تبیان، دستیار زندگی
صاحبنظران مدیریت بحران معتقدند که مدیریت بحران طیفی از اقدامات قبل، حین و بعد از بحران را شامل می شود و لذا عقلانیت حکم می کند تا بازگشت اوضاع به شرایط عادی، تیم مدیریت بحران با هوشیاری و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا کودتایی که در 25 مرداد شکست خورد، سه روز بعد پیروز شد؟

صاحبنظران مدیریت بحران معتقدند که مدیریت بحران طیفی از اقدامات قبل، حین و بعد از بحران را شامل می شود و لذا عقلانیت حکم می کند تا بازگشت اوضاع به شرایط عادی، تیم مدیریت بحران با هوشیاری و دقت مضاعفی وضعیت بحرانی را رصد نمایند. در مرداد 1332، وقوع کودتای دوم به قدری واضح و مبرهن بود که همه...

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
چرا کودتایی که در 25 مرداد شکست خورد سه روز بعد پیروز شد؟

به مناسبت کودتای 28 مرداد

صاحبنظران مدیریت بحران معتقدند که مدیریت بحران طیفی از اقدامات قبل، حین و بعد از بحران را شامل می شود و لذا عقلانیت حکم می کند تا بازگشت اوضاع به شرایط عادی، تیم مدیریت بحران با هوشیاری و دقت مضاعفی وضعیت بحرانی را رصد نمایند. در مرداد 1332، وقوع کودتای دوم به قدری واضح و مبرهن بود که همه افراد و جریانهای سیاسی، عزم کودتاچیان بر براندازی دولت را به اطلاع مصدق رسانده بودند.

بدون شک نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران که از شهریور 1320 شروع و در قیام 30 تیر 1331 به اوج خود رسیده بود، ضربه سختی به منافع سنتی و تاریخی قدرتهای استعماری در ایران وارد نمود. کشور ایران از زمان کشف نفت و اعطای امتیاز استخراج و بهره برداری از منابع نفتی به «ویلیام دارسی» در سال 1901 میلادی؛ به حوزه نفوذ سنتی انگلستان تبدیل شد و با تاسیس «شرکت نفت انگلیس و ای  ران» در سال 1909، منابع نفتی ایران به عنوان سهم لاینفک امپراطوری بریتانیا به این کشور پمپاژ گردید؛ تا اینکه با اوج گرفتن نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق و آیت الله کاشانی، در نهایت صنعت نفت ایران در 29 اسفند 1329 شمسی ملی اعلام شدو متعاقب آن مصدق در سال 1951 به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب گردید. با ملی شدن نفت ایران، کشور انگلستان از تمامی امکانات بالقوه و بالفعل خود جهت تضعیف و شکست نهضت ملی و براندازی دولت قانونی و مردمی مصدق استفاده کرد و حتی در این راه توانست با ائتلاف سازی با آمریکا، زمینه های فروپاشی دولت مصدق را فراهم نماید.

تا قبل از این تاریخ، دولتمردان آمریکایی تمایل چندانی به دخالت در مسائل ایران نداشتند و حتی در برخی موضوعات از دولت مصدق در مقابل انگلستان حمایت می کردند. یکی از عواملی که سبب تغییر سیاست امریکا نسبت به ایرانگردید، ظهور جنبش ضد کمونیستی «مک کارتیسم» در عرصه داخلی امریکا و متعاقب آن ترس امریکا از گسترش کمونیسم در منطقه استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم خلیج فارس و به ویژه کشور ایران بود. به قدرت رسیدن «آیزنهاور» در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ سبب تغییر سیاست خاورمیانه ای امریکا شد. آیزنهاور معتقد بود که حکومتهای نظامی و غیردمکراتیک، کارآمدی بیشتری در راستای راهبرد مهار کمونیسم دارند. از طرف دیگر روند تحولات سیاسی ایران با نخست وزیری مصدق به سمت و سویی پیش رفت که سبب حساسیت امریکا و انگلیس شد. با اتحاد اولیه دکتر مصدق و آیت الله کاشانی، نمایندگان طرفدار مصدق و آیت الله کاشانی در مجلس قدرت روزافزونی پیدا نمودند؛ این درحالی بود که دربار و خاندان سلطنتی روز به روز تضعیف می شدند و حتی هزینه های دربار و مسافرتهای شخصی شاه نیز توسط دولت مصدق کنترل می شد. مصدق  با تصدی مقام نخست وزیری، سمت فرماندهی کل قوا و اختیارات تام در حوزه سیاستگذاری، عملاً به قدرت بلامنازع  سیاسی تبدیل شده  بود . با این تفاسیر ابقای مصدق در سمت نخست وزیری، به معنای تهدید جدی منافع حیاتی امریکا و انگلیس در ایران بود و لذا عملیات آژاکس با فرماندهی مشترک امریکا وانگلیس طراحی شد.

