تبیان، دستیار زندگی
روز 30 دی ماه سال 1357 مسعود رجوی سركرده سازمان مجاهدین خلق كه با وساطت رییس ساواك از اعدام نجات یافت. و همرا با جمعی از محكومان از زندان آزاد شد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا رجوی اعدام نشد؟

روز 30 دی ماه سال 1357 مسعود رجوی سركرده سازمان مجاهدین خلق كه با وساطت رئیس ساواك از اعدام نجات یافت.  و همراه با جمعی از محكومان از زندان آزاد شد .

فرآوری: فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

چرا رجوی اعدام نشد؟

روز اول مرداد 1350 مسعود رجوی سركرده سازمان مجاهدین خلق، توسط مأموران ساواك دستگیر شد. این واقعه و بررسی دلایل بازداشت و محاکمه رجوی می‌تواند به شناسایی بهتر نامبرده کمک نماید.

مسعود رجوی در سال 1327 در طبس به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى را در «دبستان فارابى» كاشمر به پایان رساند و از «دبیرستان دانش بزرگ نیا» در مشهد، دیپلم ریاضى گرفت. در سال تحصیلى 1345 ـ 46 در رشته حقوق سیاسى دانشكده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد؛ و در خردادماه 1350 موفق به اخذ لیسانس گردید.

رجوى، در سه ساله دوره دوم دبیرستان در مشهد، در كلاس‏هاى آموزش زبان انگلیسى در «انجمن ایران و انگلیس» (وابسته به مركزى تحت عنوان «شوراى فرهنگى بریتانیا») شركت مى‏كرد و پس از آمدن به تهران و همزمان با گذراندن ترم‏هاى آغازین دانشگاه، دروس تكمیلى زبان انگلیسى را در كلاس‏هاى «انجمن ایران و آمریكا» گذراند. به همین جهت، از آغاز دوران دانشجویى، تدریس انگلیسى را ـ بیشتر به صورت خصوصى و چند ساعتى نیز در یك دبیرستان ـ به عنوان شغل ثانوى انجام مى‏داد.

عضویت در سازمان

مسعود رجوى، در دو سال آخر دبیرستان، عضو انجمن ضدبهائیت شد كه این عضویت، تا اوایل سال دوم دانشگاه ادامه یافت.  در زمستان 1346، حسین احمدى روحانى، از نخستین كادرها و اعضاى سازمان، كه سابقه رجوى را از انجمن ضدبهائیت مشهد داشت و در جلسات همان انجمن با وى آشنا شده بود ـ او را عضوگیرى كرد. مراحل آموزشى و تعلیماتى، تحت مسئولیت روحانى طى شد و مسعود در این مدت، سخت تحت‏تأثیر شخصیت و ظواهر «تدیّن» و «ایمان مذهبى» او قرار گرفته بود.  و با توجه به رشته تحصیلى رجوى و آشنایى وى با زبان انگلیسى، پس از دوران تعلیماتى اولیه، در «گروه سیاسى» سازمان وارد شد و تحت مسئولیت بهمن بازرگانى قرار گرفت.

گویا چون حنیف‏نژاد مى‏خواست مسئولیت رجوى را خود به عهده بگیرد، او را در «گروه ایدئولوژى» قرار داد. حنیف‏نژاد توجه خاصى به رجوى داشت؛ به طورى كه وقتى مى‏خواست از یك نمونه فرد تشكیلاتى كه رشد خوبى كرده نام ببرد، وى را نام مى‏برد.

در اوایل سال 1349 رجوى نیز همراه با چند تن دیگر از اعضاى گروه، به منظور گذراندن دوره آموزش چریكى، به طور قاچاق از ایران خارج شد ولى مدت زمانى نگذشته بود كه حادثه دستگیرى شش تن از افراد در دوبى و سپس جریان ربودن هواپیماى حامل آنها پیش آمد. رجوى نیز به ایران بازگشت و همزمان به عنوان یكى از مسئولان آموزشى وارد كمیته مركزى گروه شد. در آن زمان، وى جوان‏ترین عضو مركزیت به شمار مى‏آمد.

