تبیان، دستیار زندگی
«دانشنامه فلسفه اخلاق» ویراسته پل ادواردز و دونالد ام. بورچرت با برگردان انشاءالله رحمتی اخیراً توسط انتشارات سوفیا منتشر شده است.با او در این مورد مصاحبه ای انجام شده که بخش هایی از آن را از نظر می گذرانیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فلسفه اخلاق

«دانشنامه فلسفه اخلاق» ویراسته پل ادواردز و دونالد ام. بورچرت با برگردان انشاءالله رحمتی اخیراً توسط انتشارات سوفیا منتشر شده است.با او در این مورد مصاحبه ای انجام شده که بخش هایی از آن را می خوانید.

فرآوری: زهره سمیعی- بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
دانشنامه فلسفه اخلاق

انشاءالله رحمتی متولد 1345 ملایر در رشته فلسفه اسلامی دکترا گرفت و استاد گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی (واحد تهران مرکز) و سردبیر نشریه اطلاعات حکمت و معرفت است.«چشم‌اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی» اثر هانری کربن در دو جلد منتشر شده و جلد اول به تشیع دوازده امامی و جلد دوم به سهروردی و افلاطونیان پارس اختصاص دارد که در سال 91 جایزه کتاب فصل را گرفت. «ابن سینا و تمثیل عرفانی»، «تخیل خلاق در عرفان ابن عربی»، «معبد و مکاشفه» و «واقع انگاری رنگ‌ها و علم میزان» دیگر آثار هانری کربن است که با ترجمه رحمتی منتشر شده‌اند و اکنون نیز «زمان ادواری در عرفان اسماعیلیه» و «ایران و فلسفه» و جلد سوم و چهارم «چشم‌اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی» را از هانری کربن به فارسی برگردانده و در تدارک چاپ آنهاست.استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی 23 عنوان کتاب منتشر شده اعم از تألیف و ترجمه در کارنامه‌اش دارد و پنج عنوان کتاب نیز برای چاپ تدارک دیده است.

همراه با انشاءالله رحمتی:

چرا هانری کربن؟

اعتقادم بر این است، که فلسفه و عرفان اسلامی ایرانی می‌تواند پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی جوانان امروز باشد. یکی از رویکردهایی که می‌تواند این قابلیت را به ما به خوبی نشان بدهد، رویکرد پدیدارشناسانه هانری کربن است. علاوه بر این که کربن امتیازاتی که به لحاظ ظاهری و آکادمیک در مواجهه با فرهنگ و فلسفه ایرانی- اسلامی داشته، به لحاظ باطنی و وجودی هم انسانی فرهیخته و متمایزی بوده و درک عمیق و همدلانه‌ای از متفکران مسلمان داشته است. کربن ذاتاً انسانی معنوی است و تأویل یک فرشته افلاطونی دارد.

دنیای امروز و نیاز انسان سرگشته را خوب درک می‌کند و به آن پاسخ می‌دهد. با روش‌های علمی تحقیقی آشناست و زبان‌های مختلف را می‌داند. همه این امتیازات را وقتی جمع می‌کنیم، نتیجه‌اش خلق آثاری است که به اعتقاد عموم صاحبنظران کم‌نظیر است.

- در ادامه کارهایی که در زمینه فلسفه دین انجام داده‌ام و اگر به خاطر داشته باشید، یکی کتاب «فلسفه دین در قرن بیستم» است که در سال 82 منتشر کردم. علاوه بر این دو کتاب دیگر هم در زمینه فلسفه دین ترجمه کردم که تاکنون منتشر نشده‌اند.

یکی تحت عنوان «کتاب راهنمای فلسفه دین» از انتشارات بلک ول است و دیگری مجموعه مقالاتی است که از ابعاد مختلف فلسفه دین، ابواب و مباحث متنوعی که در این حوزه هست، معرفی می‌کند، این مقالات هم از سوی متخصصان این حوزه و به تعبیری توسط فیلسوفان دین مثل جان هیگ، پلاتینگا، اسمارت و آنتونی فلو و... نوشته شده است. این کتاب شامل حدود نود مقاله تخصصی است که در مرحله نهایی شدن است.

در ادامه این کتاب‌ها «دانشنامه فلسفه دین» را در دست دارم که مقالات دایره المعارف فلسفه است. معروف به دایره المعارف فلسفه پل ادواردز. همانطور که اطلاع دارید بخش اخلاقش تحت عنوان «دانشنامه فلسفه اخلاق» منتشر شد و امیدوارم بخش فلسفه دین این دایره‌المعارف هم تقریباً با همین حجم و همین سبک و سیاق تحت عنوان «دانشنامه فلسفه دین» تقدیم اهل نظر کنم.

با همه تحولات در طی قرون در عرصه‌های مختلف زندگی بشر، اصول مبنایی اخلاق در ذهن و ضمیر اکثریت نوع بشر، همچنان ثابت و پابرجاست.

