تبیان، دستیار زندگی

حفظ آسایش والدین بر هم نزدن خواب والدین

فرزندی که آرامش و آسایش والدین خود را حفظ می نماید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
والدین
در میان بنی اسرائیل شخصی به قتل رسید. امّا نشانی از قاتل او پیدا نشد.

بنی اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام مراجعه کرده و از او چاره کار را خواستار شده و معرفی قاتل را درخواست نمودند.

قال الإمام الرضا علیه السلام: إنّ رجلًا- من بنی إسرائیل- قتل قرابة له.

ثمّ أخذه. و طرحه* علی طریق أفضل سبط- من أسباط بنی إسرائیل-.

ثمّ جاء یطلب بدمه.

فقالوا لموسی علیه السلام: إنّ سبط آل فلان قتلوا فلاناً. فأخبرنا من قتله؟

قال: ایتونی ببقرة.

قالُوا: أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً.

قالَ: أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکونَ مِنَ الْجاهِلِینَ.

(قال) و لو أنّهم عمدوا إلی أی بقرة. أجزأتهم.

و لکن شدّدوا. فشدّد اللَّه علیهم.

قالُوا: ادْعُ لَنا رَبَّک یبَینْ لَنا ما هِی؟

قالَ: إِنَّهُ یقُولُ: إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِکرٌ. عَوانٌ بَینَ ذلِک.

* فی التفسیر: فطرحه. فی التفسیر: قتل. مابین القوسین لم یذکر فی العیون.

حضرت موسی علیه السلام به آنها امر کرد تا گاوی را آورده و آن گاو را کشته و قسمتی از بدن آن را به بدن مقتول زده تا او- به اذن خدای عزّ وجلّ- زنده شده و قاتل خود را معرفی کند.

اما بنی اسرائیل با پرسشها و کنجکاویهای بیجای خود- در مورد خصوصیات این گاو- مجبور شدند که یک گاو معلوم و مشخص و معین را برای این کار تهیه کنند.

تا برای شناختن قاتل بکار ببرند.

یعنی: لا صغیرة. و لا کبیرة.

و لو أنّهم عمدوا إلی أی بقرة أجزأتهم. و لکن شدّدوا. فشدّد اللَّه علیهم.

قالُوا: ادْعُ لَنا رَبَّک یبَینْ لَنا ما لَوْنُها؟

قالَ: إِنَّهُ یقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ.

و لو أنّهم عمدوا إلی أی بقرة. لأجزأتهم. و لکن شدّدوا. فشدّد اللَّه علیهم.

قالُوا: ادْعُ لَنا رَبَّک یبَینْ لَنا ما هِی. إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَینا. وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ.

قالَ: إِنَّهُ یقُولُ: إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِیرُ الأَرْضَ وَ لا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِیةَ فِیها.

قالُوا: الآْنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ.

فطلبوها. فوجدوها عند فتی- من بنی إسرائیل-. فقال: لا أبیعها إلّابمل ء مسکها ذهباً.

فجاؤوا إلی موسی علیه السلام. فقالوا له (ذلک. فقال: إشتروها)*.

فإشتروها. (و جاءوا بها. فأمر بذبحها. ثمّ أمر أن یضرب المیت بذنبها.

فلمّا فعلوا- ذلک- حیی المقتول. و قال:- یا رسول اللَّه- إنّ ابن عمّی قتلنی- دون من یدعی علیه قتلی-. فعلموا- بذلک- قاتله)*.

فقال رسول اللَّه (موسی بن عمران علیه السلام)*- لبعض أصحابه-: إنّ هذه البقرة لها نبأ.

فی التفسیر هکذا: أی لا صغیرة و لا کبیرة. فی التفسیر: لأجزأتهم.

فی التفسیر هکذا: قال: فإشتروها.* ما بین القوسین لم یذکر فی التفسیر.

و صاحب آن گاو شخصی بود که نسبت به والدین خود نیکی می کرد.