دستگیرى و محاكمه

پیش از جریان ضربه شهریور ـ و احتمالاً قبل از دستگیرى‏هاى جمعى ـ در سال 1350، مسعود رجوى نیز دستگیر شد. پس از طى دوران بازجویى، رجوى با نخستین گروهى كه محاكمه شدند، به دادگاه رفت. بهمن بازرگانى یكى از كادرهاى اصلى مركزیت سازمان، مقارن ضربه شهریور، به نكته‏اى اشاره مى‏كند كه شایان توجه و تأمل است:

دادگاه فدایى‏ها قبل از دادگاه ما بود و آنها را اول اعدام كردند. در دادگاه اول ما، افرادِ سبكِ كمیته مركزى را انتخاب كردند. ساواك سبك‏ترین افراد كمیته مركزى را ـ كه میهن‏دوست و رجوى و محمد بازرگانى و ناصر صادق بودند ـ براى دادگاه اول گذاشت. غیر از این افراد، بقیه من بودم و [على] باكرى و بدیع‏زادگان كه ساواك براى دادگاه دوم و اعدام نگه داشته بود. قبل از دادگاه اول، ساواك به خانواده‏ها گفته بود كه «چون این اشخاص سبك‏ترین افراد [مركزى] هستند، اعدام مى‏گیرند ولى بعد به آنها عفو مى‏خورد».

تغییر حكم اعدام

رجوى مطابق دستور تشكیلاتى در دادگاه به دفاع ایدئولوژیك پرداخت و همراه با ناصر صادق، على میهن‏دوست، على باكرى و محمد بازرگانى، محكوم به اعدام گردید. پس از گذشت مدتى، اعلام شد كه رجوى با یك درجه تخفیف به حبس ابد محكوم شده است.

بنا بر نوشته روزنامه دولتی کیهان که همان زمان منتشر شد، وی اطلاعات مفصلی در مورد کادرها و اعضای بازداشت شده و نشده و نیز کروکی محل اقامت آنها را در اختیار ساواک قرار داد.

ارتشبد نعمت‌الله نصیری، رئیس وقت ساواک ، وی را از همکاران ساواک معرفی می‌کند.

روزنامه کیهان آن موقع از قول نصیری بیان می‌دارد که: «چون در جریان تعقیب، کمال همکاری را در معرفی اعضای جمعیت به عمل آورده و در داخل سازمان نیز برای کشف کامل شبکه با مأمورین همکاری نموده، به فرموده مبارک شاهانه، کیفر اعدام او با یک درجه تخفیف به زندان دائم با اعمال شاقه تبدیل گردیده‌است.» بر طبق روایت حکومتی فوق و کتبی که وزارت اطلاعات منتشر نموده، وی مسئول ضربه شهریور سازمان که در واقع موجبات ایجاد چالش بزرگ و دستگیری و قتل رهبران و اعضای سازمان شد قرار می‌گیرد.

سند ساواک دربارهٔ افشاگری مسعود رجوی دربارهٔ اعضای مجاهدین خلق

در سندی از ساواک اینچنین آمده است: «نامبرده بالا [مسعود رجوی] که از محکومین سازمان باصطلاح آزادیبخش ایران وابسته به نهضت آزادی است و در دادگاه تجدید نظر نظامی به اعدام محکوم گردیده بعد از دستگیری در جریان تحقیقات کمال همکاری را در معرفی اعضاء سازمان مکشوفه بعمل آورده و اطلاعاتی که در اختیار گذارده از هر جهت در روشن شدن وضعیت شبکه مزبور مؤثر و مفید بوده و پس از خاتمه تحقیقات نیز در داخل بازداشتگاه همکاری‌های صمیمانه‌ای با مأمورین بعمل آورده لذا به نظر این سازمان استحقاق ارفاق و تخفیف در مجازات را دارد...»

