تبیان، دستیار زندگی
وقتی ستارهمدانی آمد و روبه روی ما نشست تا به سوالاتمان پاسخ دهد، هر چه سروصدا روی زمین بود فعال شد! در حالی كه ما صدای همدیگر را بسختی می شنیدیم و این گفتگو صورت گرفت. هر سوالی كه از ستارهمدانی می پرسیدیم، او را سالها به عقب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتگو با هافبك خلاق استقلال


وقتی ستارهمدانی آمد و روبه روی ما نشست تا به سوالاتمان پاسخ دهد، هر چه سروصدا روی زمین بود فعال شد! در حالی كه ما صدای همدیگر را بسختی می شنیدیم و این گفتگو صورت گرفت.

هر سوالی كه از ستارهمدانی می پرسیدیم، او را سالها به عقب می برد و در حالی كه خنده حاكی از رضایت از لبانش دور نمی شد، از نوجوانی اش می گفت...

بچه محل باقری و اكبرپور بودم

در محله عباسی تبریز به دنیا آمدم و فوتبال را از كوچه پس كوچه های همان جا آغاز كردم. محله ما فوتبال خیز بود و بازیكنان بزرگی مثل كریم باقری، علیرضا اكبرپور و سیروس دین محمدی را به تیم ملی تحویل داد.

هر چه سنم بیشتر می شد، علاقه ام به فوتبال هم بیشتر می شد تا این كه در سن 16 سالگی به تیم جوانان ببلرینگ سازی تبریز دعوت شدم و فوتبالم كمی رنگ حرفه ای تر و جدی تر به خود گرفت.

مجبور شدم ترك تحصیل كنم

وقتی سالهای نوجوانی را پشت سر می گذاشتم خانواده ام از نظر مالی وضعیت چندان خوبی نداشتند و به همین خاطر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. گرچه حالا می فهمم چقدر اشتباه كردم. یادم می آید روزی كه ترك تحصیل كردم. به خاطر مبلغی بود كه از طریق فوتبال به من پیشنهاد شد و من راهی جز پذیرفتن آن پیشنهاد و ترك درس  مدرسه نداشتم. به همین خاطر كم كم از درست عقب افتادم و بعد هم به كلی آن را فراموش كردم، اما الان حدود یك سال است كه متوجه شده ام ادامه تحصیل تا چه اندازه می توانست در فوتبالم تاثیرگذار باشد.

روزهای شیرین نوجوانی

خیلی بچه بازیگوشی بودم، بخصوص در مدرسه، موقع زنگ تفریح همه دنبال من بودند. یادش بخیر! با اكبرپور و باقری همكلاس بودیم. با شیطنت هایمان مدرسه را روی سرمان می گذاشتیم! از به یادآوردن روزهای شیرین نوجوانی ام واقعا لذت می برم.

دوران واقعا خوبی بود. خاطرات زیادی دارم . وقتی به نوجوانی ام فكر می كنم دوران مدرسه، شیطنت هایم، زمینهای خاكی و گل كوچك و... برایم تداعی می شود.

از دعوا فرار می كردم

درست است كه شیطنت داشت، اما اصلا اهل دعوا نبودم و همیشه سعی می كردم با راهی غیر از دعوا مشكلات را حل كنم.

بدترین كتك زندگی ام را هم از مدیر مدرسه مان خوردم. [ناگهان به فكر فرو می رود] خیلی تاثیر بدی روی من گذاشت. دیگر نمی خواهم چیزی در این باره بگویم.

دستیابی به نیروی عجیب

همیشه پیش خودم فكرمی كردم ای كاش روزی برسد كه من هم در تیم ملی بازی كنم و یكی از پیراهن های این تیم مال من باشد.  اولین باری كه پیراهن تیم ملی را پوشیدم احساس عجیبی داشتم. خیلی خوشحال بودم اما از طرفی احساس مسوولیت می كردم.

برای رسیدن به آرزویم خیلی زحمت كشیدم. مشكلات زیادی داشتم، اما به لطف خدا توانستم موفق شوم. ضمن این كه همیشه احساس می كردم نیروی عجیبی مرا هدایت می كرد تا با انگیزه بیشتری دنبال این رویا باشم.

