كافى است; اما زینب كبرى علیها السلام همچون كوهى سترگ و استوار، با خطبههاى آتشین خود در كوفه و شام وظیفه افشاگرى ظلم بنى امیه را به خوبى انجام داد و نهضتحسینى را به جهانیان عرضه كرد.
به راستى كه انسان با شدت بلایا و مصائب زینب علیها السلام، تردیدى در عظمت و بزرگى مقام ایشان پیدا نمىكند و سخن پدر گرامیش على علیه السلام به ذهن تداعى مىكند كه فرمود: «ان اشد الناس بلاء النبیون ثم الوصیون ثم الامثل فالامثل; شدیدترین بلاها و مصائب بر پیامبران وارد مىشود، سپس به اوصیاء و بعد به شبیهترین افراد به آنها.» (26)
به امید آنكه با الگوگیرى از صبر و استقامت زینب كبرى علیها السلام، جامعه اسلامى ما در شرایط سخت و دشوار كنونى، راه صبر و استقامت پیش گیرد و در كوران حوادث و اوج امتحانهاى الهى از مسیر دین و پیروى از خط ولایت و رهبرى اهلبیت و اوصیاى آنان خارج نشود.
تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری
1- زینب كبرى، عقیله بنى هاشم، حسن الهى، مؤسسه فرهنگى آفرینه، ص70 - 73.
2- مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب، مطبعة الحیدریة، ج4، ص204، و بحارالانوار، مجلسى، همان، ج44، ص157.
3- بحارالانوار، مجلسى، همان، ج67، ص222.