تبیان، دستیار زندگی

آسیب شناسی طنزهای سینمایی گیشه پسند چند سال اخیر که بعضا به دامن ابتذال افتاده اند

کمدی های سینما در چنگ شوخی های ۱۸+

می گویند سینمای کمدی همیشه وقتی دوران اوج خود را سپری می کند که مخاطبان عام از اوضاع زندگی چندان رضایت ندارند و خواستار ‌خنده و شادی هستند تا از این رهگذر دست کم لحظاتی مشکلات خود را به دست فراموشی بسپارند. از سویی برخی معتقدند آدمها وقتی حالشان خوب است و روزگار به کامشان هم فیلم های کمدی را در اولویت تماشا دارند و با فراغ بال به آنها می خندند. این تئوری شاید جنبه های عینی و ملموس تری در کشور ما داشته باشد. بویژه امروز که شرایط اقتصادی مردم تعریفی ندارد و در عین حال کمدی ها در سینماها گیشه داغی دارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هزارپا


به طبع دست اندرکاران سینمای ایران نیز در مواجهه با استقبال گرم سینماروها از کمدی های سالهای اخیر، گویی تمرکز خود را بیشتر روی ساخت این دست فیلم ها گذاشته اند.
فقط در سال جاری هشت فیلم از ۱۵ فیلم اکران شده در سینمای ایران که بالاتر از یک میلیارد فروخته اند،متعلق به ژانر کمدی هستند. ضمن اینکه صدرنشین جدول فروش هم «مصادره» است که در ژانر کمدی ساخته شده.
«نهنگ عنبر ۲»، «گشت ۲»، «خوب، بد، جلف»، «من سالوادور نیستم»، «پنجاه کیلو آلبالو»، «بارکد» و «اکسیدان» هم فیلم هایی هستند که سال گذشته موفق به فروشی بیش از ۱۰ میلیارد تومان در گیشه شدند.ایسنا در این باره می نویسد:«اینکه چرا فیلم‌های کمدی فارغ از کیفیت ساختاری و محتوایی آن مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد نیازمند واکاوی پژوهش گرانه است که صرفا مربوط به مطالعات سینمایی نیست و باید از دانش‌های دیگر به‌ویژه دانش‌های میان‌رشته‌ای مثل مطالعات فرهنگی و ارتباطات و جامعه‌شناسی برای فهم و رمزگشایی آن بهره برد؛ به‌عبارت‌دیگر اگر گرایش مخاطبان سینما را به ژانر کمدی به عنوان یک رفتار وکنش اجتماعی تعریف کنیم بدون شک عوامل فرامتنی سینما ازجمله فرهنگ، نظام اجتماعی، طبقه، نژاد، جنسیت و بسیاری از عوامل اجتماعی دیگر در شکل‌گیری رفتار مخاطبان و انتخاب‌های آنها در تماشای فیلم موثر است….. ضمن اینکه گرایش به فیلم‌های کمدی را می‌توان در رفتارشناسی ایرانیان هم ردیابی کرد به این معنا که ایرانیان غالبا از روحیه طنز و شوخ‌طبعی برخوردار هستند و همین روحیه فارغ از اینکه دلایل اجتماعی آن چیست می‌تواند در گرایش به فیلم‌های کمدی موثر باشد. انسان ایرانی شوخ‌طبعی را به عنوان یک عنصر و خصلت فرهنگ ملی برای سازگاری و شکل دادن به زندگی مدرنش مورداستفاده قرار داده است و توجه مخاطب امروز به فیلم‌های کمدی را می‌توان از این حیث مورد بررسی قرارداد و آن را هم امتداد همان خصلت شوخ طبعانه در جهت سازگاری بیشتر با زندگی و زیست- جهان خود تعبیر کرد که حالا سویه بصری و تکنولوژیک یافته است».
تا اینجای بحث ظاهرا باید به نیازسنجی متولیان سینمای ایران تبریک گفت که به فراخور نیاز تماشاگرانشان فیلم تولید می کنند. مشکل اصلی اما از جایی آغاز می شود که برخی از این کمدی ها چنان بنجل و بی مزه هستند که نه صدای خنده ای در سالنهای نمایش آنها شنیده می شود و نه با روراستی و تبلیغات صادقانه تماشاگران را ترغیب به خرید بلیت کرده اند.
