تبیان، دستیار زندگی
جمله به من چه؟ را بسیار شنیده ایم. این جمله گاه برای سلب مسئولیت و گاه برای رفع خطر به کار می رود یا به لفظ بازی کودکانه است؛ اما کمتر کسی توجه دارد که این جمله به ظاهر ساده، یادآور یکی از دستورات مهم اولیای خدا و کمک کار ما در وارد نشدن به بسیار از امو
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"به من چه؟"، رمزی برای مقابل با امور بی فایده

جمله "به من چه؟" را بسیار شنیده ایم. این جمله گاه برای سلب مسئولیت و گاه برای رفع خطر به کار می رود یا به لفظ بازی کودکانه است؛ اما کمتر کسی توجه دارد که این جمله به ظاهر ساده، یادآور یکی از دستورات مهم اولیای خدا و کمک کار ما در وارد نشدن به بسیار از امور هلاک کننده نیز می باشد که درباره از کلمات امیرالمومنین در نهج البلاغه کمک می گیریم.

روح الله رستگارصفت - بخش نهج البلاغه تبیان
بی تفاوتی

رفع مسئولیت مثبت؛ رفع مسئولیت منفی

"به من چه؟" جمله ای است که از کودکان می شنویم؛ اما بزرگسالان هم همین معنا را در قالبهایی مانند "این مسأله به من مربوط نیست" یا "این مشکل خودتان است" یا "الان کارهای مهمی دارم که فرصت رسیدگی به این مسائل را از من می گیرد" به کار می برند که معنای همه آنها آن است که این مسأله به ما مربوط نمی شود و نمی خواهیم درباره آن سخنی بگوییم یا بشنویم یا اندیشه کنیم.

روش اولیای خدا برای راهنمایی ما در زندگی، آن نیست که تنها نکات مثبت را بیان کنند، بلکه موارد غلط و کژی ها را نیز به ما شناسانده اند تا از آن دوری کنیم، هرچند ظاهری زیبا داشته باشند؛

در اینجا نمی خواهیم درباره سلب مسئولیتها و کوتاهیها در وظایف سخن بگوییم، بلکه سخن ما درباره مواقعی است که "به من چه؟" جمله ای درست و بجا باشد. در حقیقت، مراقبت از زبان نقش مهمی در موفقیت ایمانی ما دارد و این سوال کوچک، رمزی برای این یادآوری است که مجال سخنگویی بسیار وسیع است؛ اما فقط امور محدودی هستند که واقعاً به ما مربوط هستند و حقیقتاً برای ما دارای اهمیت می باشند که به عربی از آن به "ما یعنی" تعبیر می شود. سید رضی در ضمن کلمه قصار شماره 349 در نهج البلاغه، اینچنین از امیرالمۆمنین نقل می کند: " آن كه دانست گفتارش از كردارش به حساب آید، جز در آنچه به كار اوست زبان نگشاید."

وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِیمَا یَعْنِیهِ

روش اولیای خدا برای راهنمایی ما در زندگی، آن نیست که تنها نکات مثبت را بیان کنند، بلکه موارد غلط و کژی ها را نیز به ما شناسانده اند تا از آن دوری کنیم، هرچند ظاهری زیبا داشته باشند؛ مثلاً ممکن است درباره یک موضوع سیاسی یا اجتماعی که حقیقتاً هیچ ربطی به ما نداشته باشد ساعتها به بحث بنشینیم. ممکن است ما را بخاطر بیانات عالمانه مان بستایند در حالیکه در حقیقت سخنانمان خالی از فایده برای خود و دیگران باشد. ممکن است ساعتها وقت خود را صرف مطالعه و بازگو کردن زندگی شخصی بازیگران و چهره های سرشناس کنیم یا نتایج مسابقات ورزشی را پیگیری کنیم ولی هیچ بهره ای از آن در زندگی خودمان حاصل نشود.

کنجکاوی های بی دلیل درباره اخلاق یا رفتار دیگران، خواندن و سخن گفتن درباره بسیاری از مطالب مجلات و روزنامه ها، جمع آوری و بیان اطلاعات پیرامون دستگاه ها، سخت افزارها و نرم افزارهایی که به ما مربوط نمی شود و به طور کلی سخن گفتن درباره هر مسأله کوچک یا بزرگی که به ما مربوط نباشد، همه و همه از این قبیل هستند. حتی گاه این سخنان نامربوط را با لفافه ای زیبا می پوشانیم و به اسم "تحقیقات دانشمندان" و "جدیدترین یافته های علمی" به دیگران تحویل می دهیم، بدون اینکه برای خود و آنها هیچ فایده ای داشته باشد.