ممکن است نحوه عمل انسان با اصول اخلاقی گاهی متفاوت باشد. به علل فرهنگی، تاریخی، اقلیمی و مسائل مختلف. بحث مطلق گرایان اخلاقی این است که اصول مبنایی اخلاق- اصول مبنایی اخلاق هم می‌دانید که اصول معدودی‌اند- گاهی مثلاً یک اصل است، مثلاً اصل کار این است که همیشه طوری رفتار کن که این اصل انسانی را وسیله قرار ندهید. یا اصل فایده‌گرایان که هر انسان بایدطوری عمل کند که نتیجه عمل او بیشترین سعادت را برای بیشترین انسان‌ها فراهم کند. وقتی اصول را مطلق می‌دانیم، این اصول را فیلسوفان اخلاق مطلق می‌دانند و عمل به این اصول نزد افراد انعطاف‌پذیر است و نحوه عمل هر فرد ممکن است در مقایسه با دیگری متفاوت باشد. یا من با یک انسان غربی هر دو نسبت به تکریم خانواده – پدر و مادر- اتفاق نظر داریم. اما ممکن است نوع تکریم ما متفاوت باشد.

این سخن سقراط معروف است که «هیچ انسانی دانسته خطا نمی‌کند» این سخن در طول تاریخ فلسفه بسیار بحث‌برانگیز بوده و معمولاً آن را به معنای نوعی برتری عقل بر اراده (یعنی تعقل‌گرایی اخلاقی در مقابل اراده‌گرایی اخلاقی) گرفته‌اند.

ارتباط عرف و اخلاق

به نظرم یکی از بحث‌هایی که فیلسوفان اخلاق به آن پرداختند و خیلی هم جای تأمل و بررسی دارد، همین تفاوت عرف و اخلاق است. آن چیزی که نسبی است،‌عرف است. به دلیل این که عرف ریشه در سرشت انسانی ما ندارد. بنابراین وقتی خلاف عرف رفتار می‌کنیم. دچار عذاب وجدان نمی‌شویم. یکی از سوءفهم‌ها و آسیب‌هایی که در جوامع به اخلاق وارد می‌شود این است که افراد دقت لازم در متمایز ساختن اخلاق از عرف را ندارند.

تقابل بین برهان و خطابه‌ها

تقابل تاریخی که بین فیلسوفان، از جمله سقراط و افلاطون با سوفسطائیان وجود داشت؛ تقابل بین برهان و خطابه‌ها ست. یا برهان از یک طرف و خطابه و جدل از طرف دیگر. در برهان استدلال ما بر اصول یقینی است، یعنی ما فقط بر مقدماتی می‌توانیم تکیه کنیم که این مقدمات یقینی هستند و معمولاً تعریف‌هایی که امروز از آن می‌شود، معرفت ثابت مطابق با واقع است. اگر همه مقدمات بحث ما یقینی باشند، نتیجه‌ای که از آن می‌گیریم، ناگزیر یقینی است، لذا بحث ما و نوع استدلال ما، استدلال برهانی است. اما در جدل و خطابه هم استدلال می‌کنیم، دلیل می‌آوریم ولی مقدماتی که برای استدلال خود استفاده می‌کنیم لزوماً یقینی نیستند. بحث بر سر این است که آیا در توان و تمکن انسان هست که نوعی اخلاق عالمانه تأسیس و تبیین کند. آیا اساساً اخلاق عالمانه ممکن است؟

آیا تأملات اخلاقی راه به جایی می‌برد. به لحاظ تاریخی، تقابل فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون با سوفسطائیانی مانند پروتاگوراس و گرگیاس به نحوی بر همین مبنا قابل فهم است. در حقیقت سقراط و سوفسطائیان هر دو در مورد نقدها و نارسایی‌های اخلاق متعارف یا اخلاق عامیانه هم‌نظر بودند. ولی سوفسطائیان از این وضعیت نتیجه سلبی می‌گرفتند.

اخلاق هنجاری

اخلاق هنجاری یا فلسفه اخلاق هنجاری ، بخش اصلی فلسفه اخلاق است و موضوع آن بحث هنجارها یا معیارهای کلی رفتار و منش اخلاقی است و فرض بر این است که در صورت شناخت چنین هنجارهایی و التزام به آن‌ها، اخلاق فردی و اجتماعی اصلاح می‌شود. این سخن سقراط معروف است که «هیچ انسانی دانسته خطا نمی‌کند» این سخن در طول تاریخ فلسفه بسیار بحث‌برانگیز بوده و معمولاً آن را به معنای نوعی برتری عقل بر اراده (یعنی تعقل‌گرایی اخلاقی در مقابل اراده‌گرایی اخلاقی) گرفته‌اند.


منبع: ایران