كاش عاقلانه تر زندگی می كردم

فكر می كنم هنوز به جایگاهی كه همه برایم در نظر گرفته بودند نرسیده ام. من در یك مقطعی به خاطر بروز یك سری مشكلات، دچار افت شدم. حالا خوشبختانه مشكلاتم رفع شده و از امسال دوباره تمام فكرم را روی فوتبالم گذاشته ام تا به آنچه حقم است دست یابم. شاید اگر عاقلانه تر و با تفكر زندگی می كردم این گونه نمی شد. اما معتقدم هنوز هم دیر نیست...

دلم می خواهد تا 5 سال دیگر كه اواخر فوتبالم است، به بازیهای ملی ام اضافه شده باشد.

جام جهانی، افتخار بزرگ ورزشی

بدون شك حضور در جام جهانی، موثرترین اتفاق ورزشی زندگی ام بود. حضور در این جام معتبر آرزوی هر فوتبالیستی در هر جای دنیاست و من خدا را شكر می كنم كه توانستم یكی از ملی پوشان ایران در جام جهانی 98 فرانسه باشم. من در آن سفر خیلی چیزها یاد گرفتم و فوتبالم تاثیر بسزایی از آن گرفت.

مساله ای كه حتی از من جدا نمی شود، این است كه حرفه ام( فوتبال) به عنوان یك نقاب روی صورتم است و همیشه باید این نقاب را كنار بگذارم تا ببینم خودم چه كسی هستم. در برخورد با مردم و اجتماع هم باید نقاب را بردارم. چون این نقاب تنها در یك مقطع با من است و بالاخره روزی برای همیشه كنار خواهد رفت.

فوتبال نباید آینده ام را از زندگی عقب بیندازد

فكر می كنم فوتبال را همه حتی خانمها خیلی دوست دارند. نتایج مطلوب تیم ملی در سالیان اخیر باعث شده تا فوتبال جایگاه خاصی پیدا كند و برای مردم شادی آفرین باشد. علاقه و احساسات مردم به فوتبالیست ها نشان از این دارد كه برنامه ریزی ها مثمرثمر بوده است.

فوتبال در دنیا هم جایگاه خاص خودش را دارد و در ایران هم به عنوان حرفه لقب می گیرد؛ اما علاقه به فوتبال نباید كسی را از دیگركارهای مهم زندگی اش دور كند. انسان باید درهر مقطعی از لحظه هایش استفاده كند چون لحظه ای كه برود، دیگر برنمی گردد و تنها حسرت برای آدم می گذارد.

خانه تكانی استقلال

استقلال امسال با استقلال پارسالی خیلی فرق دارد. نتیجه حضور یك مربی جوان با تفكرات نو و تغییر و تحولات مثبت، كسب نتایج خوب در هفته های اخیر است. استقلال امسال یك تیم بی حاشیه است كه در آن به جوانها اهمیت داده می شود و بازیكنانش فوتبال را خوب می فهمند و بازی می كنند.

از اول به فكر قهرمانی نبودیم!

حقیقتش در شروع بازیهای لیگ، استقلال هنوز یك تیم دست و پا شكسته بود كه داشت از بحران خارج می شد. بحرانی كه سال گذشته این تیم را در مكان نهم جدول جای داد. به همین دلیل اوایل كار، هیچ كس به فكر قهرمانی این تیم نبود. اما بعد از پنج، شش هفته فهمیدیم پتانسیل لازم برای قهرمانی را داریم. كادر فنی این تفكر را به بچه ها منتقل كردند و حالا هم می بینید كه در صدر جدول ایستاده ایم.

سوار بر كشتی فوتبال

در حال حاضر ما سوار كشتی فوتبال شده ایم و باید با جذر و مدها كنار بیاییم. در واقع می توان گفت ما لبه استخر ایستاده ایم و اگر درست راه نرویم، داخل آب سقوط می كنیم. فوتبالیست باید حواسش جمع باشد و درست تصمیم بگیرد تا آینده بهتر و روشنتری داشته باشد و برای این كار، باید خوب فكر كند. همه اتفاقات فوتبال برای یك فوتبالیست تعیین كننده است.

هیچ وقت دیر نیست

در حال حاضر بزرگترین هدفم رسیدن به آرامش روحی و فكری است؛ آرامشی كه چند سال از من دور شده بود و كار را برایم بسیار سخت كرده بود. از طرفی مشغول درس خواندن هستم و از طرف دیگر هم فوتبال را جدی تر از هر زمان دیگری گرفته ام. بله ، هیچ وقت دیر نیست.