سندی که بعد از انقلاب به دست آمد:

پس از سقوط رژیم پهلوى سند مهم دیگرى به دست آمد كه در اصل از میان سندهاى موجود در پرونده رجوى گم شده بود. این سند نشان مى‏داد كه كاظم رجوى، از سال 1349 با نام مستعار «میرزا» منبع ساواك بوده است.  برخى از اسناد مربوط به بازجویى مسعود رجوى نیز در اواخر زمستان 58 ـ در آستانه انتخابات مجلس ـ توسط مخالفان سازمان منتشر گردید كه حاكى از ضعف وى به هنگام بازجویى بود. در مقابله با این حركت، سازمان نیز در نشریه‏هاى فوق‏العاده‏اى كه منتشر نمود، در صدد پاسخگویى برآمد؛ لیكن همان اسناد منتشر شده توسط سازمان نیز بیانگر ضعف رجوى در بازجویى بود.

عباس داورى، از كادرهاى اصلى و نزدیك به رجوى كه در زندان با رجوى هم‏بند بوده و به زیر و بم مسائل وى احاطه داشته است، خطاب به یكى از دوستان شورایى‏اش در سال 1360 گفته است: این مردك [= مسعود رجوى] كه امروز این طور هارت و پورت مى‏كند، بس كه موذى است، در زندان حتى یك چوب هم نخورد. آن قدر كه مرتاض بازى در مى‏آورد و غذا نمى‏خورد و رنگ و رویش زرد بود، هر وقت كه ساواك سراغش مى‏آمد، غش مى‏كرد و از حال مى‏رفت و هر جا كه سمبه را پرزور مى‏دید، پیشاپیش كروكى خانه حنیف‏نژاد و دیگران را بر روى كاغذ مى‏كشید و آن را دست ساواك مى‏داد تا آنان از سر تقصیراتش بگذرند.

اسناد مربوط به تاریخ دستگیرى مسعود رجوى، اعترافات وى در بازجویى‏ها، اسناد مربوط به كاظم رجوى و نفوذ وى در میان گروه‏هاى مخالف رژیم، اسناد مربوط به نامه‏نگارى بین رئیس ساواك و دادرسى ارتش و سایر اسناد موجود، در روشن كردن ماهیت «زنده ماندن» مسعود رجوى داراى نكاتى روشنگر و ابهام زداست.

نكته دیگر، مسئله دستگیرى اولیه او در اول مردادماه 1350، یعنى یك ماه زودتر از ضربه شهریور و است. علاوه بر نفوذ «دلفانى» ـ كه ناصر صادق و منصور بازرگان را مى‏شناخت ـ به ظنّ قوى اطلاعاتِ مسعود رجوى در جریان این دستگیرى (چون در ضربه شهریور نیز رجوى مجددا در یكى از خانه‏هاى جمعى دستگیر شد) در تحت نظر گرفتن و لو رفتن خانه‏ها نقش داشته و مؤثر بوده است. محسن نجات حسینى از مراقبت‏هایى سخن مى‏گوید كه نمى‏تواند صرفا به تعقیب ناصر صادق مربوط باشد: در مرداد ماه سال 1350 چندین مورد مشكوك در اطراف خانه‏هاى جمعى سازمان دیده شده بود. همه كسانى كه به خانه تیمى رفت و آمد داشتند، قبل از رسیدن به خانه، مى‏بایست اطراف خود را هوشیارانه مورد بررسى قرار مى‏دادند تا اگر مورد مشكوكى از تعقیب را متوجه مى‏شدند، از رفتن به خانه، تیمى خوددارى كنند...

وی در سی‌ام دی‌ماه ۱۳۵۷ به همراه آخرین گروه از زندانیان سیاسی آزاد شد.


منابع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر