عبادت امام رضا (ع)
علی بن موسی الرضا علیهالسلام داناترین، با سخاوتترین و بزرگوارترین مردم از جهت اخلاق و رفتارهای انسانی بود.
یاد خدا در همه حال
رجاء بن ضحاک سرپرست مأمورین آوردن امام رضا علیهالسلام از مدینه به خراسان، ضمن بیان مشروحی از عبادات شبانهروزی امام رضا علیهالسلام در مسیر راه، میگوید:
«فو الله ما رأیت رجلا کان اتقی تعالی منه، و لا اکثر ذکرا لله فی جمیع اوقاته منه، و لا اشد خوفا لله عزوجل منه.؛ «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از حضرت رضا علیهالسلام باشد، و در همهی ساعات بیشتر از او به یاد خدا باشد، و بیشتر از او از خدا بترسد.» [1]
روزه امام
ابراهیم بن عباس در ضمن شرح حالات امام رضا علیهالسلام میگوید:
امام اکثر شبها از آغاز تا بامداد، به عبادت و مناجات با خدا اشتغال داشت، بسیار روزه میگرفت، و روزهی سه روز در هر ماه را ترک نمیکرد، و میفرمود:«سه روز روزه گرفتن در هر ماه، معادل روزه گرفتن همهی روزهای سال به حساب میآید» [2]
گریه بر امام حسین
امام رضا علیهالسلام فرمودند: همانا روضه امام حسین علیهالسلام پلک چشمان ما را مجروح کرده و اشک ما را جاری و عزیز ما را در سرزمین کربلا ذلیل و غم و اندوه را تا روز قیامت برای ما بجای گذارد.
پس برای مثل حسین علیهالسلام باید گریهکنندگان گریه کنند، و نالهکنندگان ناله کنند، که گریه برای او گناهان بزرگ را میریزد. [3] [4] .
دعبل خدمت حضرت امام رضا علیهالسلام آمد. آن حضرت دربارهی شعر و گریه بر سیدالشهداء کلماتی چند فرمودند، تا اینکه فرمودند:
آنگاه حضرت رضا علیهالسلام بین حاضرین و خانوادهی خود پردهای زدند تا بر مصائب امام حسین علیهالسلام اشک بریزند.
سپس به دعبل فرمودند: برای امام حسین علیهالسلام مرثیه بخوان، که تا زندهای تو ناصر و مادح ما هستی. تا قدرت داری از نصرت ما کوتاهی مکن. دعبل در حالتی که اشک از چشمانش میریخت، قرائت کرد:
افاطم لو خلت الحسین مجدلا
و قد مات عطشانا بشط فرات
صدای گریهی امام حسین علیهالسلام و اهلبیت آن حضرت بلند شد. [5] .
شخصی از شیعیان از زیارت سیدالشهداء علیهالسلام برگشته بود و خدمت حضرت رضا علیهالسلام رسیده مقداری از تربت جدش حسین علیهالسلام را برای آن حضرت آورده بود. هنگامی که امام رضا علیهالسلام تربت جدش سیدالشهداء علیهالسلام را دید بسیار گریست. [6] .
بر غریبی حسین و درد او گریه کنید
ثقه جلیل ریان بن شبیب گفت: در روز اول محرم بر امام ابی الحسن رضا علیهالسلام وارد شدم، به من فرمود: «ای پسر شبیب! آیا روزه داری؟»
گفتم: نه. گفت: «این روز، روزی است که زکریای پیامبر در آن پروردگار خود را خواند و گفت: «رب هب لی من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء» [7] .
یعنی «ای پروردگار من! مرا از نزد خویش ذریتی پاک ببخش، همانا که تو دعا را شنوندهای».
پس خدای تعالی دعای او را مستجاب کرد، و ملائکه را فرمود تا زکریا را در حالتی که وی در محراب ایستاده بود و نماز میگزارد،ندا کردند که: «خداوند تو را به یحیی مژده میدهد!»
پس هر کس این روز را روزه بدارد و خدای تعالی را بخواند، خدای تعالی او را اجابت کند، چنان که زکریا را».
آن گاه گفت: «ای پسر شبیب! محرم آن ماه است که مردم جاهلیت در گذشته حرمت آن ماه را نگاه میداشتند، اما این امت نه حرمت ماه را شناختند و نه حرمت پیمبر خود را. و در این ماه ذریه او را کشتند، و زنان او را اسیر کردند، و اثاث او را تاراج بردند، خداوند هرگز آنان را نیامرزد!
ای پسر شبیب! اگر برای چیزی گریه خواهی کرد، برای حسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام گریه کن، برای آن که او را مانند گوسفند ذبح کردند، و هیجده مرد از خاندان او با او کشته شدند که روی زمین مانند آنها نبود.
ای پسر شبیب! اگر خوشحال میکند تو را که در درجات بلند بهشت با ما باشی، برای اندوه ما، اندوهناک باش و از فرح ما شادمان.
و بر تو باد دوستی ما که اگر مردی سنگی را دوست بدارد، خدا او را روز قیامت با آن سنگ محشور گرداند. [8] .
نماز بر بدن پدر
امام هشتم علیهالسلام با طی الارض از مدینه به بغداد رفته و در بالین امام کاظم علیهالسلام هنگام وفات (یا در کنار جنازهی آن حضرت) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و کفن کردن و نماز و دفن جنازهی پدر، حاضر بود، سپس بیدرنگ به مدینه بازگشت.
اخلاق امام
ابن ابیالحدید معتزلی یکی از علمای بزرگ اهل سنت میگوید: علی بن موسی الرضا علیهالسلام داناترین، با سخاوتترین و بزرگوارترین مردم از جهت اخلاق و رفتارهای انسانی بود. [9] .
احترام به مردم
ابراهیم بن عباس میگوید:
هرگز ندیدم که امام رضا علیهالسلام با سخن خود کسی را برنجاند و سخن کسی را قطع کند، تا اینکه سخن خود را تمام بکند، و هرگز حاجت کسی را توان ادای آنرا داشت رد نمیکرد. [10] .
به غم ما غمین باش، در شادی ما شاد
در حدیث ریان بن شبیب از امام رضا علیهالسلام نقل است که آن حضرت فرمود:
شبی در حشر و معاد خود فکر میکردم و به نامهی اعمال خویش نظر میافکندم، و این که چگونه به اعمالم رسیدگی خواهد شد که دیدم چیزی، لازمه نفسم شده، با آن محشور گشته و از آن جدا نمیشود، وقتی دقت کردم دیدم کتابی خطی است که آن را به شدت دوست دارم. در این وقت این حدیث را به یاد آوردم که: «هر کس سنگی را هم دوست داشته باشد با آن محشور میشود». و کتاب هم مانند سنگ، از جمادات است و از این جهت با آن فرقی ندارد. [11] .
پی نوشت ها :
[1] عیون اخبار الرضا، ج 2 ص 180.
[2] نگاهی بر زندگی امام رضا علیهالسلام، ص 131.
[3] ناسخ التواریخ: در حالات امام حسین علیهالسلام: ج 3، ص 294؛ ذیل حدیث از امالی صدوق رحمه الله.
[4] مجالس الشیعه، ص 19.
[5] بحارالانوار، ج 45، ص 257.
[6] بحارالانوار،ج 101، ص 131.
[7] آلعمران / 39.
[8] نامهها و برنامهها، ص 269 و 270.
[9] شرح نهجالبلاغه، 291: 15.
[10] عیون اخبار الرضا، 197: 2، بحارالانوار، 90: 49، ح 4.
[11] لقاء الله، ص 165.
بخش حریم رضوی