از كریستال بوفه تان چقدر لذت می برید؟
سالها قبل جمله معروفی بود که در بیشتر کارتهای عروسی نوشته میشد و آن جمله این بود: خانهای ساختهایم سایبانش همه عشق، زیر پا فرش غرور، در حصارش همه تکرار صفا... و باقی ماجرا.
اما نخستین چیزی كه این جمله به ذهنمان میرساند این بود كه این خانه قرار است یك خانه ساده و بدون حاشیه باشد. نه این خانههای مرسومی كه این روزها مد شده است. شاید برای همین است كه دیگر در كارتهای عروسیمان همچنین حرفی نمیزنیم چون از همان ابتدا و هنگام خرید جهیزیه میرویم سراغ چیزهایی كه بهجای لوازم زندگی، لوازمی هستند تا نگذارند راحت زندگی كنیم. البته دلایل خودمان را داریم؛ مثلا میگوییم اگر فلان چیز را نداشته باشیم، مردم چه میگویند؟ یا زیباست، پول خریدش را هم داریم چرا آن را نداشته باشیم؟ اما غافل شدهایم از اینكه این نوع نگاه به «داشتنها» و «جمعكردنها» آرامش خودمان را از ما گرفته است.
پردهها مانع دیدن آسمان
فكر كنید پردههایی كه این روزها در خانه خیلی از ما نصب میشود، چقدر با كاربرد اولیه آن فاصله دارد؟ دقت كردهاید این پردههای جدید و مدلهای فانتزیاش هنگام شستوشو چقدر آزارتان میدهد؟ والانهای تشریفاتی و پفدار و گوشوارههایی كه حجم زیادی را اشغال میكنند آن هم در خانههای كوچك. به این فكر كنید كه این پرده قرار است در خانه شما چه كاربردی داشته باشد. مثلا آیا خانه شما خیلی نورگیرش زیاد است و گاهی دلتان میخواهد در روز تاریكتر باشد؟ یا اینكه آنقدر نور خانهتان كم است كه خورشید با آن عظمت وسط یك ظهر تابستان چون یك شمع نیمهجان خانهتان را روشن میكند؟ هر كدام از این شرایط پردههای متفاوتی را میطلبد تا باعث آسایش شود.
بوفه چقدر به شما روحیه میدهد؟
خیلی اوقات در خانههای ما رفت و آمد سخت است چون پر است از وسایل اضافی و حال آنکه بچههای ما سهمی از حیاط و طبیعت ندارند
داشتن چند گلدان از گلهای آپارتمانی میتواند باعث شود تا با دیدن آنها كمی حال خانه شما عوض شود؛ البته نمیتوان توقع داشت همه از دیدن گوشهای از طبیعت در خانه لذت ببرند. ممكن است بعضیها ظرف و ظروف مختلف و آباژورهای تزیینی و شمع و دهها چیز دیگر را دوست داشته باشند و دلشان بخواهد محیط خانهشان را با اینجور وسایل تزیین كنند اما مشكل از جایی شروع میشود كه خانه شما شبیه فروشگاههای بزرگ لوازم خانگی و آنتیكفروشیها شود؛ پر از لوازم و تابلوهای تزیینی كه باید مرتب تمیز نگهداشته شوند و مراقب باشید كسی موقع رفتوآمد به آنها نخورد. كمتر خانهای میشود یافت كه در آن یك بوفه پر از ظروفی كه از آنها استفاده نمیشود و فقط برای تزیین است، وجود نداشته باشد. وسایلی كه سالی چندبار شسته میشود و بعد از آن فقط قرار است دیگران ببینند و بگویند: چقدر زیبا، چقدر گرانقیمت، چقدر بهروز! شاید بگویید خودتان هم لذت میبرید.
زندگی را از لابهلای كمددیواریها بیرون بكشید
در كمد دیواری شخصیتان را باز كرده و لباسهایتان را كمی برانداز كنید. به لوازم دیگر اهالی خانه كاری نداشته باشید، فعلا از خودتان شروع كنید. آن مانتویی كه سمت چپ كمدتان آویزان كردهاید خیلی وقت است كه برایتان تنگ شده اما همچنان آن را نگهداشتهاید. كیفهای رنگارنگ و شالهای متنوعی كه همه را سالهاست نگهمیدارید و باز هم خرید میكنید و بهانهتان این است كه شاید روزی رنگش به یكی از لباسها بیاید. حتی آن طرف كمدتان چند بلوز وجود دارد كه دوستشان ندارید اما نگهمیدارید چون فكر میكنید ممكن است روزی روزگاری به دردتان بخورد. در ضمن انگار این كار رسم شده است كه خانمها لباس و وسایل شخصیشان زیاد باشد. زیورآلات و بدلیجات و گلسرها و اینگونه چیزها كه جای خود دارد.
از زاویه ای دیگر بنگرید
واقعا هر روز صبح از دیدن پارچ و لیوان كریستال در بوفهتان احساس سرزندگی و طراوت میكنید؟ با خودتان فكر كنید اگر به جای این بوفه و ویترین ظرفها چند عكس شاد از كودكتان به دیوار باشد چقدر فضای خانه عوض میشود؟
نگاهی به خانهتان بیندازید. از همان ابتدا كه در را باز میكنید و وارد میشوید همه جا را خوب بررسی كنید. بهتر است این كار را ذهنی انجام ندهید چون مطمئن هستیم شما هم مثل خیلیهای دیگر وسایل زیادی دارید كه اگر چند وقت یكبار حضور و غیابشان نكنید بهطور كامل فراموش میكنید كه حضور دارند. پس زحمت بكشید و در همه كابینتها را باز كنید. به اتاقها و كمدها هم سری بزنید. چقدر در خانه شما وسایلی هست كه دلیل بودنشان این است كه بقیه هم در خانه خود این وسیله را دارند درحالیكه ممكن است استفاده چندانی برایتان نداشته باشد؟ حتما خودتان این كار را انجام بدهید و لیست بلند بالایی از لوازمی تهیه كنید كه حضور آنها نه آرامشبخش است و نه آسایش بیشتری را به همراه دارد بلكه درست برعكس؛ آسایش شما را گرفته است.
اینجا خانه یا باشگاه بدنسازی؟
از چند سال قبل شروع شد. تبلیغات خرید و استفاده از لوازم ورزشی مختلف در خانه را میگوییم. اول از ورزشهای سادهتر مثل دراز نشست و وسایل ابتداییتر كه جای زیادی را نمیگرفت، خانهها را درگیر كرد تا وقتی كه به تردمیل رسید. در عرض یكیدو سال خیلی از خانهها مزین شد به حضور دستگاه ورزش غول پیكری كه قرار بود هر روز روی آن چند ساعت راه برویم اما بعد از چند روز اول، هفتهای 2 بار از آن استفاده كردیم و بعد هفتهای یكبار و كمكم فراموش شد كه این وسایل برای چه هدفی به خانههایمان آمده اند.
منبع: همشهری آنلاین