اشتباه محاسباتی دکتر مصدق در مدیریت بحران

برنامه ریزی کودتای 28 مرداد چند ماه قبل توسط افسران اطلاعاتی انگلیس و امریکا انجام شده بود. در راس این برنامه ریزی، عملیات «بارفر بدامن» قرار داشت که به عنوان یک برنامه تبلیغاتی و روانی از سال 1948 با کارگردانی «شاپور ج  ی» و «اسدالله علم» و به منظور نفوذ سیاسی  و اطلاعاتی در میان جریانهای مختلف سیاسی، در دستورکار تیم کودتا قرار گرفته بود. عملیات اصلی کودتا در روز 25 مرداد 1322 توسط سرلشکر فضل الله زاهدی به عنوان فرمانده کودتا، سرهنگ  حسن اخوی به عنوان طراح عملیات اجرائی کودتا ، برادران رشیدیان، مهدی م  یراشرافی و اع  ضای شبکه بدامن و ک  رمیت  روزولت به عنوان  ناظر حسن اجرای  طرح کودتا  به اجرا درآمد؛ اما به دلیل اطلاع قبلی مصدق، کودتا خنثی شد. صرفنظر از فعالیت شدید سیاسی، اطلاعاتی و تبلیغاتی عاملان کودتا؛ اشتباهات اشتراتژیک دکتر مصدق در مدیریت تحولات کودتای نافرجام 25 مرداد، سبب شد کودتاچیان با سازماندهی مجدد خود در روز 28 مرداد، مصدق را غافلگیر نمایند.

در آستانه کودتا، اختلافات دکتر مصدق با آیت الله کاشانی به قدری عمیق شده بود که مصدق تا مرز حذف و منزوی نمودن آیت الله کاشانی نیز پیش رفته بود. بی اعتمادی مصدق به آیت الله کاشانی باعث شد، وی هشدار جدی کاشانی در 27 مرداد مبنی بر تحرک دوباره کودتاچیان را نادیده بگیرد و نامه دلسوزانه ایشان را اینگونه پاسخ دهد «مرقومه حضرت آقا به وسیله حسن آقا سالمی زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران ه  ستم، والس  لام دک  تر مصدق.» ازطرف دیگر سیاست محدودسازی و بی اعتنایی به کاشانی و انحلال مجلس هفدهم در 18 مرداد 1332، پایگاه مردمی دولت مصدق را به شدت تضعیف کرده بود.

صاحبنظران مدیریت بحران معتقدند که مدیریت بحران طیفی از اقدامات قبل، حین و بعد از بحران را شامل می شود و لذا عقلانیت حکم می کند تا بازگشت اوضاع به شرایط عادی، تیم مدیریت بحران با هوشیاری و دقت مضاعفی وضعیت بحرانی را رصد نمایند. در مرداد 1332، وقوع کودتای دوم به قدری واضح و مبرهن بود که همه افراد و جریانهای سیاسی، عزم کودتاچیان بر براندازی دولت را به اطلاع مصدق رسانده بودند؛ ولی تیم سیاسی و امنیتی مصدق با کوتاهی و قصور در دستگیری فرماندهی کودتا و عاملان آن، اخراج و تعلیق افسران و متهمان کودتا، مقدمات پیروزی کودتا را فراهم نمودند. جالب اینکه در فاصله بین دو کودتا؛ حکم نخست وزیری زاهدی در مطبوعات درباری نیز منتشر شده بود.