و بنی اسرائیل- بخاطر آن کنجکاویها- مجبور شدند تا فقط همین یک گاو را برای پیدا کردن قاتل از آن جوان خریداری نموده و ذبح نمایند.

و آن جوان بشرط آنکه به مقدار وزن گاو به او طلا بدهند. حاضر به فروش گاو شد.

لذا بنی اسرائیل برای خریداری آن گاو مجبور گشتند تا به اندازه وزن و سنگینی اش طلا بدهند. و با این قیمت هنگفت گاو را از آن جوان خریداری نمایند.

قصّه نیکوکاری صاحب این گاو به والدین خود به این شرح است: روزی این جوان کالایی را- که سود زیادی برای او داشت- از شخصی خریداری نمود.

و پس از انجام این معامله. مقرر شد تا این جوان. پول آن کالا را پرداخت نماید.

هنگامی که این جوان خواست تا پول کالایی را خریداری نموده بود به فروشنده تحویل دهد. متوجه شد که کلید جائی که پول او در آنجا قرار داشت زیر سر پدر او می باشد- و پدر او به خواب رفته بود-.

فقال: و ما هو؟

قال: إنّ فتی- من بنی إسرائیل- کان بارّاً بأبیه. و إنّه اشتری تبیعاً. فجاء إلی أبیه. و رأی أنّ المقالید تحت رأسه. فکره أن یوقظه. فترک ذلک (البیع)*. فاستیقظ أبوه. فأخبره.

فقال له: أحسنت. خُذ هذه البقرة. فهی لک عوضاً لما فاتک.

قال: فقال (له)* رسول اللَّه (موسی بن عمران علیه السلام)*: انظروا إلی البرّ. ما بلغ بأهله (عیون الأخبار ج 2 ص 16- 17 و تفسیر العیاشی- علیه الرحمة- ج 1 ص 137- 138).

(راجع: مجمع البیان ج 1 ص 273).

فی التفسیر هکذا:. .. إلی أبیه و الإقلید تحت رأسه.* ما بین القوسین لم یذکر فی التفسیر.

فی التفسیر: فخذ. فی التفسیر: عوضٌ.

فی قصص الأنبیاء علیهم السلام هکذا: انظروا ما ذا صنع به البرّ.

این جوان حاضر نشد- برای برداشتن کلید- پدر خود را از خواب بیدار کند.

و بدین ترتیب این معامله را بهم زد.

و از سود زیادی که در این معامله نصیب او می شد صرفنظر نمود.

وقتی پدر او از خواب بیدار شد. و از جریان مطّلع گشت.

به پسر خود گفت: آفرین بر تو باد.

من در مقابل این نیکی تو. گاوی را که دارم به تو می دهم.

و امیدوارم وجود این گاو بتواند سودی را که در آن معامله از دست دادی جبران نماید.

و در سوره مبارکه بقره به این قصّه مفصّلًا اشاره شده است.

و علّت نامگذاری این سوره به بقره. ذکر این قصّه در آن می باشد.

(وجاء فی حدیث آخر هکذا):. .. فإشتری الإبن بیعاً.

فجاء لینقدهم الثمن.

فوجد أباه نائماً.

فکره أن یوقظه- والمفتاح تحت رأسه-.

فأخذ القوم متاعهم.

فإنطلقوا.

فلمّا استیقظ قال له:- یا أبت- إنّی اشتریت بیعاً. کان لی فیه- من الفضل- کذا وکذا.

وإنّی جئت لأنقّدهم الثمن. فوجدتک نائماً- وإذاً المفتاح تحت رأسک-.

فکرهت أن أوقظک. وأنّ القوم أخذوا متاعهم ورجعوا.

فقال الشیخ: أحسنت- یا بنی- فهذه البقرة لک بما صنعت. .. (قصص الأنبیاء علیهم السلام للشیخ الراوندی- علیه الرحمة- ص 159).

 

منبع : پایگاه حوزه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.