تبیان، دستیار زندگی
چهل روز از مرگ پرویز کلانتری، این مرد خوش خلق و مهربان و البته هنرمند برجسته می گذرد. آقای دکتر محمد فدوی، ریاست اسبق دانشکده تجسمی هنرهای زیبا و معاونت فعلی فرهنگی دانشجویی دانشگاه تهران، دلنوشته ای را به یاد این استاد بزرگ و به صورت اختصاصی در اختیار بخ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به یاد پرویز کلانتری

چهل روز از مرگ پرویز کلانتری، هنرمند برجسته کشورمان می گذرد.  دکتر محمد فدوی، نقاش، تصویرگر و رئیس اسبق دانشکده تجسمی هنرهای زیبا و معاون فعلی فرهنگی دانشجویی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دلنوشته ای را به یاد این استاد بزرگ  به صورت اختصاصی در اختیار بخش هنری تبیان قرار داده است که در ادامه می آید.

سید محمد فدوی

مانند تمامی کسانی که در دوران دبستان به تصاویر کتب درسی، با اشتیاق می نگریستند، اول بار با استاد کلانتری به واسطه تصاویر همین کتب آشنا شدم.
بنده در کاظمین کشور عراق از پدر و مادری ایرانی متولد شدم و در همان جا رشد کردم. با رسیدن به دوران مدرسه، پدرم مرا در یک مدرسه ایرانی با نام "شرافت" ثبت نام کرد تا با فرهنگ ملت خود آشنا شوم. خوب یادم هست اولین روز مدرسه که وارد کلاس درس شدم پوستری را دیدم که از روی یکی از صفحات کتاب درسی طراحی شده بود و شعری را به کودکان آموزش می داد. این تصویر را هنوز در خاطر دارم. تصویرسازی آن کار زنده یاد پرویز کلانتری بود. این تصویر برای منِ کودک، بسیار جذاب بود. اینکه این کاراکترها ایرانی هستند و مربوط به وطن من هستند برایم بسیار شگفت انگیز می نمود. هرچند دوم ابتدایی به تهران آمدم و تا به امروز هم در همین شهر زندگی می کنم، اما آن تصویرِ روزِ نخستِ مدرسه، برای همیشه در قابِ خاطراتِ کودکی من نشانده شده است.

برای من جالب بود که وقتی از استادی چون کلانتری، در آن سن و با آن شخصیت والا، خواهش می کنیم که کاری با موضوع مشخص مانند موضوع قران کریم انجام دهند، چنین استقبال می کنند و با ایده ای نو و بکر، یک رمز از قران یعنی الف لام میم را در فضای کاری خود می نشاند و به نمایشگاه می فرستد.


بعدها که خود، وارد فعالیت های هنری شدم فهمیدم که آن تصاویر زیبای کتب درسی، کار استاد پرویز کلانتری است. درسال 83 مسئولیتی در وزارت ارشاد به من محول شده بود؛ در همان ایام روزی معاون هنری وزیر از من خواست که به اتفاق هم به دیدار استاد پرویز کلانتری برویم.  استقبال بسیار خوب و مهربانانه آقای کلانتری برای من افتخاری بود زیرا که تصویرگر  محبوب کتب درسی دوران کودکی خود را ملاقات می کردم.
حتی اتاقی که ایشان در آن از ما پذیرایی کرد را به خاطر دارم؛ از در و دیوار آن هنر می بارید و برای من بسیار جالب بود که خانه استاد کلانتری اینگونه است.
بعد از آن و در دوران مسئولیت من در فرهنگسرای نیاوران، بارها از ایشان و دیگر اساتید پیشکسوت دیگر دعوت می کردم تا در فعالیت های هنری، ما را یاری کنند. ایشان جزو چهره هایی بود که همیشه استقبال می کرد و برای بازدید از نمایشگاه نیز می آمد.
خوب به خاطر دارم در جشنواره اول هنر قرانی (البته با این نمایشگاه قران در ماه مبارک رمضان متفاوت است) که نقاشان و خطاطان شاخص کشور آثاری را با محوریت قران خلق می کردند و در تالار وحدت برگزار می شد از استاد کلانتری خواستم که اثری برای این نمایشگاه به طور خاص خلق کنند. ایشان در کمال تواضع پذیرفت.  کاری که ایشان برای این نمایشگاه اجرا کرد، الف لام میم سوره بقره بود که به سبک خاص و شخصی استاد بر صفحه بوم اجرا شده بود و این اثر  آنطور که شنیده ام همچنان در معاونت وزارت ارشاد نگهداری می شود.
برای من جالب بود که وقتی از استادی چون کلانتری، در آن سن و با آن شخصیت والا، خواهش می کنیم که کاری با موضوع مشخص مانند موضوع قران کریم انجام دهند، چنین استقبال می کنند و با ایده ای نو و بکر، یک رمز از قران یعنی الف لام میم را در فضای کاری خود می نشاند و به نمایشگاه می فرستد. برای تمامی هنرمندانی که در آن نمایشگاه شرکت داشتند این افتخاری بود که استادی چون کلانتری، اثری نو و بدیع را خلق و در کنار آثارشان به روی دیوار برده است.
این هنرمند وارسته، مهربان و محترم، تنها یک هنرمند نبود بلکه انسانی فرزانه بود که به راستی در رفتار و منش نیز به بزرگی دست یافته بود. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.


سید محمد فدوی
نهم تیر ماه 1395