چرا مسلمانان امنیت جانی ندارند؟
سایت فرهنگی اطلاعرسانی تبیان در مقاله ای با عنوان «چرا مسلمانان امنیت جانی ندارند؟» به بررسی خصوصیات جامعه مسلمانان پرداخت.
به گزارش روابط عمومی، بخش قرآنی موسسه فرهنگی اطلاعرسانی تبیان این مقاله را بر اساس آیات قرآن کریم تهیه و منتشر کرده است.
فاطمه حسینی مجرد کارشناس ارشد کلام اسلامی در این مقاله می نویسد:« در کشوری زندگی میکنیم که آفتاب مهربان اسلام بر آن می تابد اما در این پهنه ی پهناور و کهن، در همیشه ی روزگار، مردمانی با عقاید دینی مختلف در کنار هم بوده اند. امروز هم که دین مبین اسلام حاکمیت سیاسی دارد، ادیان آسمانی را رسمیت می شناسیم و به مردمی که آن آئین را معتقدند، بهعنوان یک هم وطن ایرانی احترام می گذاریم و نه تنها برای ایرانیان غیر مسلمان که برای هر انسان، در هر کجای دنیا حق حیات آزادانه قائلیم. این مرام اسلام و تعلیمِ قرآن ماست: " أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا" "هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسان ها را کشته؛ و هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است." حیات یک انسان در منش اسلام، به قدری مهم است که با حیات همه ی ابنای بشر هم وزنی میکند. فرقی ندارد آن انسان مسلمان است یا مسیحی یا غیره. اما گویا برای عده ای که داعیه ی کد خدایی جهان را دارند، فقط جان انسان هایی ارزش دارد که همسوی آن ها باشند. مخصوصاً اگر آن انسان، مسلمان باشد، احتمال بها داشتن جانش، در نظر آن ها کمتر و کمتر میشود! تحلیل رهبر عزیز انقلاب (مدظله العالی) در بیانات اخیرشان، از اوضاع کنونی آن جوامع چنین است: "آنچه امروز در دنیا مشاهده می شود، این است که قدرت ها و دولت های مدعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایره سیاست های تنگ و محدود و ظالمانه خودشان ملاحظه و مراعات نمی کنند. شما امروز می بینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام می گیرد. بحث این نیست که چرا مسلمان ها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند!" ایشان بر طبق دستور و منش اسلام، سبک تعامل با پیروان ادیان دیگر را بر پایه ی انصاف و عدالت می دانند: " ما از اسلام آموخته ایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ما است... اسلام معتقد است به انصاف... ما امیدواریم انشاءالله بر همین روال حرکت کنیم و پیش برویم." البته قرآن موشکافانه، منصفانه و واقع بینانه، عقاید و عملکرد اهل کتاب را نقد میکند؛ نقدِ واقعی. یعنی مثبت ها و منفی ها را در کنار هم می گذارد. با همه ی تفاوت هایی که میان مسلمانان و اهل کتاب وجود دارد و قرآن هم به آن ها اذعان میکند، دعوت به وحدت مسالمت، رویه ی قرآن است: " قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ " "بگو: «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم؛ و بعضى از ما، بعضى دیگر را -غیر از خداى یگانه- به خدایى نپذیرد.» همین روال مهر آمیز، سبب زندگی زیبا و بی دغدغه ی مسلمانان و پیروان دیگر ادیان در ایران بوده و هست. به فرموده ی رهبرانقلاب، "در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرض به غیر مسلمان از سوی مسلمان ها هیچ سابقهای ندارد. همان جوان حزب اللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمی دهد و در واقع نباید اجازه بدهد که به یک غیر مسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها." اما "مثلاً در آلمان، جوان های نئونازی ــ که حالا افتخار می کنند که نازیاند؛ اسمشان را گذاشتهاند «نئونازی» ــ حمله می کنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمان ها؛ می زنند، می کشند، تعقیب درست و حسابیای هم نمی شوند... یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه داشته، به خاطر حجابش می زنند می کشند و هیچ کس اصلاً دنبال هم نمی کند... اینها مدعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران میگذرد." ایران و ایرانی فقط با سبک زندگی قرآنی، آرامش و پیشرفت را تجربه میکند.»
متن کامل این مقاله در بخش قرآنی سایت تبیان نشانی قابل مشاهده است.
تنظیم: هومن بهلولی