توجه به اینکه سخنان ما باید نفعی برای خود و شنوندگان ما داشته باشد، به حدی مهم است که از امیرالمۆمنین علیه السلام درباره صفات مۆمن نقل شده است که "... و درباره مسائلی که به او مربوط نیست فرو نمی رود..."(کافی، ج2، ص226)

برای دوری کردن از سخنان نامربوط، کافی است کلام خود را جزئی از اعمال به حساب بیاوریم و بدانیم که سخنانی که می گوییم نیز در کارنامه اعمال ما ثبت می شود. این راهکار را از همان کلمه قصار 349 نهج البلاغه در می یابیم. هروقت به این مسأله واقف باشیم سخنانمان تنها محدود به اموری می شود که واقعاً برایمان اهمیت دارد و از حالت لغو گویی خارج می شویم.

مراقبت از نفوذ افکار نامربوط

دامنه این مراقبت، فراتر از کلام است؛ یعنی در مرحله ذهنی نیز باید مراقبت کنیم که خود را مشغول تفکرات و خیالات و وهمیاتی که به ما مربوط نیست نگردانیم، آن گونه که گویا نگهبانی قدرتمند در قلب خود گماشته ایم که تنها امور مفید را در فکر ما نگه می دارد و ذهنیات نامربوط را خارج می کند. این مراقبت همه زندگی را در بر می گیرد زیرا قبل از هر اندیشه و حرف و حتی مطالعه، لازم است به کاربرد آن برای خود بیندیشیم و از اینجاست که ارزش این روایت منقول از رسول خدا روشن می شود که "جزو خوبیهای اسلام هر شخص، آن است که اموری را که به او مربوط نیست ترک کند."(وسائل الشیعه، ج12، ص195)

کلام ما هم جزو اعمال ماست

برای دوری کردن از سخنان نامربوط، کافی است کلام خود را جزئی از اعمال به حساب بیاوریم و بدانیم که سخنانی که می گوییم نیز در کارنامه اعمال ما ثبت می شود. این راهکار را از همان کلمه قصار 349 نهج البلاغه در می یابیم. هر وقت به این مسأله واقف باشیم سخنانمان تنها محدود به اموری می شود که واقعاً برایمان اهمیت دارد و از حالت لغو گویی خارج می شویم.

دنیایی سرشار از اطلاعات به درد نخور

زندگی در دنیای کنونی، بر حجم این اطلاعات به درد نخور شدیداً افزوده است. کافی است که درباره مطلبی به دنبال کتابی باشیم یا در فضای اینترنت به دنبال یافتن مطلبی در آن باره باشیم، تا متوجه شویم که حجم اطلاعات موجود درباره آن به حدی زیاد است که مطالعه همه آن از عهده مطالعه بر نمی آید. مقالات فراوان در مجلات مختلف و برنامه های مختلف تلویزیونی و رادیویی همگی شامل حجم وسیع از خبرها، نکته ها، اطلاعات و آگاهی های به درد نخور هستند. بسیار از توصیه های پزشکی، روانشناسی و جامعه شناختی جزو همین امور نامربوطی هستند که با ظاهری علمی به ما عرضه می شوند و مۆمنان مراقب هستند که سراغ امور بی فایده نروند، حتی اگر در قالب علم بیان شده باشد، همانطور که امیرالمۆمنین در نامه نصیحتی خود به فرزندش فرموده اند: "لا خیر فی علم لا ینفع"

از اینجا متوجه می شویم که توصیه های معصومین به مراقبت از گفتار و کنترل ذهن و عملکرد جز درباره امور حقیقی و واقعاً کارآمد، چه توصیه کاربردی و مفیدی برای زندگی ما در این دوران است. در نتیجه زندگی در "دوران اطلاعات" در کنار همه خوبیهایی که برای بشر دارد، زنگ خطری از وجود سرسام آور اطلاعات نامربوط نیز هست و به طور خلاصه باید گفت که اگر در درون خود سدی برای مقابله با اخبار و اطلاعات نامربوط نداشته باشیم، به شدت در دام آنها گرفتار می شویم.

افراد گوناگون، "نامربوط"های گوناگون

البته فراموش نمی کنیم که آنچه برای ما نامربوط باشد، ممکن است برای شخص دیگری کارآمد و مرتبط باشد؛ در نتیجه هر کس باید مراقب فکر و زبان خودش باشد و مطابق نیازها و وظایفی که دارد، امور "مربوط به خود" را تشخیص دهد تا هرچه نامربوط است را از فکر و زبان خود دور کند.

"گفتن این حرف به من مربوط است؟ " سوالی کلیدی است که به هنگام پرداختن فکری یا زبانی به امور نامربوط باید به خاطر بیاوریم تا با راهنمایی امیرالمۆمنین در راه درست زندگی قرار گیریم و بجز پاکی گفتار، رهایی فکر را نیز برای خود به ارمغان بیاوریم.



مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.