تبیان، دستیار زندگی
نقد فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک قصه و هزار غصه

نقد فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی

سید رضا صائمی -بخش سینما و تلویزیون تبیان
ابد و یک روز

نوشتن درباره فیلمی که به پدیده سینمای ایران بدل شده به پدیدارشناسی ساختارمندی نیاز دارد که شاید در ساختار متعارف نقد نویسی نتوان به آن پرداخت اما دست کم می توان تصوری اجمالی از پدیدارشناسی این پدیده ترسیم کرد تا ارزش هنری و حرفه ای اثر شناخته شود.

شاید ابتدا باید از سعید روستایی کارگردان جوان فیلم شروع کرد که پدیده بودن فیلم بیش از هرچیز از نسبت وزن فیلم و سن او برمی آید. اینکه یک کارگردان بیست و هفت ساله چه هوشمندانه و عمیق بخشی از واقعیت تلخ و درونی یک طبقه فرودست را که در اضمحلال فقر اقتصادی و فرهنگی دست و پا می زند در یک ساختار پویا و دقیق سینمایی به تصویر می کشد که هم از حیث سینمایی و سویه تکنیکال، استاندارد است و هم از حیث مضمون و درونمایه اثر قابل تامل و تاویل. تاویلی که از این سر طیف جامعه شناسی طبقه ضعیف جامعه تا آن سر طیف روانشناسی انسان های آسیب پذیر را در برمی گیرد و در این میان عناصر و مولفه های مختلفی از جمله سطح و نوع بازیگری یا ریتم و ضرب آهنگ اثر در آن می درخشد.

فیلم سرشار از لایه های تاویل پذیر از واقعیت های اجتماعی و فردی است که چهره عریان واقعیت را به نمایش می گذارد و برای همین تلخ و گزنده است.

ابد و یک روز فیلم اجتماعی است که با لحنی رئالیستی به سراغ اصل جنس رفته است یعنی همان گلوگاهی که بسیاری از آسیب های اجتماعی و خانوادگی از آن برمی خیزد فقدان آگاهی و پشتوانه خانوادگی! اشتباه نکنید فیلم درباره اعتیاد و تاثیرات مخرب آن نیست درباره شکنندگی و فقدان خانواده سالم و تاثیرات مخرب آن از جمله اعتیاد است. در واقع روستایی تلاش کرده تا از معلول به علت برود. در جایی از فیلم سمیه به مادرش در ماشین می گوید تو فقط بچه زاییدی کجا بزرگ کردی؟! تصویری که از خانواده در ابد و یک روز می بینم بازنمایی تصویر بسیاری از خانواده های ایرانی در گذشته یا در طبقات فرودست است که به دلیل بی مسئولیتی یا فقدان خودآگاهی در والدین موجب شکل گیری زندگی های پر چالش می شود که با انگار هیچگاه نمی توان چاله هایش را پر کرد! در دیالوگی از فیلم می شنویم که خواهر بزرگتر خانه می گوید اینجا هیچ چیزی تغییر نمی کند و همیشه همه چیز در حال تکرار است. تکرار گاه به ملال می انجامد و گاه به زوال. در این خانواده هر دو شاهد هستیم ملال و افسردگی خواهران و زوال برادرانی که خود را در اضمحلال اعتیاد غرق کرده اند. برادر بزرگتر خود را از دام اعتیاد نجات داده اما هنوز وام دار پیامدهای آن است و پنهانی و یواشکی مواد جا به جا می کند و برادر کوچک تر که همچنان خون اعتیادش گرم است با این حال هنوز خون غیرتش خشک نشده و می داند که سمیه با فریب مرتضی است که دارد با یک افغانی ازدواج می کند. غیرتی که پشت یک ضعف پنهان شده و اعتمادی که به دلیل جرم معتاد بودن از محسن دریغ می شود. لوطی منش بودن همیشه ویژگی خلافکاران با مرامی بوده که علی رغم نقطه ضعفی که دارند با معرفتند. مادر فیلم اگرچه شمایلی اسطوره ای از مادر ایرانی نیست اما یک مادر ایرانی واقعی است که عیب فرزند را به دلیل عطوفت مادرانه سرپوش می گذارد و اگرچه در تربیت فرزند بی تقصیر نیست اما اتهام او تنها عطوفت مادری است. اگرچه می توان پیام تربیتی آسیب شناسانه ای از دل آن بیرون کشید که چه بسیار والدینی که پشت فضیلت پدر و مادر بودن و به دلیل بی مسئولیتی های رفتاری ، تاثیر سویی بر سرنوشت فرزندانشان داشتند.

ابد و یک روز

فیلم سرشار از لایه های تاویل پذیر از واقعیت های اجتماعی و فردی است که چهره عریان واقعیت را به نمایش می گذارد و برای همین تلخ و گزنده است. فارغ از بحث محتوایی باید به بازی های یکدست و خوب همه بازیگران و البته هدایت موثر کارگردان هم اشاره کرد که اوج آن بازی نوید محمد زاده در نقش محسن است که قطعا نقطه عطفی در کارنامه حرفه ای اوست. ابد و یک روز را نه یکبار که چندبار باید دید تا هر بار یک سویه از حقیقت زندگی در نسبت بین فقر و اخلاق در آن  را کشف کرد. قصه پر غصه ای که هزاران درد را می توان در پس تک تک پلان های آن حس کرد . ابد و یک روز لمس بصری درد است. دردی که مخاطب را با چشمان خیس از سینما بدرقه می کند.

شناسنامه ابد و یک روز

نویسنده و کارگردان: سعید روستایی
نویسنده: سعید روستایی
بازیگران: پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، ریما رامین فر، شبنم مقدمی، شیرین یزدان بخش، معصومه رحمانی، مهدی قربانی، محمد علیمحمدی، اسماعیل گرجی، امیررضا فلاح
خلاصه داستان فیلم :خانواده در تدارك مراسم عروسى سمیه هستند، اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد می كند كه در نهایت باعث ماجراهایی می شود...