معضل بزرگتر هم از جایی آغاز می شود که این فیلمهای به اصطلاح پرفروش بدل به بستری ایده آل برای طرح شوخیهای مبتذل و اشاره های آشکار و پنها نبه مسائل جنسی می شوند.شوخیهایی که گاه از شدت صراحت،مرزهای وقاحت را نیز جا به جا کرده اند و گویا سازندگانشان با ذهنیت هرچه وقیح تر، بامزه تر آنرا کلید زده اند.
شوخیهایی که امروز در فیلم های به وفور یافت می شوند و در دهان اغلب کاراکترها به عنوان دیالوگ می چرخند. جالب اینجاست اگر این فیلم ها ممیزی می شوند، پس چطور هنوز گرفتار این ادبیات قبیح هستند و آیا آ نبخشهای حذف شده چقدر بدتر از اینهایی هستند که از تیغ سانسور گذشته اند!
ولی واقعا چه ب رسر سینمای ایران آمد که از کمدی های شریف و بانمک به سمت این دست طنزهای سخیف کشیده شد.فرهنگ نیوز در این مورد می نویسد:«در دهه هفتاد اگر فیلم اجاره نشین ها ساخته داریوش مهرجویی ، آپارتمان شماره ۱۳ ساخته یدالله صمدی، همسر ساخته مهدی فخیم زاده، لیلی با من است ساخته کمال تبریزی و فیلم مومیایی ۳ با قالب اجتماعی و فانتزی، با مولفه های اخلاقی گیشه ها را فتح می کرد در دهه هشتاد با کمرنگ شدن این نوع کمدی اخلاقی و با گذشتن از خطوط قرمز مولفه های اخلاقی، کمدی جنسی گیشه ها را فتح کرد.
کمدی مرد عوضی ساخته محمدرضا هنرمند با سکانس های معروفش ، آرایش منشی و معاشقه مرد با همسرانش را می توان به عنوان یکی از بارزترین مصادیق شوخی های جنسی بعد از انقلاب نام برد. بعداز ان به ترتیب فیلم های نان و عشق و موتور هزار ساخته ابوالحسن داوودی، خواب سفید ساخته حمید جبلی، دو کمدی مهمی هستند که رگه هایی کمرنگ از کمدی جنسی را در خود داشتند البته این نوع فیلم ها از حیث نخستین بودن، حائز اهمیتند چون هیچ کدام مصادیق بارز جنسی را در خود ندارند.
یکسال بعد از آن، ساخت کمدی های بی پروا ، دختر و پسری رشد چشمگیری داشت. فیلم های عروس خوش قدم ، دنیا ، دختر ایرونی، توکیو بدون توقف را می توان از این حیث فیلم ها نام برد. در سال های بعد فیلم کما که یکی از معروف ترین سکانس هایش رقص امین حیایی و گلزار بود و فیلم مارمولک با حواشی سیاسی پیرامون فیلم و دیالوگ های عجیب و غریبش، با زمینه های پر رنگ جنسی تنور کمدی جنسی را در سینما داغ تر و داغ تر کرد. به طوری که در سال ۸۴ تا ۸۶ تولید این نوع کمدی ها به اوج خود رسید.حال در دهه نود این خط بی حیاگری جنسی در فیلم های کمدی با اهتمام بیشتری از سوی عده ای طنزپرداز دنبال می شود. چنانچه در فیلم زنان ونوسی و مردان مریخی ساخته کاظم راست گفتار و فیلم آتشکار ساخته محسن امیر یوسفی به اشاره مستقیمی از روابط جنسی می پردازد.حال در دهه نود این خط بی حیاگری جنسی در فیلم های کمدی با اهتمام بیشتری از سوی عده ای طنزپرداز دنبال می شود».
  بانی فیلم قصد دارد در گفت وگو با تعدادی از هنرمندان به آسیب هایی بپرازد که این دست کمدی های سخیف به پیکره سینمای ایران می زنند. کمدی هایی که به نظر، بر اساس سیاست گذاریهای بخشی از باندهای قدرت در سینما که از این محمل تنها به دنبال سود مالی و فروشهای پوشالی چندین میلیاردی هستند در مسیر تولید قرار می گیرند و اخلاقیات راهی در آنها ندارند.

منبع : بانی فیلم