شاید بتوان اوج غلبه احساسات مصدق بر عقلانیتش را، انتصاب سرلشکر محمد دفتری خواهرزاده مصدق- به سمت ریاست شهربانی کل کشور دانست. سرتیپ دفتری در ماجرای سوء قصد به شاه در 15 بهمن 1327 و انتقال وی به بیمارستان ودستگیری آیت الله کاشانی در شب همان روز، وفاداری خود را به خاندان سلطنتی ثابت نموده بود.

خوش بینی مفرط مصدق به یاران و متحدان نزدیک خودرا باید از دیگر عوامل مهم در پیروزی کودتای 28 مرداد دانست. مصدق در انتخاب مشاوران و متحدان خود خیلی مستبدانه عمل می نمود و اعتماد زایدالوصفی به آنها داشت. مظفر بقایی و همگرایی وی با طراحان کودتا ، حسین  خطیبی از  دوستان  بقایی و ارتباطات نزدیک خطیبی با محمدرضا پهلوی و اردش  یر زاه  دی، نمونه هایی از مشاوران مصدق بودند که عملاً در خدمت تیم کودتا بودند. شاید بتوان اوج غلبه احساسات مصدق بر عقلانیتش را، انتصاب سرلشکر محمد دفتری خواهرزاده مصدق- به سمت ریاست شهربانی کل کشور دانست. سرتیپ دفتری در ماجرای سوء قصد به شاه در 15 بهمن 1327 و انتقال وی به بیمارستان ودستگیری آیت الله کاشانی در شب همان روز، وفاداری خود را به خاندان سلطنتی ثابت نموده بود. مصدق انتقاد مخالفین بر این انتصاب احساسی را «شایعه سازی مخالفان برای تضعیف دولت» می نامید. سرتیپ دفتری در روز کودتا، نیروهای شهربانی را جهت سرکوب مردم طرفدار مصدق اعزام نمود ودرنهایت از جمله افرادی بود که پس از استقرار حکومت نظامی زاهدی، در فرودگاه به استقبال محمدرضا پهلوی رفت.

همکاری تاکتیکی مصدق با حزب توده جهت جلب حمایتهای امریکا در مقابل انگلیس نیز همانند شمشیر دولبه ای عمل نمود و عزم امریکا را در براندازی مصدق به عنوان دولت حامی کمونیسم مصمم تر نمود. این سیاست از یک طرف با ایجاد نارضایتی در بدنه جبهه ملی، زمینه انشعابات درونی آن را فراهم نمود و از طرف دیگر حساسیت جریان مذهبی نسبت به خطرات چپ گرایان را برانگیخته و درنتیجه آتش اختلافات ملیون و مذهبیون شعله ورتر گردید. البته به همه این موارد باید، عدم استمداد مصدق از مردم، درخواست مصدق از هواداران خود مبنی بر ترک خیابانها را نیز افزود.

فرجام سخن

به اعتقاد نگارنده صرف نظر از نقش قدرتهای فرامنطقه ای نظیر امریکا و انگلستان در طراحی و عملیاتی نمودن کودتا، اشتباه محاسباتی شخص دکتر مصدق، اهمال کاری در برخورد با عوامل کودتای نافرجام 25 مرداد، خوش بینی بیش ازحد به یاران و متحدین نزدیک خود و همچنین عدم اعتماد به جریانات مذهبی و نادیده گرفتن هشدارها و توصیه های آنها، موجبات پیروزی کودتاچیان در 28 مرداد 1332 را فراهم نمود.


منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران